در این مقاله به ویژگیهای “اقتصاد دانش محور” اشاره شده و کارآفرین به عنوان نیروی محرکه اصلی مورد توجه قرار میگیرد. در این نظام اقتصادی نوآوران، صاحبان فکر و ایده سرمایههای اصلی یک بنگاه اقتصادی و از عوامل اصلی توسعه پایدار محسوب میشوند.
در این مقاله همچنین به نتایج حاصل از یک کارتحقیقاتی در رابطه با کارآفرینی در ایران و آثار اقتصادی و صنعتی آن اشاره شده و باتوجه به نتایج حاصله بر ضرورت توسعه و ترویج فرهنگ کارآفرینی تاکید میشود. در نهایت به منظور توسعه کارآفرینی در کشور پیشنهاداتی ارائه گردیده است.ساختار اقتصادی دنیای امروز با گذشته به طور اساسی تفاوت دارد.
شاخصهای سخت افزاری و داراییهای مشهود که دیروز در جایگاه یک بنگاه اقتصادی نقش تعیین کننده داشت جای خود را به نوآوری، ابداع، خلق محصولات جدید و داراییهای نرم افزاری داده است. اگر دیروز ثروتمندترین افراد دنیا آنهایی بودند که منابع مالی بیشتری در اختیار داشتند نظیر راکفلرها، امروز ثروتمندترین مردم دنیا فردی دانش مدار و کارآفرین مانند بیل گیتس مدیر شرکت مایکروسافت در آمریکاست. لذا توسعه اقتصادی دنیای امروز برپایه نوآوری وخلاقیت و استفاده از دانش استوار است. این اقتصاد را اقتصاد مبتنی بر دانش یا اقتصاد دانش محور میگویند.
تولید علم و دانش، بهره گیری ازدانش و گسترش آن در سطح جامعه در تمام زمینههای اجتماعی توانمندی و قدرت ایجاد مینماید. کشورهایی که بخش قابل ملاحظه ای از تولید علم و دانش را به خود اختصاص داده اند، از نظر صنعتی توسعه یافته و ازتوان اقتصادی و سیاسی بالایی برخوردارند.
بدیهی است تولید علم و دانش جز از راه تحقیق حاصل نمیگردد.
رابطه سرمایه گذاری درامر تحقیقات وتولید علم و رابطه تولید علم با توان اقتصادی و سیاسی کشورها یک رابطه مستقیم است. به کارگیری دانش و مدیریت در هر جامعه زیر بنای نوآوری و خلاقیتهاست. بنابراین لازمه رشد اقتصادی در دنیای امروز توسعه مراکز تولید دانش، فنّاوری و مهارتهای فنی است که مهمترین آنها دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی هستند (۱).
دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی به عنوان رکن اساسی در توسعه همه جانبه کشور باید از هر نظر مورد حمایت قرار گیرند و محققان و اساتید باید از جایگاه ویژه ای برخوردار باشند تا با آسایش خیال قادر باشند نیروهای جوان و طالب علم کشور را اهل فکر و نظر، نوآور و خلاق پرورش دهند. در دنیای امروز بزرگترین سرمایههای یک بنگاه اقتصادی نیروهای اهل فکر، یادگیرنده و خلاق آنها هستند و این نیروها کسی جز کارآفرینان نیستند.
● کارآفرین کیست؟
اگر بپذیریم که در قرن حاضر اقتصاد جهان و سرعت رشد اقتصادی بر پایه نوآوری استوار است باید بستر لازم را برای رشد کسانی که ایده را به محصول، علم و دانش را به صنعت تبدیل مینمایند، فراهم سازیم. اینجاست که نقش کارآفرین و نیاز به کارآفرین در جامعه مشخص میشود لذا میتوان گفت:
کارآفرین ارتباط دهنده دانش و علوم با صنعت و بازار است.
