Sociology-Knowledge ديدگاه اقتصادي یا سیاسی یک فرد، چيزي جز تظاهريافتن ناخودآگاه منافع طبقاتي او نيست. این استدلال كه به نام «جامعه‌شناسی دانش» بركشيده شده است، چنين نتيجه مي‌گيرد که برخی نظرات را مي‌توان نادیده گرفت، چون آنها چيزي جز انعكاس منافع شخصی کسانی که به آن نظرات اعتقاد دارند نيست. برای مثال، طبقه سرمايه‌دار از حق آزادی داشتن حمایت می‌کند؛ فقط به اين خاطر که در چنين شرايطي آزاد است تا با بهره‌کشی و فرصت‌طلبی، ثروتمند شود. اين استدلال در حالت افراطي‌گونه خود، فلسفه، هنر، ادبیات و فرهنگ را رد مي‌كند چون كه اينها نيز چيزي بيش از تظاهر يافتن نفع شخصي هم‌آناني که آن‌ها را به‌وجود آوردند نيستند. براي مثال مكتب ساخت‌شكني فرض مي‌گيرد كه هر گونه نقل و روايت از چیزی، فقط سونگري ايدئولوژيك را بازتاب داده و تاريخ فقط در مورد قدرت و سلطه است.

این تفکر اساسا ضد روشنفكري و ضد عقل است و چنین می‌انگارد که انسان‌هاي دارای منافع خاص، حرفی برای گفتن ندارند. براي مثال شايد يك قاتل محکوم به اعدام استدلال‌هاي خوبي عليه مجازات مرگ بياورد، اما بر اساس اين تز، هرگز نباید به حرف او توجهی کرد، چون او تنها بازگوکننده منافع شخصي خود است.

این تحلیل، مستمسك كسانی است که در استدلال شكست خورده‌اند. وقتی که منطق و واقعيات نشان می‌دهد نظرات آنها بر خطا است آنها با گفتن اينكه این فقط منطق «بورژوازي» است و هيچ واقعيتي وجود ندارد صرفا يك سری تجربيات داريم در مقام پاسخ دادن برمي‌آيند. در دنياي واقع، هم استدلال و هم شواهد موجود به نفع کسانی است که به خلاقیت به‌دست آمده از آزادی و كارآفريني آزاد اشاره مي‌كنند و نيز به دستاوردهاي محکم و پایداری كه چنين جوامعي در مقايسه با نظام‌هاي رقيب به‌دست آوردند.

يك خصوصيت جالب چنين رويكردي اين است که هرگز درباره کسانی که از آن استفاده می‌کنند به‌كار گرفته نمی‌شود. آنها هرگز این را به خود نمی‌قبولانند که خود آنها هم دارند به نوعی منافع طبقاتي روشنفكران چپ‌گرا را تظاهر مي‌دهند كه سرانجام اگر نظراتشان حاكم شود به قدرت ختم مي‌شود. در نقطه مقابل، آنها خود را به عنوان تنها گروهي مي‌گيرند كه «تحليل درست»شان حکم بر جدايی آنان از تظاهر به هر گونه منافع طبقاتی مي‌دهد. دقيقا همان طور كه از هر كس ديگري انتظار چنين تصوري مي‌رود.

‌ در کمک به مبارزه با تروریسم، نياز به کارت شناسايی هویت افراد داريم
تروریست‌ها گروهی را تشكيل مي‌دهند که به نظر می‌رسد هيچ مشکلی در دستیابی و توسل به جعل اسناد و ساختن هویت کاذب ندارند. اگر کارت‌های شناسايی هویت افراد رايج گردد، هر تروريست مجهز و باعرضه‌اي مي‌تواند يكي از آنها را داشته باشد. تروریست‌ها معمولا کلمه تروریست را به عنوان شغل خود نمی‌نویسند، بلکه آنها سعی می‌کنند هدف و مقصود خود را پنهان سازند و فقط در لحظه عملی جنایت می‌توان آنها را بازشناخت.

در مجموع بسيار خوب است که از فناوري برتر در جنگ با جعل کارت شناسايي صحبت کنيم، اما فناوري جاعلان نیز پیشرفت مي‌كند و بسیاری از گروه‌هاي تروریستي منابع لازم براي استفاده از آن را در اختيار دارند. در واقع از کارت‌های ID برای کنترل كردن افراد استفاده مي‌شود. این کارت‌ها مقامات مسوول را قادر می‌سازد تا حرکات و جابه‌جايي‌ها را شناسايي کنند و در کنار آن به بسیاری اطلاعات دیگر دست یابند. همیشه ما در ارائه یکسری اطلاعات بي‌حدوحصر به مقامات طفره می‌رویم، چون ديده‌ايم كه از آنها سوء‌استفاده مي‌شود. دقيقا همان طور که می‌بینم، امروزه از تکنولوژی پیشرفته ضبط مکالمات تلفنی براي شناسايي افراد دخیل در یک رشوه‌گیری استفاده می‌کنند، پس می‌توان انتظار داشت که اطلاعات مندرج در IDها به‌سرعت در کاهش جرائم ناشی از افراد مظنون به چنین اعمالی نقش داشته باشد.

