در حقیقت اگر به جدیدترین لیست میلیاردرهای فوربس نگاهی بیندازید خواهید دید که 63 تن از 400 نفر حاضر در این لیست تحصیل در کالج را رها کرده‌اند. به همین دلیل شاید رها کردن تحصیل و درس و دانشگاه برای شما که ایده‌ای عالی جهت شروع یک کسب و کار نوپا را دارید، عاقلانه و هوشمندانه به نظر برسد. زهی خیال باطل! به تحصیل ادامه دهید و مدرک خود را دریافت کنید! دلیلش!؟
همه‌ی ما در ذهن خود انسان‌هایی استثنایی و ویژه هستیم. البته نه از آنهایی که به 10 هزار ساعت تمرین نیاز دارند تا در کاری حرفه‌ای شوند. بلکه از آن دسته انسان‌هایی که در نهایت کارایی و تخصص قرار دارند. اما متاسفانه چنین دیدگاهی می‌تواند ما را به سمتی هدایت کند که در زندگی خود تصمیماتی بگیریم که فقط برای افراد خاص و استثنایی کارآمد باشند. مثلا ترک کردن درس و دانشگاه برای راه اندازی کسب و کار دلخواه خود!
خب به هر حال بیل گیتس موسس مایکروسافت هم تحصیل در هاروارد را نیمه‌کاره رها کرد و همه می‌دانیم که در نهایت چه شخصیتی شد. مارک زاکربرگ هم به همین منوال و در رابطه با او مشکل بتوان گفت که ترک تحصیلش تصمیم اشتباهی بوده است! و یا می‌توان به مایکل دل موسس شرکت دل یا جان کوم سازنده‌ی اپلیکیشن واتس‌اپ اشاره کرد. اما آیا شما هم می‌توانید بیل گیتس باشید یا هر کسی که دانشگاه و تحصیلات عالیه را رها کند می‌تواند به یک بیل گیتس تبدیل شود؟
زمان یار و طرفدار واقعی شماست!
زمانی که در دوره ی نوجوانی و حول و حوش بیست سالگی قرار دارید، مدت دو یا سه سال به اندازه‌ی یک عمر به نظر می‌رسد. حریص هستید و مشتاق و عجول و از فکر اینکه باید برای به انجام رساندن کاری صبر پیشه کنید از عصبانیت دیوانه می‌شوید! شعله‌ی خواهشی از درون شما را می‌سوزاند تا وادارتان کند که همه چیز را رها کنید و آن کار را در همین لحظه شروع کنید. اما بدانید که در برابر طرح کلی زندگیتان، این دو سال چندان به چشم نمی‌آیند. شما سی یا چهل سال فرصت دارید تا شرکت خود، کسب و کار خود و زندگی خودتان را شکل دهید.
بخواهید یا نخواهید ایده‌ی شما عملی می‌شود! پس صبر کنید!
مهم نیست که شما در کاری اولین نفر باشید، حتما می‌دانید که بیل گیتس اولین نفری نبود که یک سیستم عامل طراحی کرد، زاکربرگ هم اولین نفری نبود که شبکه‌ی اجتماعی ایجاد کرد و باز هم آقای دل اولین کسی نبود که یک کامپیوتر ساخت. موفقیت با یک ایده‌ی خوب آغاز می‌شود، اما تداومش به نحوه‌ی عملکرد و اقدامات افراد بستگی دارد. شما می‌توانید نفر دوم، سوم و یا حتی پنجاهم باشید که وارد زمینه‌ی یک کسب و کار می‌شود و باز هم به موفقیت برسید. به علاوه تاکنون هیچ کس محصول ارزشمندی را به تنهایی و تنها با اتکا بر خود تولید نکرده است.
می‌توانید لینک‌های خوبی با افراد مرتبط ایجاد کنید!
اگر قصد دارید تا کارآفرین شوید، ماندن در محیط درس یکی از بهترین کارهایی است که می‌توانید انجام دهید. یک محیط امن و بی‌نیاز به ریسک آن‌چنانی که می‌توانید همکاران و شرکای کاری آینده‌ی خود را ملاقات کنید. موسسان و همکارانی که در زمان مدرسه و دانشگاه یکدیگر را پیدا کرده‌اند تاکنون کسب و کارهای فوق‌العاده‌ای را به انجام رسانده‌اند. مثلا استارت‌آپ Hubspot هر چند هنوز با مرحله‌ی فوق‌العاده بودن فاصله دارد اما سازندگان آن در زمان مدرسه با هم آشنا شده‌اند.
