اشاره: بيل گيتس ثروتمندترين مرد جهان است که سالهای متوالي برنده اين عنوان بوده و دارايي او در حدود 81 ميليارد دلار تخمين زده مي شود. گيتس در سن 43 سالگي ثروتمندترين مرد جهان بود. او از سن 20 سالگي تاکنون رئيس شرکت مايکروسافت بوده است که ارزش آن چيزي در حدود 50 بيليون دلار است. گيتس با دگرگوني مايكروسافت و تبديل آن به يك بازيگر مهم در صنعت كامپيوتر و استفاده از جايگاه برتر جديد براي ايجاد بستري جهت رشد خيلي زياد در برنامههاي كاربردي فكر خود را به منصه ظهور گذاشت. گيتس از همان ابتدا و خيلي زود دريافت كه اگر بخواهد فكرش را به نتيجه برساند، لازم و ضروري است كه يك استاندارد صنعتي ايجاد شود. او همچنين ميدانست كه اگر هركسي زودتر و قبل از همه به آنجا برسد فرصت و شانس مهمتري براي داشتن قدرت در صنعت كامپيوتر خواهد داشت.
ثروت گيتس به اندازه اي است که خارج از درک ما است و اين خود هم مايه رشک ما است و هم کنجکاوي ما را بر مي انگيزاند. اما آنچه مهم مي نمايد شيوه کسب و کار گيتس است که در آن گيتس به مديران هشدار مي دهد؛ «به همه کسب و کارها هشدار مي دهم که حتي اگر تاکنون در صنعت خود بي رقيب هستيد، ممکن است به زودي مورد هجوم بازيگران داد و ستد اينترنتي قرار بگيريد!»
در واقع گيتس پديده قرن بيستم يعني بزرگترين غول کامپيوتري است که طلوع برق آساي وي همراه با شهرت و اقبالش، مويد ظهور يک نظم تجارت جهاني جديد است. گيتس در شيوه كسب و كار خود به مديران توصيه مي كند كه با «الگوي زندگي اينترنتي» آشنا شوند؛ « دستهاي خود را بكار اندازيد! بايستي با پست الكترونيك و ديگر ابزار ديجيتالي كار كنيد و با روش كار آنها خوب آشنا شويد. بايد به چشم ببينيد كه «سايت» اينترنتي رقيبان چگونه است. بايستي خود از كاربران اينترنت گرديد؛ چندين كتاب در اين زمينه بخوانيد و سفر با شبكه جهاني را آغاز كنيد!»
در اين نوشتار برآنيم تا به توصيههاي بيل گيتس براي موفقيت در كسب و كار اشاره کنيم تا با شيوه كسب و كار و رازهاي موفقيت اين غول كامپيوتري آشنا گرديم.
توصيه اول: جريان اطلاعات را خون زندگي بخش بدانيد
گيتس عقيده دارد كه شايسته ترين راه شاخص نمودن شركت در ميان رقيبان و بهترين راه پيش افتادن از ديگران، بهره برداري كارآمد از «اطلاعات» است و چگونگي و روش گردآوري، مديريت و كاربرد اطلاعات است كه سرنوشت برد و يا باخت ما را رقم مي زند. به نظر گيتس برندگان آنهايي خواهند بود كه با برپا كردن يك «دستگاه عصبي ديجيتالي سراسري»، جريان اطلاعات را در ميان همكاران و مشتركهاي وابسته به خود، ساده و روان نمايند و در سايه آن، به بهينه سازي و يادگيري پيوسته بپردازند.
گيتس براي روان ساختن جريان پيوسته اطلاعات در سازمان ها، دوازده گام بنيادين را برمي شمارد:
1- در انجام ارتباطات سازماني از راه «پست الكترونيكي» پافشاري كنيد، زيرا مي توانيد در برابر خبرهاي تازه با شتاب بازتاب هاي عصبي واكنش نشان دهيد.
2- داده ها و اطلاعات فروش را همواره به صورت «در خط» (مستقيم) – از روي نمايشگر رايانه ـ بررسي كنيد تا به آساني به سهم و روند بازار آگاه شويد. به روند كلي و همچنين خدمات موردي مشتريان توجه نماييد.
3- در تجزيه و تحليل وضعيت كسب و كار، از رايانه شخصي (PCS) بهره بگيريد و كاركنان فرهيخته را در بخشهاي نيازمند به سطح فكري بالا در زمينه توليد، خدمات، و سودآوري بگماريد.
