تصور كنيد براي يك شركت آمريكايي كار ميكنيد كه كفشهاي مد روز را توليد ميكند و قصد دارد عمليات توليد را به كشوري با هزينههاي كمتر برونسپاري كند. چگونه به دنبال بنگاههاي محلي ميگرديد تا با آنها قرارداد ببنديد؟
شما ميتوانيد وقت زيادي را صرف كنيد تا در مورد بنگاههاي محلي تحقيق كنيد، از كارگاههاي آنها ديدن كنيد، كيفيت كار آنها را بسنجيد و با آنها بر سر قيمت چانهزني كنيد. يا اين كه به سادگي اين فرآيند جستوجو را به يك متخصص واگذار كنيد. براي مثال در تايوان، دلالاني هستند كه نقش واسطه ميان خانههاي مد در آمريكا و اروپا و سازندگان كفش در تايوان را ايفا ميكنند. اين شركتهاي تجاري به عنوان «مركز اطلاعات شرايط مديريتي و مالي» سازندگان كفش در تايوان فعاليت ميكنند. اين شركتها، اطلاعات طرف ديگر را نيز جمعآوري ميكنند؛ يعني اطلاعاتي در مورد نوع تقاضا و قابل اعتماد بودن خريدار آمريكايي و اروپايي. معمولا كارمنداني از شركت تجاري در كارخانهها حضور دارند تا بر روند توليد سفارشها نظارت داشته باشند. اگر بعدا اختلافي ميان شركـتهاي كفش آمريكايي و مقاطعهكاران تايواني رخ دهد، اين شركتهاي تجاري اطلاعات كافي را دارند كه بتوانند قضاوت كنند كدام طرف مقصر بودهاست، لذا اين شركتها به عنوان كارگزاري صادق نيز فعاليت ميكنند. اين شركتهاي تجاري به فعاليت بهتر بازار كمك ميكنند و از اين طريق سود كسب ميكنند. افراد معمولا دوست دارند در معاملات خود، دست واسطهها را كوتاه كنند، اما گاهي اوقات واسطهها باارزش هستند. وقتي اطلاعات آزادانه جريان داشته باشد، ممكن است دست واسطهها كوتاه شود، ولي وقتي اطلاعات آزاد يا مجاني نيست، آنها خدمات مفيدي ارائه ميدهند.
«اطلاعات خيلي ارزان است و در عين حال خيلي گران است» اين جمله هم در مورد تكنولوژيهاي پيشرفته صادق است و هم در مورد فناوريهاي ساده. «از يك طرف اطلاعات، رايگان است زيرا ميتوان به ارزاني آن را توزيع، تكثير يا تركيب كرد و هزينه اين كارها بسيار ناچيز است. از يك طرف اطلاعات گران است زيرا ميتواند براي دريافتكننده آن بياندازه باارزش باشد.»
هر چيزي كه كسب اطلاعات را آسانتر كند موجب قدرت بيشتر خريداران ميشود. هر نوآوري در بازار، مانند تجارت الكترونيك كه هزينههاي جستوجو را كاهش دهد موجب كارآتر شدن بازارها ميشود. مردم پول و زمان كمتري را براي جستوجو تلف ميكنند. خريداران و فروشندگان بهتر با هم جفت و جور ميشوند و قيمتگذاري رقابتيتر ميشود كه به نفع خريداران است.
وقتي نوآوريها هزينههاي جستوجو را كاهش ميدهد به خريداران نيز كمك زيادي ميشود. جستوجوي اطلاعات منابع را بر باد ميدهد. بهبود در اطلاعات بازار شرايط برنده-برنده را پديد ميآورد؛ وقتي بازارها بهتر كار ميكنند فروشندگان نيز مانند خريداران منتفع ميشوند. خردهفروشان اينترنتي نظير سايت آمازون، شرايطي را مهيا ميكنند كه باعث كاهش هزينه جستوجو در خريد ميشود. موفقيت چنين سايتهايي در جذب مشتري بر اين پايه است كه براي خريداران كتاب جستوجو در فضاي سايبر، آسانتر از جستوجو در فضاهاي فيزيكي است. در سايتهاي خودرو نظير Autobytel.com و Carpoint.com، خريداران از طريق كامپيوتر خود ميتوانند از چندين فروشنده مختلف قيمت بگيرند. اينترنت، با كاهش هزينههاي جستوجوي خريداران، قيمتگذاري را به نفع خريداران تغيير دادهاست. البته اين شرايط ميتواند به نفع فروشندگان نيز تمام شود. در برخي روستاهاي هند، روستاييان با همديگر يك كامپيوتر خريدهاند. در روستاي باگدي در ايالت مدهيا پرادش، روستاييان با استفاده از كامپيوتر روستا از قيمت گندم، سير و ساير محصولات در حال معامله در بازارهاي مجاور پرينت ميگيرند. اين كار قدرت چانهزني آنها را در برابر دلالها افزايش ميدهد. يك كشاورز در اين باره چنين ميگويد: «اگر قيمتي كه واسطه پيشنهاد ميدهد مناسب باشد به او ميفروشم، در غير اينصورت خودم محصولم را بازار ميبرم.» بدين ترتيب اطلاعات بهبود يافته، قيمتگذاري را براي كشاورزان رقابتيتر ميسازد.
اينترنت علاوه بر اين كه به خريداران كمك كرده است تا قدرت چانهزني خود را در برابر فروشندگان متعادل سازند، به گونه ديگري نيز به هردوي خريداران و فروشندگان كمك نمودهاست: يعني با افزايش كارآيي سازوكار بازار. به فروشندگان از اين طريق كمك شدهاست كه خريداران آنها افزايش يافتهاست و خريداران ديگر فقط محدود به افراد يك منطقه نيستند بلكه ميتوانند در هر نقطهاي از دنيا باشند؛ به طور مشابه به خريداران نيز كمك شدهاست تا به فروشندگان بيشتري دسترسي داشته باشند. جفت و جور شدن بهتر به معني شرايط بهتر هم براي خريداران و هم فروشندگان است.
بيل گيتس در اجلاس اقتصاد جهاني سال 2000 در استراليا از تغييراتي سخن گفت كه اينترنت ايجاد كردهاست. به نظر وي بازارها اكنون مبتني بر اين هستند كه خريداران بهترين فروشنده را پيدا كنند. در اقتصاد سنتي اين كارها همراه با هزينههاي بالاسري فراواني همراه بود: يعني هزينه ايجاد و ارتقاي يك شبكه توزيع. اينترنت به شركتها اجازه ميدهد واسطهها را دور بزنند و مستقيما با مشتري ارتباط داشته باشند و از اين طريق صرفهجويي زيادي داشته باشند. در اقتصاد سنتي معمولا شركتهاي كوچك نميتوانستند هزينههاي بالاسري از اين دست را پوشش دهند، اما اكنون اينترنت فضايي را ايجاد كرده است كه شركتهاي كوچك ميتوانند شروع به كار كنند و ادامه حيات دهند. «به محض اين كه شما قادر باشيد نوع محصولي كه داريد را درقالب چند كلمه تايپ كنيد، ميتوانيد تقاضاي آن را نيز بيابيد». به عقيده بيل گيتس ما اكنون «سرمايهداري بدون اصطكاك» داريم. اكنون خدمات زيادي براي جستوجوي قيمتها وجود دارد. علاوه بر اين قيمتهاي عمده فروشي به صورت آنلاين قابل دسترسي است. مقايسه قيمتها تقريبا رايگان است، حداقل براي آنهايي كه سواد كامپيوتر دارند. آنهايي كه دردسر مقايسه قيمتها را تقبل مي كنند به نفع ديگران نيز كار ميكنند. به زبان اقتصاديون، آنها برونريز مثبت (positive externality) ايجاد ميكنند زيرا فروشندهاي كه جنس خود را گران ميفروشد به اين فكر مياندازد كه قيمتها را كاهش دهد. چنين فروشندهاي هزينه و منفعت كار خودش را ميسنجد. هزينه عبارت است از كم شدن سودي كه ميتوانست در قيمتهاي اوليه به دست بيايد. منفعت عبارت است از سود حاصل از فروش به مشتريان جديد. اگر به تعداد كافي مشتريان حساس به قيمت وجود داشته باشد، كاهش قيمت به نفع فروشنده خواهد بود. جستوجوي مشترياني كه سر دو زار ده شاهي چانه ميزنند و به دنبال پايينترين قيمتها هستند، به فروشندگان گران فروشتر فشار ميآورند تا قيمتهاي خود را كاهش دهند، كاري كه در نهايت به نفع همه خريداران تمام مي شود.
اما با اين حال در اينترنت نيز پراكندگي قيمتها ديده ميشود. در شماره بعدي به اين موضوع خواهيم پرداخت كه آيا اينترنت واقعا موجب «سرمايهداري بدون اصطكاك» شده است يا خير.
نوشته: جان مك ميلان
ترجمه و تنظيم: مهدي نصرتي
برگرفته: روزنامه دنیای اقتصاد
Hits: 2