می‌توانید در امنیت کامل به جستجوی خواست و میل واقعی خود بپردازید
هر کارآفرین موفقی یک حس خواهش و طلب قدرتمند برای تبدیل ایده‌ی خود به واقعیت، درون خود دارد. البته اگر نخواهیم بگوییم که تمام ذهن و فکر او را تسخیر کرده باشد! آنها می‌توانند ساعت‌های متمادی به کار مشغول باشند، بر مشکلاتی که به نظر غیر قابل حل می‌آیند غلبه کنند و زمانی که همه‌ی اطرافیان به چشم دیوانه نگاه‌شان می‌کنند، به کار خود ادامه دهند و پیش روند.
چرا؟ چون نه تنها عاشق این هستند که ایده‌هایشان را عملی کنند بلکه خود انجام دادن کار را هم دوست دارند. اما این که بگویید آیا شما واقعا کاری را که می‌خواهید انجام دهید دوست دارید یا نه ممکن نیست، مگر وقتی که در عمل آن را انجام دهید.
دوران مدرسه و دانشگاه بهترین فرصت برای فهمیدن این موضوع است. کدنویسی کنید. یک نمونه ی ابتدایی از ایده‌ی خود بسازید، یک محصول تست شده را به فروش برسانید و یا خدمات فریلنس ارائه دهید تا دریابید که واقعا چه کاری را دوست دارید تا به عنوان شغل خود انجام دهید. این کار نه تنها شما را با جو و شرایط موجود در بازار آشنا می‌کند بلکه به شما کمک می‌کند تا روزی قادر باشید شرکت رویایی خود را ایجاد کنید و این جمله را به یاد بسپارید که: آن کس که عاشق کار خود باشد در تمام عمر خود حتی یک روز هم کار نخواهد کرد. (عشق خواهید ورزید!)
ثابت می‌کنید که می‌توانید کاری که آغاز کرده اید را به اتمام برسانید
شکست در دنیای کارآفرینی یک واقعیت است و تمام سرمایه گذاران بالقوه ، شرکا، کارمندان و دیگر افراد درگیر در این زمینه این نکته را می‌دانند. خیلی از صاحبان سرمایه هستند که به افرادی که محصول قبلی آنها شکست خورده است فرصتی دوباره بدهند. با این حال تمام کردن دوره‌ی درس و دانشگاه ثابت می‌کند که شما می‌توانید در طول یک دوره دوام بیاورید، ثابت قدم باشید، در زمان‌های سختی و بدبیاری به کار خود ادامه دهید و کاری را که شروع کرده‌اید به انجام برسانید.
علاوه بر این اگر شما ترک تحصیل کنید، ممکن است باقی عمر خود را با این افکار درگیر باشید که شاید اگر مدرک خود را می‌گرفتید، دیگران احترام بیشتری برایتان قائل می‌شدند و یا زندگیتان مسیر دیگری می‌پیمود و البته این احتمال هم وجود دارد که اگر به تحصیل ادامه دهید شاید روزی تاسف بخورید که دو سه سال از ارزشمندترین سال‌های عمر خود را تلف کرده‌اید، اما بدانید که این احتمال بسیار کم رخ می‌دهد. من با صدها کارآفرین صحبت کرده‌ام و حدس بزنید چه!؟ هیچ کدامشان نگفته‌اند: “می‌دونی، اگه ترک تحصیل کرده بودم اوضاع خیلی بهتر می‌شد.”
می‌توانید عملا چیزهایی مفید و کارآمد بیاموزید
جدی می‌گویم! این اتفاق می‌تواند بیفتد، حالا مثلا در مورد تبدیل‌های سینوس به کسینوس و بسط سری تیلور صحبت نمی‌کنم! اما خود من راجع به چیزهایی یادگرفتم که تا پیش از دوران دبیرستان اطلاعاتی راجع به آنها نداشتم و این اطلاعات به شکلی فوق‌العاده به من کمک کردند تا شرکتم را گسترش دهم و به دیگران هم کمک کنم تا کسب و کارشان را رونق بخشند.
پس نصیحت که نه! پیشنهاد من به شما این است که به تحصیل ادامه دهید، به آموزش ها توجه لازم داشته باشید و تا می‌توانید دوست پیدا کنید، چون شانس این را دارید که چند نفرشان شرکای شما در تاسیس شرکت رویائی‌تان باشند.
Hits: 0
