هر چقدر هم که ثروتمند و غنی باشیم هرگز نمیتوانیم زمان کافی برای انجام هر کاری را که میخواهیم پیدا کنیم . اقتصاددانان به حل این مشکل از طریق تئوری هزینه و فرصت میپردازند که مربوط به زمان یا پولی میشود که بهتر میتوان آن را سپری یا خرج کرد . هر ساعتی از زمان برای ما ارزشمند است . هر ساعتی که ما مشغول به فعالیت هستیم میتوانیم در همان ساعت به کار دیگری مشغول شویم مثلا بخوابیم یا تلویزیون تماشا کنیم . هر یک از این انتخاب ها هزینه و فرصت متفاوتی دارند . در اینجا یک سوال را مطرح میکنم و به ادامه به این موضوع میپردازیم . سوال این است : در فرصت های از دست رفته چه هزینه ای برای ما وجود دارد؟
فرض کنید که در نظر دارید یک مسابقه فوتبال را تماشا کنید اما بلیط ها گران هستند و شما مجبورید چندین ساعت را صرف رفت و برگشت به استادیوم جهت تماشای مسابقه فوتبال نمایید . چرا مسابقه را در خانه نمیبینید و از زمان و پول باقیمانده استفاده نمیکنید تا بتوانید دوست یا همسر یا یا اعضای خانواده خود را به یک جعبه شیرینی مهمان کنید ؟ (با پول بلیط و خرید تنقلات و هزینه های رفت و آمد) . این روش که همان استفاده دیگر از پول و زمان شما است , هزینه فرصت نام دارد . مثال دیگری خواهم زد در مورد رفتن یا نرفتن به دانشگاه . از طرفی گذراندن سالهای زیاد در دانشگاه هم به لحاظ عقلانی و هم به لحاظ اجتماعی مفید و ارزشمند است . فارغ التحصیلان به احتمال زیادی فرصت های شغلی بیشتری را به دست میاورند . اما علاوه بر این هزینه های مالی نیز در این راه وجود دارد . مانند هزینه شرکت در کلاس های آموزیس , هزینه کلاسهای خصوصی , هزینه های خرید کتاب , و هزینه های رفت و آمد و خورد و خوراک نیز باید در نظر گرفته شود که در یک نگاه به نظر میرسد میتوان با ترک دانشگاه و رفتن به بازار کار از این هزینه ها جلوگیری کرد و چندین سال دانشگاه را صرف کسب مهارت و تکمیل رزومه مهارتی خود در بازارهای کار نمود و درآمد و سرمایه جنع کرد . اما آیا دانشگاه رفتن یک هزینه با هدف کسب فرصت است و یا جذب بازار کار شدن با هدف کسب درآمد ؟ پاسخ به این پرسش را به خود شما بر اساس طرز تفکرتان واگذار میکنم .
فرصتهایی که از خود گرفته و میگیریم
مفهوم هزینه فرصت همان گونه که در تجارت و کسب و کار اهمیت دارد برای افراد هم حائز اهمیت است . یک کارخانه سازنده کفش را در نظر بگیرید . صاحب کارخانه برنامه ریزی میکند تا برای نمونه 500 هزار دلار را در یک ماشین جدید سرمایه گذاری کند که به طور چشمگیری میتواند میزان تولید کفشهای چرمی را بالا ببرد . این مقدار پول را میتوان به سادگی در بانک گذاشت جایی که فرد میتواند سود سالیانه خوبی حداقل تا 5 درصد را دریافت کند . در اینجا هزینه فرصت تخمین میزند که ریسک سرمایه گذاری , 25000 دلار در یک سال است که با سرمایه گذاری در ماشین آلات ممکن است نابود شود . به نظر اقتصاددانان هر تصمیمی با آگاهی از آنچه که شخص باید از آن صرف نظر کند , تعدیل میشود . با آگاهی از اینکه شما چه چیزی دریافت میکنید و چه چیزی را مکن است از دست بدهید , باید بتوانید یک تصمیم منطقی بگیرید . حداقل خاصیت آن این است که چند روزی نیز فکر شکست را کرده ایئ و برای آن آمادگی دارید . در نظر بگیرید که معروفترین قانون اقتصادی این است که چیزی به عنوان ناهار مجانی وجود ندارد . حتی اگر شخصی شما را به ناهار مجانی دعوت کند و حتی این انتظار را از شما نداشته باشد که در حین خوردن ناهار , با او کلمه ای صحبت کنید , باز هم این ناهار مجانی نخواهد بود . زمانی را که شما در رستوران میگذرانید چیزیست که آن را برای دعوت کننده هزینه کرده اید و از فرصت هایی صرف نظر کرده اید . برخی از افراد هستند که تئوری هزینه فرصت را ناامید کننده میدانند . تصور کنید که شما تمام عمر خود را صرف این محاسبه کردید که آیا میتوانید زمان خود را در جای دیگری صرف کار دیگری کنید که سود بیشتری برای شما دارد یا لذت بخش تر است یا خیر ؟ البته ماهیت انسان اینگونه است که دقیقا همین کار را انجام میدهد به این معنا که ما نفع و ضرر تصمیماتمان را در تمام مدت ارزیابی میکنیم .
توماس سوول (اقتصاددان امریکایی ) در مورد نظریه هزینه فرصت میگوید : از دیدگاه جامعه هزینه هر چیزی ارزشی است که در استفاده های متفاوت از آن نهفته است .
در دنیای تجارت , شعار معروف (ارزش , پول است) اینطور تفسیر میشود که مردم تمایل دارند تا پول خود را افزایش دهند اما شعار دیگری که به سرعت در حال افزایش است و با شروع سال 2014 میرود که دنیای تجارت را در بربگیرد , میگوید : ارزش , زمان است
بیشترین محدودیت در منابع ما زمانی است که صرف انجام کاری میکنیم . بنابراین ما به دنبال بالا بردن میزان برگشت آن در سرمایه گزاری زمانی خود هستیم . شما با خواندن این مقاله مقداری از وقت خود را هزینه میکنید که به جای آن میتوانستید یک سیب بخورید یا یک سریال ببینید یا چند دقیقه ای بخوابید . اما در عوض وقتی که هزینه کردید باید فکر کنید و به خود پاسخ دهید که حدود 20 دقیقه وقتی که برای خواندن این مقاله صرف کردم نسبت به بیست دقیقه سریال نگاه کردن از تلویزیون یا بیست دقیقه خوابیدن یا بیست دقیقه گردش با دوستان , چه سرمایه ای به من برگشت داد و بر حسب این محاسبه اگر خواندن یک مقاله را انتخاب کردید , در ادامه با من همراه باشید تا یاد بگیرید مانند یک اقتصاددان فکر کرده و در تمامی کارهای خود , تئوری هزینه فرصت را در نظر بگیرید .
پول سازی مفید است
بیشتر ما این تجربه را داشته ایم که در یک مسابقه ورزشی به اشتباه روی تیم بازنده شرط بسته ایم یا دست به سرمایه گذاریهایی زده ایم که به جای به دست آوردن سود , بدهکار و متضرر نیز گشته ایم و احساس افسردگی و شکست و رسیدن به انتهای راه را کرده ایم . پس به جای احساس مبهم هزینه فرصت , یک فرصت را از دست داده ایم . سناریوی 1 پوند سرمایه گذاری شده در اوراق قرضه کوتاه مدت انگلستان را که نوعی از بدهکاری دولت در سال 1900 بود را در نظر بیاورید که 100 سال بعد ازرزش آن به 140 پوند رسید . 1 پوندی که به علت تورم ایجاد شده و به ارزش 54 پوند رسیده بود , با سرمایه گذاری آن در بازار بورس انگلستان ارزش آن تا 17000 پوند افزایش میافت . در این مورد خاص , هزینه فرصت عدم امکان سرمایه گذاری در سهام بسیار زیاد بود . زمانی که وقت خرید یک خانه میرسد , هزینه های فرصت اصلا قابل پیش بینی نیستند مثلا زمانی که قیمت خانه به سرعت بالا میرود کسانی که جای خرید , ترجیح میدهند اجاره کنند میترسند که نتوانند از این طریق پولسازی کنند . آنها زمانی احساس بهتری پیدا میکنند که قیمت خانه پایین بیاید زیرا در برابر اثر ایجاد شده مصون مانده اند . مساله مهم دیگر , زمانی است که شما قسمتی از درآمد خود را که در جای دیگر به دست آورده اید از دست میدهید .
هزینه فرصت در خانه
مبنای قضاوتهایی که ما بر اساس هزینه فرصت داریم این نکته است که آیا ما این تئوری را درک میکنیم یا خیر . اگر لوله های خانه شما چکه کند شما میتوانید آن را خودتان تعمیر کنید یا اینکه اگر ابزار آن را ندارید ابتدا ابزار آن را بخرید و سپس تعمیر کنید و یا اگر چگونگی تعمیر را نمیدانید دفتر چه راهنمای تعمیر لوله را تهیه کنید سپس میتوان شخصا مبادرت به تعمیر نموده و مبلغی را پس انداز کنید زیرا نیازی به آوردن لوله کش ندارید . هر چند هزینه نامرئی اضافی , هزینه زمانی است که بابت تعمییر لوله کرده اید و تازه این موضوع مستقل از این است که لوله کش میتواند این کار را بهتر انجام دهد . چنین ایده ای به تئوری مزیت نسبی مربوط میشود .
هزینه فرصت در دولت
دولتهای سرتاسر جهان زمانی درباره هزینه فرصت بحث میکنند که نوبت به خصوصی سازی برسد . دلیل آنها این است که نه فقط وسایل و امکانات دولتی در بخش خصوصی بهتر به کار گرفته میشود بلکه پول حاصل از این امر پیش از میزانی است که برای سرمایه گذاری دولتی مورد استفاده قرار میگیرد . هر چند تصمیمات اتخاذ شده با یک نگاه صرف به هزینه فرصت اشتباه است . در سال 1999 گوردون براون که وزیر دارایی انگلستان بود تصمیم گرفت تا تقریبا 40 تن از ذخایر طلای انگلستان را بفروشد در آن زمان طلای موجود در صندوق ذخیره بانک انگلستان برای سالیان طولانی بلااستفاده گذاشته شده و ارزش آن کم شده بود . زیرا فراوانی طلا را نوعی سرمایه گذاری ضعیف در نظر میگرفتند . اگر همان مبلغ پول نقد به صورت اوراق بهادار از قبیل اوراق قرضه در دولت سرمایه گذاری میشد طی سالهای قبل به طور یکنواختی افزایش میافت . بنابراین خزانه داری بریتانیا تصمیم گرفت که طلا را به قیمت متوسط 276 دلار در هر اونس بفروشد . تعداد کمی پیش بینی کردند که کمتر از یک دهه بعد قیمت طلا به سرعت بالا رفته و به حدود 981 دلار در هر اونس برسد . به عبارت دیگر طلا را که گوردون براون به قسمت 3 و نیم میلیارد دلار فروخته است اکنون 12 و نیم میلیارد دلار ارزش دارد . دولت بریتانیا از طریق سرمایه گذاری درآمد فروش طلا سود برد اما بخشی از آنچه که با کنار گذاشتن طلا در فروختن آن به دست آورد , شامل این سود نبود . این بیانگر یکی از خطرات هزینه فرصت است و شما را تشویق میکند تا باور کنید که مرغ همسایه غاز است . در پایان به گفته ای از پروفسور گرگ مانکیو اشاره میکنم که میگوید : هزینه هر چیزی , بیانگر کل چیزی است که شما میدهید تا آن را به دست آورید.
Hits: 0