داستان شورش شیکاگو
شاید این از شگفتیهای طعنهآمیز تاریخ باشد که موطن روز جهانی کارگر، نه در کشورهای کمونیستی یا بلوک شرق، که قلب نظام سرمایهداری یعنی آمریکاست. از آن طعنهآمیزتر اینکه در آمریکا -و البته کانادا و چند کشور دیگر- اول می (11 اردیبهشتماه) روز کارگر نیست و آمریکاییها اولین دوشنبه سپتامبر (شهریورماه) را به این مناسبت گرامی میدارند. اگرچه شاید جشن نگرفتن روز جهانی کار در «اول ماه می» توسط آمریکاییها، به خاطر شرمندگیشان از اتفاقی باشد که 128 سال قبل در روزهای نخستین این ماه به وقوع پیوست.
از روز اول ماه می سال 1886، سلسلهای از اعتصابها و اعتراضات خیابانی در گوشهگوشه آمریکا آغاز شد؛ آن هم توسط کارگرانی که از شرایط سخت و ساعات طولانی کارشان به تنگ آمده بودند. اما در چهارمین روز این ماه، در تجمعی دهها هزارنفری در میدان «هی مارکت» شهر شیکاگو دستکم هشت نفر کشته شدند و در ادامه، پس از محاکمه گروهی از ترتیبدهندگان این تجمع، چهار نفر اعدام شدند و یکی دیگر از محکومان به اعدام هم خودکشی کرد. بدین ترتیب، روزهای نخست ماه می 1886 اگرچه بعدها بهعنوان سمبلی برای مبارزات کارگری در سراسر جهان شناخته شد، اما چیزی نبود که همه آمریکاییان بتوانند به آن افتخار کنند و روز آمریکایی «کار» بنامندش.
بهویژه آنکه امروزه و پس از 128 سال، هنوز بین تاریخنگاران ماجراهای «می 1886» اختلافنظر هست که بالاخره کشتهشدگان آن روزها، «شهید راه مبارزات کارگری» هستند یا نه. بسته به اینکه به کدام مکتب فکری دلبسته باشند، تاریخنگاران هنوز درباره محق بودن کارگران معترض یا نیروهای ضدشورش، تحلیلهای متفاوت ارائه میکنند. با این حال، تقریباً هیچکس از خشونت شدیدی که آن روزها در خیابانهای آمریکا به وقوع پیوست، خرسند نبوده و نیست.
دهه آغاز اعتراضهای کارگری
دهه 1880 در آمریکا با بالا گرفتن اعتراضات کارگران صنایع مختلف به شرایط سخت کار همراه بود. کارگران اغلب به پایین بودن دستمزدها، طولانی بودن ساعات و خطرناک بودن محیطهای کارشان اعتراض میکردند و گاهگاه اعتصابهایی را ترتیب میدادند. هر چند به اعتقاد تاریخنگاران مخالف، این کارگران تا حدود زیادی تحت تاثیر تبلیغات تفرقهافکنانه سوسیالیستها، آنارشیستها و کمونیستهای رادیکالی قرار داشتند که معتقد بودند نظام سرمایهداری باید از بین برود، چراکه «کارگران را به استثمار درآورده است». شمار زیادی از این تندروها کارگران مهاجری بودند که از کشورهای اروپایی همچون آلمان به آمریکا رفته بودند.
در سال 1884 «فدراسیون سندیکای صنعتی و تجارتی» در ایالاتمتحده که بعدها به «فدراسیون آمریکایی کار» تغییر نام داد، کنگرهای تشکیل داد و تصمیم گرفت برای کاهش ساعات کار به هشت ساعت در روز، در روز اول ماه می 1886 دست به اعتراض عمومی بهصورت متشکل بزند. در یک سال و نیم بعد، با تبلیغات گسترده این فدراسیون، کارگران و سازمانهایی چون شوالیههای کار، سازمانهای سوسیالیستی و آنارشیستی به این جنبش پیوستند.
بر اساس ادعای برگزارکنندگان، «در اول ماه می 1886 فقط در آمریکا بیش از پنج هزار اعتصاب متشکل از صدها هزار کارگر شروع شد». همزمان با آغاز این اعتصابات، خشونت نیز در حاشیه تجمعات شکل گرفت. حاشیهای که در روز چهارم می به متن تبدیل شد. در این روز، تجمعی بزرگ در میدان «هی مارکت» شیکاگو در اعتراض به کشته و زخمی شدن شماری از کارگران در تجمع روز قبل از آن ترتیب داده شد. گفتهشده است که حدود 90 هزار نفر در این میدان و خیابانها و مناطق اطراف آن گردآمده بودند تا اعتراض خود را اعلام کنند. سخنرانان آنان بر یک گاری بزرگ سوار بودند و شعار میدادند. پس از طی مسافتی، پلیس اطراف این گاری را گرفت و خواست که تظاهراتکنندگان متفرق شوند. همزمان با پیشروی پلیس، فردی که هرگز هویت او شناخته نشد، بمبی را به سمت نیروهای پلیس و جمعیت فشرده اطراف آنها پرتاب کرد. نیروهای پلیس -و شاید برخی از معترضان- که از این اقدام وحشتزده شده بودند، شروع به تیراندازی کردند و در نتیجه این زدوخورد خونین، دستکم هشت نفر کشته شدند.
روایتهای دوگانه از حوادث 4 می
بر اساس گزارش منابع همدل با جنبش کارگری، «پلیس با آتش گشودن به روی معترضان، دستکم چهار نفر از آنان را کشت». این منابع همچنین نقل میکنند: «شاهدان عینی شهادت دادهاند که همه تیراندازیها از سمت خیابان صورت گرفته است؛ جایی که نیروهای پلیس حضور داشتند، نه هیچکدام از معترضان. علاوه بر این هیچیک از گزارشهای مطبوعاتی اولیه، اشارهای به تیراندازی از سوی شهروندان نداشته است. یک دکل تلگراف در صحنه درگیری، از گلولههایی که توسط پلیس شلیکشده بود، سوراخسوراخ شد.»
اما روایتی دیگر از مسلح بودن شماری از معترضان حکایت میکند و کشتهشدگان درگیری چهارم می 1886 را «هفت پلیس و یک غیرنظامی» برمیشمرد. ظاهراً آن روزها این روایت در میان مقامات انتظامی شیکاگو پرطرفدارتر بوده است، چرا که بهسرعت موجی از بیگانههراسی در برابر مهاجران خارجی و فعالان رادیکال کارگری در میان نیروهای پلیس این شهر و سایر شهرهای آمریکا پدید آمد.
بسیار زود، مقامات قضایی نیز با این ایده همراه شدند و باوجود نبود مدارک کافی علیه معترضان، هشت نفر از سران آنها در ماه آگوست همان سال به دادگاه کشیده شدند؛ هفت نفر از آنها حکم اعدام دریافت کردند و هشتمی نیز به 15 سال زندان محکوم شد.
یکی از محکومان، پس از شنیدن حکم دادگاه، اعتراض خود را اینگونه بیان کرد: «کارگران اینک دریافتهاند که میتوانند با اتحاد و همبستگی، و مبارزه جمعی بر مشکلات خود فائق آیند. کارگران دریافتهاند که چه قدرت عظیمی در اتحاد آنان نهفته است، و به همین دلیل است که کارفرماها با تمام توان میکوشند تا اتحاد کارگران را بشکنند، و میتینگ کارگران را به خون بکشند. ما کارگران گرد هم آمدیم تا اندکی از حقوق خود را باز پس بگیریم؛ اما اکنون از دادگاه و زندان سر درآوردهایم. آیا این است معنای برابری و عدالت در جامعه ما؟ امروز اگر صدای حقطلبانه ما را با گلوله خفه میکنید، مطمئن باشید که این صداها دیگر خاموششدنی نیست، و هر روز طنین آن رساتر خواهد شد.»
در نوامبر سال بعد، چهار تن از این هفت نفر، به دار آویخته شدند و یکی نیز خودکشی کرد. اما بخت با دو نفر دیگر یار بود و فرماندار «ایلینویز» که از بالا گرفتن احساسات عمومی علیه این اعدامها نگران شده بود، حکم آنها را به حبس ابد تقلیل داد. افکار عمومی چنان دولت محلی را تحت فشار قرار داد که در سال 1893، فرماندار بعدی مجبور به عذرخواهی از سه بازمانده آن حادثه و آن دادگاه شد.
تعیین روز جهانی کارگر
با انتشار اخبار این تظاهرات، کشتار و اعدام در سایر کشورها، در گوشه و کنار جهان مراسم یادبودی برای جانباختگان برگزار میشد. با این حال، سه سال بعد، در کنگره بینالمللی کارگران در پاریس، نمایندگان کارگری آمریکا پیشنهاد کردند که روز اول ماه می بهعنوان «روز جهانی کارگر» تعیین شود. این پیشنهاد با موافقت اعضا روبهرو شد و کنگره موسس «اینترناسیونال دوم»، قطعنامهای صادر کرد که در آن تمام کارگران جهان را به اعتصاب و تظاهرات در اول ماه مه سال بعد فراخواند. بدین ترتیب و از سال 1890 میلادی، گروههای مختلف کارگران در اروپا، آمریکا و چند کشور آمریکای لاتین این روز را گرامی میدارند. به ادعای گروههای کارگری، در نخستین «روز جهانی کارگر» که در سال 1890 برگزار شد، «تنها در هاید پارک لندن نیم میلیون کارگر تجمع کرده بودند که فردریش انگلس نیز در میان آنها حضور داشت». با تشکیل حکومتهای کمونیستی در قرن بیستم و تشکیل بلوک شرق، روز جهانی کارگر در کشورهایی چون چین، اتحاد جماهیر شوروی سابق و کوبا با برنامههای بزرگ و پرسروصدا مانند رژه نیروهای نظامی نیز همراه شد. در سال 1955 کلیسای کاتولیک روز اول ماه می را به گرامیداشت «سنت جوزف کارگر» اختصاص داد؛ شخصی که در تاریخ کلیسا از او بهعنوان قدیس حامی کارگران و صنعتگران یاد میشود. با این حال، در آمریکا بهعنوان موطن روز جهانی کارگر، روز اول ماه می، روز تعطیلی کارگران نیست و زمان دیگری برای این منظور گرامی داشته میشود.
Hits: 0