فرانسه در دوران گذار پس از جنگ جهانی دوم

french economyتوسعه اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم، که با نام «رونق اقتصادی» هم از آن یاد می‌شود، به عنوان عصر طلایی سرمایه‌داری شناخته شده است. این رونق اقتصادی در اواسط قرن بیستم رخ داد. این دوران در سال 1945 شروع شد و تا اوایل دهه 70 به طول انجامید و با فروپاشی سیستم برتن وودز در سال 1971 به پایان رسید. بحران نفتی 1973 و سقوط بازار سهام طی سال‌های 1974-1973، منجر به رکود اقتصادی دهه 70 شد. بعد از جنگ جهانی دوم رشد اقتصادی در سراسر جهان نرخ بالایی داشت. اروپای غربی و کشورهای شرق آسیا رشد غیرمنتظره بالا و پایداری را تجربه کردند. برخلاف پیش‌بینی‌های اولیه، این رشد بالا بسیاری از کشورها را که در طول جنگ نابود شده بودند، در‌بر گرفت؛ آلمان غربی، یونان، فرانسه، ایتالیا و ژاپن از جمله این کشورها بودند. اقتصاد ژاپن، آلمان، فرانسه و همچنین ایتالیا در این دوران عملکردی بیش از حد انتظار داشتند. افزایش بی‌سابقه تولید ناخالص داخلی انگلستان باعث شد این کشور بیشترین رفاه تاریخ خود را تجربه کند. در کشورهای آلمان و ایتالیا از این دوران با نام معجزه اقتصادی یاد می‌شود. در فرانسه نیز این دوران «شکوه 30ساله» (Glorieuses Trente Les) نامیده می‌شود. شکوه 30ساله، به دوره 30ساله از سال  1945 تا 1975 پس از پایان جنگ جهانی دوم در فرانسه برمی‌گردد. در این دوره 30ساله جمعیت فرانسه به سرعت افزایش یافت. رونق اقتصادی با بهره‌وری بالا و دستمزد و مصرف بالا، با یک سیستم بسیار توسعه‌یافته از مزایای اجتماعی همراه شد. سطح زندگی فرانسوی که در طول دو جنگ جهانی اول و دوم صدمه جدی دیده بود، تبدیل به یکی از بالاترین استانداردهای زندگی شد. جمعیت نیز به مراتب بیشتر شهرنشین شد. بسیاری از حوزه‌های روستایی کاهش جمعیت قابل توجهی را تجربه کردند، در حالی که مناطق شهری، به خصوص پاریس، انبوهی از جمعیت را پذیرا شدند. مالکیت کالاهای خانگی مختلف و امکانات رفاهی نیز افزایش یافت. هم‌زمان با افزایش رفاه اقتصادی، دستمزد طبقه کارگر فرانسه بهبود قابل توجهی پیدا کرد. هنگامی که مقدار زیادی از خاک فرانسه در طول جنگ جهانی دوم تخریب شد، محصولات کشاورزی به 60 درصد مقداری که قبل از جنگ بود و محصولات صنعتی به 44 درصد مقداری که قبل از جنگ بود، کاهش یافت. هنگامی که جنگ پایان یافت، افزایشی قابل توجه در جمعیت رخ داد، اما مسکن لازم برای سکونت دادن آنها وجود نداشت. این وضعیت دشوار، نیاز برای بازسازی کشور را حیاتی‌تر کرد، که به نوبه خود منجر به یک دوره مهم از رشد اقتصادی شد و امروز به نام «30 سال طلایی» از  1945 تا 1975 از آن یاد می‌شود.

