به طور تاریخی، به جز چند اقتصاد نفتی، هیچ کشوری تاکنون بدون صنعتی شدن ثروتمند نشده است. پس، همه چشم‌ها اکنون باید بر بخش‌های واقعی اقتصادهای ما باشد. رودررو با بحران مالی جهانی که اروپا را متلاطم می‌کند، رهبران سیاسی جهان با واقعیت خشن جدیدی بیدار می‌شوند: تا وقتی کشورهای توسعه‌یافته به اتکا بر بخش معامله‌گر مالی پایان نداده و شروع به ساخت جدیدی نکنند، آنها به افت سطح کنونی خود از زندگی ادامه می‌دهند. جامعه جهانی باید به ورای منطقه یورو و بحران‌های بدهی دولتی نگاه کند و به فرصت تغییر شکل ساختاری در بخش‌های واقعی جهان در حال توسعه توجه کند. با تغییر شکل ساختاری – فرآیندی که کشورها از نردبان صنعتی بالا می‌روند- همزمان با پیشرفت سطح تولیدی منابع، نیروی کار آنها به بخش‌های تولیدی با ارزش افزوده بالاتر می‌روند. در طول سال 2011، من متمرکز بر پتانسیل کشورهای کمتر توسعه‌یافته برای رقابت با کشورهای موفق صنعتی آسیای شرقی بودم. با تمرکز بر تلاش‌های توسعه‌گرایانه در زمینه مزیت‌های رقابتی کشورهای فقیرتر، ما می‌توانیم اعتماد بخش تجاری را بازگردانده و سرمایه‌گذاری در ایجاد شغل را، نه فقط در کشورهای در حال توسعه، که در اقتصادهای صنعتی‌تر نیز، نیروی تازه‌ای دهیم. بحران مالی کنونی جهان، که ریشه در مشکلات ساختاری کشورهای صنعتی دارد، نیاز به سیاست‌های معطوف به سرمایه‌گذاری و خلاقیت دارد. در اقتصادهای پیشرفته، هزینه تحقیق و توسعه کاملاً بالاست، زیرا تکنولوژی‌ها و صنایع آنها اکنون درگیر است. اما کشورهای در حال توسعه ظرفیت گسترش سریع بخش‌های صنعتی خود را دارند، چرا که می‌توانند تکنولوژی را از کشورهای پیشرفته با ریسک و هزینه کم قرض بگیرند. بنابراین عقب بودن اقتصادهای در حال توسعه در تکنولوژی و صنعت به این معناست که آنها می‌توانند برای دهه‌ها رشدی چند برابر رشد کشورهای با درآمد بالا، تا کم ‌شدن این شکاف درآمدی، داشته باشند. الگوی پرواز غازها مثال خوبی از ایده چگونگی رشد اقتصادهای در حال پیدایش و نوظهور است. با شروع قرن 18، اروپای غربی و آسیای شرقی کمتر توسعه‌یافته، راه همسایه‌های موفق‌تر خود را دنبال کردند: مشابه پرواز غازها، آنها از جریان هوای پشت پیشروهایی که برای بار نخست صنعتی شدند نفع برده و بعد خودشان هم کشورهایی پیشرفته شدند. آنها با ساختن صنایع قابل معامله شبیه به صنایع در حال رشد در این مسیر پیش خواهند رفت. دولت‌های این کشورها باید صنایع قابل مبادله دارای مزیت‌های رقابتی نهفته آنها را شناسایی کرده و به بنگاه‌های خصوصی برای حل مسائل اطلاعات، هماهنگ‌سازی و اثرات بیرونی در فرآیند ارتقای صنعتی کمک کنند. صنعتی‌سازی سریع کشورهای در حال توسعه به ورود مقدار زیادی تجهیزات سرمایه‌ای از کشورهای پیشرفته نیاز خواهد داشت. با در نظر گرفتن اینکه کشورهای در حال توسعه دو‌سوم از رشد جهانی در GDP و واردات را در پنج سال گذشته داشته‌اند، تمرکز بر تقویت توسعه در بخش‌های صنعتی آنها، می‌تواند با جهش تقاضا، به اقتصادهای پیشرفته سود رسانده و بدین ترتیب دنیا را از کسالت اقتصادی بیرون بیاورد. عصر طلایی قریب‌الوقوع صنعتی‌سازی در کشورهای در حال توسعه به ایجاد اشتغال و تحریک احیای کشورهای پیشرفته کمک خواهد کرد. این رخداد، به رسیدن به اهداف توسعه سازمان ملل یاری رسانده و به روشن کردن مجدد موتور اقتصاد جهانی کمک می‌کند. در این صورت، شاید ما عصری طلایی را برای همه ببینیم.

 

نوشته: جاستین ییفو لین، قائم مقام توسعه اقتصادی بانک جهانی

Hits: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *