همکاری سیاست، اهرمهای کنترل و فرهنگ
وضعیتهای واقعی زیر را که مدیران اجرایی شرکتهای جهانی با آن مواجه شدهاند در نظر بگیرید:
– یک مسوول سیاسی برای فرونشاندن یک اعتراض کارگری که خود عامل تحریک آن بوده است، تقاضای پول میکند و تهدید میکند اگر پول پرداخت نشود، عواقب غیرقابل پیشبینی داشته و برای کسب و کار شرکت نامطلوب خواهد بود. سرانجام او ملایمتر میشود و میپذیرد چکی را در وجه مدرسه کودکان فقیر که توسط خود او اداره میشود دریافت کند. آیا شما این پول را میپردازید؟
– یک حسابرسی معمولی توسط مقامات مالیاتی به تحقیقی گسترده تبدیل شده است. پس از گذشت دو ماه هیچ مدرکی دال بر گریز مالیاتی پیدا نمیشود اما تقاضای آنها برای اطلاعات بیشتر رو به افزایش است و در کار کارکنان شرکت اخلال ایجاد میکند. فرار مالیاتی در این کشور جرم است ولی بازرس راهحلی ارائه میدهد: اگر شما یک حسابدار یا مشاور مالیاتی مورد سفارش آنها را با هزینه 100 هزار دلار به کار بگیرید بازرسیها به پایان خواهد رسید. شما چه کار میکنید؟
– شرکت شما سزاوار دریافت مبلغ زیادی از پول مالیات از دولت محلی یکی از کشورهایی است که در آن فعالیت دارید. از زمان پرداخت آن 11 ماه گذشته است و منافع شرکت به ضرر افتاده و کارکنان بدون هیچ تقصیری از مزایا و پاداش محروم میشوند. مشخص است که بدون پرداخت رشوه این مبلغ در زمان مناسب به شرکت نمیرسد. با توجه به حجم بالای پول، مبلغ رشوه ناچیز است. بسیاری از بنگاههای محلی و شرکتهای بینالمللی مخفیانه رشوه دادهاند. شما چه کار میکنید؟
سالهاست که بزرگترین و بهترین بنگاههای جهان که دارای قواعد اجرایی مناسب، سیاستهای مکتوب و اهرمهای کنترل به ظاهر محکم هستند با چنین وضعیتهایی دست به گریبان هستند. گزارشهای اخیر رسانهها حاکی از آن است که خطرات تسلیم شدن در مقابل رشوه و تقلب شدت یافتهاند. دو عامل محرک این پدیده هستند.
مورد اول فرصتهای رشد بیشتر برای شرکتها در بازارهای نوظهور است که در آنها فساد سابقه دارد. عامل دوم واکنش شدید در مقابل خطاهای شرکتها در بازارهای توسعهیافته و در حال توسعه است. به عنوان مثال در چین دولت شی جین پینگ مصمم است تا فرهنگ درازمدت سوءاستفاده و دستان پشتپرده را تغییر دهد. در هند قانونی جدید تصویب شده است تا سیاستمداران، وزرا و بوروکراتهای فاسد را متوقف سازد. در ترکیه مخالفان فساد به خیابانها ریختند و در برزیل چهرههای ارشد سیاسی به زندان افتادند. همزمان دولتهای کشورهایی مانند ایالات متحده، آلمان و بریتانیا قوانین ضد ارتشا و ضد فساد خود را تقویت کردهاند. این قوانین نهتنها شرکتها را در مقابل اقدامات کارکنانشان بلکه در برابر اعمال واسطههایی مانند مشاوران، نمایندگان و شرکای تجاری مسوول میداند.
این اقدامات شانس موفقیت را برای رهبرانی که برای ساختن سازمانهای بینالمللی تلاش میکنند و پیوسته به معیارهای بالای اخلاقی متعهد هستند، بیشتر میکند و فرصت مناسبی در اختیار آنها قرار میدهد تا نگاه تازهای به مساله فساد داشته باشند. تجربیات مدیران و مطالعات نشان میدهند که دشوارترین مشکل برای شرکتهای چندملیتی مبادی اخلاق (بدون در نظر گرفتن کشور مبدأ) آبروریزیها و افتضاحاتی که سرتیتر رسانهها میشوند نیستند بلکه اشکال ساده اما همه جا حاضر تقلب و فساد هستند که در شکل فشار برای پرداخت پول در معاملات روزمره ظاهر میشوند. این قاتلان خاموش تجارت اخلاقی همان اعمالی هستند که کسب و کار سودآور را برای مدیران درستکار دشوار میسازند.
برای توضیح بیشتر موضوع به چهار طبقه گسترده تقلب و فساد که مدیران با آنها مواجه میشوند اشاره و نظراتی تاکتیکی برای مقابله با آنها ارائه میکنیم. شرکتها باید با کاری فراتر از سیاستها و اهرمهای کنترلی و ساختن فرهنگ اخلاق و اطاعت از قوانین از خود در مقابل خطرات محافظت کنند. به این ترتیب سازمانهای سالم بهترین فرصت را برای اجتناب از وضعیتهای دشوار به دست میآورند به جای آنکه مجبور باشند پس از رخ دادن آنها به مقابله بپردازند.
طبقهبندی فساد
فساد و تقلب اصطلاحاتی گسترده هستند که وضعیتهای زیادی را در بر میگیرند. برای کمک به کلیه افراد در درک فشارهایی که ممکن است با آن مواجه شوند، بهتر است فساد و تقلب را در چهار طبقه تقسیم کنیم: رشوه، پول تسریع، باجگیری و تقلب کارکنان.
رشوهها
شرکتهای جهانی اغلب هنگامی به دردسر میافتند که مدیران پرداختهایی را -مثلاً برای برنده شدن در یک قرارداد کاری، کسب تایید صلاحیت مقرراتی برای یک کالا، کاهش مالیات یا اجتناب از تعرفههای گمرکی- انجام میدهند. شرکتهای چندملیتی هم توسط قوانین کشورهایی که در آن فعالیت دارند و هم توسط قوانین حوزه قضایی خود از پرداخت رشوه منع شدهاند. این قوانین مدیران را از اعطای هر چیز ارزشمند به مقامات دولتی، احزاب سیاسی یا مقامات حزبی با قصد تاثیرگذاری بر آنها یا کسب مزیت نامشروع در کسب یا حفظ تجارت خود بازمیدارند.
این قوانین دقیق و شفاف به نظر میرسند اما در عمل مدیران پرداختها را به طور مستقیم انجام نمیدهند. بر عکس این پرداختها از روشهای خلاقانهای مانند استفاده از نمایندگان یا دلالان، استفاده از پول نقد حسابرسینشده، صندوقهای لجن، حمایت مالی از سفرهای خارجی، ارائه هدایای سنگین یا کمکهای خیریه به سازمانهای غیرانتفاعی توصیهشده توسط مقامات دولتی و سیاستمداران صورت میگیرند.
در طول زمان، شرکتهایی که از اصول اخلاقی خود کوتاه نمیآیند شهرتی کسب میکنند که بهترین محافظ در مقابل ارتشاست. در بخشهای تجارت-مشتری و تجارت-تجارت در بیشتر کشورها شرکتها میتوانند بدون پرداخت رشوه کار کنند. بروز چنین اتفاقی فقط با اختیار رئیس یا نقص رهبری مرتبط است. الگوهایی که در آن تجارت از طریق کانالهای مشخص صورت میگیرد دیوار آتشین طبیعی در مقابل فساد هستند و شرکتهایی که خود با ارتشا مخالفند به زودی شرکای خود را به همین مسیر میکشانند.
