شنیدن نظرات کارشناسان در مورد مساله ی بحران آب حتی وقتی در تلویزیون صحبت می کنند سخت نگران کننده است .همه از بحرانی جدی و عمیق صحبت می کنند .
بحرانی که حتی با بارش فراون باران هم حل نمی شود .
چنان که کارشناسان می گویند در دو – سه دهه ی گذشته ، عدم حضور تفکر سیستمی در مدیریت آب باعث شده است که ایران با مساله ای جدی و نگران کننده روبرو باشد .
بسیاری از صنایع و سدهایی که روزی نمایندگان شهرهای مختلف با تلاش و لابی گری و متاسفانه بدون نگاه سیستمی برای شهر و استان خود با بودجه های کلان ملی ساخته بودند امروز باعث بی آبی منطقه ی آنها شده است و نه تنها به شهر و استان آنها که که به استان ها ی هم جوار هم آُسیب جدی وارد کرده است .
کشاورزان و صنایع مختلف با حفر چاه های مجاز و غیر مجاز شیره ی جان زمین را کشیده اند و با وجود آنکه هدفشان ساختن این مرز و بوم بوده است ، به دلیل نداشتن نگاه سیستمی ضربه ای جبران ناپذیر به سرزمین مان وارد کرده اند .
دریاچه ارومیه ، زاینده رود ، دریاچه هامون و بسیاری دیگر از منابع آبی ایرانمان یا کاملا خشک شده اند یا آخرین نفس های خود را می کشند .
بدون شک سدها برای حل مساله ی کم آبی در منطقه ای ساخته شده بود و به شکل موقت توانسته بود مساله را حل کند اما به دلیل نداشتن تفکر سیستمی در بستر زمان نتایج واقعی خود را هویدا کرد و نشان داد که چگونه حل کوتاه مدت و غیر سیستمی یک مساله می تواند خود باعث متنوع و عمیق تر شدن آسیب های آن شود.
نبود آسیب های جدی تفکر سیستمی را در مسائل دیگر هم می توانیم مشاهده کنیم.
برای حل معضل کمبود مسکن قشر کم درآمد طرح مسکن مهر را راه اندازی می کنیم . با بودجه ای هنگفت و بدون توجه به ضربه ی جدی که بر اقتصاد کل کشور وارد می شود . هزاران نفر را در مناطقی اسکان می دهیم که برای ارائه خدمات شهری برای آنها پیش بینی های لازم انجام نشده است .
برای حل نیاز جوانان به رشد و پیشرفت ، کنکور و دانشگاه ها گسترش پیدا کردند . تمام سنین نوجوانی و جوانی جوانانمان صرف کلاس کنکور و سپس گذراندن دروس دانشگاهی معمولا غیر کاربردی شد . سالهای طلایی داشتن یک کشور جوان گذشت . بخش مهمی از جوانهای تحصیل کرده نه مهارت های زندگی شخصی و اجتماعی را آموخته بودند و نه مهارت های حرفه ای . همانطور که برای حل تست های کنکور راههای میانبر به آنها عرضه شده بود برای حل مسائل زندگی شان هم به دنبال راه حل های میانبر بودند .
برای حل هجوم فرهنگ بیگانگان ، روشهایی همچون فیلترینگ و پارایزیت را انتخاب کردیم و فراموش کردیم که به این شکل نه فقط با آنچه نمی خواهیم مبارزه ی نکرده ایم که آنرا همچون میوه ی ممنوعه جذاب تر هم کرده ایم . در گذر زمان در ازای تمام هزینه های هنگفتی که صرف شد نتیجه ی مثبت چندانی به دست نیامد و هرروز با ماجرایی تازه مواجه شدیم و باز نیاموختیم که با این روشها مساله حل نخواهد شد .
برای حل مشکل بیکاری ، وامهایی به افراد دادیم که از همان ابتدا انتظار داشتیم زود بازده باشند ! حتی آنهایی که به حق این وامها را دریافت کردند نمی توانستند در شرایط اقتصادی ناسالم و بحران زده ای که داشتیم برای زود بازده شدن آن کاری کنند . دلالی تنها راه زود بازده بود .پولها بجای کمک به اقتصاد در بالا بردن تورم و جابجایی ناسالم پول به کار گرفته شدند .
نداشتن نگاه سیستمی متاسفانه به شکلی نگران کننده در رفتار اکثر ما حضور دارد .
کشاورزی که نگاه سیستمی ندارد با انتخاب نادرست محصول یا مصرف مدیریت نشده ی آب ، آینده ی کاری و زندگی اش را به خطر می اندازد .
دانشجو با انتخاب نادرست رشته ی تحصیلی و مسیر زندگی ، آینده اش را تحت تاثیر قرار میدهد .
پدری که تمام وقت خود را صرف تامین نیازهای مالی خانواده می کند . زندگی خود و تمام افراد خانواده اش را به سمتی هدایت می کند که شاید هرگز نمی خواسته .
مدیری که به خلاقیت ، توانایی ها و اثر گذاری کارمندانش توجه نمی کند آنها را به سمت بی انگیزگی یا فعالیت های ناسالم سوق می دهد .
و…
مادر ، پدر ، معلم ، مدیر ، نماینده ، وزیر ، وکیل و …و… هر یک در جایگاه اجتماعی خود و به میزان اثر گذاری می توانند بدون حضور تفکر سیستمی ، تصمیماتی بگیرند که بر خلاف خواسته ی قلبی شان باعث نابودی یا آسیب جدی به سایرین شوند .
تفکر سیستمی یعنی ما با دانش کافی ، همزمان به مسائل مختلف و با نگاه کوتاه و بلند مدت توجه داشته باشیم .داشتن نگاه هم زمان دید کل نگر و جز نگر لازمه ی دست یافتن به تصمیم های درست است. بدون تفکر سیستمی همه ی ما نابود خواهیم شد .
Hits: 0