پارادوکس دیکتاتور – پارک چونگهی دیکتاتور چگونه پدر توسعه کره جنوبی شد؟
نام «پارک چونگهی»، نه به عنوان یکی از حکمرانان بزرگ در جمهوری کره، بلکه به عنوان پدر توسعه کره جنوبی، با تاریخ این کشور عجین شده است. او متولد 30 سپتامبر یا بنا به روایتی 14 نوامبر 1917 میلادی بود و در کودتای سال 1961 میلادی که بدون هیچگونه درگیری و خونریزی منجر به سرنگونی «سینگمان ری»، دومین رئیسجمهور کره شد، بعد از گذشت یک زمان دوساله، حکومت این کشور را به دست گرفت و برگ جدیدی را در تاریخ کره فقیر در آن زمان رقم زد. پارک توانست ظرف مدت کوتاهی، با کمک رشد اقتصادی سریع، کره جنوبی را از کشوری فقیر به کشوری ثروتمند و توسعهیافته بدل کند. پارک که فردی به شدت صرفهجو و ریاضتطلب بود، از سال 1961 تا 1979 میلادی، ریاستجمهوری کره را بر عهده داشت و نام خود را بهعنوان سازنده کشور پیشگام آسیایی مطرح کرد و توانست در حالی که کشورش را با کمک نیروهای آمریکایی از دشمن کمونیست شمالی (کره شمالی) محافظت میکرد، خیلی سریع با کمک رشد مبتنی بر صادرات، جنوب (کره جنوبی) را به رشدی سریع برساند. با این حال، پارک به دلیل حکومت دیکتاتوری و خشن خود با انتقادهای وسیع داخلی و جامعه بینالملل روبهرو شد. اما امروز، گذر تاریخ، همه چیز را تغییر داده چرا که از پارک با عنوان موثرترین و کارآمدترین رهبر کره جنوبی و پدر توسعه شگفتانگیز این کشور، با احترام یاد میشود. در سال 1999 میلادی، مجله معتبر «تایم»، پارک را به عنوان یکی از اثرگذارترین آسیاییهای قرن معرفی کرد.
توسعه در دستان دیکتاتور
کره جنوبی یکی از کشورهای آسیای شرقی محسوب میشود که رشد اقتصادی سریعی دارد. اما این کشور که در طول جنگ جهانی دوم توسط ژاپن اشغال و در دهه 1950 میلادی، در جنگ کره به ویرانه تبدیل شد، توانست به شکل تحسینبرانگیزی خود را احیا و اقتصادش را توسعه بخشد. امروز دیگر کمتر جایی از دنیا را سراغ داریم که در آن دستکم یک محصول الکترونیک ساخت کره جنوبی به چشم نخورد. بسیاری از اقتصاددانان جهان، این کشور را یکی از کشورهای توسعهیافته و موفق جهان تلقی میکنند.
اما در موفقیت قابل توجه اقتصاد کره جنوبی، نقش «پارک چونگهی»، رئیسجمهور دیکتاتور این کشور، غیرقابل انکار است. در واقع، پارک را باید بنیانگذار و معمار توسعه اقتصادی کره جنوبی دانست.
پارک در یک خانواده روستایی فقیر به دنیا آمد و پس از اشتغال به معلمی در مدرسه ابتدایی، در سال ۱۹۳۷ از دانشسرای آموزگاران ابتدایی «تائِگو» با نمرات ممتاز فارغالتحصیل شد. در این زمان، کره مستعمره ژاپن بود. او پس از پذیرفته شدن در یک دانشکده افسری ژاپنی، با درجه ستوان دومی در ارتش ژاپن در زمان جنگ جهانی دوم خدمت کرد و با استقلال کره از ژاپن در پایان جنگ، با درجه افسری، در ارتش کره پذیرفته شد. پارک در جریان جنگ کره، در سال 1953، به درجه سرتیپی رسید که هشت سال بعد به درجه سرلشگری نائل شد. او در همان سال، با رهبری یک کودتا، بدون هرگونه جنگ و خونریزی، حکومت «سینگمان ری» را سرنگون ساخت. پارک تا دو سال و پیش از انتخاب به عنوان رئیسجمهور کشور، ریاست شورای موقت حاکمیت را بر عهده داشت. او برای دو دوره دیگر نیز، رئیسجمهور جمهوری سوم کره جنوبی شد.
«پارک چونگهی» در دوران حکومتش، سیاست «دموکراسی هدایتشده» را دنبال کرد که به محدودیت آزادیهای فردی، سرکوب مطبوعات و احزاب مخالف و کنترل نظام قضایی و دانشگاهها انجامید. او سازمان اطلاعات و امنیت مخوف کره جنوبی به نام کِیسیآیاِی (KCIA) را سازماندهی کرد. او مدعی بود که تمامی اقداماتش برای مبارزه با کمونیسم لازم و ضروری است. در زمینه سیاست خارجی، پارک مانند گذشته روابط نزدیکش با ایالات متحده آمریکا را حفظ کرد و بیش از 300 هزار نیروی نظامی کرهای را برای جنگیدن در کنار نیروهای آمریکایی، به ویتنام اعزام کرد. اما در کنار تمامی این اقدامات دیکتاتوری، برنامههای اقتصادی ابداعی «پارک»، کشورش را به یکی از کشورهای سریعالرشد جهان تبدیل کرد؛ در واقع بخش بیشتر آنچه «معجزه اقتصادی» کره جنوبی نامیده میشد، مدیون برنامههای او بود که میخواست با الگو قرار دادن ژاپن، کره را به یک جامعه سرمایهداری پویا در آسیا تبدیل کند. با این حال این پیشرفت به قیمت دستمزد کم کارگران، ساعات کاری بالا و سرکوب مخالفتها، حاصل شد.
رشد اقتصادی کره، از زمان استقلال از ژاپن و پس از آسیب شدید ناشی از جنگ کره، یکی از نمونههای بارز موفقیت توسعه اقتصاد ملی در جهان است. اقتصاد کره از پایینترین سطح در سال 1953 میلادی، به نقطه مشهور «معجزه اقتصادی رودخانه هان» رسید.(1) در پایان جنگ کره در سال 1953، میزان درآمد سرانه مردم این کشور تنها 67 دلار بود که این رقم پایینتر از درآمد سرانه کرهایها تا پیش از جنگ و یکی از کمترین درآمدهای سرانه جهان محسوب میشد. در خلال جنگ کره، 40 درصد از زیرساختهای این کشور نابود شد که بیش از 40 درصد این زیرساختها مربوط به بخش صنعت کره بود. همچنین، میزان تولیدات کشاورزی کره، به 27 درصد پایینتر از میزان قبل از جنگ رسید به طوری که اگر کمکهای کشورهای دیگر نبود، مردم این کشور از گرسنگی تلف میشدند.(2)
اما از سال 1962 میلادی که کره بازسازی اقتصاد خود را از سر گرفت، این کشور به یکی از سریعالرشدترین اقتصادهای جهان تبدیل شد. دگردیسی اقتصاد کره بسیار چشمگیر بود چراکه ظرف کمتر از 30 سال توانست از کشوری کشاورزی، به کشوری صنعتی-تجاری تبدیل شود. رشد بنیادی اقتصاد کره، در واقع در زمان ژنرال «پارک چونگهی»، شروع شد. او یکی از قویترین سنگ بناهای حکومت دیکتاتوری نظامی را در آسیا گذاشت و دولت نظامی تحت رهبری او، برای محقق شدن اصول اولیه اقتصادی، گامهای مهمی برداشت. نخستین گام، گسترش روابط دیپلماتیک با ژاپن، با هدف جلب سرمایهگذاری مستقیم خارجی و دریافت کمکهای اقتصادی از سوی این کشور بود. دومین گام، موضعگیری در مقابل فشارهای ایالات متحده بود که این موضعگیری عمدتاً با هدف جلب حمایت سیاسی و به رسمیت شناخته شدن از سوی ایالات متحده بود. دولت پارک همچنین به توصیه اهل فن و عقلا، به ترویج صادرات خود بهویژه صادرات محصولات صنعتی پرداخت.(3)
