شاید تعهد بیل گیتس برای اهدای ۶۰ میلیارد دلار، وی را به بزرگترین خیّر و بخشنده تاریخ بشری تبدیل کرده باشد. در حالی که استیو جابز هیچ گاه تمایلی به انجام این کارها نداشت. شاید بزرگترین قدم استیو در این راه، تعریف از بخشندگی بیل گیتس باشد. جابز در کتاب زندگی نامه خود (به قلم والتر آیزاکسون) می گوید:
در واقع بیل هیچ قدرت تخیلی نداشته و هرگز چیزی را اختراع نکرده است و این دلیلی است که من فکر می کنم او اکنون در بخشش و بشردوستی احساس راحتی بیشتری دارد تا در تکنولوژی. او به شکل بی شرمانه ای تنها به سرقت ایده های دیگران می پردازد.
و البته گیتس هم از پاسخ دندان شکن به چنین گفته هایی ابایی ندارد و در سال ۱۹۹۸ هنگامی که اپل روزگار بدی را می گذراند، گفت:
“من نمی توانم تصور کنم که چرا (جابز) حتی حاضر نیست آن را امتحان کند (پذیرش مدیرعاملی اپل)؟ شاید وی می داند که نمی تواند یک برنده باشد!”
هنوز هم با پیش رفتن جدال ها و رقابت های دنیای تکنولوژی، جابز-گیتس بیش از آنکه برای تند و تیز بودن شان ما را تحت تاثیر قرار دهند، به خاطر مدت طولانی بقای شان تاثیر گذارند. در بلندای رقابت اپل-مایکروسافت بسیار سخت است تصور کنیم که آنها راهی همچون رقابت اپل-سامسونگ را در پیش بگیرند. یک نبرد حماسی میان دو غول که به اتاق های دادگاه هم کشیده شده است. طرفداران دو آتشه اپل به صفحه فیس بوک سامسونگ نفوذ می کنند. در مقابل سامسونگی ها، این طرفداران دو آتشه را در تبلیغات شان به تمسخر می گیرند.
جالب اینجا است که با نگاهی به بزرگترین نزاع های دنیای تکنولوژی، همیشه جای پای اپل را مشاهده می کنید و می بیند که یک سر دعوا، اهالی کوپرتینو هستند. اما بگذارید به بهانه داستان کش دار دادگاه های اپل-سامسونگ، نگاهی داشته باشیم به بزرگترین جدال و رقابت های (بیشتر لفظی) تاریخ تکنولوژی نوین. پس در ادامه مطلب با ماهمراه باشید.
۱- سامسونگ علیه اپل
میان اپل و هماورد کره جنوبی اش هیچ عشق گمشده ای را نمی توان یافت. حتی اگر این دو به عنوان شرکای تجاری به کار خود ادامه دهند، جنگ میان آنها از هنگام عرضه آیفون در ۲۰۰۸ آغاز شده است. هنگامی که سامسونگ برای مقابله با این محصول، تبلیغ « Apple Eater » را منتشر کرد.
و از آن زمان همه چیز در سرازیری سقوط و انحطاط افتاد. در نوامبر ۲۰۱۱ سامسونگ تبلیغ دیگری تهیه دید که مصرف کنندگان اپل را به صورت افراد بدون تفکر به تصویر کشید که توسط ماشین اعتیاد اپل گول خورده اند. شاید دلیل این کار، نشانه روی به سوی فن بوی ها و طرفداران دو آتشه اپل بود که همیشه در جبهه مقدم دفاع از این شرکت ایستاده اند. سامسونگ این رویه را با انتشار تبلیغی در مسابقات سوپربول 2012 در ابتدای سال جاری میلادی بسط و توسعه داد. و به تازگی هم مانند شیوه قدیمی خود، کمی قبل از معرفی آیفون 5 تبلیغ دیگری را در تقبیح طرفداران دو آتشه اپل منتشر کرده است.
۲- اپل علیه مایکروسافت
این یکی داستانی طولانی دارد که فقط به نسخه کوتاه شده ای از آن بسنده می کنیم: همان طور که استیو جابز در مصاحبه ۲۰۰۷ خود داستان را بازگو کرده، نرم افزار مایکروسافت بر روی برخی نسخه های Apple II نصب بوده و پس از آن مایکروسافت MS-DOS را در سال ۱۹۸۱ برای کامپیوترهای شخصی IMB عرضه کرد. پس از آنکه اپل در سال ۱۹۸۵ مکینتاش را معرفی کرد، مایکروسافت با ویندوز تبدیل به یک رقیب تجاری برای اپل شد. یک سیستم عامل با عناصری که بسیار شبیه به مکینتاش طراحی شده بودند. با گذشت زمان، مایکروسافت ویندوز 95 را معرفی کرد و بیش از ۹۰ درصد بازار کامپیوترهای شخصی را در دست گرفت. حال این شرکت سلطان بلامنازع این سرزمین بود.
هرچند که اپل هیچ گاه نتوانست سهم خود از بازار پی سی را بازیابی کرده و بهبود بخشد، اما پس از بازگشت جابز، نمایش خارق العاده ای را در دهه ۲۰۰۰ به نمایش گذارد و پایه گذار انقلاب عظیمی در صنعت موبایل شد.
مایکروسافت هم که تبلت خود را ۱۰ سال قبل از رونمایی آیپد به نمایش گذارده بود، گاها از این رقابت تنگاتنگ ضربات سختی خورده است. از این رو بیل گیتس در واکنشی کاملا سرد و بی رمق نسبت به آیپد گفته بود: « It’s OK »
۳- اپل علیه آی بی ام
قبل از آن که مایکروسافت تبدیل به رقیب اپل و آدم بده داستان شود، اپل بیگ بلو را موی دماغ خود می دید. زیرا این شرکت جایگزینی برای کامپیوترهای اپل معرفی کرده بود: PC در سال ۱۹۸۱. جابز احساس انزجار بسیار شدیدی نسبت به IBM داشت. در آن سال، وی شرکت آی بی ام را در یک تبلیغ تلویزیونی ، با «برادر بزرگتر» داستان 1984 مقایسه کرد. وی همچنین در یک اظهار نظر در دهه ۸۰ گفته بود: «اگر به هر دلیلی، ما مرتکب یک اشتباه بزرگ شویم و IBM برنده شود، احساس شخصی من این است که ما برای ۲۰ سال وارد عصر تاریکی ( Dark Ages ) دنیای کامپیوتر خواهیم شد.
۴- اپل علیه دل
موسس و مدیرعامل شرکت Dell، مایکل دل هنگامی در رادار استیو جابز قرار گرفت که در سال ۱۹۹۷ طی یک اظهار نظر بسیار مشهور، اعلام کرد که اگر وی مسئولیت اپل را بر عهده داشت «آن را تعطیل می کردم و پول ها را به سهام داران بر می گرداندم» هرچند که دل بعدها از درک اشتباه این جمله توسط دیگران گفت. جابز که در دهه ۹۰ و ۲۰۰۰ از دل برای مقابله با آی بی ام استفاده می کرد، این بار باید پاسخ می داد: «به شکل قابل توجهی در حال حاضر تنها اپل و دل مشغول پول درآوردن از این صنعت هستند. آنها با حضور در Wal-Mart و ما با ابداعات مان،»
۵- اپل علیه گوگل
در سال های بعد گوگل جای دل را گرفت. کمپانی ای که با سیستم عامل اندروید یک بار دیگر خشم جابز را شعله ور ساخت. چیزی که جابز آن را یک دزدی کامل از روی iOS اپل می دانست. جابز به آیزاکسون گفته بود: «من قصد دارم اندروید را نابود کنم، زیرا این یک محصول دزدی است. من خواهان یک جنگ اتمی داغ بر علیه آن هستم… اگر لازم باشد تا آخرین نفس خواهم جنگید و تا آخرین سکه از اندوخته بانکی ۴۰ میلیارد دلاری اپل را خرج خواهم کرد تا این اشتباه را اصلاح کنم.» و البته این کینه و عداوت باعث نشد که گوگل هنگام مرگ جابز در ۲۰۱۱ صفحه اول خود را به ادای احترام به جابز اختصاص ندهد.
۶- اپل علیه آدوبی
جابز تنها به جنگ با بازیگران بزرگ زمان خود بسنده نمی کرد. وی اسلحه خود را به سوی ادوبی هم نشانه رفت و به آن حمله کرد. جابز برنامه فلش ادوبی را چندان جدی نمی گرفت و حتی از پشتیبانی از آن بر روی آیفون و آیپد هم سر باز زد. در یکی از نشست های درون شرکتی، جابز توضیح داد که وی فکر می کند ادوبی تنبل و کند است. «آنها همه پتانسیل های لازم برای انجام کارهای جذاب را دارند، اما از انجام آن سر باز می زنند… هر وقت یک مک کرش می کند، اغلب اوقات تنها دلیل آن فلش است.»
در ابتدا ادوبی با یک کمپین تبلیغاتی به مبارزه با اپل پرداخت. در این کمپین گفته می شد «We ♥ Apple» اما داستان اینگونه ادامه می یافت «چیزی که ما دوست نداریم، این است کسی بتواند آزادی شما را سلب کند و به شما اجازه ندهد که انتخاب کنید چه می خواهید خلق کنید و چگونه می خواهید آن را خلق کنید و چه تجربه کاربری را از وب انتظار دارید.» البته در سال ۲۰۱۱ ادوبی تصمیم به حذف فلش از ابزارهای قابل حمل گرفت.
۷- سان مایکروسیستمز علیه مایکروسافت
رک گویی های جابز در دنیای فناوری امری نادر و کمیاب بود، اما در اواخر دهه ۹۰ اسکات مک نلی، مدیرعامل وقت سان مایکروسیستمز در نطق آتشینی راه جابز را در پیش گرفت. بزرگترین دشمن مک نلی، مایکروسافت بود. او ویندوز NT را یک توپ مویی بزرگ دانست و تیم مدیریت مایکروسافت را متهم می کرد. بزرگترین شکایت مک نلی از مایکروسافت، دریافت مبالغ حق لایسنس بسیار بالا توسط این شرکت بود. در یک مورد مک نلی یک راه حل پیشنهاد کرده بود:
برخی از کارهای بیهوده ای که حکومت درآمدها را صرف آن می کند کنار گذاشته شوند و از این پول برای خرید تمام سهام مایکروسافت استفاده شود. آنگاه تمام دارایی فکری و معنوی خود را به صورت عمومی عرضه کنند. ویندوز رایگان برای همه. آنگاه می توانیم مجسمه برنزی گیتس را می توان بسازیم و آن را در جلو وزارت تجارت و بازرگانی نصب کنیم.»
۸- اوراکل علیه مایکروسافت
یکی دیگر از مدیرعامل های فرّار، لری الیسون از اوراکل بود که در اواخر دهه نود با تب مایکروسافت ناخوش و نابینا شده بود. حتی در مقطعی الیسون یک شرکت خصوصی را استخدام کرده بود تا زباله های مایکروسافت را خریداری کرده و درون آنها به دنبال اخبار و اسناد این شرکت بگردند. وی حتی با سخاوت تمام پیشنهاد کرده بود که اوراکل زباله هایش را به رایگان، به دفتر مرکزی مایکروسافت بفرستد! او گفته بود: «من آماده هستم که زباله های مان را به ردموند ارسال کنم، و آنها می توانند خودشان را درون آن غرق کنند.»
۹- موتورولا علیه اپل
قبل از آنگه موتورولا توسط گوگل خریداری شود، این شرکت یک آگهی ۶۰ ثانیه ای در سوپربول بر علیه اپل پخش کرد. در این آگهی، که برای تبلت زوم ساخته شده بود، یک آینده استرلیزه و مدیریت شده تحت کنترل اپل به تصویر کشیده شده بود که یک کاربر ابزارهای موتورولا در آن دست به شورش می زند. البته این تبلیغ چندان متقاعد کننده نبود: چندی بعد در پایان همان سال تولید زوم متوقف شد.
۱۰- AT&T علیه ورایزن
ای تی اند تی و ورایزن هیچ گاه با هم دوست نبوده اند، اما آتش این انزجار در اوایل سال ۲۰۱۱ داغ تر شد. هنگامی که ورایزن آیفون را به لیست قراردادهایش اضافه کرد و به حاکمیت انحصاری AT&T بر این محصول را پایان داد. این دو با تبلیغات متقابل به گونه ای مقابل هم ایستادند که کاملا برای کاربران معنی دار بود. برای مثال فرد آزمون گر ورایزن پس از در دست گرفت آیفون می گفت: «بله، اکنون می توانیم شما را بشنویم.» این آگهی کنایه ای بود به اطلاعات منتشر شده درباره تماس های از دست رفته در AT&T. در مقابل هم ای تی اند تی بر روی عدم قابلیت آیفون های ورایزن در برقراری تماس تلفنی و استفاده از وب به صورت همزمان تمرکز کرد. اپل (برای یک بار هم که شده) در اینجا سعی کرد نقش مصلح را بازی کند. انتشار مجموعه ای از تبلیغات اپلی که در آنها به شکل منحصر به فردی اشاره می شد که «دو تا بهتر از یکی است».
منبع: Mashable | نارنجی
Hits: 0