فرایند حسابداری دارای چهار مرحله به شرح زیر می باشد:
• ثبت فعالیتهای مالی
• طبقه بندی اقلام ثبت شده
• خلاصه کردن اقلام در قالب اعداد قابل سنجش به پول
• تفسیر نتایج حاصله از بررسی اقلام خلاصه شده
بیوگرافی رشته حسابداري
ديباچه:
يك چرتكه، يكي دو دفتر و يك قلم، ابزار كار آنها بوده است تا حساب دخل و خرج يك واحد اقتصادي را ثبت كنند و به وضعيت مالي آن سر و سامان ببخشند.اين افراد در قديم عنوانشان “ميرزا” بود. بعدها “دفتردار” نام گرفتند و امروزه به نام “حسابدار” فعاليت ميكنند. البته نسل جديد به جاي چرتكه از ماشين حساب يا ماشينهاي الكترونيكي استفاده ميكنند و سرو كارشان با كامپيوتر است اما اين پيشرفت، بيشتر شامل ابزار كار ميشود نه نوع كار، چون آنها حسابداري را فني “تجربي” ميدانند كه بايد به روش استاد و شاگردي فرا گرفت و نيازي به تحصيلات دانشگاهي ندارد.حال سؤال اينجاست كه اگر حسابداري نياز به تحصيلات دانشگاهي ندارد، چرا از سال 1345 رشته حسابداري در آموزشگاه عالي حسابداري شركت ملي نفت ايران و سپس در دانشگاه تهران داير گرديد و امروزه نيز در بسياري از دانشگاههاي دولتي و غيردولتي تدريس ميشود؟ آيا ميتوان گفت كه حسابداري در مفهوم امروزين آن با دفترداري متفاوت است؟در پاسخ بايد گفت كه حسابداري يك “سيستم” است كه در آن فرآيند جمعآوري، طبقهبندي، ثبت، خلاصه كردن اطلاعات و تهيه گزارشهاي مالي و صورتهاي حسابداري در شكلها و مدلهاي خاص انجام ميگيرد. تا افراد ذينفع درون سازماني مثل مديران سازمان يا برونسازماني مثل بانكها، مجمع عمومي سازمان مورد نظر يا مقامات مالياتي بتوانند ازاين اطلاعات استفاده كنند. به همين دليل فردي كه تحصيلات دانشگاهي ندارد، بيشتر دفتردار است تا حسابدار. چرا كه گزارشهاي اين دسته از افراد مطابق استاندارد نيست و پردازش كافي نميشود و بيشتر تراز حسابها ميباشد. براي مثال يك حسابدار تجربي نميتواند به راحتي بين دارايي كوتاه مدت و بلند مدت تفاوت قائل شود يا نميداند كه چگونه بايد معاملات ارزي را در دفاتر ثبت كند. از سوي ديگر يك حسابدار متخصص، در آينده ميتواند مدير مالي يك سازمان يا شركت گردد؛ يعني ميتواند به مديريت يك شركت ايده بدهد كه منابع موجودش را در چه راههايي سرمايهگذاري نمايد تا استفاده بهينه كند يا اگر شركت به منابع مالي جديد نياز داشت يك مدير مالي براساس دانش آكادميك خود ميتواند بگويد كه از چه طريقي بايد تأمين مالي كرد در حالي كه مجموع اين فعاليتها خارج از توانايي يك حسابدار تجربي است.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
روانشناسي عمومي، جامعه شناسي، اصول علم اقتصاد، رياضيات پايه، رياضيات كاربردي، آمار كاربردي، مباني كاربرد كامپيوتر، پژوهش و عمليات، مديريت توليد، حقوق بازرگاني، پول و ارز بانكداري ، مباني سازمان مديريت، توسعه اقتصادي، ماليه عمومي، روش تحقيق.
دروس اصلي و تخصصي:
اصول حسابداري، حسابداري ميانه، حسابداري پيشرفته، حسابداري صنعتي، حسابرسي، حسابداري مالياتي، اصول تنظيم و كنترل بودجه، مديريت مالي، مباحث جاري حسابداري ، متون حسابداري.
تواناييهاي لازم :
رشته حسابداري از جمله رشتههايي است كه از داوطلبان سه گروه آزمايشي رياضي و فني، علومتجربي و علومانساني دانشجو ميپذيرد و در آزمون هر سه گروه نيز درس رياضي به عنوان مهمترين درس اين رشته مطرح است. در واقع داشتن شم رياضي در رشته حسابداري از اهميت بسياري برخوردار است. همچنين يك حسابدار بايد بتواند به خوبي گزارش كارهاي خود را ارائه دهد. بنابراين بايد به ادبيات فارسي مسلط بوده و نگارش خوبي داشته باشد. همچنين دانشجوي اين رشته بايد تحمل ساعتها كار در پشت يك ميز و صندلي و سروكار داشتن با اعداد و ارقام را داشته و دقيق و منظم باشد تا در جمعبندي اعداد و ارقام دچار مشكل نگردد و در نهايت اين كه يك حسابدار براي موفقيت در اين دنياي پر از رقابت و تغيير و تحول بايد خلاق، مبتكر، صبور و منضبط باشد
ماهيت :
يك حسابدار متخصص، در آينده ميتواند مدير مالي يك سازمان يا شركت گردد يعني ميتواند به مديريت يك شركت ايده بدهد كه منابع موجودش را در چه راههايي سرمايهگذاري نمايد تا استفاده بهينه كند و يا اگر شركت به منابع مالي جديد نياز داشت يك مدير مالي بر اساس دانش آكادميك خود ميتواند بگويد كه از چه طريقي بايد تامين مالي كرد. و مجموع اين فعاليتها خارج از توانايي يك حسابدار تجربي است.
«حسابداري يك سيستم اطلاعاتي است كه با فراهمكردن اطلاعات لازم كمك ميكند تا سرمايهگذارها، اعتبار دهندگان، مديران و دولت نسبت به مسائل اقتصادي بهتر بتوانند، تصميم بگيرند. براي مثال اگر شخصي بخواهد در يك شركتي سرمايهگذاري كند، تمايل دارد كه وضعيت مالي آن شركت و يا نتايج عمليات آن شركت را در طي سالهاي قبل بداند. موضوعاتي كه به صورت گزارشهاي مالي توسط حسابداران تهيه ميشود.
«حسابداري به منظور جوابگويي به نيازهاي انسان به وجود آمده است. به همين دليل با گذشت زمان و به موازات گسترش فعاليتهاي اقتصادي و افزايش پيچيدگي آن ، هدفها و روشهاي حسابداري براي جوابگويي به نيازهاي اطلاعاتي، توسعه يافته است. چرا كه اشخاص، شركتها و دولت براي تصميمگيري در مورد توزيع مناسب منابع مالي نياز به اطلاعاتي قابل اتكا دارند كه اين اطلاعات را به ياري حسابداري ميتوان به دست آورد. از سوي ديگر انجام سرمايهگذاري يكي از مواد ضروري و اساسي در فرآيند رشد و توسعه اقتصادي كشور است و سرمايهگذاران نيز از بعد عرضه سرمايه، تا حد امكان سعي دارند منابع مالي خودرا به سويي سوق دهند كه كمترين ريسك و بيشترين بازده را داشته باشد. يعني به دنبال برآورد ريسك سرمايهگذاريها خواهند بود. اين در حالي است كه يكي از مباني اساسي براي محاسبه ريسك بازار شركتها ، استفاده از اطلاعات توليد شده توسط سيستم حسابداي است.
رشته حسابداري از جمله رشتههايي است كه از داوطلبان هر سه گروه آزمايشي رياضي و فني ، علوم تجربي و علوم انساني دانشجو ميپذيرد.
آينده شغلي ، بازار كار ، درآمد:
به نظر ميرسد فارغالتحصيلان دورههاي تحصيلات تكميلي اين رشته، آمادگي و پختگي بيشتري براي حضور در بازار كار دارند.
نتيجه يكي از تحقيقات دانشگاه «كلمبيا» مبني بر اين بود كه از از دهه 70 به بعد همه شركتهاي موفق، شركتهايي بودهاند كه مدير آنها تحصيلات مالي داشته است. چون از اين دهه به بعد اطلاعات نقش مهمي پيدا كرده است و مهمترين اطلاعات نيز، اطلاعات مالي است كه تاثير بسياري در تصميمگيري روساي شركتها دارد.
موقعيت شغلي در ايران :
«فرصتهاي شغلي يك حسابدار بسيار گسترده است و از پايينترين سطح تا بالاترين سطح را در بر ميگيرد. و با وجود اين كه در دانشگاههاي مختلف كشور اعم از دولتي ، غيرانتفاعي و آزاد، دانشجويان بسياري در رشته حسابداري تدريس ميكنند اما تعداد فارغالتحصيلان بيكار اين رشته از بيشتر رشتهها كمتر است. چون از يك موسسه كوچك گرفته تا بزرگترين كارخانههاي كشور حداقل براي تهيه اظهارنامه مالياتي به حسابدار نيازمند هستند.
همچنين دانش حسابداري در بخش ماليات كاربرد وسيعي دارد. چون محاسبه سود به ياري حسابداري امكانپذير است و تعيين مقدار سود نيز مبناي محاسبه ماليات شركتها اعم از دولتي و خصوصي ميباشد.