4- به ياري ابزار ديجيتالي، «تيم هاي نمادين (مجازي) فراسازماني» بيافرينيد تا اعضا بتوانند آگاهيهاي همديگر را در سراسر جهان و به هنگام بيفزايند.
5- همه فرآيندهاي «كاغذي» را به «ديجيتالي» تبديل كنيد و تنگناهاي اداري را برطرف نماييد. بدين گونه كاركنان فرهيخته براي انجام وظيفه هاي مهمتر آزاد مي شوند.
6- با بكارگيري ابزار ديجيتالي از فعاليتهاي «تك- وظيفهاي» بكاهيد و يا آنها را به فعاليتهاي «ارزشافزا» تبديل كنيد، تا مهارتهاي كاركنان فرهيخته را خوب بكار گيريد.
7- يك جريان «بازخورد» ديجيتالي بوجود آوريد تا به افزايش كارآيي فعاليتهاي كمي، و كيفيت كالاها و خدمات، بيفزايد. بايستي همه كاركنان به آساني بتوانند كه رعايت معيارها و استانداردهاي اصلي را پيگيري كنند.
8- نظام ديجيتالي را براي انتقال ديدگاهها و شكايتهاي مشتريان به كاركناني كه مسئوليت و توان بهسازي فرآورده ها را دارند، بكار گيريد.
9- به ياري ارتباطات ديجيتالي، طبيعت و چگونگي، مرزها، و پيرامون كسب و كار خود را دوباره بررسي كرده و خوب بشناسيد. با دريافت اخطارهاي ناشي از دگرگوني وضعيت مشتريان، سازمان را بزرگتر و مهمتر/ يا كوچكتر و خودمانيتر (صميميتر و نزديكتر به هر مشتري) كنيد.
10- اطلاعات بازرگاني را با شتاب انتقال دهيد. با بكارگيري روش جابجايي ديجيتالي، چرخه داد و ستد اسناد را با تامين كنندگان و شريكان، كوتاه كنيد و در همه موارد به هنگام باشيد.
11- فرآورده ها (كالا/ خدمات) را با كمك روشهاي ديجيتالي به مشتريان برسانيد و دست واسطه ها را كوتاه كنيد. چنانچه كسب و كار شما خود جنبه واسطه گري دارد، با بكارگيري ابزار ديجيتالي، ارزش و اهميت داد وستد را در نزد مشتري بالا ببريد.
12- با كمك ابزار ديجيتالي، مشتريان را در حل مشكلات خود راهنمايي كنيد. ديدارهاي حضوري را به پاسخگويي به نيازمنديهاي پيچيده و پرارزش تر مشتريان اختصاص دهيد.
توصيه دوم: بازرگاني اينترنت را بشناسيد و به كار گيريد
گيتس مي گويد كه شركتها و سازمان هاي تجاري در دهه آينده ابزارهاي ديجيتالي را به خدمت خواهند گرفت چرا كه تصميم گيري هاي پرشتاب، واكنشهاي كارآمد و تماس هاي بي واسطه با مشتريان، از ويژگيهاي شركتها و سازمانهاي سده بيست و يكم است كه در آنها بسياري از داد و ستدها به صورت «خودخدمتي» (سلف سرويس) ديجيتالي درخواهند آمد، واسطه ها يا به فعاليتهاي ارزش آفرين رو خواهند آورد و يا ميدان را خالي خواهند كرد، واحد «خدمات مشتريان» پيشاهنگ فعاليتهاي ارزش افزا در هر كسب و كاري خواهد شد. بنابراين تيم مديريت يك شركت و يا سازمان تجاري بايد خود را با اينترنت آشنا كرده و زماني را صرف آماده ساختن ديدگاهي از دهه آينده و دگرگوني هاي رخ داده در كسب و كار كند و راههاي پياده كردن چنين ديدگاهي را با گروه «فن آوري اطلاعات» شركت در ميان بگذارد.
گيتس عقيده دارد كه اينترنت با ارتباط دادن مستقيم خريداران و فروشندگان راه رسيدن به «سرمايهداري بي دردسر» را هموار خواهد ساخت و با كاستن از هزينه هاي داد و ستد، واسطه را از ميان خواهد برد. تنها دسته كوچكي از دارندگان كسب و كارها با برگزيدن قيمت هاي بسيار پايين به پيروزي خواهند رسيد و بسياري ديگر بايد راهبرد خدمت بهتر به مشتريان را پيشه كنند. پس با توجه به نظر گيتس در اين مورد، اگر بخواهيم در دهه آينده براي موفقيت سازمان به كارهاي خدماتي سرگرم شويم، بايد كاركنان فرهيخته را با ابزار ديجيتالي اطلاعات مجهز كنيم تا بدان وسيله بتوانند با مشتريان ارتباط تنگاتنگي برقرار نمايند.
بيل گيتس مي گويد كه براي بهره گيري از توانمندي هاي بي مانند اينترنت در آفرينش پيوند دو سويه با مشتريان بايد يك «سايت» در شبكه جهاني برپا سازيم كه اين امر خود نيازمند به پشتيباني بيدريغ مديريت ارشد و شناخت ايشان از فنآوري اينترنتي مي باشد. به نظر گيتس يك شبكه خوب جهاني ميتواند فروشندگان را به مشاوران مشتري تبديل كند. از سوي ديگر بخش بزرگي از ارتباطهاي دوسويه اينترنتي با مشتريان مربوط به عرضه خدمات و پشتيباني از فعاليت ايشان است. چنانچه كيفيت خدمات پايين باشد، موجب بدنامي گسترده و شكست مي شود؛ زيرا گستره اينترنت فراوان است. بنابراين بايد نظام ديجيتالي شركت و سازمان تجاري ما، توان عرضه خدمات ويژه شخصي به مشتريان را داشته باشد، اين فرصت را فراهم كند كه اطلاعات را جانشين داراييهاي عيني نمايد و همچنين زيربناي نظام ديجيتالي ما ، كاربرد ابزار صوتي، تصويري و حركتي (ويديويي) را در آينده ممكن سازد.
گيتس توصيه مي كند كه ما با «الگوي زندگي تار عنكبوتي» سازگار شويم كه در آن شبكه جهاني از راه اينترنت با هم پيوند مي خورد. در «الگوي زندگي تار عنكبوتي» گيتس حركت در شبكه اينترنت همانند حركت عنكبوت در تور خود است كه ميتواند در همه جهات و با شتاب حركت كند. بنابراين توصيه گيتس به ما اين است كه بازرگاني اينترنتي را بشناسيم و الگوي زندگي تار عنكبوتي را به كار گيريم تا در شبكه اينترنت در همه جهات و با شتاب حركت كنيم.
بنابراين ما بايد ارتباط دو سويه با مشتريان خود را به كمك اينترنت از همين امروز آغاز كنيم و ابزارها و نظامهاي ديجيتالي مشتريان را كه به هنگام روي آوردن از نظام سنتي به الگوي اينترنتي نياز دارند، برآورد كنيم.
به نظر گيتس فن آوري «الگوي تار عنكبوتي» ايجاب ميكند كه نظام ديجيتالي ما بايد اين امكان را داشته باشد كه ما با افراد حرفهاي «برون سازماني» مانند وكيلان دادگستري و حسابداران ارتباط مستقيم و پيوسته داشته باشيم و همچنين در اين نظام ديجيتالي بيشتر به كارهاي اصلي و شايستگيهاي ويژه سازمان بپردازيم و بقيه كارها را به پيمانكار بدهيم.
گيتس مي گويد كه در هر كسب و كاري «نخستين» باشيد و پيش از ديگران به بازار وارد شويد تا موقعيت رقابتي شركت را بهبود بخشيد. اما نكته اي كه گيتس در اين ميان مطرح ميكند، اين است كه «شتاب» و «نخستين» بودن در كسب و كار بيشتر فرهنگي است تا فني؛ يعني بايد دستاندركاران را قانع كنيم كه ادامه كار پيروزمندانه سازمان، در گرو حركت پرشتاب همگاني است. گيتس در همين خصوص توصيه ميكند كه براي رسيدن به برگشت سريع سرمايه، كيفيت برتر و بهاي ارزان فرآوردهها از جريان روان دادههاي ديجيتالي استفاده كنيم و در ميان سازندگان، تامين كنندگان، بخش فروش و ديگر فعاليتها … ارتباط الكترونيكي برقرار سازيم تا برنامهريزي را هر چه سنجيدهتر نمايد و به تغييرات پيشآمده در توليد، در همان نوبت هشت ساعته كاري، واكنش نشان دهد.
