ما مسیر توسعه را در زمان کمتری طی می‌کنیم

Arthur-Lewisسروران، بزرگان، خانم‌ها و آقایان
فرصت خوشامدگویی به دانشجویان (حاضران در میهمانی) افتخار بزرگی است که به من داده شده است و من این فرصت را با خوشحالی قبول کرده‌ام. از طرف تمام برندگان امسال به شما دانشجویان خوشامد می‌گویم. باید به شما دانشجویان عزیز بگویم که راه بسیار دشوار است، ما نمی‌توانیم فاصله بسیار دوری از مسیر پیش‌رو را مشاهده کنیم اما با این حال (فرآیند) آموختن و مشارکت (در آن) بسیار هیجان‌انگیز است.

من با کمال میل فرصت امشب را غنیمت می‌شمارم از آن جهت که دو نفر از برندگان امشب (سر آرتور لوئیس و دکتر عبدالسلام برنده جایزه نوبل فیزیک سال 1979) به دنیا آمده و بزرگ‌شده مناطق فقیر جهان هستند که امروزه نقش بسیار مهمی در مسائل جهانی دارند.

جهان سوم -‌ همان‌طور که گاهی از اوقات از آن به این عنوان یاد می‌شود-‌ در حال تجربه کردن انواع مختلفی از انقلاب‌هاست، (انقلاب‌های) سیاسی، اقتصادی، فرهنگی اما هیچ کدام اساسی‌تر و بنیانی‌تر از انقلاب علمی نیست که در ذات خود دیگر انقلاب‌ها را نیز به همراه دارد. علم و دانش بر تمامی جنبه‌های اندیشه ما نسبت به جهان تاثیر‌گذار بوده است، چه جهان مادی که اگر بخواهم تاکید بیشتری داشته باشم می‌توانم بگویم فهمیدن آن بسیار آسان‌تر است از آن روی که قاعده‌مند است و از قوانین ساده‌ای پیروی می‌کند، چه جهان اجتماعی که گیج‌کننده‌تر است و کمتر قابلیت پیش‌بینی دارد.

کشورهای ما دویست سال عقب هستند و کارهای زیادی هست که باید انجام دهند. ما احتمالاً مسیر توسعه را در مدت زمان کمتری طی کنیم اما این مسیر دقیقاً همان مسیری که کشورهای توسعه‌یافته طی کرده‌اند، نخواهد بود. این نه فقط به معنای آن است که دانش امروزی بشر پیشرفت کرده است بلکه بدان دلیل نیز هست که تفاوت جغرافیایی اهمیت موضوعی برخی از بخش‌های دانش را نیز تغییر می‌دهند. تفاوت اهمیت علوم در مناطق مختلف جغرافیایی موضوع بسیار واضحی است اما در زمان به کار بردن آنها در سطح تکنولوژی، زمانی که می‌خواهیم بین راه‌های مختلف برای انجام هدف مشابه یکی را انتخاب کنیم برخی از آنها با توجه به منابعی که در دسترس است، نسبت به بقیه مناسب‌تر است. بنابراین ما در جهان سوم نمی‌توانیم دانش را همان‌طور که در کشورهای پیشرو وجود دارد وارد کرده و استفاده کنیم. ما می‌توانیم دانش محض را همان‌گونه که هست وارد کنیم اما در مورد دانش‌های کاربردی ما باید آنها را بومی‌سازی کنیم. گام‌های بزرگی طی 30 سال گذشته در جهان سوم در جهت ساختن، تجهیز و مدیریت موسسه‌های تحقیقاتی جدید از هر نوع انجام شده است که نتایج قابل توجهی را به همراه داشته است.

در پس این موسسات، توانایی استقرار علمی در هر کشور وجود دارد که به سطح آموزش عمومی آن کشور مرتبط است، نه فقط در عرضه کردن تعداد زیادی از ذهن‌های مشتاق برای آموزش بیشتر بلکه حصول اطمینان از اهمیت دادن به علم در بطن از افکار عمومی و اختصاص منابع مالی لازم به آن.

(بخش) آموزش در جهان سوم با رشد بزرگی مواجه بوده است. از زمان جنگ جهانی دوم تعداد بچه‌های ما در مدارس چهار برابر شده است حتی این رقم برای آموزش متوسطه و دانشگاهی، بزرگ‌تر است. این یک فرآیند بسیار پرتلاطم و آشفته است. ما نمی‌توانیم برای دانش‌آموزان‌مان تمام آن چیزهایی را که انتظار دارند فراهم کنیم؛ چه از نظر کیفیت مدارس و چه از منظر شغلی که امید یافتنش را دارند. (باید مراقب باشیم) پدیده ناامیدی دانش‌آموزان (در کشورهای جهان سوم) مقوله‌ای فراگیر است و ما باید بتوانیم جوامع‌مان را به تعدیلات سریع‌تر ترغیب و هدایت کنیم.

من به جامعه دانش‌آموزی سوئد درود می‌فرستم و آرزو می‌کنم این ناامیدی از آنها دور باشد تا بتوانند خدمات ارزنده‌ای را تقدیم جامعه جهانی کنند.

Hits: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *