سرمایه هر شرکت سهامی ، به قطعاتی تقسیم شده که هر یک از آنها را سهم گویند. بنابراین سهم عبارت از قطعاتی است که مجموع آن سرمایه را تشکیل می دهد .
سهم چنین تعریف شده: سهم قسمتی از سرمایه شرکت سهامی که مشخص میزان مشارکت و تعهدات و منافع صاحب آن در شرکت سهامی می باشد.
سهم چنین تعریف شده: سهم قسمتی از سرمایه شرکت سهامی که مشخص میزان مشارکت و تعهدات و منافع صاحب آن در شرکت سهامی می باشد.
در شرکت های دیگر سهم هر شریک را سهم الشرکه می گویند ولی در شرکت سهامی به ذکر سهم اکتفا می شود ، مثلاً گفته می شود فلان شخصی در فلان شرکت دارای یک یا چند سهم است.
دارنده سهم نمی تواند به نسبت سهم از مایملک شرکت مالک باشد بلکه به نسبت سهم خود از شرکت دارای حق می باشد و به موجب آن از منافع شرکت استفاده کرده و در مجمع عمومی رأی می دهد و در صورت انحلال از دارائی شرکت سهم خواهد برد.
دارنده سهم نمی تواند به نسبت سهم از مایملک شرکت مالک باشد بلکه به نسبت سهم خود از شرکت دارای حق می باشد و به موجب آن از منافع شرکت استفاده کرده و در مجمع عمومی رأی می دهد و در صورت انحلال از دارائی شرکت سهم خواهد برد.
قانون در شرکت سهامی عام حداکثر قیمت اسمی سهام را ده هزار ریال معین کرده ولی در شرکت های سهامی خاص حداقل واکثری برای مبلغ اسمی سهام تعیین نشده است .
سهام هر شرکت ممکن است به چند صورت بیرون بیاید به شرح زیر:
الف- سهم با نام
ب- سهم بی نام
ج- سهم ممتاز
الف- سهم با نام
ب- سهم بی نام
ج- سهم ممتاز
سهام بانام
سهم ممکن است با نام باشد ، در این صورت دارنده سهم معلوم و مشخص است و در محل شرکت دفتری وجود دارد که شماره ردیف سهام و نام دارنده در آن ذکر شده بنابراین هر یک از سهام از روی شماره ردیف معلوم است متعلق به چه کسی است.
انتخاب سهام با نام به این جهت است که شرکت مایل است شرکاء خود را بشناسد و سیاست تجاری آن ایجاب می کند بداند سهام شرکت در دست چه اشخاصی است. سابقاً شرکت های سهامی اغلب دارای سهام بی نام بوده اند و سهام با نام کمتر وجود داشت. ولی در جنگ بین المللی 1914- 1918 در شرکت های بزرگ اروپا که اقتصاد کشور را اداره می کردند ، کشورهای متخاصم در ممالک یکدیگر مبادرت به خرید سهام بی نام به منظور جاسوسی یا اخلال در امر شرکت نمودند. از این جهت این قبیل شرکت ها بیشتر سهام خود را به سهام با نام تبدیل نمودند.
در شرکت های سهامی گاهی سهام آنها تماماً بی نام و گاهی کلاً با نام و بعضی اوقات قسمتی از سهام با نام و بقیه بی نام است و این موضوع ارتباط با سیاست اقتصادی شرکت دارد ، سهام با نام را اغلب اشخاصی تهیه می کنند که کمتر قصد انتقال سهام را دارند . زیرا تشریفات انتقال آنها از سهام بی نام بیشتر است.
ماده 40 اصلاحی قانون تجارت مقرر می دارد انتقال سهام بانام باید دردفتر ثبت سهام شرکت به ثبت برسد . انتقال دهنده یا وکیل یا نماینده قانونی او باید انتقال را در دفتر مزبور امضاء کند . پس در صورتی که سهام با نام مورد انتقال واقع شود تشریفات انتقال به عمل نمی آید مگر این که صاحب سهم شخصاً یا وکیل او در مرکز شرکت حاضر و در دفتر ثبت سهام ستون انتقالات را امضاء و خریدار جدید را معرفی نماید.
در شرکت های سهامی خاص ممکن است فروش سهام با نام موکول به موافقت هیئت مدیره یا مجمع عمومی باشد ولی به موجب ماده 41 قانون در شرکت های سهامی عام نقل و انتقال سهام نمی تواند مشروط به موافقت مدیران شرکت و یا مجمع عمومی صاحبان سهام باشد.
ماده 30 قانون مقرر داشته مادام که تمام مبلغ اسمی هر سهم پرداخته نشده صدور ورقه سهم بی نام یا گواهی نامه موقت ممنوع است . به تعهد کننده این گونه سهام گواهی نامه موقت با نام داده خواهد شد که نقل وانتقال آن تابع مقررات مربوط به نقل وانتقال سهام با نام است.
سهم بی نام ورقه ای است که اسم دارنده آن در ورقه و یا در دفاتر شرکت ثبت نشده باشد . و مالکیت آن در دست داشتن ورقه سهم محرز می شود . از لحاظ سرعت در نقل و انتقال سهام و تسهیل در تجارت آن ، سهام بی نام بهتر از سهام با نام است.
انتخاب سهام با نام به این جهت است که شرکت مایل است شرکاء خود را بشناسد و سیاست تجاری آن ایجاب می کند بداند سهام شرکت در دست چه اشخاصی است. سابقاً شرکت های سهامی اغلب دارای سهام بی نام بوده اند و سهام با نام کمتر وجود داشت. ولی در جنگ بین المللی 1914- 1918 در شرکت های بزرگ اروپا که اقتصاد کشور را اداره می کردند ، کشورهای متخاصم در ممالک یکدیگر مبادرت به خرید سهام بی نام به منظور جاسوسی یا اخلال در امر شرکت نمودند. از این جهت این قبیل شرکت ها بیشتر سهام خود را به سهام با نام تبدیل نمودند.
در شرکت های سهامی گاهی سهام آنها تماماً بی نام و گاهی کلاً با نام و بعضی اوقات قسمتی از سهام با نام و بقیه بی نام است و این موضوع ارتباط با سیاست اقتصادی شرکت دارد ، سهام با نام را اغلب اشخاصی تهیه می کنند که کمتر قصد انتقال سهام را دارند . زیرا تشریفات انتقال آنها از سهام بی نام بیشتر است.
ماده 40 اصلاحی قانون تجارت مقرر می دارد انتقال سهام بانام باید دردفتر ثبت سهام شرکت به ثبت برسد . انتقال دهنده یا وکیل یا نماینده قانونی او باید انتقال را در دفتر مزبور امضاء کند . پس در صورتی که سهام با نام مورد انتقال واقع شود تشریفات انتقال به عمل نمی آید مگر این که صاحب سهم شخصاً یا وکیل او در مرکز شرکت حاضر و در دفتر ثبت سهام ستون انتقالات را امضاء و خریدار جدید را معرفی نماید.
در شرکت های سهامی خاص ممکن است فروش سهام با نام موکول به موافقت هیئت مدیره یا مجمع عمومی باشد ولی به موجب ماده 41 قانون در شرکت های سهامی عام نقل و انتقال سهام نمی تواند مشروط به موافقت مدیران شرکت و یا مجمع عمومی صاحبان سهام باشد.
ماده 30 قانون مقرر داشته مادام که تمام مبلغ اسمی هر سهم پرداخته نشده صدور ورقه سهم بی نام یا گواهی نامه موقت ممنوع است . به تعهد کننده این گونه سهام گواهی نامه موقت با نام داده خواهد شد که نقل وانتقال آن تابع مقررات مربوط به نقل وانتقال سهام با نام است.
سهم بی نام ورقه ای است که اسم دارنده آن در ورقه و یا در دفاتر شرکت ثبت نشده باشد . و مالکیت آن در دست داشتن ورقه سهم محرز می شود . از لحاظ سرعت در نقل و انتقال سهام و تسهیل در تجارت آن ، سهام بی نام بهتر از سهام با نام است.
سهام بی نام
سهام بی نام به صورت سندو وجه حامل بوده و دارنده آن مالک شناخته می شود مگر آن که خلاف آن قانوناً ثابت شود . نقل وانتقالات این نوع سهام با قبض و اقباض به عمل می آید .
اگر کسی خواست سهام بی نام خود را بفروشد کافی است که قیمت آن را دریافت و سهم را مانند اسکناس تسلیم کند . سهم در دست هر کس مشاهده شد و هر کس به عنوان مالکیت آن را در دست داشت می تواند از منافع شرکت استفاده نموده و در مجامع عمومی به نام دارنده سهم وارد شود و در موقع انحلال هم از دارائی شرکت سهم ببرد . مگر این که شخص دیگری در دادگاه ثابت کند که سهم متعلق به او است و دارنده به نا حق آن را در تصرف دارد.
سهامی که در بورس ها معامله می شود اغلب بی نام است و اشخاصی که مایل به خرید و فروش سهام تجارت نموده و استفاده ببرند سهام بی نام می خرند.
انتشار سهام بی نام و یا صدور گواهی موقت بی نامموقعی ممکن ایت که تمام قیمت آن پرداخته شده باشد.
سهام با نام و بی نام در تمام مراحل دارای یک ارزش می باشند و دارندگان آنها در نفع وضرر و استفاده شرکت یکسان اند.
زمانی که شرکت احتیاج دارد اشخاص سرشناسی وارد شرکت شوند و یا احتیاج به افزایش سرمایه داشته و در شرایط عادی کسی حاضر به خرید سهام نباشد ممکن است سهام ممتاز منتشر کند . سهام ممتاز سهامی است که نسبت به سایر سهام رجحانی در نفع و یا سرمایه و یا سایر موارد داشته باشد ولی در هر حال قیمت اسمی آنها از سایر سهام تجاوز نخواهد نمود.
اگر کسی خواست سهام بی نام خود را بفروشد کافی است که قیمت آن را دریافت و سهم را مانند اسکناس تسلیم کند . سهم در دست هر کس مشاهده شد و هر کس به عنوان مالکیت آن را در دست داشت می تواند از منافع شرکت استفاده نموده و در مجامع عمومی به نام دارنده سهم وارد شود و در موقع انحلال هم از دارائی شرکت سهم ببرد . مگر این که شخص دیگری در دادگاه ثابت کند که سهم متعلق به او است و دارنده به نا حق آن را در تصرف دارد.
سهامی که در بورس ها معامله می شود اغلب بی نام است و اشخاصی که مایل به خرید و فروش سهام تجارت نموده و استفاده ببرند سهام بی نام می خرند.
انتشار سهام بی نام و یا صدور گواهی موقت بی نامموقعی ممکن ایت که تمام قیمت آن پرداخته شده باشد.
سهام با نام و بی نام در تمام مراحل دارای یک ارزش می باشند و دارندگان آنها در نفع وضرر و استفاده شرکت یکسان اند.
زمانی که شرکت احتیاج دارد اشخاص سرشناسی وارد شرکت شوند و یا احتیاج به افزایش سرمایه داشته و در شرایط عادی کسی حاضر به خرید سهام نباشد ممکن است سهام ممتاز منتشر کند . سهام ممتاز سهامی است که نسبت به سایر سهام رجحانی در نفع و یا سرمایه و یا سایر موارد داشته باشد ولی در هر حال قیمت اسمی آنها از سایر سهام تجاوز نخواهد نمود.
مثال:
شرکت احتیاج فوری به افزایش سرمایه دارد . ممکن است سهامی منتشر نماید که دارندگان آن قبلاً پنج درصد از منافع شرکت برده و بقیه بین تمام صاحبان سهام اعم از عادی و ممتاز تقسیم شود و یا در صورت انحلال شرکت ابتدا قیمت اسمی سهام ممتاز پرداخت و بقیه به صاحبا ن سهام عادی داده می شود.
شرکت احتیاج به راهنمایی و جلب نظر و یا حمایت اشخاص بصیر و کارشناسان اقتصادی دارد ، می تواند سهام ممتازه به آنها داده و قیمت آن را دریافت دارد ولی صاحبان چنین سهامی در مجامع عمومی عادی برای هر یک سهم حق دو رأی یا بیشتر داشته باشند.
شرکت احتیاج فوری به افزایش سرمایه دارد . ممکن است سهامی منتشر نماید که دارندگان آن قبلاً پنج درصد از منافع شرکت برده و بقیه بین تمام صاحبان سهام اعم از عادی و ممتاز تقسیم شود و یا در صورت انحلال شرکت ابتدا قیمت اسمی سهام ممتاز پرداخت و بقیه به صاحبا ن سهام عادی داده می شود.
شرکت احتیاج به راهنمایی و جلب نظر و یا حمایت اشخاص بصیر و کارشناسان اقتصادی دارد ، می تواند سهام ممتازه به آنها داده و قیمت آن را دریافت دارد ولی صاحبان چنین سهامی در مجامع عمومی عادی برای هر یک سهم حق دو رأی یا بیشتر داشته باشند.
سهام ممتاز
سهام ممتاز موقعی قابل انتشار است که اساسنامه شرکت اجازه انتشار آن را داده باشد و یا مجمع عمومی فوق العاده آن را تصویب نماید . در تبصره 2 ماده 24 اصلاحی مقرر گردیده در صورتی که برای بعضی از سهام شرکت با رعایت مقررات قانون مزایائی قائل شوند این گونه سهام ، سهام ممتازه نامیده می شود.
کلیه سهام شرکت را نمی توان ممتاز دانست . زیرا در این صورت هیچ کدام از سهام به دیگری رجحان نداشته و عادی محسوب می شوند. سهام ممتاز ممکن است در چند وهله منتشر شده و دارای چند نوع باشد . مثلاً ممکن است شرکت یک سری سهام ممتازه داشته باشد که فقط پنج درصد از منافع بیش از سایر سهام ببرد و سری دیگر علاوه بر منافع در دارائی شرکت در زمان انحلال حق تقدم داشته باشد و همچنین دسته های دیگری .معمولاً در این قسم سهام ردیف ممتاز هر یک جدا بوده و به علامت الف و ب یا علامت دیگر مشخص می شوند و در ذیل هر یک از سهام امتیازی برای آنها معلوم شده چاپ می شود.
منبع: دانشنامه رشد
Hits: 0