فارغالتحصيلان اين رشته پس از اتمام تحصيل ميتوانند در سطوح مختلف و شاخههاي متفاوت عهدهدار انجام امور مالي گردند كه شرح آن چنين است:
الف) حسابداري
فارغالتحصيلان ميتوانند در كليه موسسات و واحدهاي تجاري، اعم از دولتي يا خصوصي به عنوان حسابدار در شاخههاي زير مشغول كار شوند:
حسابداري مالي: در كليه شركتها و موسسات تجاري و غيرانتفاعي.
حسابداري صنعتي : در كليه واحدهاي صنعتي و شركتهاي توليدي.
حسابداري دولتي : در كليه سازمانها و ادارات دولتي به عنوان حسابدار يا عامل ذيحساب.
حسابداري مالياتي : در ادارات دارايي.
حسابداري بيمه : در موسسات بيمه .
حسابداری سیستمها
حسابداري بانكها : در شعبهها و سرپرستي بانكها .
حسابداران پس از مدتي اشتغال به كار حسابداري ميتوانند در سمت مديريت مالي واحدهاي تجاري ، ايفاي نقش نمايند.
حسابداري صنعتي
اين حسابداري كه بتدريج و پس از انقلاب صنعتي روي داد در جهت نياز به دانستن بهاي تمام شده محصولات توليدي بود در اين نوع از حسابداري هدف اصلي سيستم دانستن ، بهاي تمام شده يك واحد از نظر تمامي عوامل هزينه ميباشد.
همزمان و همراه با تكامل ابزارها و شيوه هاي توليد، در سده هاي بعد ، روشها و شيوههاي هزينهيابي پيشرفتهاي ابداع و بكار گرفته شد كه هزينه عمليات را بدرستي شناسايي نمايد.
حسابداري صنعتي امروزه ثمره اين فرايند شتاب آميز تكاملي است اصولا” همان هدف اندازه گيري و گزارش بهاي تمام شده محصولات ، خدمات و فعاليتها را دنبال ميكند.
حسابداري مالي
اين نوع از حسابداري را مي توان حسابداري گزارش نيز ناميد . زيرا هدف اصلي در اين نوع از حسابداري ، تهيه صورتهاي مالي اساسي ميباشد كه مورد نياز استفاده كنندگان از اين صورتهاي مالي است .
شايد بتوان گفت كه دليل اصلي پيدايش اين نوع حسابداري ، اصل تفكيك شخصيت ميباشد . اين اصل امكان مشاركت صاحبان سرمايه اي را كه به تجارت نمي پرداختند ممكن ساخت و به اين شكل باعث رشد و توسعه بنگاه هاي تجاري شد.
اين نوع از مشاركت باعث پيدايش سهام و بازار بورس شد.
البته دليل اصلي ايجاد بازار بورس را مي توان ، افزايش شمار شركتهاي سهامي دانست .
يكي ديگر از موضوعات اصلي كه در اين دوران تأثير اساسي بر رشته حسابداري گذاشت برقراري ماليات بردرآمد بود. اين نوع از ماليات كه در اغلب كشور هاي صنعتي اروپا وسيله اي براي تأمين عدالت اقتصادي است از اوايل قرن نوزدهم ايجاد و به تدريج جزئي از نظام مالياتي كشورها شد.
تعيين ماليات بر درآمد مستلزم شناخت دقيق سود خالص بود و لازمه اين شناخت نگهداري حسابها و دفاتر منظم و تهيه صورتهاي مالي كه ميزان سود را به درستي نشان دهد . به اين ترتيب دولتها به صورت يكي از اصلي ترين استفاده كنندگان از صورتهاي مالي مؤسسات درآمدند.
ديگر استفاده كنندگان از اين صورتهاي مالي عبارتند از : بانكها ، اعتبار دهندگان ، بستانكاران بلند مدت و كوتاه مدت ، فروشندگان ، مشتريان ، كاركنان ، سرمايهگذاران بالقوه ، كارگزاران بازار سرمايه ، جامعه و مديريت مؤسسه.
حسابداري مديريت
در اواخر قرن نوزدهم مديريت علمي به عنوان رشتهاي خاص توسط فردريك تيلور مطرح گرديد .
مديريت علمي بطور بسيار خلاصه ، روش برخورد منظم و منطقي با مسائل سازمانها به منظور يافتن مناسبترين راه براي انجام هر كار است و بر كسب اطلاع دقيق و كامل از آنچه ميگذرد و نتايجي كه بر اثر هرگونه تغيير حاصل ميشود تأكيد دارد. اين نوع از مديريت نياز زيادي به اطلاعاتي از قبيل بهاي تمام شده محصولات و خدمات ، مقدار توليد ، هزينه اجزاء مختلف توليد ، قيمت فروش محصولات و خدمات و ظرفيت منابع مختلف نظير ظرفيت توليدي ماشين آلات و تجزيه و تحليل اين اطلاعات داشت . اين جريان ، نياز به اطلاعات و بخصوص اطلاعات مالي را فزوني بخشيد.
افزايش استفاده مديران از اطلاعات مالي موجب شد كه روشهاي هزينه يابي توليدات ، خدمات و فعاليتها بهبود و توسعه يابد و اطلاعات مفصل تري از جنبه هاي مختلف مالي فعاليتها فراهم آيد.
بدين ترتيب ، حسابداري مديريت به عنوان رشتهاي خاص در اوايل قرن حاضر شكل گرفت.
حسابداري منابع انساني
يكي از مباحث جديد در دانش حسابداري، نگرش نوين به منابع انساني به عنوان يكي از موثرترين عوامل مولد در ايجاد درآمد موسسات است. در اين مبحث، ارزش اقتصادي منابع انساني به مثابه دارايي با اهميت موسسه تلقي و امكان ارايه آن در صورتهاي مالي مطرح مي گردد.
حسابداری سیستمها
از سال 1937 میلادی که ” نظریه عمومی سیستمها ” توسط ” لودویک فون برتالنفی ” دانشمند برجسته اطریشی مطرح گردید ، واژه سیستم در صدر همه مفاهیم جاری و تکیه کلامهای متداول قرار گرفت . این مفهوم در همه زمینه های علوم رواج یافته و رفته رفته در اصطلاحات فنی و حرفه ای و در رسانه های همگانی نیز نفوذ کرده است .
از اواخر دهه 1960 میلادی تغییرات و تحولات عمده ای در دانش حسابداری پدید آمده که مهمترین آنها نگرش به حسابداری به عنوان یک سیستم اطلاعاتی است . در پی این تحولات ، یکی از رشته های تخصصی ایجاد شده در حسابداری ، طرح و اجرای سیستمهای حسابداری می باشد .
موسسات مختلف ، دائما در حال رشد ، گسترش و تغییر بوده و این تغییرات ، نیازهای جدید به اطلاعات مختلف منجمله اطلاعات حسابداری را مطرح می کند . برای دستیابی به اطلاعات جدید ، سیستمهای حسابداری به عنوان یکی از اجزا اصلی سیستم موسسات بایستی همراه و هماهنگ با رشد آنها توسعه یافته و سیستمهای حسابداری جدیدتر طراحی و یا سیستمهای حسابداری قبلی تکمیل گردد . طراحی و تدوین سیستمهای حسابداری یکی از پیچیده ترین رشته های تخصصی حسابداری است که توسط حسابداران خبره و کارآزموده انجام می شود .
در این گرایش حسابداری آموزشهای لازم جهت ارائه یک سیستم حسابداری مناسب برای هر موسسه با توجه به نوع فعالیت ، کمیت و کیفیت کار و نیز میزان سرمایه آن موسسه داده می شود . هر سیستم ارائه شده چگونگی گردش کارها را معین می سازد .
ب ) حسابرسي
فارغالتحصيلان رشته حسابداري قادرند با توجه به شاخههاي حسابداري در بند الف در حرفه حسابرسي شاغل شوند. شاغلان حرفه حسابرسي در يك تقسيمبندي كلي به دو گروه اصلي تفكيك ميشوند :
حسابرسان داخلي : اين گروه از حسابرسان ، كارمند واحد مورد رسيدگي هستند، و در واقع رابط ميان هيات مديره و شركت بوده و گزارش رسيدگي خود را به طور هفتگي ، ماهانه يا سالانه به مديرعامل و هيات مديره ارائه ميدهند . اين گروه از حسابرسان عمليات داخل واحد تجاري را رسيدگي ميكنند.
حسابرسان مستقل: اين گروه از حسابرسان، افرادي هستند كه در موسسات حسابرسي مشغول كار هستند و بر اساس قرارداد ميان شركتها يا سازمانها با اين موسسات، عمليات حسابداري و مالي واحد تجاري را بر اساس اصول و موازين حسابداري مورد رسيدگي قرار ميدهند و گزارش خود را به مجمع عمومي صاحبان سهام ارائه ميكنند. در واقع حسابرسان مستقل رابط ميان صاحبان شركت و هيات مديره شركت ميباشند.
در حال حاضر در ايران ، سازمان حسابرسي به عنوان يك سازمان دولتي ، بزرگترين موسسه حسابرسي است و در كنار آن ساير موسسات حسابرسي دولتي و خصوصي مشغول فعاليت ميباشند.
تواناييهاي مورد نياز و قابل توصيه:
داشتن شم رياضي در رشته حسابداري از اهميت بسياري برخوردار است. به همين دليل دانشآموزان رشته رياضي در اين رشته موفقتر هستند. البته اين بدان معنا نيست كه دانشآموزان رشته علوم انساني قادر به ادامه تحصيل در رشته حسابداري نيستند بلكه بايد تلاش كنند تا از دانش رياضي خوب و يا حداقل متوسطي برخوردار باشند.
همچنين يك حسابدار بايد بتواند بخوبي گزارش كارهاي خود را ارائه دهد. بنابراين بايد در ادبيات فارسي مسلط بوده و نگارش خوبي داشته باشد. اين ويژگي بخصوص در سطوح بالاتر اين رشته يعني حسابرسي و مديريت مالي اهميت بسياري دارد.
در آزمون هر سه گروه آزمايشي درس رياضي به عنوان مهمترين درس اين رشته ضريب 4 دارد.
دانشجوي حسابداري بايد صادق و رازدار باشد چون در آينده تمام اسناد و مدارك يك سازمان را در اختيار دارد و اگر فرد رازدار و در كل با اخلاقي نباشد لطمات زيادي به آن شركت و در نهايت به جامعه وارد ميآورد. اين مساله بخصوص در حسابرسي اهميت بيشتري دارد زيرا اگر يك حسابرس كه وظيفه بررسي گزارشات مالي يك سازمان و تاييد صحت و سقم آن را بر عهده دارد، درستكار نبوده و يا شهامت ابراز مشكلات را نداشته باشد، ميتواند به نابسامانيهاي اداري و مالي يك جامعه دامن بزند.
و بالاخره يك حسابدار براي موفقيت در اين دنياي پر از رقابت و تغيير و تحول بايد خلاق، مبتكر، صبور و منضبط باشد.
علاقه به امور مالي و تجزيه و تحليلهاي آن، عامل موفقيت دانشجوي حسابداري است.
وضعيت ادامه تحصيل در مقاطع بالاتر:
تا مقطع دكترا امكان ادامه تحصيل وجود دارد.
نظر يك فارغالتحصيل مشغول به كار در اين رشته :
دانشجوي اين رشته بايد تحمل ساعتها كار در پشت يك ميز و صندلي و سرو كار داشتن با اعداد و ارقام را داشته باشد. همچنين بايد دقيق و منظم باشد تا در جمعبندي اعداد و ارقام دچار مشكل نگردد.»
وضعيت نياز كشور به اين رشته در حال حاضر:
آموزش حسابداران و شركت موثر آنها در فراهمآوري اطلاعات مالي دقيق و قابل اعتماد، و تجزيه و تحليل اين اطلاعات براي توسعه پايدار در كشور در حال توسعهاي مانند ايران اهميت فراواني دارد. چرا كه وجود اطلاعات دقيق، اعتماد برانگيز، بموقع و مربوط به فعاليتهاي اقتصادي، نه تنها لازم بلكه حياتي است. علاوه بر اين اطلاعات مالي حاصل از فعاليتهاي اقتصادي كه بوسيله نظامهاي حسابداري گزارش ميشود، ميتواند از انحراف مسير پيشبيني شده ، اتلاف منابع اقتصادي و اخلال در برنامههاي توسعه اقتصادي جلوگيري كند.
دكتر ثقفي نيز در اين باره ميگويد:« چون اين رشته فقط به كلاس و معلم نياز دارد متاسفانه در سالهاي اخير، بسياري از شهرهاي دورافتاده كه حتي يك حسابدار مجرب و متخصص ندارد، رشته حسابداري را با استفاده از اساتيد كمتجربه دائر كرده است و در نتيجه فارغالتحصيلان دانشگاههاي فوق حسابداراني ناكارآمد هستند كه نميتوانند، جذب بازار كار شوند. البته آنچه گفته شد شامل حال فارغالتحصيلان توانمند اين رشته نميشود چون هر فرد سرمايهگذار و هر موسسه اعتباري براي سرمايهگذاري يا اعتبار دادن به حسابدار نياز دارد. »
مفروضات حسابداری
باید دانست که مفاهیم حسابداری مفروضاتی هستند که مبنای صورتهای مالی و سایر
اصول حسابداری می باشند و به چهار دسته به شرح زیر طبقه بندی می گردند:
• فرض داشتن شخصیت حقوقی جداگانه
• فرض تداوم فعالیتهای مالی
• فرض وجود واحد اندازه گیری
• فرض دوره مالی
اصول حسابداری
اصول حسابداری به شش دسته کلی تقسیم می شوند :
• اصل قیمت تمام شده
• اصل وضع هزینه های همان دوره از درآمد همان دوره
• اصل افشای حقایق
• اصل قابل اعتماد بودن
• اصل قابلیت مقایسه
• اصل ثبات رویه
معرفی برخی انواع موسسات حسابداری و حسابرسی
موسسات حسابرسی :
مؤسسه حسابرسي ، مؤسسه اي انتفاعي غير تجاري است كه به منظور انجام خدمات حسابرسی وحسابداری و مالی توسط حداقل دو نفر حسابدار رسمي شاغـل و بر اسـاس شرايط زير تشكيل مي شود :
1- در نام هر مؤسسه حسابرسي بايد عبارت ” مؤسسه حسابرسي “ و به دنبال نام آن مؤسسه ، عبارت ” حسابداران رسمي “ قيد شود.
2- شركاي يك مؤسسه تماماً بايد حسابدار رسمي شاغل باشند ، منحصراً در همان مؤسـسه به كار حرفه اي اشتغال داشته باشند و در مؤسـسات ديگري كه به خدمات تخصصي و حرفه اي و يا ساير خدمات مرتبط ، موضوع ماده (1) اساسنامه اشتغال دارند ، هيچ گونه مشاركت يا منافعي نداشته باشند .
3- شركاي مؤسسه حسابرسي در ارتباط با فعاليتهاي مؤسسه ، “مسئوليت تضامني” دارند.
دامنه اندازه موسسـات حسابـرسی از یک نـفر تا چندین هـزار نـفر کارکنان حرفه ای است . از نظر اندازه ،موسسات حسابرسی اغلب به چهار گروه تقسیم می شوند :
موسسات محلی :
موسسات محلی معمولا دارای یک یا دو دفتر کار و فقط یک یا چند شریک حسابرس مستقل است که در یک شهر یا ناحیه ،خدمات خود را به صاحبکاران ارایه می کنند . خدمات این موسسات بیشتر شامل تنظیم اظهارنامه مالیاتی ،ارائه مشاوره مدیریت و خدمات حسابداری است .صاحبکاران حسابرسی معمولا واحدهای تجاری کوچکی هستنـد کـه صورت های مالی حسابرسی شده را بـرای پیوست کردن به در خواست وام بانکی خود می خواهند.
موسسات منطقه ای :
بسیاری از موسسات محلی با افتتح دفاتر کار بیشتر در شهر ها یا ایالت های همجوار و افزایش تعداد کارکنان حرفه ای خود به موسسات منطقه ای تبدیل می شوند. ادغام با موسسات محلی دیگر نیز راهی برای منطقه ای شدن این موسسات اسـت .این رشد معمولا بـه همراه افزایش سهم کار حسابرسی در مقایسه با خدمات دیگر می باشد .
موسسات ملی :
به موسساتی حسابرسی که در بیشتر شهر های اصلی دفاتری دارند ، اصطلاحاً مـوسسات ملی گفته می شود .این موسسات حسابرسی در کشور های دیگر نیز یا از طریق دفـاتر خود یا از راه موسسات وابسته در آن کشور ها ،فعالیت دارند.
تذكر:
اساسنامه هر يك از موسسات حسابرسي با رعايت كليه موارد پيش بيني شده در اساسنامه نمونه اي كه به تصويب شوراي عالي مي رسد ، تنظيم و پس از تاييد دبيركل جامعه به ثبت خواهد رسيد. مرجع ثبت شركتها ، تنها موسساتي را به نام” مؤسسه حسابرسي “ ثبت ميكند كه از جامعه حسابداران رسمي ايران مجوز داشته باشند.
مانـيفيست در عرصه حسابداری
امروز که جامعه حسابداران رسمی ایران باید به مثابه کل واحدی تجلیگاه بهترین اندیشههای ناب حسابداری باشد، اختلاف نظر، تشتت آرا و تعدد جریانهای فکری در این جامعه بیش از هر زمان رخ نموده است.
تفاوت دیدگاه، تقابل آرا و کثرت نظرات گرچه ممکن است زمینه را برای وفاق و همکاری گروهی فراهم کند اما اگر ریشه در عملگرایی و تفکر انتزاعی داشته باشد آنگاه واقعبینی و درستاندیشی راه گم میکند و کمبودها، ضعفها، فرصتها و تواناییها بهدرستی شناخته نمیشوند و برخورد سطحی، سادهاندیشی، خودباوری، سرمستی کاذب و یا ناامیدی افراطی حاکم میشود.
نمیتوان نسبت به مسائلی که در اثر این بحران بروز کرده بیاعتنا بود. هیچچیز مضرتر و ضداصولیتر از کوششی نیست که از طریق عبارت پردازی برای رها ساختن گریبان خود از این مسائل میشود. برای دفاع از اصول و مبانی اساسنامه جامعه حسابداران رسمی و قواعد اساسی آن، هیچ چیز مهمتر از وحدت نظر و عمل بین کلیه حسابدارانی که به عمق بحران و لزوم یافتن راهکار برای آن آگاهند نیست.
واقعیت نشان میدهد که بحران فعلی که از جنبهای بیانکننده تفاوت شدید آراء و نظریات حرفهای-اجتماعی جامعه حسابداری از یکسو و وجود گرایشهای خود محور از سوی دیگر است، تمرکز خود را از لحاظ برنامهای بر حول مسئله کلیدی <اساسنامه> و ساخت تشکیلاتی جامعه قرار داده است. درک از محیط اجتماعی که در آن بهسر میبریم و حرکت و روند آینده حلقه کلیدی است که در پرتو شناخت علمی از آن میتوان به بحران فعلی پاسخی درخورداد.
اگرچه در دو سال اخیر نقد و انتقاد چه در قالب اصولی و چه متاسفانه در چارچوب کارکرد غیرحرفهای شدت گرفته اما در مجموع جامعه نسبت به گذشته حرکتی رو به پیشرفت داشته است. با این حال، هنوز به خاطر آنکه تمامی واقعیت و عمق بحران را درک نکردهایم و فقط بخشی از آن را بیان میکنیم، طبیعتاً قادر به ارائه راهحل علمی برای برونرفت از تنگنای موجود نیستیم.
آیا این اختلافات فقط از طریق <نقد و انتقاد> برطرف میشود؟ بهدیده ما نه ! اگر به فرض وجود، اختلاف نظردر جامعه را صرفاً به نبود توافق درباره سازوکارهای جامعه نسبت دهیم پس چرا حتی در بین کسانی که ظاهراً روی سازوکارهای جامعه توافق دارند، تفاوت نظر در مباحث اساسی همچنان باقی است و اگر صرفاً از طریق نقد آراء و تقابل نظریات میشد تشتت آرا را از بین برد، پس چگونه تاکنون جامعه حسابداری چنین دستاوردی نداشته است؟
تنها راهحل اصولی، حرفهای و علمی در چنین وضعیتی نقد و مجادله حرفهای بر روی مشی و برنامه است که میثاق جمعی حسابداران (اساسنامه) از درون چنین پروسهای بیرون خواهد آمد! و صد البته در شرایط طبیعی و متعارف جایگاه این مجادله حرفهای باید نشریات حرفهای همچون حسابدار و حسابرس وحسابدار رسمی باشد.
واقعیت این است که عملگرایی حاکم بر تفکر نظریهپردازان فعلی (که خود محصولی از نظریهپردازیهای عامیانه است) ما را بر آن میدارد تا، یا در زنجیره بههم پیوسته روابط علت و معلولی به پیش نرویم و یا، آنرا تا ریشه دنبال نکنیم. عملگرایی یکی از خصوصیات عمده تفکرات سنتی است که از بینش غیرحرفهای سرچشمه میگیرد؛ زمانی که جامعهای قادر نیست انحرافات گذشته و حال خود را واقعاً ریشهیابی کند.
متاسفانه متدولوژی غالب بر جامعه حسابداران رسمی ایران دچار انحرافات اساسی است که نهتنها از متدولوژی علمی حسابداری فاصله داشته بلکه فراتر از این، بیشتر به روشهای عامیانه نزدیک بوده تا به روشهای علمی و این نه سخنی گزاف بلکه توضیح علمی واقعیت موجود است. از سوی دیگر توضیح کاملتر این مطلب بدون توجه به بحران جهانی که در حرفه حسابداری روی داده و رابطه معینی که میان این دو وجود دارد نمیتواند صورت پذیرد. و این نیز به دو دلیل زیر متکی است:
اول آنکه حرفه حسابرسی در جهان در حال از سرگذراندن بحرانهای ناشی از جدایی استانداردهای بینالمللی، امریکایی و انگلیسی ، رویدادهای تقلب و فریب از نوع شرکتهای انرون و ورلدکام، وهمچنین برجسته شدن موضوع نظام راهبری بنگاه(Corporate governance) است؛
دوم آنکه روندهای اساسی موجود (در چندسال اخیر) در سطح جهان و ایران نشان مید هد که مسئله خطیر مسئولیتهای اجتماعی حسابرسان بهعنوان مسئله مبرم روز مطرح شده ولی متاسفانه در هیچکدام از این موارد نیز خود حسابداران و حسابرسان رهبری را بهدست نداشته اند.
ما قادر نخواهیم بود جامعه خود را متحول سازیم، جز از این طریق که در جهت نفی مشی و روشهایی که حرفه را ناتوان معرفی کرده حرکت نماییم. راهحل این نیست که نقطه نظرات سنتی را به کناری افکنیم و بهسادگی آن را مردود بشناسیم؛ چرا که فقط با مردود شناختن، از میدان بهدر نمیرود. نفی ما، نه نفی انکارگرایانه، نه نفی در ذهن بلکه باید نفی در عین باشد. جامعه حسابداری و بهویژه اعضای شورایعالی (براساس رسالتی که برعهدهدارند) باید خود را متحول سازند و آن هم در چارچوب تحول متدولوژیک در فرایند این بستر و بهاستناد ساختار تئوری حسابداری ؛ در غیراین صورت تمام راههای دیگر نه راه، بلکه بیراهه است.