پول تسریع یا چرب کردن دست
یکی دیگر از مشکلات شرکتها تقاضای پرداختهای کوچک برای تسهیل خدمات و معاملات عادی است. تفاوت بین رشوه و پول تسریع ساده است: رشوه پولی است که به یک مقام دولتی یا شخص دارای قدرت در بخش خصوصی برای انجام کاری پرداخت میشود که او نباید انجام دهد. پول تسریع پرداخت برای انجام سریعتر کاری است که وظیفه اوست. تقاضای پول تسریع از جانب مقامات دولتی یا کارکنان بخش خصوصی مطرح میشود. اغلب مواقعی وجود دارند که شرکتها مجبور به پرداخت پول تسریع میشوند یا اینکه در اموری مانند بارگیری، کسب مجوز و ثبت املاک با تاخیر مواجه خواهند شد. به گفته یکی از تاجران بزرگ آسیایی «از همان زمانی که یک تاجر به راهاندازی کسب و کار فکر میکند در هر قدم با موانع اداری و پول تسریع مواجه میشود. نظام بهگونهای است که فعالیت قانونی برای افراد غیرممکن است. برای صدور یا تمدید یک مجوز محدودیت زمانی برای کارمند نیست و اگر متقاضی پولی ندهد کارمند میتواند او را تا بینهایت معطل کند؛ بنابراین بهترین راه پرداخت پول تسریع است».
پرداخت پول تسریع در بسیاری از کشورها از جمله بریتانیا و هند غیرقانونی است هر چند قانون آمریکا آن را در شرایطی خاص مجاز میداند. تقریباً هیچکس به طور رسمی به پرداخت پول تسریع اقرار نمیکند اما واقعیت نامطلوب آن است که برای شرکتهایی که قصد ادامه فعالیت دارند هیچ راه جایگزینی وجود ندارد. بنابراین باید مشخص شود عامل یا واسطهای که به این منظور استفاده میشود خوشنام است و خدماتی با ارزش افزوده ارائه میدهد. هر نوع پرداخت به این عامل باید توسط متخصصان قانونی در ادارات مرکزی تایید و در حسابها آورده شود. از دیدگاه یک شرکت چندملیتی هیچچیز «زیرمیزی» نیست و نباید خارج از مستندات کاری انجام گیرد.
باجگیری
در برخی کشورهای در حال توسعه که حاکمیت قانون ضعیف است، سیاستمداران و بوروکراتهای فاسد گاهی اوقات تلاش میکنند با تهدیدهای قابل اجرا علیه یک کسب و کار یا حتی جان مدیران آن از آنها اخاذی کنند. شرکتهای کمتجربه اغلب ترجیح میدهند به جای آنکه گروگان گرفته شوند، پول را بپردازند. مورد تهدید به تشدید شورش کارگران که در ابتدای این مطلب به آن اشاره شد در اکثر مناطق رایج است. شهرت فرد تهدیدکننده و اقدامات قبلی او ثابت میکند این تهدید واقعی است. در این شرایط نمیتوان پاسخی ساده پیدا کرد. چرا که ملاحظات بسیاری از جمله امنیت کارکنان مطرح میشود. مدیران فعال در کشور به قضاوت صحیح و شجاعت نیاز دارند اما نباید مساله را به تنهایی حل کنند. آنها باید موضوع را با مدیرکل و شورای عمومی جهانی خود مطرح کنند و از شبکه قدرتمند داخل کشور یا هیا ت مشاورتی مناسب کمک بخواهند. باید توجه داشت که اغلب اوقات باجگیران افرادی هستند که به تنهایی عمل میکنند و نهادی پشتیبان آنها نیست بنابراین میتوان بلوف آنها را ثابت کرد که این خود به تقویت شهرت شرکت در صداقت و محافظت بیشتر از آن در مقابل تقاضاهای آینده کمک میکند.
تقلب کارکنان
بزرگترین تهدیدهای فساد که شرکتها با آن مواجه هستند از جانب رشوه یا پول تسریع نیست بلکه این خطر است که ممکن است کارکنانشان مقصر باشند. تحقیقات اخیر زیادی هستند که این معضل را در مورد مدیران اجرایی شرکتهای چندملیتی در بازارهای نوظهور نشان میدهد. علت آن میتواند افزایش فشارها برای بهبود عملکرد مالی باشد که آنها را وسوسه میکند حسابسازی کنند یا با مشتریان و شرکا توافقات جانبی داشته باشند. آزمندی نیز عامل دیگری برای تقلب مدیران است که باعث میشود از فروشندگان خرد یا شرکتهای تبلیغاتی پول بگیرند، در معاملات مسکن کمیسیون دریافت کنند یا در معاملات خرید و فروش شرکتها سپردههایی در بانکهای خارجی برای خود باز کنند. این نوع اقدامات در برخی مکانها رایج است و بدون داشتن فرهنگ مناسب سازمانی نمیتوان با آنها مقابله کرد.
مایهکوبی سازمان
تجربه کاری در کشورهای مختلف مدیران را خوشبین میسازد که میتوان در هر بازاری با رعایت اصول اخلاقی کار کرد. سیاستمداران آزمند و مقامات فاسد یک طرف این ماجرا هستند اما فساد یک جاده دوطرفه است. تسلیم شدن در مقابل آن یک انتخاب است. بنابراین شرکتها باید قابلیتهای درونی خود را بسازند و فرهنگی مستحکم ایجاد کنند تا بتوانند هنگام بروز فشارهای اجتنابناپذیر مقاومت کنند. چهار اصل را باید در نظر داشت:
-از اصول اولیه غافل نشوید.
شرکتها باید مطمئن شوند در مورد بیشتر مسائل اهرمهای کنترلی اولیه وجود داشته باشند. به عنوان مثال تعداد اندکی از شرکتهای خارجی به تبعیت از قوانین توجه دارند چرا که هزینههای حسابرسی و تبعیت اغلب با توجه به درآمدها اختصاص مییابند و بازارهای نوظهور اغلب سهم کوچکی در درآمدها دارند اما باید توجه داشت خطر عدم تبعیت از قوانین در کشورهایی مانند هند و چین بسیار بزرگ است. بسیاری از اصول اولیه دیگر نیز مورد بیتوجهی قرار میگیرند. در یک نظرسنجی اخیر مشخص شد فقط 35 درصد از شرکتها علیه کارکنان مختلف اقدام کردهاند و یکپنجم از پاسخدهندگان اعلام کردند شرکتشان سیاستی در این مورد ندارد یا اینکه آنها از وجود چنین سیاستی بیخبر هستند. در یک نظرسنجی دیگر یکسوم از پاسخدهندگان گفتند کارکنان خارجی، فروشندگان خرد و مدیران آنها برای آشنایی و پیروی از قوانین ضدفساد بریتانیا و آمریکا آموزش ندیدهاند.
-در نقشهای کلیدی سرمایهگذاری کنید.
بسیاری از شرکتها در مدیریت سطوح بالا سختگیری میکنند ولی در نقشهایی مانند امور مالی، حسابرسی داخلی و موارد حقوقی که نیازمند تبعیت از قانون است سرمایهگذاری کافی انجام نمیدهند. امور مالی و اجرایی بیشترین ارتباط را با بوروکراسی دارند و لازم است تیمی قوی در آنها فعال باشند که مدیران آن قوانین و مقررات محلی را درک کنند، مهارت کار با مقامات دولتی را داشته باشند، و بتوانند بدون پرداخت رشوه کارها را به انجام رسانند. اهمالکاری یا صرفهجویی در هزینهها از طریق راههای میانبر بدون تردید شرکتها را در معرض سوءاستفاده افراد فاسد قرار میدهد. آسیبی که به خاطر فرار مالیاتی به شهرت یک کسب و کار وارد میشود بسیار سنگینتر از آسیب ظاهری آن است.
– مدیریت مهم است.
سیاستهای شفاف، رویههایی با فرآیندهای تاییدشده و اهرمهای کنترلی، و حسابرسیهای داخلی منظم در حوزههای پرخطر همه اقداماتی ضروری هستند اما آنچه واقعاً اهمیت پیدا میکند مدیریت داخلی قدرتمند در موضوع تبعیت از قوانین است. به گفته یکی از متخصصان مقابله با فساد «در فرهنگهای سلسلهمراتبی، رشوه و فساد عمدتاً به عملکرد سطوح بالا بستگی دارد». بنابراین شرکتهای جهانی باید مدیران عامل خود را مسوول تبعیت از سیاستها و قوانین عملکردی شرکت و همچنین قوانین کشور میزبان بدانند. هیچگونه اغماضی نباید دیده شود. بسیاری از شرکتها در فرآیند ارزیابی مدیران به آمار و اعداد مینگرند بدون آنکه توجهی به شخصیت افراد داشته باشند.
مسائل کوچکی مانند عدم استفاده شخصی از تلفن، هزینههای منطقی و اجتناب از استفاده شخصی از اموال شرکت اهمیت زیادی دارند. حس مسوولیت در این موارد کوچک اغلب پیشبینیکننده اقدامات بزرگتر است. در بسیاری موارد، کارکنان اغلب قبل از آشکار شدن یک عمل خلاف از آن آگاهی دارند اما به خاطر جدی نبودن مدیران در تنبیه خلافکاران از افشای آن خودداری میکنند. رهبران میتوانند جدیت خود را به چندین روش نشان دهند: توجه به اموری ساده مانند بررسی توصیهنامهها در هنگام استخدام افراد، یکی از این روشهاست. شاید این کار در بازارهای ناآشنا وقتگیر باشد اما ارزش زیادی دارد.
-برای مقابله شدید آماده باشید.
موفقیت در بازارهای نوظهور کاملاً امکانپذیر است اما برای کسانی که به رفتار اخلاقی پایبند هستند، عواقب و هزینههایی دارد. ممکن است برخی کسب و کارها از دست بروند، بودجهها تحقق نیابند، تاییدها و مجوزها زمانبر باشند یا مقامات با پرخاشگری پاسخ دهند. مدیران ارشد ممکن است مدیران محلی را تحت فشار قرار دهند تا از برخی موارد چشمپوشی کنند. اما وقتی تقلب کشف شد با شدت پاسخ میدهند و مدیران میانی و کارکنان خط مقدم قربانی میشوند. رهبران جهانی باید آشکارا از قوانین ضدارتشا حمایت کنند، به طور علنی علیه فساد صحبت کنند و صریحاً بگویند فرصتهای کسب و کاری در نتیجه پیروی از اصول اخلاقی از دست میروند. مدیران عامل باید مطمئن باشند هر کارمندی در هر نقطه جهان به خوبی میداند چه اقداماتی قابل قبول هستند.
آنها باید از الگوی رئیس یکی از شرکتهای فناوری اطلاعات هند پیروی کنند که اخیراً گفته بود: «ما از افراد خود میخواهیم در کارها پایدار باشند و از میانبرها اجتناب ورزند. پیام ساده است: ما همراه و در کنار شما کار میکنیم. اگر پروژهای با تاخیر مواجه شود یا پولی از دست برود ما علیه شما اقدامی نمیکنیم، ما کاری را انجام میدهیم که درست باشد نه راحت. در طول زمان مردم میفهمند چه چیز قابل قبول است و چه چیز نه. حافظه اجتماعی چندین بار از سیاستها موثرترند».
جهانیسازی فرصتهای جدید زیادی به شرکتها میدهد تا در بازارها با خطرات مرتبط با ارتشا، پول تسریع، باجگیری و تقلب کارکنان مقابله کنند.
برای مقابله با عواملی که شهرت شرکت را تهدید میکند مدیران عامل باید برخورد با فساد را یکی از قابلیتهای هستهای کارمند و سازمان بدانند. این کار مستلزم تمرکز همهجانبه بر تبعیت از قوانین، تعهد رهبران ارشد به رفتار اخلاقی و عزم راسخ برای رعایت اخلاق حتی در زمانی که این معیارها هزینه داشته باشند، است.
منبع: مکنزی اند کمپانی
برگردان: جواد طهماسبی
برگرفته: مجله تجارت فردا
Hits: 0