در قرن شانزدهم میلادی کارآفرینی برای اولین بار مورد توجه اقتصاد دانان قرار گرفت و تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریههای اقتصادی خود تشریح نموده اند.نظر به اهمیت موضوع و نقش کارآفرینی در اقتصاد ملی و جهانی، تولید ثروت و ایجاد اشتغال به تدریج نه تنها اقتصاد دانان بلکه صاحبنظران سایر رشتهها از جمله روانشناسان، جامعه شناسان و حتی تاریخ دانان، از زوایای مختلف موضوع را بررسی و به ارائه تعاریفی از کارآفرینی پرداختند.
اما با تمام تفاوتها در تعاریف تقریباً همگی بر نوآور بودن، تصمیم گیر بودن، متعهد بودن و مخاطره پذیر بودن کارآفرین اتفاق نظر دارند. تعاریف زیادی از واژه کارآفرینی به عمل آمده که هر یک ابعادی از ویژگیهای کارآفرینی را ارائه میدهد. اما شاخصههای کارآفرین به قدری زیاد است که نمیتوان تمام آن را در یک جمله یا عبارت خلاصه نمود. کارآفرین، نوآور و خلاق، مخاطره پذیر و مسئولیت پذیر است.
او هدف گرا، واقع گرا و رشدگراست. کارآفرین دارای عزم و اراده، اعتماد به نفس و استقلال طلب است. قدرت تخیل، دوراندیشی، خودجوشی، بصیرت، تفکر مثبت، توانمندی در ایجاد ارتباط از دیگر ویژگیهای کارآفرینان است. کارآفرین به چالشها پاسخ مثبت میدهد، با مشکلات و موانع برخوردی مثبت دارد و از دانش به خوبی بهره میگیرد. او تلاش میکند تا دانش تولید شده در مراکز تحقیقاتی را به دانش تولید محصول تبدیل نماید و محصولی قابل رقابت به بازار ارائه دهد.
در یک نگاه کلی میتوان کارآفرینی را به دو گروه اساسی تقسیم نمود. کارآفرینی فردی و کارآفرینی سازمانی. اگر نوآوری و ساخت محصولی جدید یا ارائه خدماتی نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد آن را کارآفرینی فردی و اگر حاصل تلاش یک تیم در سازمانی باشد آن را کارآفرینی سازمانی مینامند.
جاذبة اصلی کارآفرینی چه در بعد فردی و چه در بعد سازمانی آن بی حد بودن نوآوری است. کارآفرینان با ویژگی خلاقیت، براساس فرصتها در زمانهای مناسب قادرند محصولی جدید یا خدماتی نو به بازار ارائه نمایند. نوآوری فرایندی است پایان ناپذیر، زیرا نمیتوان برای تولید علم حد و مرزی قائل گردید. در اقتصاد مبتنی بر دانش، نوآوران و صاحبان فکر سرمایههای اصلی شرکتهای تولیدی و کارآفرین هستند. امروزه ۷۰ تا ۷۵ درصد سود در شرکتهای نرم افزاری و دارویی از طریق سرمایههای عقلانی کارکنان حاصل میگردد.
بسیاری از کارآفرینان فعالیت خود را در قالب ایجاد شرکتهای کوچک و متوسط ۲SME)ها) شروع مینمایند. این شرکتها سهم به سزایی در توسعه صنایع پیشرفته ۳ (HT) و ایجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکتهای بزرگ از انعطاف پذیری بالایی برخوردارند. لذا بسیاری از دولتها متقاعد شده اند که باید بستر رشد را برای واحدهای کوچک و متوسط در قالب مراکزرشد، پارکهای صنعتی و فنّاوری فراهم سازند و آنها را تا مدت زمانی که بتوانند به صورت یک شرکت مستقل وارد بازار شوند حمایت کنند. در کشورهای جنوب شرقی آسیا %۹۵ کل بنگاههای اقتصادی و صنعتی کشورهارا «SMEها»تشکیل داده و به عنوان رکن اساسی در اقتصاد و اشتغال کشورها تاثیر گذارند.
در کشور ما مراکز حمایت از کارآفرینان بسیار محدود و کارآفرین با تمام مشکلات ضمن تلاش جهت تبدیل ایده به محصول باید تمام خطر سرمایه گذاری را خود عهده دار باشد.
مراکز حمایت از کارآفرینان به دلیل نداشتن پشتوانه مالی و عدم حمایت جدی از طرف نهادهای ذیربط قادر نیستند پاسخگوی نیازهای مالی کارآفرینان باشند. کارآفرینان با ایجاد «SMEها» با سرمایه محدود خود و گاهی با دریافت مقداری وام وارد یک حرکت اقتصادی و صنعتی میشوند و در بسیاری از مواقع زندگی و امکانات خود را در راه توسعه صنعتی از دست میدهند.
با تولید دانش فنی یک محصول، توسط کارآفرین، شرکتهای تولیدی خارجی توسط عوامل خود در کشور از این تواناییها اطلاع یافته و قیمت محصول خود را چنان پائین میآورند که کارآفرین توان رقابت را از دست داده و در مدت کوتاهی هستی خود را از دست بدهد. در این مواقع اگر کارآفرین حمایت نشود چگونه میتوان انتظار داشت کارآفرینی و ایجاد « SMEها » در کشور توسعه یابد.چه باید کرد ؟ چه نظام کنترلی برای واردات باید داشت تا ضمن حفظ انگیزه در کارآفرین محصول او نیز چه از نظر قیمت و چه از نظر کیفیت قابل رقابت در بازار باشد؟
● نتایج یک تحقیق در رابطه با کارآفرینی
مرکز تحقیقات گسترش یکی از شرکتهای تابع سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در رابطه با مقوله کارآفرینی تجربه بسیار ارزنده ای دارد. در طول بیش از سه سال فعالیت در رابطه با کارآفرینی حدود ۱۲۰ کارآفرین را مورد حمایت مالی وفنی قرار داده است. از این تعداد کارآفرین تاکنون ۴۰ کارآفرین پروژه خود را تمام و حاصل تلاش آنها وارد یا در شرف ورود به بازار است.
به عنوان یک کار تحقیقاتی دستاوردهای این ۴۰ کارآفرین مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج این ارزیابی میتواند معیاری از موفقیت و نقش کارآفرین در توسعه صنعتی و اقتصادی کشور باشد. مرکز تحقیقات گسترش، نتایج این تحقیق و دستاوردهای حاصل از آن را در مجموعه ای تحت عنوان « کارنامه کارآفرینی شماره ۱ به چاپ رسانده است.
اگر به این نتایج با دقت توجه شود قطعاً دیدگاهها نسبت به کارآفرینی تغییر اساسی پیدا خواهد کرد و مسئولان ذیربط مطمئن خواهند شد که راه شکوفایی اقتصادی و توسعه صنعتی در گروی توسعه کارآفرینی است. در این مقاله خلاصه نتایج حاصل شده از این تحقیق ارائه و بررسی میشود.
▪ جمع وام پرداختی به این ۴۰ کارآفرین توسط این مرکز ۲۵۲۹۲ میلیون ریال و جمع آوردة (سرمایة ) خود کارآفرینان جهت اجرای پروژهها ۴۱۸۳۳ میلیون ریال است. بنابراین جهت اجرای این ۴۰ پروژه جمعاً مبلغ ۶۷۱۲۵ میلیون ریال مورد نیاز بوده که %۳۷ آن از طریق وام کارآفرینی تأمین و %۶۳ آن را کارآفرین از منابع داخلی خود تأمین نموده است.
▪ این ۴۰ پروژه برای ۸۳۷ نفر اشتغال مستقیم ایجاده نموده است. یعنی کارآفرین به ازای هر ۳۰ میلیون ریال وام دریافتی یک اشتغال ایجاد نموده و اگر سرمایه خود را هم به این مبلغ اضافه نماید تقریباً به ازای هر ۸۰ میلیون ریال یک شغل ایجاد شده است. طبق اظهارات مسئولین هزینه ایجاد یک شغل در صنعت بیش از ۲۰۰ میلیون ریال است. اما کارآفرین به عنوان بخش خصوصی مولد و با به کارگیری بهینه منابع این مبلغ را به ۸۰ میلیون ریال کاهش داده است.
▪ این ۴۰ پروژه برای ۱۴۵۶ نفر به طور غیر مستقیم شغل ایجاد نموده اگر این تعداد به اشتغال مستقیم اضافه گردد هزینه ایجاد یک شغل به مراتب کاهش میباشد.
▪ از این ۴۰ پروژه ۸ مورد آن به ایجاد دانش فنی منجر گردیده است. اگر قرار بود دانش فنی ایجاد شده از شرکتهای خارجی خریداری گردد مبلغی که میباید بابت آن پرداخت شود از جمع وام دریافتی به مراتب بیشتر میشود. ضمن اینکه ایجاد دانش فنی در کشور، بومی سازی آن را آسان و اعتبار کشور را درجهان افزایش میدهد.
▪ در این میان در ۳ مورد کار کاملاً جدید بوده و برای اولین بار در ایران انجام شده است.
▪ از بخش تحقیق و توسعه شرکتهای کوچک و متوسط (SMEها) در ۴ مورد حمایت شده که در هر مورد فرآیندی جدید در تولید یا محصولی جدید به خط تولید اضافه شده است.
▪ با استفاده از فرایندهای جدید در ساخت، انجام پروژههای کارآفرینی در ۲۶ مورد منجر به توسعه فنّاوری شده است.
▪ در این میان ۱۱ کارآفرین توانسته اند با ثبت ۱۱ شرکت جدید فعالیت صنعتی و اقتصادی خود را در قالب « SMEهای» ایجاد شده دنبال نمایند.
▪ با فروش محصولات تولیدی کارآفرینان در طول زمان انجام پروژه کارآفرینی بیش از ۵۹۵/۶ میلیون دلار صرفه جویی ارزی حاصل شده است که با ادامه فعالیت کارآفرینان در صنایع ایجاد شده روند صرفه جویی ارزی به طور پیوسته ادامه خواهد یافت.
با نگاهی به نتایج ذکر شده میتوان به میزان موفقیت طرح توسعه کارآفرینی پی برد. مهمترین آثار توسعه کارآفرینی، افزایش نوآوری، ارتقای سطح فنّاوری، افزایش تعداد ثبت اختراعات و ابداعات، تولید دانش فنی، ایجاد اشتغال و SMEها، تولید و توزیع درآمد در سطح جامعه است که در نتیجه میتواند افزایش ثروت ملی را در برداشته باشد.
کدام سرمایه گذاری میتواند در این حد آثار مثبت اجتماعی و اقتصادی از خود باقی گذارد. آیا براستی میتوان مسیری بهتر از مسیر توسعه کارآفرینی جهت توسعه اقتصادی و صنعتی در کشور یافت. باید از این تجربه ارزنده دنیا با توجه نیروهای مساعد فراوان در کشور بخوبی استفاده و با جدیت برای توسعه کارآفرینی برنامه ریزی کنیم.
مهمترین آثار توسعه کارآفرینی، افزایش نوآوری، ارتقای سطح فنّاوری، افزایش تعداد ثبت اختراعات و ابداعات، تولید دانش فنی، ایجاد اشتغال و SMEها، تولید و توزیع درآمد در سطح جامعه است که در نتیجه میتواند افزایش ثروت ملی را در برداشته باشد.مرکز کوفما که رابطه با مسائل کارآفرینی فعالیت دارد وضعیت کارآفرینی را در ۲۹ کشور جهان ارزیابی کرده و اطلاعات بسیار با ارزشی در گزارش خود ارائه داده است.
بررسی دقیق این گزارش میتواند در برنامه ریزی جهت توسعه کارآفرینی با ارزش باشد. این مرکز حداقل با ۲۰۰۰ نفر کارآفرین در هر کشور تماس گرفته، به بررسی وضعیت آنها پرداخته و با بیش از ۹۵۰متخصص ملی در امور کارآفرینی گفتگو داشته و حجم وسیعی از اطلاعات استاندارد شده ملی هر کشور مورد بهره برداری قرارداده است. پس از بررسیهای عمیق، جمعیت کارآفرین را در کشورها از نظر سطح فنّاوری و نوع فعالیت به دو گروه اساسی دسته بندی نموده است.
۱) فعالیتهای کارآفرینی بر اساس ضرورتها
۲) فعالیتهای کارآفرینی بر اساس فرصتها
این مطالعات نشان میدهد که حدوداً ۴/۱ میلیارد نفر نیروی کار در محدوده سنی ۲۰ تا ۶۴ سال در این کشورها زندگی میکنند که از این جمعیت ۱۵۰ میلیون نفر (بیش از %۱۰ نیروی کار) درگیر فعالیتهای مرتبط با کارآفرینی هستند.
در این گزارش اشاره شده است که %۵۴ از کارآفرینان (حدود ۸۰ میلیون نفر کسانی هستند که بر اساس «فرصتها» فعالیتهای صنعتی و کسب کار مورد علاقه خود را ایجاد نموده اند. اغلب این افراد در کشورهای توسعه یافته یا در بخشهای توسعه یافته کشورهای در حال توسعه فعالیت خود را دنبال مینمایند. برای مثال در یک کشور توسعه یافته، کارآفرین تلاش میکند با افزایش توانمندی مثلاً دستگاه تلفنهمراه تمام نیازمندیهای ارتباطی و اطلاعاتی مشتری را تأمین نماید، لذا با توسعه فنّاوری توانمندی محصول را بالا برده و در نتیجه بازار و فرصتهای جدید برای فروش محصول خود به وجود میآورد. بر اساس همین گزارش %۴۳ از کارآفرینان (حدود ۶۳ میلیون نفر) کسانی هستند که بر اساس «ضرورتها» فعالیتهای کارآفرینی خود را دنبال میکنند.
اغلب این افراد در کشورهای در حال توسعه یا توسعه نیافته مشغول به فعالیت اند. در این کشورها نیازهای اولیه و ضرورتها، مبنای فعالیتهای کارآفرینی قرار میگیرد. لذا سطح فنّاوری و نوع خدمات کارآفرینی بر اساس فرصتها و ضرورتها بسیار متفاوت است. کارآفرینان مرد %۷۰ جمعیت کارآفرینان را تشکیل میدهند. به عبارت دیگر مردان کارآفرین دو برابر زنان هستند. در دو کشور ایتالیا و نیوزلند تعداد کارآفرینان مرد و زن تقریباً برابرند.
افراد ۲۵ تا ۴۴ سال بیشترین جمعیت کارآفرین (%۵۵) و افراد ۱۸ تا ۲۴ سال %۲۳ و افراد ۴۵ سال به بالا %۲۲ کارآفرینان را تشکیل میدهند. سرمایه گذاری خطرپذیر یکی از عوامل مهم در توسعه کارآفرینی و منابع تامین آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. در کشورهای مورد مطالعه سرمایه مورد نیاز کارآفرین از دو منبع اصلی تامین میگردد.
۱) سرمایه خطر پذیر کلاسیک
این سرمایهها از طریق منابع رسمی کشور تامین و در اختیار کارآفرین قرار میگیرد. مانند سازمانهای حمایت کننده از کارآفرینان و بانکهای مرتبط با توسعه صنایع.
۲) منابع مالی غیررسمی
این بخش از سرمایه توسط خود کارآفرین، بستگان، دوستان و سایر افرادی که میخواهند در پروژه مشارکت داشته باشند تامین میگردد. این بخش از منابع مالی در سراسر جهان از اهمیت بیشتری برخوردار است.