توصيه سوم: دانش و آگاهي را به خدمت انديشه هاي راهبردي درآوريد
توصيه سوم بيل گيتس، ثروتمندترين مرد جهان و غول کامپيوتري قرن بيست و يکم، براي موفقيت در کسب و کار اين است که دانش و آگاهي را به خدمت انديشه هاي راهبردي درآوريم و براي اين منظور گيتس، رعايت نکات زير را ضروري مي داند:
1- خبرهاي ناگوار را با شتاب پخش کنيد
گيتس عقيده دارد که يکي از ويژگيهاي هر مدير خوب اينست که بتواند به جاي انکار خبرهاي بد، با آنها کنار بيايد و چگونگي خبرها را به خوبي شناسايي کند. پس مديران عامل، بايد خبرهاي بد را جستجو و پذيرش کنند و سازمان را به پاسخگويي مناسب بدان تشويق کنند و به اين مهم اطمينان داشته باشند که خبرهاي بد نيز همانند خبرهاي خوش در مديريت خريدار دارد. همچنين به نظر گيتس توانايي يک شرکت در ميدان رقابت به توان پاسخگويي آن شرکت در برابر رخدادهاي برنامه ريزي نشده (خوب و يا بد) بستگي دارد، گيتس توصيه مي کند بايد اشتباه هاي ارزشمند –تجربه هاي شکست خورده در راهي درست- را ارج بنهيم و به آنها پاداش دهيم.
گيتس در برخورد با خبرهاي ناگوار توصيه مي نمايد که نظامهاي ديجيتالي را در سراسر سازمان به وجود آوريم تا به ما در شناخت ابعاد گوناگون رخدادهاي بد در سراسر سازمان و آگاه ساختن پرشتاب مديريت از آنها کمک کند. اين نظام ديجيتالي بايد ما را در گردآوري داده هاي مورد نياز و تشکيل تيمهاي مشکل گشا، ياري رساند. همچنين گيتس توصيه مي کند که از افرادي در واحدهاي مختلف و نقاط جغرافيايي دور از هم، تيمهاي نمادين (مجازي) تشکيل دهيم تا در وضعيت بحران سازمان به کمک مديريت بشتابند.
2- خبرهاي بد را به خوب تبديل کنيد
گيتس عقيده دارد که براي موفقيت در کسب و کار بايد به پيشواز خبرهاي بد برويم تاجاهايي را که نياز به بهسازي دارند بشناسيم و خبرهاي بد را به پيامدهاي خوب تبديل کنيم. گيتس براي موفقيت در اين امر توصيه مي کند که «ناخشنودترين مشتريان» را به عنوان بزرگترين منبع يادگيري مديريت دريابيم و در کسب و کار خود ساختار و سياست هايي پياده کنيم که شکايتها را با شتاب و بيواسطه با راه حلها پيوند دهند. براي اين منظور مي توانيم يک نظام ديجيتالي را ايجاد کنيم تا بتوانيم اطلاعات بازخوردي از مشتريان را با ابزار الکترونيکي دريافت و تجزيه و تحليل کنيم تا دريابيم که آنها از ما چه مي خواهند؟، اين نظام ديجيتالي بايد شکايتهاي دريافتي از مشتريان را با شتاب به افراد مسئول برساند تا اشکالات را برطرف سازند. همچنين اين نظام ديجيتالي بايد توان پاسخگويي به پرسش کنندگان را به هنگام و در زمان مناسب داشته باشد.
توصيه ديگر گيتس در اين خصوص اين است که پرسشهاي عادي و تکراري را در «سايت» شبکهاي پاسخ دهيم و تلفن را براي تماس هاي ضروري و دشوار نگه داريم.
3- از آمارهاي خود آگاه باشيد
براي آنکه به اهميت آمار در مديريت واقف شويم به اين سخن «ويليام گرلي» در کتاب «بالاي سر جمعيت» اشاره مي کنيم که مي گويد: « براي رسيدن به نور رستگاري، بايد اطلاعات دقيقي از سفارش خريدهاي همه مشتريان (تازه و قديمي) و هر گونه اموال شرکت (ثابت و عيني و موجوديهاي گوناگون) داشته باشيد. چگونه مي توانيد چنين کنيد؟ فن آوري اطلاعات و بکارگيري دليرانه آن، چنين امکاني را براي شما فراهم مي آورد.»
گيتس نيز عقيده دارد که آگاهي از اعداد و تحليل و فهم آنها بنيان شناخت هر كسب و كار است و ميگويد: آگاهي به عدد و رقم هاي سازمان، چيزي بيش از تراز کردن ماهانه دفترهاي حسابداري است. اين داده ها در بازاريابي و امور مالي هم به درد مي خورند. عددها بر کاغد حالت ايستاد و مرده دارند اما داده هاي ديجيتالي آغازگر انديشيدن و حرکت هستند. آمار و عددهاي درست و تازه، ما را به پاسخگويي به هنگام به مشتريان و شريکان وا مي دارند. بنابراين گيتس توصيه مي کند که نظام ديجيتالي که ما در سازمان به وجود آورده ايم بايد بتواند داده هاي مربوط به کسب و کار را بيدرنگ و از نقطه داد و ستد با مشتريان و شريکان دريافت کند. داده هاي متعلق به شريکان را با داده هاي ما يک کاسه کند و همه نيازها را برآورده سازد.
4- انسانها را به کارهاي فکري بکشانيد
گيتس مي گويد که بايد نرم افزارهاي تحليلگري را ارايه دهيم که به ما اين فرصت را بدهد تا نيروي انساني ارزشمند خود را از گردآوري اطلاعات رهانيده و به فعاليتهاي ارزش آفرين بگمارد، تا اين نيروها بازده شگرفي داشته باشند. تجزيه و تحليل هاي نرم افزاري خود را بايد ابتدا در جاهايي بکار بگيريم که نتيجه هاي مشخص ببار آورند و حرکت را از بازاريابي و تبليغات توده وار و همگاني به سوي تبليغات هدفدار و بر روي گروهي مشخص آغاز کرده و ادامه دهيم. براي رسيدن به اين اهداف گيتس توصيه مي کند که نظام ديجيتالي ما بايد توان تجزيه و تحليل پيچيده الگوهاي خريد مشتريان را داشته باشد، به گونه اي که بتواند در به نتيجه رساندن خدمات ويژه فردي به مشتريان، ياور سازمان باشد. اين نظام ديجيتالي بايد بتواند به کمک داده هاي جمعيتي، مانند درآمدها، گروه سني، توزيع جغرافيايي، و يا آمارهاي ديگر، گروههاي مشتريان سودآور و گروههاي کم بازده را شناسايي کند. همچنين اين نظام ديجيتالي بايد بتواند اين امکان را براي کارکنان فراهم کند تا آنها از کار عادي و تکراري، به فعاليتهاي اسثنايي بپردازند. اين کارکنان بايد به آساني به عددها و داده هاي ديجيتالي دسترسي داشته باشند و از سرفصلها و چکيده ها به ريز داده بروند و دادهها را از جهتهاي مختلف ديده و بررسي کنند.
5- بهره هوشي سازمان خود را بالا ببريد
اين بحث را با سخني از «جک ولش» رئيس هيات مديره جنرال الکتريک آغاز مي کنيم که ميگويد: «توان يادگيري و به عمل درآوردن پرشتاب آموخته ها، بزرگترين امتياز رقابتي را در اختيار سازمان ميگذارد.»
گيتس براي آنکه بهره هوشي سازمان خود را بالا ببريم، توصيه مي کند که از «مديريت دانايي» استفاده کنيم؛ يعني اطلاعات را گردآوري و سازماندهي کرده و سپس به کاربراني که بدان نياز دارند برسانيم و براي بهسازي پيوسته اطلاعات از راه تجزيه و تحليل داده ها با ديگران همکاري داشته باشيم، به واکنش مشتريان شتاب ببخشيم و آموزش را بي دردسر کنيم به گونه اي که به افراد اين امکان را بدهيم تا در خانه و يا محل کارشان، در پشت ميز خود و هر گاه که برنامه هايشان اجازه دهد، به آموختن بپردازند. بايد بر روي بزرگترين دارايي يعني «افراد باهوش» سرمايه گذاري کنيم و افراد هوشمند را به استخدام سازمان درآوريم.
گيتس نقش مدير عامل را در بالا بردن بهره هوشي سازمان بسيار موثر مي داند و عقيده دارد که نقش مدير عامل در بالا بردن بهره هوشي شرکت حکم مي کند تا محيط کار را به گونه اي بيافريند، که همکاري و مشارکت در اندوخته هاي علمي را براي کارکنان فراهم سازد؛ نقاطي را که در آنها همانديشي و همکاري سودمند است، نشان دهد؛ ابزار ديجيتالي به منظور آسان ساختن پخش مهارتها و مشارکت در دانسته ها را فراهم نمايد؛ و به کارکنان در برابر همکاريها و از خود گذشتگي هايي که براي آموزش ديگران از خود نشان مي دهند، پاداش مناسب بدهد.
6- به ياد داشته باشيد كه بردهاي بزرگ با خطرهاي بزرگ همراهند
به نظر گيتس در آغوش کشيدن پيروزي هاي بزرگ، گاهي به خطر کردنهاي بزرگ نياز دارد و بايد در صنعت، اطلاعات را جانشين موجودي انبارها کنيم و در فعاليتهاي دانش بر، اطلاعات را در برابر خطرها قرار دهيم. گيتس در اين خصوص مي گويد: «دور بودن از اطلاعات در ميدان کارهاي دانشبر، همانند جدا کردن مغز از پيک دانشمند فرهيخته است». بنابراين گيتس توصيه مي کند که يک نظام ديجيتالي را در سازمان به وجود آوريم و اين نظام را دربست در اختيار خود قرار دهيم تا بتواند مديريت دانايي، عمليات سازمان و نظامهاي بازرگاني را آنچنان به هم پيوند زند که با همديگر يک نظام يکپارچه ديجيتالي بيافريند، اين نظام ديجيتالي بايد بتواند توان آزمايش فرآورده ها بر مبناي استانداردها و پذيرش جهاني را داشته باشد و ضمن بازنگري هاي لازم، مهار کار را از دست ندهد.
توصيه چهارم: به عمليات سازمان بينش بيفزاييد
يكي ديگر از توصيه هاي بيل گيتس براي موفقيت در كسب و كار اين است كه به عمليات سازمان بينش بيفزايم. گيتس در اين خصوص نيز رعايت موارد زير را توصيه ميكند:
1- فرآيندهايي را برگزينيد که به کارکنان اختيار مي دهند
گيتس عقيده دارد که بايد به نيروي ابتکار فرد ميدان داده شود و کارکناني که نسبت به نظامهاي توليد و طرز کار آنها آگاهي بيشترس دارند، بهتر و هوشمندانه تر بکار گرفته شوند. گيتس در اين خصوص مي گويد:« من سخت اعتقاد داريم كه اگر شركتها به كاركنان خود آگاهي و اختيار لازم و ابزار بكارگيري آنها را بدهند، دستاوردهاي شگفت انگيز و آفرينشهاي چشمگيري از آن جوانه خواهد زد.» بنابراين بايد کارکنان فرهيخته اي به کار گرفته شوند تا شغلهاي وظيفه محور از ميان برود و يا در فرآيندهاي گسترده اي ادغام شود. براي اين منظور گيتس توصيه مي کند که کارکنان خط توليد به داده هاي به هنگام دسترسي داشته باشند تا به کمک آنها بتوانند کيفيت فرآورده ها را بهتر کنند و نظام توليد و ساخت فرآورده ها را با ديگر نظامها يکپارچه سازند.
2- به ياري فن آوري اطلاعات به مهندسي دوباره بپردازيد
«پاول اونيل» رئيس هيات مديره و مدير عامل «الکوا» (CEO Alcoa) مي گويد: «من به فنآوري اطلاعات به چشم يک نظام مستقل مي نگرم. از ديد من، اين نظام يک رهگشاي پرارزش است. شايد مهمترين اثرش اينست که ما را به چنين پرسشي وا مي دارد: چرا، چرا، چرا؟»
گيتس عقيده دارد که فن آوري اطلاعات عصاي دست فرآيندهاي کارآمد است که اين فرآيندها در زمان و منابع ديگر تا ده برابر از پيش، صرفه جويي مي کنند. گيتس مي گويد که بايد همه فرآيندها را باز ارزشيابي کنيم و فرآيندهايي بيافرينيم که ساده و موثر باشند و همه مانع ها را دور بريزيم. براي حل بسيار از مشکلات بايد فرآيندها را در جهت عرضه اطلاعات روان و بهينه، از نو طراحي کنيم. شمار افراد درگير در يک فرآيند و نيز شمار دست به دست شدن کار را کاهش دهيم تا مسايل کم و ساده شوند. بايد رهبران کسب و کارها، را براي تصميم گيري در کنار مديران فن آوري اطلاعات، در زمينه نيازهاي شرکت به کار بگيريم.
به نظر گيتس پيچيدگي سبب مرگ برنامه هاي مهندسي دوباره مي شود، بنابراين بايد يک نظام ديجيتالي را ايجاد کنيم که به رشد پرشتاب راهحلها در بستر زمان کمک کند، امکان پيگيري وضعيتهاي گوناگون را به کاربران بدهد، روند پيشرفت کارها و آنجاهايي را که به تصميم گيري مديريتي نياز هست، نشان دهد، يک فرآيند بزرگ را به چندين زير مجموعه مستقل تبديل کرده و نتيجه کار آنها را بهم ارتباط دهد تا يک نظام کارآمد بوجود آيد، از يک جريان روان اطلاعات ديجيتالي براي ساده کردن سراسر فرآيند کار بهره بگيرد و با آفرينش ابزارها و راه حلهاي کوچکتر و سراسر ديجيتالي، از روي آوردن به چرخه هاي گسترده و دراز مدت حل مسايل، خودداري کند.
3- فن آوري اطلاعات را منبعي راهبردي به حساب آوريد
بيل گيتس عقيده دارد که مديرعامل بايد به فن آوري اطلاعات به چشم منبعي راهبردي بنگرد که به افزايش درآمد شرکت کمک مي کند. بايد مديرعامل فن آوري اطلاعات را نيز همپاي ديگر فعاليتهاي شرکت به خوبي بشناسد و مدير ارشد فن آوري اطلاعات (CIO) بايد خود عنصري از گروه گسترش راهبردهاي شرکت باشد تا بتواند نظام اطلاعات را در خدمت اجراي راهبردها سامان دهد.
گيتس توصيه مي کند که نظام ديجيتالي ما هر ساله بخش اندکي از بودجه را صرف امور جاري و بخش بزرگتر را در راه گسترش نظام اطلاعات و دستيابي به ابزار بهتر هزينه کند. همچنين اين نظام ديجيتالي بايد چند ابزار درجه يک در اختيار داشته باشد و در مواقع لزوم پاره اي ابزار کار تازه به نظام کنوني افزوده شود.
توصيه پنجم: در انتظار غير منتظره ها باشيد
«جك ولش» مدير عامل شركت جنرال الكتريك مي گويد: «هر دگرگوني، با خود فرصتي به همراه مي آورد. بنابراين سازمانها بايد به جاي رخوت، از دگرگونيها نيرو بگيرند.»
بيل گيتس نيز از دگرگوني ها استقبال كرده و عقيده دارد كه رهبران پيروزمند آنهايي هستند كه به پيشواز روشهاي نوين كسب و كار مي روند بنابراين گيتس توصيه مي كند كه براي آينده ديجيتالي محور خود را آماده سازيم تا از فن آوري بالاترين بازده را بدست آوريم.
اما آنچه كه گيتس بيش از همه بر روي آن تاكيد دارد اين است كه بايد بپذيريم كه در عصر ديجيتالي زندگي مي كنيم تا از پيامدهاي مثبت و توانمنديهاي آن بهره بگيرم؛ گيتس خود مي گويد كه من فرد خوش بين هستم و به پيشرفت اعتقاد دارم. من از اينكه در چنين دوره اي از تاريخ زندگي مي كنم خشنودم؛ ابزار دوران صنعتي به كمك ماهيچه هاي ما آمدند، ابزار دوران ديجيتالي ميدان فعاليت و توان مغز و انديشه ما را گسترش مي دهند. بسيار خوشحالم كه فرزندانم در اين دوران رشد مينمايند.»
بيل گيتس عقيده دارد؛ براي آنكه بتوانيم با دگرگوني ها كنار آمده و اين دگرگوني ها را به خدمت بگيريم بايد ابزارهاي ديجيتالي را براي بازآفريني روش كار خود به خدمت بگيريم تا به ياري يك سيستم عصبي ديجيتالي با شتاب انديشه به كسب و كار بپردازيم.
منابع:
1- كسب و كار بر بال انديشه، بيل گيتس، مترجم: دكتر عبدالرضا رضايي نژاد، فرا، چاپ اول، بهار 79
2- كسب و كار به شيوه بيل گيتس، مترجم: مهندس ايرج صفا، معراج، چاپ اول، 1380
Hits: 0