ما به تجربه آموخته‌ايم که هر سطحي از دولت در ذخيره‌سازي اطلاعات مربوط به ما بسيار سهل‌انگار بوده و به ضرر ما عمل كرده است. حتی اگر مقامات خودشان هم استفاده نادرستی از اطلاعات نکنند كاملا اين احتمال مي‌رود كه مراقبت بي‌قيدانه آنها از اطلاعات مردم، سوءاستفاده كساني با مقاصد جنايي از آنها را بسيار آسان سازد. بارها اتفاق افتاده است که اطلاعات بسیار مهم و حساس ضبط شده در ديسکت‌ها به علت مراقبت ناكافي، مفقود یا به سرقت رفته است. تجمیع بسيار زياد چنین حجمي از اطلاعات در یک جا اين خطر را به‌وجود مي‌آورد كه اطلاعات به‌دست افراد ناباب بيفتد. دولت از مبارزه با تروریسم صحبت می‌کند، اما هدف اصلی کارت‌های ID احتمالا کنترل اشتغال مهاجران غیرقانونی یا مبارزه با درآمدهای نامشروع است. راه‌های بهتر و کم هزینه‌تری براي انجام اين كار وجود دارد تا اینکه بخواهیم كل شهروندان را تابع قاعده‌مندي کارت ID بسازيم.

‌ آزادی برای قدرتمندان خیلی خوب است، اما وضع فقرا و ضعفا بدتر خواهد شد، اگر خدمات دولتی دريافت نكنند
واقعيت امر اين است كه فقرا و ضعفا معمولا كمترين ميزان از خدمات دولتی را به‌دست مي‌آورند. با وجود منابع محدود و مطالبات بسيار براي استفاده از منابع، بهترین خدمات دولتی به سمت طبقات متوسط سر و زبان‌دار و با اتكاي به نفسي سرازير مي‌شود كه خوب می‌دانند چگونه از نظام موجود استفاده کنند. در حالت وجود نظام اقتصادي كه به طبقه متوسط آزادي عمل لازم براي تامين معاش خود را بدهد، دولت مي‌تواند منابع كمياب را به سمت كساني كه واقعا بيشترين نياز را به كمك دولتي دارند، متمركز سازد. خدمات و منافع سراسري بايد به شكلي دقيق بين همه تقسيم شوند. این فقط قدرتمندان نیستند که از آزادی نفع می‌برند. در محيط آزاد، بیشتر مردم نفع مي‌برند چون به ترجيحات‌شان بها داده مي‌شود و رقبايي ظاهر مي‌شوند كه در تلاشند تا كالاها و خدمات را به آنها عرضه دارند. زماني كه خدمت‌رساني خصوصی باشد به واسطه نوآوری‌ها و انواع جدیدي از خدمات که به ارمغان می‌آورند همه افراد از بهبود زندگي سود می‌برند. ممکن است اين قدرتمندان باشند که پیشرو در تقاضا براي خدمات بهتر هستند، اما بهبودي‌هاي حاصله در نتیجه گسترش آن خدمات معمولا به نفع دیگران هم تمام مي‌شود. مشتریاني كه خدمات متمايز و بهتر دريافت مي‌كنند محصول را ارتقا می‌بخشند، اما هر كسي از این ارتقا نفع می‌برد. حتی کسانی که هیچ چیز درباره الکترونیک نمی‌دانند از پيشرفت محصولات این صنعت و از اقدامات كساني كه مي‌دانند چكار كنند، بهره می‌برند.

دلیل خوبی وجود دارد که تصور کنیم اگر به فقرا و ضعفا همان نوع انتخاب‌هايي كه ديگران دارند داده شده بود آنها باید از خدمات بهتری به نسبت سایر افراد طبق ارائه سراسري و همگاني خدمت دولتي بهره گیرند. انتخاب مدارس، آنچه کشور سوئد پیش گرفته، منجر به بهبود آموزش و رضايتمندی والدین آنها گشته است. انتخاب در مراقبت‌هاي بهداشتي نیز می‌تواند بهبودهاي مشابهي به همراه داشته باشد.
ضعفا می‌توانند از حمایت بیشتری برخوردار شوند، اگر منابع بين کسانی که می‌توانند بدون آن ادامه زندگي دهند توزیع نگردد. شايد بهتر باشد خيلي ساده، پول را مستقیما به فقرا بدهيم و آنها را قادر سازيم تا خود درباره ميزان خدمات كافي برای خود تصميم بگيرند. آزادی انتخاب داشتن براي کسانی که در قشرهاي اقتصادی پايين هستند، به همان اندازه قدرتمندان باارزش است، چون این آزادي دسترسي به خدمات بهتری را که نیاز دارند، ميسر می‌سازد.

 

نویسنده: ماسن پيري

مترجم: جعفرخيرخواهان

برگرفته: دنیای اقتصاد

Hits: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *