تغييراتي كه در سالهاي اخير قرن بيستم آغازشد، در قرن بيست ويكم شتاب بيشتري خواهديافت و علم مديريت نيز جدا از اين مقوله نيست و آشنايي با مسايل جديد كه از زبان خبرگان بيان مي شود مي تواند به مديريت كشوركمك كند.
به اين منظور دانشكده مديريت دانشگاه تهران از پروفسور “ريموند گاربو” استاد برجسته بين المللي دعوت كرد تا برخي از تازه هاي مديريت را بيان كند. وي كه 30 سال سابقه تدريس و پژوهش و مشاوره در دانشگاههاي آمريكا، كره جنوبي ، تايلند و تايوان دارد، با عنوان “آخرين دستاوردهاي علم مديريت در زمينه جامعه يادگيرنده ” سخن گفت.
سخنران مطالب خود را با اين مقدمه آغازكرد كه در قرن جديد مسائل بسيار زيادي پيش روي بشر است . اين درحالي است كه سطح توقعات بشر افزايش يافته است و انسانها علاوه بر تلاش براي زندگي بهتر، به دنبال مسايل ديگري همچون ارزشهاي بهتر در زندگي ،اخلاق ، شرافت و بزرگ منشي نيز هستند. انسانهاسعي دارند با استفاده از وسايل ارتباطي كه به سرعت درحال گسترش است با يكديگر مرتبطشوند و آموخته هاي خود را به يكديگر منتقل كنند و اين امر به افزايش يادگيري و گسترش جامعه يادگيرنده كمك مي كند، البته اختلافات فرهنگي گاهي مانع انجام و برقراري ارتباط است كه بايد نسبت به رفع اين تعارضات اقدام كرد.
سخنران سپس مطالبي در زمينه مسائل مربوط به مديريت دولتي در كشورهاي شرق آسيا كه مدتها در آنجا به تدريس و مشاوره مشغول بوده است بيان كرد وافزود: در اين كشورها به سختي مي توان سياست را از مديريت دولتي تفكيك كرد زيرا مديران دولتي در اين كشورها خود جزو سياستمداران هستند و در اين كشورها مسايل و مشكلاتي وجود دارد كه بايدمديران دولتي نسبت به حل آنها اقدام كنند. به عنوان مثال در كره جنوبي در بعضي مراكزآموزشي ، كودكان هر روز سرود صلح دو كره رامي خوانند، هرچند بعضي سازمانها از اين امرحمايت مي كنند ولي مديران دولتي اصراري به تحقق اين امر ندارند. درمورد چين و تايوان صرف نظر از مسائل و مشكلاتي كه درمورداتحاد اين دو كشور وجود دارد بايد براي مسائلي همچون آموزش ، حمل ونقل و رفاه در اين كشورها تدابيري انديشيده شود.
پروفسور گاربو ضمن بيان مثالهايي ، به لزوم شفاف شدن حدود مسئوليتهاي سياستمداران ومديران دولتي اشاره كرد و گفت ، بايد مشخص ساخت كه مسئول تامين رفاه و آموزش وبهداشت چه كسي است ; سياستمدار مسئول است يا مدير دولتي ؟ اين سوالي است كه بايدبطور روشن به آن پاسخ داد. درمورد كشتار گروه زيادي از يهوديان در آلمان و يا كشته شدن 7فضانورد درپي انفجار سفينه شاتل به فاصله 2.5دقيقه پس از پرواز، چه كساني را بايد مسئول دانست ؟
به گزارش خبرنگار تدبير، سخنران بانتيجه گيري از سخنان قبلي خود افزود: مشاهده مسائل و مشكلات در بسياري از كشورها ازجمله كشورهاي شرق آسيا “كشورهاي موردبررسي “نشان مي دهد كه تنها “كارآمدي ” نمي تواند ملاك موفقيت يك مدير باشد بلكه “حفظ اصول اخلاقي ” نيز در مسائل مديريت امروز جايگاهي ويژه دارد. آنچه كه در كشور ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي بر روي آن تكيه مي شود توجه به اصول اخلاقي در امر مديريت است .
براي اينكه مدير بتواند با استفاده از اصول كارآمدي و اخلاق در زمينه رفاه اجتماعي بكوشدبايد زمينه هاي مناسب يادگيري در جامعه وجودداشته باشد، در غير اين صورت مدير در انجام وظايف خود موفق نخواهدشد. سخنران در اين زمينه به بيان مثالي از كشور تايلند پرداخت ويادآور شد، كشور تايلند در يك دوره دچاروضعيت بد اقتصادي واجتماعي شد كه از توزيع وسيع مواد مخدر در اين كشور ناشي مي شد.باندهاي بزرگ كه در شمال اين كشور سكونت داشتند به كار كشت خشخاش و توليد و توزيع موادمخدر مشغول بودند. يك بار پادشاه تايلند به شمال اين كشور سفر كرد و از آنان پرسيد آيامي دانيد كه با توليد و توزيع موادمخدر، قلب وفكر انسانهاي بسياري را در اين كشور، تسخيرساخته و آنان را از اخلاق تهي مي كنيد، در اين صورت چگونه مي توان در اين كشور مديريت كرد؟ اما به رغم تلاشهايي كه پادشاه تايلند در آن زمان براي جلوگيري از توزيع و مصرف موادمخدر وگسترش اخلاق در اين كشور كرد،تلاشهاي وي ثمره چنداني نداشت . بنابراين كارآمدي و سودآوري مبتني بر آن ، به تنهايي نمي تواند ملاكي براي مديريت صحيح باشد بلكه بايد اصول اخلاقي نيز در مديريت امروز مدنظرقرار گيرد.
پروفسور گاربو در بخش ديگري از سخنانش به لزوم برقراري “ارتباطات فرافرهنگي ” و”انديشيدن انتقادي ” اشاره كرد و وجود آنها رالازمه گسترش جامعه يادگيرنده برشمرد. جوانان امروز بويژه دانشجويان تمايلي زيادي به برقراري ارتباط با جوامع بيروني از طريق وسايل ارتباطي مانند اينترنت و پست الكترونيك دارند. اين شبكه بويژه در ميان دانشجويان امريكايي مشهوداست . از طرف ديگر در اين ارتباطات بايد تنهايك نفر متكلم وحده باشد و بقيه فقط گيرنده باشند بلكه بايد تبادل افكار بين گوينده وارائه دهنده مطلب و گيرندگان مطلب به طورمداوم وجود داشته باشد.
اين استاد برجسته مديريت در بخش پاياني سخنانش به نتيجه گيري پرداخت و افزود توقعات فزاينده از قبيل توقع براي تغيير، توقع براي برقراري ارتباطات فرافرهنگي و توقع براي افزايش يادگيري و گسترش “جامعه يادگيرنده “مديران را موظف مي سازد كه سطح ارتباطات راتوسعه دهند. امروزه با استفاده از تكنولوژيهاي جديد الكترونيكي و كامپيوتري ، امكان برقراري ارتباطات گسترده فراهم شده است . بايد حفظارزشهايي مانند اخلاق ، مذهب ، سنتها، شيوه ها وميراث فرهنگي ، ارتباطات خود را با جوامع وفرهنگهاي ديگر گسترش دهيم و حفظ اين اصول برعهده مديران است .
به طور خلاصه براي گسترش جامعه يادگيرنده بايد اقدامات زير صورت گيرد:
1 – تغييرات زيربنايي در موسسات دولتي در اين جهت بوجود آيد.
2 – سازمانها خدمات قابل ارائه خود را متناسب با اين هدف ، موردارزيابي قرار دهند.
3 – سازمانها با استفاده از تكنولوژيهاي روز،سطح ارتباطات خود را گسترش دهند.
4 – براي افزايش يادگيري از روش مشاركت دربحث در زمينه هاي گوناگون استفاده كنند.
بنابراين بايد تعريف ما از آموزش و يادگيري تغيير كند و آموزشها در ارتباط نزديك و تنگاتنگ با نيازها شكل بگيرد تا يادگيريها چيزي مغاير باآنچه كه مي خواهيم بعد به آن عمل كنيم ،نباشد.
Hits: 0