دلایل افزایش جمعیت فرانسه
 کاهش در نرخ مرگ و میر: نرخ مرگ و میر از 2/13 درصد در سال 1946 به 7/10 درصد در سال 1964 کاهش یافت.
 خانواده‌های بزرگ‌تر: به طور معمول خانواده‌ها فقط دو فرزند داشتند اما این روند در میان نسل بعد از جنگ به دو یا سه فرزند افزایش یافت. بزرگ‌ترین خانواده‌ها آنهایی بودند که سرپرست خانواده تاجر یا پیشه‌ور بود.
 مهاجرت: شغل‌های زیادی پدید آمدند که فرانسه نیروی کار لازم برای اختصاص به آن مشاغل را نداشت. کارخانه‌دارها به جذب مهاجران از کشورهای مهاجر از جمله مراکش و الجزیره پرداختند.
خانواده‌های بزرگ و کمبود مسکن، موجب ایجاد وضعیتی دشوار برای خانواده‌های با درآمد کم شد؛ عمدتاً سه نفر که در اتاقی کوچک زندگی می‌کردند. دولت به برنامه‌ریزی ایجاد مسکن برای قشر کم‌درآمد پرداخت. تاجری به نام جان مونت، رئیس هیات برگزارکننده طرحی عمومی برای اقتصاد فرانسه بود. آژانس برنامه‌ریزی اقتصادی در ژانویه 1946 تاسیس شد. اولین قدمی که برای توسعه اقتصادی فرانسه برداشته شد، بهره بردن از برنامه اقتصادی مارشال بود؛ برنامه‌ای که ایالات متحده آمریکا برای جبران صدمات وارد شده به کشورهای اروپایی در طول جنگ، مطرح کرد.
خاستگاه اصلی این طرح، بخش‌های اصلی مانند منابع بانکی، بیمه، سوخت و انرژی بود. فرانسه در سال 1959 برای رقابت با سایر کشورهای اروپایی به جامعه اقتصادی اروپا پیوست و این سرآغاز تجارت بین‌المللی برای فرانسه بود. آنها ریسک کاهش 5/17درصدی ارزش فرانک را پذیرفتند و به جای آن افزایش چهاردرصدی حجم تجارت از چهار درصد در سال 1948 به 8/10 درصد در سال 1959 افزایش یافته است. همچنین روند صنعتی شدن و مدرنیزاسیون در کشاورزی، زمینه‌های تهیه غذای کافی برای تغذیه جمعیت رو به رشد را فراهم کرد. کم‌کم نشانه‌های از بین رفتن بیکاری آشکار شد و کیفیت زندگی در سطح بالایی قرار گرفت. در هر خانه، یک یخچال، یک ماشین و یک تلویزیون وجود داشت. امکاناتی که پیش از این تنها در خانه ثروتمندان وجود داشت. جنبش آزادی زنان در ماه می سال 1968 تغییراتی در چهره نیروی کار را پدید آورد. زنان حقوق مدنی خود را طلب کردند و توانستند حق کار کردن بدون کسب رضایت شوهران‌شان را به دست آورند. پایان دوران شکوهمند 30ساله با بحران نفتی در سال 1973 همراه شد. کشورهای عربی در اقدامی تلافی‌جویانه از دادن نفت به ایالات متحده و هلند به دلیل کمک‌رسانی آنها به رژیم صهیونیستی، سر باز زدند. این کار قیمت نفت و گاز را به شدت افزایش داد و باعث رکورد جهانی شد. همان طور که مردم شغل خود را از دست می‌دادند، خصومت با مهاجران افزایش یافت و اغلب مهاجران اولین کسانی بودند که شغل‌شان را از دست می‌دادند. با توجه به همین موضوعات، فرانسه در دهه‌های اخیر سیاست‌های مهاجرتی خود را سختگیرانه‌تر کرد. فرانسه به شدت به نفت برای تولید برق وابسته بود و به منظور کاهش وابستگی خود به نفت، در انرژی هسته‌ای سرمایه‌گذاری کرد. امروزه نیروگاه‌های سوخت فسیلی به نیروگاه‌های هسته‌ای تبدیل شده‌اند.  علت عمده رشد اقتصادی فرانسه، افزایش بهره‌وری و افزایش ساعات کار بود. جمعیت نیروی کار در حال افزایش بود و هم‌زمان مطالعات برای افزایش بهره‌وری انجام می‌شد. در سال 1950 متوسط درآمد فرانسه 55 درصد متوسط درآمد در آمریکا بود و در سال 1973 این رقم به 80 درصد رسید. در میان کشورهای بزرگ، تنها ژاپن رشد سریع‌تری نسبت به فرانسه داشت. فرانسه در دهه 80 قدرت اقتصادی پیشرو در جهان و چهارمین صادرکننده بزرگ محصولات کشاورزی بود و تبدیل به بزرگ‌ترین تولیدکننده و صادرکننده اروپایی شد که 10 درصد تجارت جهانی را به خود اختصاص داده بود. بخش خدمات در این کشور به سرعت رشد می‌کرد و به بزرگ‌ترین بخش تبدیل شد و مازاد تجارت خارجی عمدتاً از درآمدهای گردشگری حاصل می‌شد. این رونق اقتصادی اثرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بسیاری در سراسر جهان به‌جا گذاشت: جنبش‌ها و پدیده‌های مرتبط با این دوره از جنگ سرد، پست‌مدرنیسم، مبارزه با استعمار، افزایش قابل توجه در مصرف، دولت رفاه، رقابت فضایی، جنبش عدم تعهد، جایگزینی واردات، مخالفت با جنگ ویتنام، جنبش حقوق مدنی، آغاز موج دوم فمینیسم و یک مسابقه تسلیحاتی هسته‌ای. 

 منابع:
1- http://en.wikipedia.org/wiki/Trente_Glorieuses
2-http://carolinenotes.com/les-trente-glorieuses-thirty-glorious-years/

Hits: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *