از جمله شگفت انگيزترين پديده هاى اخير، مى توان از رشد فوق جهشى ICT و بويژه انترنت ياد كرد كه عرصه هاى فعاليت اقتصادى را به تسخير خود درآورده است. اقتصاد جديد اصطلاحى است كه براى توصيف اين وضع به كار مى رود. بازار كار نيز مدام تأثيرات بيش ترى از اين ابزار جديد اطلاعاتى و ارتباطى مى پذيرد و جنبه هاى گوناگون آن از قبيل جست وجو و انطباق شغلى بشدت از آن متأثر است.
اين نوشته درپى پاسخ به اين پرسش است كه آيا با گسترش انترنت، انطباق شغلى بهتر شده و نرخ بيكارى اصطكاكى كاهش مى يابد؟
تحقیقاتی كه به بررسى اين پديده بر بازار كار پرداخته اند در مورد كاهش هزينه جستجو، انطباق بهتر شغلى و افزايش كارايى اقتصادى متفق القول اند، اگرچه مشكل گزينش نامناسب نيز به همراه آنها مى آيد، اما تأثير آن بر نرخ بيكارى نامشخص است.
با پذيرش تغييرات شگرف تکنالوژی در اقتصاد جديد، ديگر عرصه ها از جمله بازار كار نيز از جهات گوناگون دچار تغيير مى شود. جهاتى همچون: نوع، چگونگى و سرعت انطباق عرضه و تقاضاى كار، بهره ورى نيروى كار، نرخ بيكارى طبيعى، بيكارى اصطكاكى، نرخ جستجوى شغلى كارگران و كارفرمايان، نابرابرى دستمزدها، گسترش بازار كار به مناطق دوردست، كار از راه دور و… نظرسنجى هاى انجام گرفته درباره استفاده از انترنت براى اهداف شغلى نشان مى دهد كه تعداد رو به افزايشى از كارگران در هنگام جستجوى شغلى از انترنت استفاده مى كنند و كارفرمايان نيز مشاغل مورد نياز را به سايت هاى استخدام انترنتى ارسال داشته يا در سايت هاى شركتى خود اعلام مى دارند. از آنجا كه انترنت يك وسيله كم هزينه براى انتقال اطلاعات است، كسب و كار استخدام انترنتى، يكى از رشته هاى سودآور در انترنت شده است. ما اين احتمال را بررسى مى كنيم كه آيا با تغيير جستجوى شغل و استخدام به سوى انترنت، انطباق شغلى بهتر شده و نرخ بيكارى اصطكاكى كاهش مى يابد؟
قوى ترين پيش بينى درباره اثر اقتصاد كلان انترنت كه وسيله اى براى كاريابى و استخدام تبديل شده، اين است كه موجب انطباق هاى بهتر خواهد شد، اما استدلال اين است كه تأثير آن بر بيكارى اصطكاكى نامشخص است، زيرا كاهش هزينه جستجو موجب مى شود تا كارگران به جستجوى تعداد مشاغل بيش ترى پرداخته، بنگاه ها نيز مجبور به بازنگرى و غربال در ميان تعداد متقاضيان بيش ترى شوند و درنهايت حتى كارگران شاغل هم به جستجوى مشاغل جديد تمايل پيدا كنند كه مجموع اين عوامل، زمان جستجو را افزايش مى دهد.
لازم به یادآوری است که فعلا در افغانستان وبسایتهای www.acbar.org و www.jobs.af تسهیلاتی را در جهت جستجوی کار از طریق انترنت برای مؤسسات ومتقاضیان کار فراهم نموده است.
اقتصاد جديد، ICT و انترنت
اصطلاح «اقتصاد جديد» بتدريج رواج يافته و چشم انداز جديدى را ترسيم مى كند كه با گسترش تکنالوژی اطلاعات همراه است. يك تعريف كلى از اقتصاد جديد به عملكرد اقتصاد در عصر اطلاعات اشاره دارد. در چنين اقتصادى، تکنالوژی اطلاعات و ارتباطات، گسترش و اهميت فزاينده اى پيدا مى كند.
جامعه انسانى در قرون گذشته تأثيرات قابل توجهى از تغييرات تکنالوژی پذيرفته است. ICT به ارضاى ارتباطى و اطلاعاتى كه به ايجاد دانايى و بنابراين به همه اشكال توسعه كمك مى كنند مربوط است. ICT امكانات جديدى براى تبادل اطلاعات ايجاد مى كند و توان بالقوه بالايى دارد تا به قابليت انسان براى ايجاد دانش جديد، بيفزايد. چنين دگرگونى هايى موجب رشد بهره ورى نيروى كار شده و با بهره بردارى بهتر از منافع، نرخ بيكارى سازگار با تورم غيرشتابان را كاهش مى دهد. يك تعريف محدود از اقتصاد جديد به جنبه انترنتى اقتصاد اشاره دارد، به نحوى كه توليد كالاها و خدمات جامعه بشدت به انترنت وابسته مى شود. اصطلاح مرتبط با آن «اقتصاد عريان» است به اين معنا كه با گسترش انترنت، اقتصاد شكل شفاف تر و در معرض ديد قوى پيدا مى كند. به اين ترتيب شاهد اقتصادهايى خواهيم بود كه مقايسه قيمت ها (از جمله دستمزد) براى خريدار و فروشنده بسيار آسان تر، و نقش برخى واسطه ها كمرنگ شده و هزينه هاى مبادلاتى و موانع ورود كاهش مى يابد. پس اقتصاد جديد دربرگيرنده مقولاتى همچون اطلاعات، انترنت، نوآورى و رشد جديد است. در اقتصاد جديد با پيشرفت هاى خيره كننده در پردازش ، نگهدارى و انتقال اطلاعات، مى توان كاربرد تکنالوژی هاى اطلاعاتى را در همه زواياى حيات اجتماعى مشاهده كرد. به طورى كه «ريزپردازنده توانمند» پيش قراول يك «تمدن سيليكونى» خواهد بود. شاخص هاى اصلى توسعه انترنت، نرخ رشد بسيار بالايى را نشان مى دهند، اما فاصله ميان كشورهاى پيشرفته صنعتى و بقيه جهان همچنان بسيار بالاست.
براى نمونه شكاف ديجيتالى كشورهاى پيشرفته و توسعه نيافته در زمينه كاربران انترنتى و توزيع ميزبانان انترنتى كاملاً محسوس است. اطلاعات، مواد اوليه براى دانايى است، درست مانند چوب كه ماده اى اوليه براى ميز است. دانايى يك شكل از سرمايه و تکنالوژی يك كاربرد از دانايى براى كار است. افزايش در اطلاعات منجر به بهبود ساختار دانايى محسوب شده كه موجب ترقى و انتقال به ساختار جديد دانايى مى شود و ساختار قديمى توسط دانايى جديد بهبود مى يابد.
اهميت اطلاعات چنان است كه در كنار زمين، كار و سرمايه به عامل چهارم و مجزاى توليد تبديل شده است، اما ارزش اطلاعات رابطه معكوسى با كميت آن دارد. اطلاعات بيش از حد، فرآورى و كاربرد آن را بسيار پرهزينه مى كند. براى اين كه اطلاعات ارزش واقعى داشته باشد، بايد به صورت اطلاعات واقعى، اصل پى برده و مشخص با روش مستقيم و دقيق پردازش شود.
منبع: http://bineshnow.blogfa.com/post-45.aspx
Hits: 0