به طور متوسط به ازای هر یک دلار سرمایه گذاری از نوع سرمایه خطر پذیری کلاسیک مقدار ۶/۱ دلار سرمایه گذاری از نوع منابع مالی غیررسمی وجود دارد میانگین سرمایه گذاری غیررسمی در کشورهای مورد مطالعه %۱/۱ تولید ناخالص داخلی (GDP ) کشورهاست حداکثر آن %۷/۳ در کره و حداقل آن %۱۴/۰ در برزیل است.در گزارش مذکور عوامل موثر در کارآفرینی به صورت نمودار و جدول نشان داده شده و کشورهای مورد مطالعه با یکدیگر مقایسه شده اند. در پایان گزارش وضعیت هر یک از کشورها به طور مستقل ارزیابی شده و نکات کلیدی که باعث رونق کارآفرینی یا کاهش سطح کارآفرینی در کشور شده است را بیان میکند. این گزارش میتواند برای علاقمندان به موضوع کارآفرینی بسیار با ارزش باشد.
● بحث و نتیجه گیری
با توجه به سطح فرهنگی، روابط اجتماعی، نظام آموزشی، نوع حمایتهای دولتی، زیر ساختهای اجتماعی، دسترسی به سرمایههای خطر پذیر، مهارتهای کسب و کار و سطح فنّاوری، سطح کارآفرینی در بین کشورهای مختلف بسیار متفاوت است. اگر چه افزایش فعالیتهای کارآفرینی باعث رونق وتوسعه اقتصاد ملی هر کشور میگردد اما این رابطه یک رابطه خطی با شیب یکسان نیست.
بررسیها نشان میدهد در کشورهایی که زیرساختها و قوانین حمایتی مناسبی دارند، قانون مالکیت معنوی رعایت میشود و هزینه قابل ملاحظه ای در بخش تحقیقات و بخشهای تحقیق و توسعه (R&D ) صرف میشود. کارآفرنیی دارای سطح بالاتری براساس
فرصتهاست. در کشورهای وارد کننده صنایع پیشرفته (HT) سطح کارآفرینی اغلب پائین و فعالیتهای کارآفرینی براساس ضرورتها شکل میگیرد.
کارآفرین نوآور و خلاق، مخاطره پذیر و مسئولیت پذیر است. او هدف گرا، واقع گرا و رشدگرا است. کارآفرین دارای عزم و اراده، اعتماد به نفس و استقلال طلب است. قدرت تخیل، دور اندیشی، خودجوشی، بصیرت، تفکر مثبت، توانمندی در ایجاد ارتباط از دیگر ویژگیهای کارآفرینان است.
در دنیای امروز که فنّاوری به سرعت تغییر مییابد، کارآفرینان چه در بعد فردی یا سازمانی آموختن و پیوسته آموختن را در اولویت قرار داده و میدانند. امروز آن دورانی که مهارتی را در مدرسه یا بازار میآموختند و تا پایان عمر از آن استفاده میکردند، به سر آمده است. امروز سازمانهای توسعه ای و کارآفرینان یادگیری دائمی را به عنوان یک ویژگی در خود نهادینه کردهاند تا بتوانند با بهره گیری از دانش در هر فرصت مناسب محصولی جدید با خدماتی نو و قابل رقابت به بازار ارائه دهند.
قطعاً امروز یکی از دغدغههای اساسی در کشور ایجاد اشتغال مولد برای جوانان است. بنابراین باید با برنامه ریزی دقیق بستر لازم را فراهم نمود، تا یادگیری و خلاقیت در جامعه به یک فرهنگ تبدیل شود. باید روح کارآفرینی در سراسر کشور گسترده گردد تا جوانان کشور با شور و اشتیاق وارد فعالیتهای کارآفرینی شوند و خود مولد کار باشند نه به دنبال کار در جامعه سرگردان به سر برند.
برای رسیدن به این هدف که «ایران فردا را ایران کارآفرین بسازیم» باید برای مواردی همانند موارد اشاره شده ذیل که به عنوان پیشنهاد مطرح شده برنامه اجرایی تهیه کنیم و مصمم و معتقد باشیم که راه گریز از بحران بیکاری و راه توسعه اقتصادی و صنعتی جز از راه توسعه کارآفرینی میسر نخواهد بود.
۱) آموزش مهم ترین و کلیدی ترین نقش در توسعه کارآفرینی دارد. باید موسسات آموزشی اعم از دبیرستانها، مراکز آموزش حرفه ای، دانشکدهها و دانشگاهها آموزشهای لازم را جهت توسعه کارآفرینی و فرهنگ سازی در دستور کار خود قرار دهند، در آموزشها باید به ابداع و خلاقیت بها داده شود نه محفوظات.
۲) نقش کارآفرین در توسعه صنعتی، اقتصادی و ایجاد اشتغال در جامعه باید به صورت یک باور همگانی درآید و این اعتقاد به وجود آید که در دنیای امروز و در «اقتصاد دانش محور» رشد و توسعه از طریق نوآوری و خلاقیت امکان پذیر است.
۳) انجام تحقیقات بنیادی به عنوان پایه و اساس تولید علم و تحقیقات کاربردی به عنوان به کارگیری مبانی علمی در توسعه فنّاوری مورد حمایت و نتایج حاصله به طور پیوسته ارزیابی و دستاوردهای آن به زبان ساده در سطح جامعه ترویج میشود تا در ذهن جوانان شکوفههای نوآوری و خلاقیت شکل گیرد.
۴) بخشهای تحقیق و توسعه (R&D) شرکتها باید حمایت شوند و به نقش کارآفرینان در تولید محصولی جدید و فرآیندهای نو در تولید بها داده شود. میدان رشد برای افراد خلاق و کارآفرین باز باشد، تا هم افزایی لازم در مراکز تحقیق و توسعه به وجود آید و انگیزه کار مضاعف گردد.
۵) سازمانهای توسعه ای باید با حمایت مالی و هم کاری دانشگاهها نسبت به ایجاد مراکز توسعه کسب و کار کوچک (SBDC) تلاش جدی نموده تا هستههای کارآفرینی در این مراکز شکل گیرند.
۶) مراکز مالی حمایت کننده از کارآفرینان در سراسر کشور فراگیر گردد. دولت و موسسات مسئول توسعه فنّاوری با مکانیزمی (ساز و کاری) مناسب این مراکز را پشتیبانی و بخشی از خطر سرمایهگذاری را قبول نمایند.
۷) قوانین و مقررات مالی و مالیاتی به گونه ای تدوین شود که انگیزه لازم جهت فعالیتهای کارآفرینی به وجود آید.
خرید تولیدات شرکتهای کارآفرین و سایر محصولات داخلی باید با برنامه ریزی مناسب مورد حمایت دولت قرار گیرد، به گونه ای که ضمن ایجاد انگیزه برای تولیدات داخلی به رقابت پذیر بودن محصولات نیز توجه شود.
۸) افراد کارآفرین مورد حمایت و احترام باشند و کسب درآمد و ثروت از طریق کارآفرینی یک ارزش محسوب گردد.
۹) شهرکهای علمی تحقیقاتی و صنعتی که قادرند خدمات مراکز رشدی به کارآفرینان و صاحبان ایده ارائه دهند باید در مکانهای مناسب کشور ساخته شوند. این شهرکها با حمایتهایی که از کارآفرینان به عمل میآورند ضمن هدایت آنها هزینه ایجاد SMEها را برای کارآفرین کاهش میدهند. البته باید در ساخت اینگونه فضاها از تجربیات سایر کشورها و تجربیات موجود در کشور بهره گرفت.
امید است مسئولین ذیربط به منظور توسعه کارآفرینی با تعیین هدف، با معیاری قابل اندازه گیری، مشخص نمایند مثلاً تا پایان برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، باید %۱۵ از نیروی کار درگیر فعالیتهای کارآفرینی باشد تا این تصمیم زمینه را برای برنامه ریزی جهت رسیدن به هدف فراهم آورد.
منبع:
مرکز مطالعات توسعه منطقه ای خراسان رضوی
مرکز توسعه کارآفرینی
Hits: 0