انواع بازارها در اقتصاد کداماند و هر یک چه ویژگیهایی دارند؟
مقدمه
یکی از فروض بنیادین اقتصاد کلاسیک، در نظر گرفتن یک انسان نوعی و تحلیل رفتار اقتصادی آن برای دستیابی به یک الگوی رفتاری قابل تعمیم به کل اقتصاد است. حال فرض کنید علم اقتصاد یک درخت تنومند است. اگر اساسیترین بخشهای این درخت را، که دیگر بخشها بر آنها استوارند، اقتصاد خرد و اقتصاد کلان در نظر بگیریم، میتوان ادعا کرد که بر اساس جریان مرسوم، اقتصاد خرد به منزله ریشه و تنه این درخت و اقتصاد کلان نیز به منزله شاخههای اصلی آن است. گروهی ممکن است این فکر به ذهنشان خطور کند که چطور ما در اینجا اهمیت اقتصاد کلان را از اقتصاد خرد کمتر دانستیم؟ مگر نه این است که با انقلاب کینزی که در دهه1930 میلادی رخ داد و شاخه اقتصاد کلان پدید آمد، نظریات مطرحشده در این شاخه از علم اقتصاد، مستقل از نظریات خرد ارائهشده تا آن زمان بود؟ در پاسخ باید گفت تا حدی چنین چیزی درست است. ولی در عین حال هماکنون اقتصاددانان کلان دو مکتب رایج کلاسیک جدید و کینزی جدید، هر دو بر این عقیدهاند که برای شکلدهی نظریات اقتصاد کلان، میبایست ابتدا اقدام به ایجاد بنیانهای خرد (Micro foundations) کرد. برای توضیح بیشتر در این زمینه میتوان افزود، رفتار عقلانی در اقتصاد مبتنی بر چارچوب مشخصی است که این چارچوب برگرفته از فروض اساسی موجود در اقتصاد خرد است. دو فرض اصلی و پایهای رفتار عقلانی برای مصرفکنندگان و تولیدکنندگان، به ترتیب عبارت از حداکثرسازی مطلوبیت و حداکثرسازی سود است. نقطه برخورد مصرفکنندگان و تولیدکنندگان در دنیای واقعی نیز بازار است. در حالت عادی و با فرض خوب بودن کالاهای موجود در بازار1، مصرفکننده با هدف حداکثرسازی مطلوبیت خود وارد بازار شده و در این راه سعی میکند بیشترین مقدار از کالای مورد نظرش را با کمترین قیمت ممکن خریداری کند. تولیدکننده نیز با هدف حداکثرسازی سود خود، سعی در فروش بیشترین مقدار محصول با بالاترین قیمت ممکن را دارد. حاصل برخورد و تعامل مصرفکننده و تولیدکننده در بازار، منجر به مبادله در قیمت تعادلی میشود. حال اگر هریک از بخشهای مربوط به فروض رفتار عقلانی را حذف کنیم، دیگر نمیتوان به چنین نتیجههایی رسید. هماکنون هم اقتصاددانان کلاسیک جدید و هم اقتصاددانان کینزی جدید، فرض وجود عقلانیت و رفتار عقلانی را پذیرفتهاند و در نتیجه برای نظریهپردازی ناچارند ابتدا برای الگوهای خود، بنیانهای خرد را پیریزی کنند. زمانی که برای طراحی یک الگو، از بنیانهای خرد به نتایج کلان برسیم، مقاومت الگو بسیار افزایش مییابد. بهگونهای که در صورت طراحی درست، ابطال الگو جز با زیر سوال بردن فروض اساسیاش امکانپذیر نیست. در نتیجه در حال حاضر نقش اقتصاد خرد، حتی در الگوهای کلان نیز تقریباً غیرقابل چشمپوشی است. با این مقدمه و دریافتن اهمیت شاخه اقتصاد خرد، در این پرونده قصد داریم یکی از موضوعات پایهای مطرحشده در این زمینه – یعنی انواع بازارهای انحصاری – را بررسی و معرفی کنیم.
بازارها
شاخه اقتصاد خرد، ابتدا با معرفی بحث عقلانیت اقتصادی و تعریف آن برای مصرفکنندگان و تولیدکنندگان آغاز شده و پس از آن، بحث بازارها شروع میشود. همانطور که در بخش پیشین نیز اشاره شد، عقلانیت برای مصرفکننده به منزله حداکثرسازی مطلوبیت و برای تولیدکننده به منزله حداکثرسازی سود در نظر گرفته میشود. زمانی که انسانهای دارای رفتار عقلانی وارد بازار میشوند، بسته به عواملی نظیر تعداد خریداران و فروشندگان، تنوعپذیری کیفی کالاها یا خدمات موجود (همگن بودن یا همگن نبودن آنها)، آزادی خریداران و فروشندگان در ورود به بازار و خروج از آن، اطلاعات در دسترس خریداران و فروشندگان و تحرکپذیری عوامل تولید در آن، نوع بازار شکل میگیرد.
بازار رقابت کامل
بازار رقابت کامل، بازاری است که در آن تعداد خریداران و فروشندگان بسیار زیاد است. بهگونهای که هیچیک به تنهایی توانایی تعیین و تغییر قیمت را ندارند. در این نوع از بازار، تمامی کالاهایی (خدماتی) که به فروش میرسند، کاملاً مطابق یکدیگر هستند و اصطلاحاً به آنها کالاهای (خدمات) «همگن» گفته میشود. همچنین خریداران و فروشندگان در ورود به بازار و خروج از آن آزاد هستند و همگی از اطلاعات کاملی در مورد بازار (نظیر قیمتها) برخوردارند. در نهایت در این نوع از بازار تحرک کامل عوامل تولید نیز وجود دارد. در چنین بازاری هر فروشنده و خریداری در قیمت تسویهکننده عرضه و تقاضای بازار، مبادله میکنند. در بازار رقابت کامل، به دلیل همگن بودن کالاها یا خدمات، تبلیغاتی وجود ندارد. شبیهترین بازار به بازار رقابت کامل در دنیای واقعی را میتوان بازار دست اول محصولات کشاورزی دانست.
بازار انحصاری
هرگاه هریک از فروض مربوط به بازار رقابت کامل نقض شود، به بازار جدیدی که پدید میآید، بازار انحصاری گفته میشود. بسته به اینکه کدام فرض (فروض) نقض شود (شوند)، نوع بازار انحصاری مشخص میشود. اگر تعداد فروشندگان محدود باشد و تعداد خریداران نامحدود، آنگاه بازار انحصار فروش پدید میآید. اگر برعکس این حالت نیز رخ دهد، یعنی تعداد فروشندگان نامحدود باشد و تعداد خریداران محدود، بازار انحصار خرید پدید میآید. هرگاه تعداد فروشندگان (خریداران) واحد باشد، بازار انحصار کامل فروش (خرید) پدید میآید. هرگاه تعداد فروشندگان (خریداران) به میزانی افزایش یابد که همچنان سهم هریک از آنها قابل توجه و اثرگذار در قیمت و مقدار فروش (خرید) باشد، بازار انحصار چندجانبه فروش (خرید) پدید میآید. در نهایت اگر تعداد فروشندگان (خریداران) به میزانی افزایش یابد که سهم هریک از آنها ناچیز باشد و هریک به تنهایی توانایی تاثیرگذاری بر قیمت و مقدار فروش (خرید) را نداشته باشند، بازار رقابت انحصاری فروش (خرید) پدید میآید. تفاوت مورد آخر با بازار رقابت کامل در این است که در بازار رقابت انحصاری برخلاف بازار رقابت کامل، کالاها همگن نیستند و تبلیغات میتواند وجود داشته باشد. در دنیای واقعی میتوان گفت که اکثریت قریب به اتفاق بازارها، یکی از شقوق بازارهای انحصاری هستند. در بازارهای انحصاری تعادل لزوماً در نقطه تسویهکننده مقداری عرضه و تقاضا برقرار نمیشود.
کارایی
در اقتصاد تعریف کارایی مشخص است. اگر تعریف معروف مطرحشده از سوی لایونل رابینز (1923) برای علم اقتصاد را مد نظر قرار دهیم بر اساس آن و به طور خلاصه میتوان علم اقتصاد را علمی دانست که به دنبال «تخصیص بهینه منابع کمیاب» است. در نتیجه کارایی در اقتصاد زمانی بیشتر میشود که کالاهای (خدمات) تولیدی بیشتر، در اختیار مصرفکنندگان بیشتر قرار گیرد. بر این اساس، بیشترین میزان از کارایی در بازار رقابت کامل برقرار میشود. زیرا در این بازار، کالا به اندازه تمام تقاضای موجود در یک قیمت مشخص، تولید شده و در اختیار مصرفکنندگان قرار میگیرد و در عمل، هیچ مصرفکنندهای باقی نخواهد ماند که در قیمت موجود حاضر به خرید کالا باشد، ولی برای او کالای قابل عرضهای وجود نداشته باشد. در این وضعیت اگر قیمت به هر میزانی (هرچند ناچیز) از قیمت تعادلی فاصله بگیرد، میزان کالای (خدمت) مبادلهشده در بازار کاهش مییابد. به عبارت دیگر در تعادل بازار رقابت کامل معیار کارایی بهینگی پارتو2 نیز برقرار است. در هیچیک از دیگر بازارهای موجود، چنین خاصیتی وجود ندارد، مگر در بازار رقابت کامل. همانطور که در قسمت مربوط به بازار رقابت کامل اشاره شد، در این بازار آزادی ورود و خروج وجود دارد. در نتیجه اگر همه بازارهای موجود را از نوع رقابت کامل در نظر بگیریم، در دوره کوتاهمدت فعالان اقتصادی اگر ببینند سود اقتصادی در یکی از بازارهای موجود در اقتصاد از دیگری بیشتر است، به سمت آن منتقل میشوند. با تکرار این فرآیند در بلندمدت کار به جایی میرسد که سود اقتصادی همه بازارها با یکدیگر برابر شده و به سمت صفر میل میکند. در نتیجه دیگر هیچیک از فعالان اقتصادی با انگیزه کسب سود اقتصادی بیشتر، فعالیت خود را انتخاب نمیکنند. چنین عاملی سبب میشود فعالیتهای اقتصادی بر اساس علایق، تواناییها و استعدادهای عوامل اقتصادی شکل گیرند. بنابراین بازار رقابت کامل را میتوان به عنوان محملی برای شکوفایی استعدادها و تخصیص بهینه منابع نیز دانست.
جمعبندی
با توجه به قسمتهای پیشین میتوان نتیجه گرفت که کاراترین نوع بازار شناختهشده، بازار رقابت کامل است. همچنین بازار رقابت کامل را میتوان به منزله میزان و خطکشی برای سنجش کارایی دیگر بازارها دانست. در بخشهای بعدی این پرونده، انواع بازارهای انحصاری به تفکیک بررسی خواهند شد.
پینوشتها:
1- کالای خوب به کالایی گفته میشود که مصرف مقدار بیشتر از آن، موجب کسب مطلوبیت بیشتر برای مصرفکنندهاش شود. در نقطه مقابل کالای خوب نیز، کالای بد قرار دارد که مصرف کمتر از آن، موجب افزایش مطلوبیت برای مصرفکنندهاش میشود.
2- ویلفردو پارتو (1923-1848) اقتصاددان ایتالیایی قرن نوزدهم و بیستم میلادی است. بر اساس نظریه او اگر در اقتصاد به نقطهای برسیم که دور شدن از آن باعث شود مطلوبیت حداقل یک نفر کاهش یابد، آن نقطه بهینه محسوب میشود. به این نقطه، بهینه پارتو نیز گفته میشود.
برگرفته از تارنمای هفته نامه تجارت فردا
Hits: 0