در این مطلب قصد داریم شما را با مفهوم اعتباردهی خرد (Microcredit)، پیشینه و کاربردهای آن بیشتر آشنا کنیم. اعتباردهی خرد به وامهای کوچکی اطلاق میشود که به وامگیرندگان بیبضاعت که فاقد وثیقه، استخدام رسمی و یا سابقه اعتباری مطمئن هستند، اعطا میشود. این وامها نهتنها برای حمایت از کارآفرینی و کاهش فقر بلکه در بسیاری موارد به منظور توانمندسازی زنان و دیگر اقشار جامعه طراحی شدهاند. چراکه در بسیاری از کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه زنان سوابق کاری معتبری را که وامدهندگان از آنها درخواست میکنند، دارا نیستند. این واقعیت میتواند از پیامدهای عواملی همچون مسوول دانستن نیروی کار شاغل در قبال فرزندان و دیگر خویشاوندان باشد. اعتباردهی خرد بخشی از مالیه خرد (Microfinance) محسوب میشود که آن نیز جزو طیف وسیعتری از خدمات مالی به ویژه حسابهای پسانداز اقشار کمدرآمد است.
سرآغاز
در ابتدا باید بگوییم ایده اصلی اعتباردهی خرد کشورهای مختلف طی قرون اخیر وجود داشته است. به طور مثال جاناتان سویفت وامهایی از این دست را در قرون 18 و 19 میلادی در ایرلند میداد؛ و یا در اواسط قرن نوزدهم، لیزاندر اسپونر مطلبی درباره فواید اعطای وامهای کوچک برای فعالیتهای کارآفرینی به فقرا به منظور ریشهکن کردن فقر نوشته است. علاوه بر اسپونر، فردریش ویلیام رایفایسن اولین بانک تسهیلاتی را برای حمایت از کشاورزان روستایی در آلمان تاسیس کرد. حتی در دهه 1950 اختر حامدخان به توزیع اعتبارات به اقشار خاص در شرق پاکستان مشغول بود که البته به دلیل دخالت بیش از حد دولت پاکستان چندان موفق نبود. اما منشاء اعتباردهی خرد مدرن را میتوان در موسسات مالی که در بنگلادش تاسیس شدند جستوجو کرد. در این میان بانک گرامین که توسط محمد یونس در سال1983تاسیس شد، به عنوان اولین موسسه اعتباردهی خرد شناخته میشود. این پروژه در شهر کوچکی به نام جبرا (Jobra) و با سرمایه شخصی آغاز شد، به این صورت که وامهای کوچک با نرخ بهره پایین در اختیار روستاییان فقیر قرار میگرفت. پس از مدتی این شیوه وامدهی به عنوان ابزاری رایج در راستای توسعه اقتصادی گسترش یافت و صدها موسسه دیگر در میان کشورهای جهان سوم با این هدف ایجاد شد. اگرچه بانک گرامین ابتدائاً به عنوان یک نهاد غیرانتفاعی و مستقل از یارانههای دولتی شکل گرفت ولی در سال2002 به یک شرکت تبدیل شده و به گرامین دو تغییر نام یافت. همچنین در سال2006 محمد یونس- موسس این بانک- به خاطر کارهایی که در زمینه اعتباردهی خرد و ارائه خدمات به فقرا انجام داده بود، موفق به دریافت جایزه صلح نوبل شد.
اصول اعتباردهی خرد
اعتباردهی خرد دارای سه اصل مهم است که در ادامه به طور مختصر به توضیح هر کدام میپردازیم.
اصل اقتصادی
اعتباردهی خرد براساس مجموعهای از اصول منحصر به فرد بنا شده که از قواعد موجود در بازارهای بزرگ پول و اعتبار گرفته شدهاند. ایده اولیه ایجاد چنین نهادی، به وجود آوردن جایگزینی برای وامهای ربوی که سودهای زیادی از وامگیرندگان دریافت میکردند، بوده است. همانطور که گفته شد بیشتر وامدهندگان خرد به عنوان سازمانهای غیرانتفاعی و با استفاده از منابع مالی دولتی و یا خصوصی فعالیت خود را آغاز کردند. در حالی که تا دهه 1980 «روش نظامهای مالی» که متاثر از نئولیبرالیسم (Neoliberalism) بوده و به وسیله موسسه توسعه بینالملل هاروارد اشاعه پیدا میکرد، به عنوان ایدئولوژی غالب میان سازمانهای اعتباردهی خرد شناخته میشد، تجاریسازی اعتباردهی خرد به طور رسمی با تشکلیل واحد دسا (Desa) در بانک راکیات اندونزی در سال1984 آغاز شد. بانک مذکور وامهای خردی موسوم به کوپدس (kupedes) را با نرخ بهره بازار ارائه میداد. همچنین کاربرد اقتصاد نئولیبرالیسم در اعتباردهی خرد، بحثهای زیادی را میان صاحبنظران و فعالان این عرصه ایجاد کرده است به طوری که این افراد معتقدند مدیران بانکهای مذکور مانند محمد یونس به دلیل ثروتمند شدن خودشان اقدام به دادن چنین وامهایی میکنند. البته اعداد و ارقام، حاکی از آن است که اعطای وامهای خرد اخلاقی و با بهره کم به گونهای بوده است که منافع سرمایهگذاران نیز تامین شده است.