نقطه انحراف آغازین تفکرات بسیاری دوستان در جامعه حسابداری این بوده که روش منطقی- قیاسی را در تبیین اساسنامه حاکم کردند. این روش همان نقشی را در زندگی دارد که خط مماس در مقایسه با منحنی دارد. انتظار ما این است که قیاس (که عمدتاً فعالیتی ذهنی است) در مطالعه خود ذهن (یعنی در روانشناسی) و در مطالعه رفتاری که در آنها تفکر، شرط پیشین عمل است، مثلاً در اقتصاد و سیاست، موفق باشد؛ ولی عکس این امر صادق است: معلوم شده است که در روانشناسی و علوم اجتماعی، قیاس، راهنمای ضعیفی است، در صورتی که در مطالعه و بررسی بر روی امور لایعقل (مثل مواد معدنی، اجسام فضایی، و ملکولها)، قیاس ریاضی، که از مشاهده کمک گرفته باشد، موفق میشود. آیا این نمیرساند که قیاس فعالیتی است که تابع خواص موجودات بیجان است، خواصی که از کیفیات موجود زنده نیستند، در حالی که جامعه حسابداران و ماموریت حسابداران رسمی پدیدههای زنده و تاثیرگذار هستند؟
چگونگی تکامل و کلاً سیر تسلسلی تکاملی جوامع بشری نشان میدهد که هستی را میبایست بدان صورتی توضیح داد که واقعاً هست و بدان طریق تغییر داد که قوانین تغییر و تکامل آن حکم میکند و بدون شک چنین حرکتی در جامعه حسابداران رسمی ایران نیز جز از طریق اتکا بر بینش و دانش تئوری حسابداری وبه طریق اولی دانایی بر فلسفه شناخت اقتصادی امکانپذیر نیست.
با نگاهی به سیمای کنونی جامعه حسابداری ایران نمودهای واقعی یک بحران علمی-حرفهای فراگیر را بازخواهیم یافت. تشتت عمیق نظرگاههای حرفهای، عقب ماندن از تبیین رفتار حسابداری در نظام اقتصادی کشور، نبود راهبران حرفهای در جامعه، که همه گروههای موجود در جامعه در مقابل جایگاه حرفهای این رهبران وحدت نظر داشته باشند (مشابه شادروان سجادینژاد، مرحوم عرفانی و…)، همگی موید و نشانههای شکنندگی و بحران است. اکنون جامعه حسابداری ایران فاقد تاکتیک و استراتژی معین و منطبق با ویژگیهای عصر جدید است و بالطبع فاقد اساسنامه واجد شرایط و رفتار حرفهای مناسب است.
بدون کنار گذاشتن دیدگاهها و نظرگاههایی که ریشه در عوامگرایی دارد تا منطق علمی، قادر به تدوین اساسنامه و به تبع آن مادیت بخشیدن به رهبری جامعه حسابداران در راستای وظایف خود نخواهیم بود و تنها مسیری که ما را به تدوین برنامههای پیشبرنده هدایت میکند برخورد حرفهای-علمی به قضایای درون و برون جامعه حسابداری است.
با چنین درک و رسالتی است که وظیفه شورایعالی جدید جامعه حسابداران رسمی، مسئولان و اعضای ارکان آن و بهویژه اعضایی که اعتقاد به توسعه و اعتلای حرفه دارند دوصدچندان مهم، بزرگ و اجتماعی است. لذا برای انجام چنین امر مهمی باید همه اعضای جامعه چارچوب مناسبی را به عنوان <میثاق حرفهای> تبیین و تعریف کنند و این میثاق حرفهای به عنوان <مشترکات حداقل> مورد قبول همگی واقع شود تا بتوان کاری از پیش برد.
منابع:
سايت حسابرس
http://daneshnameh.roshd.ir/
http://forum.parsigold.com
/http://www.kcc.hawall.edu
/http://www.quia.com
/http://www.accountingeducation.com/links
/http://www.account2.com
/http://www.ui.ac.ir
/http://www.caso.com
/http://www.cpajournal.com
/http://www.electronicaccountant.com
ویکی پدیا
وبلاگ حسابدار
بانک مقالات کانون دانش حسابداری
ويژگيهاي اطلاعات حسابداري- دكتر محمد رضا طاهري
سايت انجمن علمي حسابداري
سايت تخصصي حسابداري دانشگاه
صفحات برگزيده اينترنتي در مورد حسابداري
بينش حسابداري –دكتر محمد حسن اردبيلي
Hits: 0