پیامدهای اقتصادی جنگ ویتنام
جنگ ویتنام یکی از چندین درگیری دوران جنگ سرد بود که از یکم نوامبر 1955 تا تسخیر سایگون، پایتخت ویتنام جنوبی، توسط ارتش خلق ویتنام و جبهه آزادیبخش ملی در سیام آوریل 1975 ادامه داشت. گستره این جنگ نهفقط ویتنام، بلکه لائوس و کامبوج را نیز دربر میگرفت. طرفین این دو جنگ از یکسو نیروهای کمونیست جنوب شرق آسیا از جمله ویتنام شمالی، ویتکونگ، خمر سرخ و پاتت لائو تحت پشتیبانی چین، شوروی، کوبا، چکسلواکی، کره شمالی، بلغارستان و برمه، و از سوی دیگر، نیروهای ضدکمونیست منطقهای و جهانی از جمله ویتنام جنوبی، ایالات متحده آمریکا، کره جنوبی، استرالیا، نیوزیلند، تایلند، جمهوری خمر و پادشاهی لائوس تحت پشتیبانی فیلیپین، اسپانیا و تایوان بودند. مداخله نظامی آمریکا در 15 آگوست 1973 به فرمان کنگره پایان یافت. تصرف سایگون توسط نیروهای ویتنام شمالی در آوریل 1975 علامت پایان جنگ بود. جنگ ویتنام تلفات انسانی سنگینی داشت. رقم کشتهشدگان نظامی و غیرنظامی ویتنامی بین 800 هزار تا 1/3 میلیون نفر تخمین زده میشود. حدود 200 هزار تا 300 هراز کامبوجی، 20 هزار تا 200 هزار لائوسی و 58 هزار و 220 نظامی آمریکایی در این جنگ کشته شدند. جنگ ویتنام موجب شکلگیری جنبشهای اعتراضی و ضدجنگ گستردهای در آمریکا و اروپا شد؛ جنبشهایی که به الگو و سرآغاز جنبشهای اجتماعی نوین بدل شدند. جنگ ویتنام پیامدهای گسترده و ماندگاری برای اقتصاد آمریکا داشت. هزینههای جنگ ویتنام برای آمریکا را وزارت دفاع ایالات متحده منتشر کرده است.
تا پیش از جنگهای ویتنام، هزینههای فرآیندی عملیات نظامی را به حساب نمیآوردند. از جنگ 1812 تا جنگ جهانی دوم، واحد پژوهشی کنگره هزینههای جنگ را با محاسبه افزایش هزینههای ارتش و نیروی دریایی نسبت به سه سال قبل از آن، میسنجید. پیشفرض این روش این بود که افزایش هزینهها صرفاً بازتاب افزایش موقت برای هر جنگ است. اما آمارها و ارقامی که وزارت دفاع در مورد هزینههای جنگ ویتنام منتشر کرد، شامل هزینههای فرآیندی، یعنی هزینههای فعالیتهای مرتبط با جنگ، هزینههای روزمره استخدام، پرداخت حقوق، آموزش و تجهیز نیروهای نظامی، نیز میشد. از نظر معیارهای پولی، جنگ ویتنام، بر مبنای درصدی که از تولید ناخالص داخلی به خود اختصاص داد، از جنگ جهانی دوم و جنگ کره کمهزینهتر بوده است. طبق گزارش اس. داگت، هزینههای نظامی آمریکا در پرهزینهترین سال جنگ ویتنام، 5/9 درصد از حجم کل تولید ناخالص داخلی بود. این در حالی است که هزینههای نظامی آمریکا در جنگ جهانی دوم، 1/14 درصد و در جنگ کره 2/13 درصد کل تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده بود. جنگ ویتنام از این جهت با جنگهای پیشین متفاوت بود که تا پیش از آن هیچ افزایشی در هزینههای نظامی که نشانگر آغاز جنگ باشد، وجود نداشت. در سال 1968 بود که هزینههای نظامی آمریکا افزایش یافت و به 5/9 درصد کل تولید ناخالص داخلی رسید. این رقم را میتوان با رقم هزینههای نظامی در واپسین سال جنگ، 1973، که به 9/5 درصد تولید ناخالص داخلی کاهش یافته بود، مقایسه کرد. به لحاظ معیارهای مالی، در مقایسه با جنگ کره که هزینههای نظامی سه برابر هزینههای غیرنظامی بود، هزینههای غیرنظامی در پرهزینهترین سال جنگ ویتنام سهم بالایی داشت. این مساله تا حد زیادی به خاطر سیاستهای جامعه بزرگ رئیسجمهور، لیندون جانسون بود. جنگ ویتنام، مثل جنگهای پیش از آن، به علت افزایش سطح هزینههای دولت که با افزایش مالیات از سالهای 1968 تا 1970 تامین میشد، یک میراث مالی ماندگار برای آمریکا داشت. افزایش ناگهانی کسری بودجه ناشی از ترکیب افزایش هزینههای نظامی و غیرنظامی با سیاست پولی انبساطیای بود که به افزایش سریع نرخ تورم در اواسط دهه 70 انجامید. کاهش آرام هزینههای دولت پس از سال 1969 و تا سال 1973 را میتوان به کاهش هزینه نظامی نسبت داد که از افزایش هزینههای غیرنظامی سنگینتر بود. با افزایش بیکاری و تورم پس از شوک نفتی در سال 1973، مصرف کاهش یافت در حالی که دولت پیشین میکوشید روند افزایش تورم را با کنترل قیمت و مزدها و همچنین با ثابت نگه داشتن نرخ سرمایهداری در طول دهه 70 متوقف کند. در طول 10 سال جنگ، شاخص میانگین صنعتی داو جونز نوسانات شدیدی داشت. شوک نفتی و دوره کسادی پس از آن، موجب رکود بازار و سقوط آن در سال 1975 به وضعیت سال 1963 شد. تنها پس از سال 1980 که قیمتهای سهام رو به افزایش رفت، روند کاهش تورم آغاز شد. این مساله نشان میدهد که نقش تورمی جنگ ویتنام به انتظارات بازار کمکی نکرد. به طور کلی، جنگ ویتنام، نه فقط برای ویتنام و آمریکا، بلکه برای اقتصادهای آسیایی نیز پیامدهایی داشت. برای آمریکا، این جنگ زیانبار بود، حجم زیادی از منابع کشور را بلعید و منجر به پیادهسازی سیاست افزایش قیمتها شد. در ویتنام، جنگ منجر به نابودی زمینهای کشاورزی، انهدام حیات اقتصادی، جابهجاشدگی جمعیت و از دست رفتن جانهای بیشمار شد. با وجود اینکه بیشتر کالاهای مرتبط با جنگ در داخل تولید میشدند، تشدید جنگ موجب افزایش شدید هزینههای آمریکا در خارج شد. این پیامدها نهتنها به ویتنام بلکه به کشورهای آسیایی همسایه نیز کشیده شدند. با وجود اینکه این هزینهها متاثر از ملاحظات منطقی و سیاسی بودند، در واقع با افزایش تقاضای خارجی برای کالاها و خدمات به رشد فعالیتهای اقتصادی در کشورهای آسیایی انجامیدند. برای برخی از کشورهای آسیایی، افزایش تقاضای خارجی ناشی از افزایش واردات توسط ویتنام جنوبی نیز بود.
Hits: 0