اصل اعطای گروهی وام
اگرچه برای مدت طولانی اصل اعطای گروهی وام به عنوان بخش مهمی از اعتباردهی خرد شناخته میشود، ولی واقعیت آن است که این برنامه با دادن وام به افراد آغاز شد و بهرغم بهکارگیری حلقههای جمعی در دهه 70 بانک گرامین و دیگر موسسات اعتباردهی خرد در ابتدا بر وامدهی به افراد متمرکز شدند. از طرف دیگر محمد یونس نیز مردم کشورش را با این ایده که هر شخص توانایی بالقوه تبدیل شدن به یک کارآفرین را دارد، ترغیب میکرد. پس از مدتی بانکها با توجه به صرفهجوییهای ناشی از مقیاس دریافتند هزینههای مربوط به نظارت بر وامها و دریافت بازپرداخت آنها درحالت گروهی بسیار کمتر از زمانی است که وامها به صورت انفرادی داده شدهاند، بنابراین به اعطای وام به صورت گروهی روی آوردند. در این حالت نیز اعطای مجدد وام به یک شخص در قالب گروه، مشروط به بازپرداخت موفق دیگر اعضای گروه میشد که به این ترتیب مسوولیت پیگیری بازپرداخت وامها از موسسه به وامگیرندگان منتقل میشد.
اولویت وامدهی به زنان
وامدهی به زنان اصلی مهم در اعتباردهی خرد به شمار میرود. البته بانک گرامین در ابتدا به تعداد برابر به زنان و مردان وام اعطا میکرد ولی از آنجا که زنان 95 درصد مشتریان بانک را تشکیل میدادند و در سراسر جهان نیز 75 درصد وامگیرندگان خرد زنان هستند، در دهه 1980 بانک مذکور زنان را در اولویت دریافت وام قرار داد. عامل دیگری که بانک را به این کار واداشت نرخ بالای بازپرداخت از سوی زنان و نیز تمایل آنها به پذیرش وامهای با مبلغ کمتر نسبت به مردان بود. این دلایل سبب شدهاند تا بانکها بتوانند میزان وامهای زیاد خود به زنان را توجیه کنند.
اثرات اعتباردهی خرد
پیامدهای اعتباردهی خرد موضوع جنجالهای بسیاری در چند سال اخیر بوده است. طرفداران این برنامه میگویند اینگونه وامها از طریق افزایش اشتغال و درآمد موجب کاهش فقر میشوند که در نهایت تغذیه و آموزش بهتر را برای فرزندان وامگیرندگان در پی خواهد داشت. همچنین این وامها با توانمند ساختن زنان برای اداره زندگی، کمک شایانی به آنها کرده است. حتی در آمریکا و کانادا بسیاری با دریافت این وامها از برنامههای تامین رفاه بینیاز شدهاند. در مقابل منتقدان این طرح بر این باورند که این وامها نهتنها باعث افزایش درآمد نشده بلکه خانوارهای فقیر را در دام بدهی انداخته که در برخی موارد حتی به خودکشی منجر شده است. آنها میگویند خانوارها پس از دریافت وام، اغلب آن را برای خرید بیشتر کالا صرف میکنند تا در یک محل سودآور سرمایهگذاری کنند. از سوی دیگر شواهد موجود نشان میدهند، این قبیل وامها در بسیاری موارد به ایجاد و رشد یک کسبوکار کمک کرده و باعث افزایش خوداشتغالی شده اما پس از پرداخت بهره، لزوماً سبب افزایش درآمد نشده است. حتی در برخی موارد نیز وامگیرندگان تنها با بدهی حاصل از این وامها روبهرو شدهاند. همچنین هیچ مدرکی دال بر توانمند شدن زنان از طریق این طرح وجود ندارد. به طور کلی میتوان گفت دستاورد وامهای خرد بسیار کمتر از چیزی است که طرفداران آن ادعا میکنند. البته پیامدهای منفی آن نیز به شدتی نیست که برخی منتقدان میگویند. البته اعتباردهی خرد فقط یکی از عوامل موفقیت کسبوکارهای کوچک محسوب میشود چرا که موفقیت این بنگاهها به میزان زیادی متاثر از نوع اقتصاد و بازاری است که در آن فعالیت میکنند.
به سوی بهتر شدن
بسیاری معتقد هستند مشکل اصلی وامهای خرد این است که تنها اعتبارات را در اختیار وامگیرنده میگذارند در حالی که اگر این طرح در قالب بستهای از خدمات به مشتریان ارائه شود میتواند بسیار موثرتر باشد. به عنوان مثال میتوان این اعتبارات را با تسهیلاتی همچون پسانداز، بیمه، طرح توسعه کسبوکار و آموزش مدیریت بازار همراه کرد تا به این ترتیب بسیاری از پیامدهای منفی آن نیز برطرف شود. برخی استدلال میکنند که کارآفرین موفق کسی است که پس از دریافت یک وام، صلاحیت دریافت وامهای بزرگتر را به منظور تضمین موفقیت کلی طرح داشته باشد، بنابراین لازم است با ارائه موارد فوق به وامگیرندگان، برای تلاش در تحقق این امر گام برداشت.
منبع: http://en.wikipedia.org/wiki/Microcredit
برگرفته از تارنمای هفته نامه تجارت فردا
Hits: 0