در مورد کره جنوبی، در واقع باید گفت سیاست توسعهای تحت رهبری ژنرال پارک، نشان میدهد که رهبری قاطع در رسیدن به موفقیت اقتصادی و صنعتی تا چه اندازه مهم بوده است. به عبارت دیگر، ظهور نیروهای دموکرات، فشارهای مردمی بر سیاستهای پارک را افزایش داد. او برای حفظ ثبات سیاستهایش خطوط سیاسی سرکوبگرانهای در پیش گرفت. او تمامی مخالفان احتمالی خود را خاموش کرد. بنابراین، او احساس کرد که برای به زیر کشیدن مخالفان، نیاز به اجرای اصلاحات اساسی است. به همین منظور، در تاریخ 6 دسامبر 1971، با هدف مصون کردن کشور از خطر برگزاری تظاهرات، با حمایت ارتش، حکومت نظامی اعلام کرده و مجلس و قانون اساسی را منحل کرد. او دستور داد تمامی دانشگاهها، به عنوان منشاء اصلی شکلگیری تظاهرات و اعتراضها، تعطیل و هرگونه فعالیت سیاسی ممنوع شود. یک ماه بعد، قانون اساسی جدیدی به نام «یوسین» به همهپرسی گذاشته شد و با تقلب گسترده در رایگیری، رای مثبت آورده و تصویب شد. قانون جدید به پارک، قدرت سیاسی وسیعی میبخشید. برخورد او با مخالفان سیاسی، شدید بود و او برای دو بار در سالهای ۱۹۶۸ و ۱۹۷۴ مورد سوءقصد قرار گرفت که بار دوم، هنگام سخنرانی در تئاتر ملی، گلوله به جای اصابت به او، به همسرش برخورد کرده و موجب مرگ او شد. پارک در سال ۱۹۷۹، رهبر محبوب یکی از جریانهای سیاسی مخالف را، از هیات قانونگذاری اخراج کرد که تظاهرات و آشوب شدیدی را در کره جنوبی در پی داشت. او در همان سال توسط «کیم جائه کیو»، دوست قدیمی خود که ریاست سازمان امنیت کشور را بر عهده داشت و پارک را مانعی بر سر راه دموکراسی میدید، پس از مشاجرهای به ضرب گلوله کشته شد. کیم، هفت ماه بعد به جرم این ترور، اعدام شد.4 پارک، برای نظارت و تحقق برنامه توسعه خود، سه نهاد قدرتمند تاسیس کرد که شامل هیات برنامهریزی اقتصادی (EPB)، وزارت صنعت و تجارت (MITI) و وزارت دارایی میشد.
شباهتهای بسیاری میان این نهادها در کره، با وزارتخانههای ژاپنی وجود داشت که شاید دلیل اصلی آن را بتوان در الگوبرداری ژنرال پارک از روش توسعه ژاپن دانست. اما به جمع این سه اداره، باید سازمان اطلاعات و امنیت (KCIA) را نیز اضافه کرد که یک اهرم سیاسی در کنار استقرار تصمیمات اقتصادی محسوب میشد.
هیات برنامهریزی اقتصادی (EPB)
نقش دولت کره در رشد اقتصادی این کشور، دستوری بود و زمینه را برای سرمایهگذاری دولتی، تولید و صادرات فراهم میکرد. در حالی که در ژاپن، وزارت صنعت و تجارت (MITI) وظیفه فراهم کردن این شرایط را بر عهده داشت، در کره نیز هیات برنامهریزی اقتصادی (EPB)، با هدف توسعه فعالیتهای اقتصادی، در سال 1961 آغاز به کار کرد که ریاست آن بر عهده معاون نخستوزیر بود. او موظف به اجرای برنامههای توسعه پنجساله بود که در چهار فاز از سال 1962 آغاز میشد. فازهای اول و دوم این برنامه، به صنعت ساخت و ساز و توسعه زیرساخت منتهی میشد. فاز سوم این برنامه نیز به ایجاد تعادل میان توسعه، صنعت و کشاورزی اختصاص داشت و در نهایت، فاز چهارم این برنامه نیز توسعه اقتصادی مستقل و توزیع برابر نتایج این توسعه اقتصادی بود.
وظیفه برنامهریزی و تامین بودجه برای اجرای این برنامهها، بر عهده وزارتخانههای صنعت و تجارت، دارایی، راه و ساختمان، حمل و نقل، ارتباطات، شیلات و کشاورزی و تحت نظارت هیات برنامهریزی اقتصادی بود. هیات برنامهریزی اقتصادی کره، چارچوبهای موردنظر برای تمامی متغیرهای مهم اقتصادی، شامل سرمایهگذاری، مصرف، ذخیره، سطح تولید، واردات و صادرات و همینطور ریزهزینههای بخشهای مختلف صنعتی را ارائه کرد. هیات برنامهریزی اقتصادی (EPB)، با همراهی وزارتخانهها، اختیار تغییر مالیاتها، تعرفهها، سوبسید، کنترل قیمت برخی کالاهای مشخص و همینطور تغییر مجوزهای صادرات و سرمایهگذاری، محل هزینهکرد ارزهای خارجی و اعطای مجوز مشاغل جدید، بدون نیاز به تایید مجلس ملی را در دست داشت. این هیات اختیار عمل و قدرت وسیعی داشت به طوری که حتی بانکهای بازرگانی را نیز تحت پوشش خود قرار میداد. این هیات، در واقع نهتنها قدرت کنترل، بلکه اجازه سرکوب طبقه سرمایهدار (بورژوا) در کره را داشت.
یکی از مهمترین طرحهای رژیم پارک، احداث بزرگراه «سئول-بوسان» بود. این شاهراه حیاتی، دو شهر بزرگ کره را به هم متصل کرد اما در زمان احداث این بزرگراه، بیش از اهداف مواصلاتی، اهداف سمبلیک مدنظر بود.
طلوع سیاستهای صنعتی و آغاز مدرنیته
پارک از ابتدا بهخوبی فهمیده بود جامعه کره جنوبی نمیتواند از عقاید «کنفوسیونیسم» که قرنها در این کشور ریشه دوانده، جدا شود، اما دریافت که پیروی صرف از این مکتب دوای دردهای اقتصادی کره پس از جنگ نیست. او در همین راستا، از طریق صنعتی کردن و توسعه صادرات، بنای مدرنیته اقتصادی کره را بنیان نهاد. یکی از سیاستهای دولت توسعه ژنرال پارک، نهادینه کردن انتقال نظاممند تکنولوژی، با هدف صنعتی کردن کشور بود. بر همین اساس، تکنولوژیهای پیشرفته صنعتی از غرب به کره وارد شد و روند ملایم انتقال تکنولوژی از غرب و اعزام افراد امین دولت کره به خارج از کشور، برای کسب فناوریهای جدید، آغاز شد. دولت کره، در عین حال نظام یادگیری و نشر فناوریهای جدید را راهاندازی کرد. انگیزه اصلی از اجرای سیاست انتقال دانش تکنولوژی را میتوان در عزم رهبران کره برای نجات ملی و اراده جدی برای قرار دادن این کشور در زمره کشورهای پیشرفته غربی جستوجو کرد.
توسعه صنعتی مبتنی بر صادرات
تاریخچه صنعتی شدن کره، به زمانی برمیگردد که این کشور تحت استعمار ژاپن بود. بسیاری از صنایع آن زمان کره، با هدف توسعه اقتصاد ژاپن تاسیس شدند؛ بنابراین، کره جنوبی از میراث ژاپن، که در قالب امکانات زیربنایی نظیر جادهها، راهآهن، تاسیسات برق، آبیاری، نیروهای کاری تحصیلکرده در مدیریت و صنایع به یادگار ماند، بهترین استفاده را برد. درنهایت، ژاپن، تحت فشارهای زیاد ایالات متحده، ناچار شد کارخانههایی را که در کره احداث کرده بود با قیمتی بسیار ناچیز به شرکتهای این کشور بفروشد. فرآیند صنعتی شدن کره، در دوران ریاستجمهوری «سینگمان ری»، شتاب گرفته بود و صنایع سنتی کره نظیر صنعت نساجی، صنایع آرد و شکر، نیز به آرامی رشد کرد. در همین دوره، «چبول» (اصطلاح کرهای که به شرکتهای خوشهای اطلاق میشود و از نظر ساختار، یک شرکت چندملیتی است که مالک چندین شرکت تابعه بینالمللی است)، به درآمدزایی رسید اما فساد دولت سینگمان ری، اقتصاد کره را نابود کرد.
اما ژنرال پارک، برای توسعه صنعت کره، سیاست افزایش تمرکز سرمایه، از طریق حمایت از مشاغل بزرگ را در پیش گرفت. دولت در همین راستا، به شکل موثری هدایت بخش خصوصی، به ویژه شرکتهای چندملیتی (چبول) را در دست گرفت تا برنامههای توسعهای خود را در قالب توسعه کارخانههای صنعتی نظیر صنایع الکترونیک، خودروسازی و صنایع نیمههادی، جامه عمل بپوشاند. برخی از محصولات صنعتی مورد حمایت در کره نیز، به دلیل اینکه بازار داخلی نداشتند، روانه بازار صادرات شدند. دولت کره برای حمایت از صادرات، امکانات بسیاری را در قالب اعتبارات پولی برای صادرکنندگان فراهم کرد. دولت همچنین، اعتبارات خاصی را برای توسعه اقتصاد و بخشهای مختلف صنعتی تخصیص داد و از کشورهایی نظیر ژاپن و آمریکا وامهایی اخذ کرد. موفقیت صادرات کره جنوبی، نخستین بار در سالهای 1964 تا 1974 و با صادرات محصولات صنایع سبک نظیر نساجی و پوشاک، تجهیزات الکترونیک، تخته سهلا، کلاهگیس و کالاهای واسطهای نظیر محصولات پتروشیمی، کاغذ و فولاد، رقم خورد. موفقیت کره در این دوره با توسعه اقتصاد جهان، بیش از پیش تقویت و تثبیت شد چراکه این دوره، اوج عصر صنعتی شدن جهان بود. بنابراین، کره برای فروش محصولات خود با کمترین مشکل مواجه بود ضمن اینکه مجوز ورود کالاهای خود به بازارهای داخلی آمریکا را نیز کسب کرد.
نتیجهگیری
رشد تحسینبرانگیز اقتصاد کره جنوبی که تا امروز نیز ادامه دارد، از زمان اجرای سیاستهای اقتصادی پارک چونگهی آغاز شد. بنابراین، رشد سریع تولید ناخالص داخلی این کشور در طول حکومت 15ساله ژنرال پارک از 2746 میلیارد دلار در سال 1963 به 37 هزار و 926 دلار تا سال 1977، معنایی جز موفقیتآمیز بودن سیاستهای اقتصادی او ندارد. این کشور در طول دوران حکومت پارک توانست حتی بدون حمایت منابع کافی، خود را به یک قدرت صنعتی بدل کند. این حقایق آماری نشان میدهد موفقیت توسعه اقتصادی کره جنوبی، در تواناییهای انسانی، بهخصوص در رهبری سیاستهای مدنظر دولت نهفته است. دولت کره، به رهبری پارک چونگهی، بهخوبی اهمیت صنایع پایه را که محرک و کاتالیزور رشد سایر صنایع بزرگتر هستند درک کرد. بنابراین، معجزه اقتصادی کره جنوبی در این دوران، نهتنها با کمک عامل دولتی بلکه با حمایتهای جامعه رخ داد. فرهنگ کار، اخلاق کاری بالا و حمایت از تولید داخلی، باعث شد کالاهای تولیدی این کشور، علاوه بر مصرف داخلی، در بازارهای بینالمللی نیز عرضه شوند.
کره جنوبی رکورد دومین رشد سریع اقتصادی دنیا در چهار دهه اخیر را در اختیار دارد. در این کشور، از سال ۱۹۶۳ و فقط ظرف مدت ۴۰ سال، درآمد سرانه بر حسب قدرت خرید، چیزی نزدیک به ۱۴ برابر افزایش یافت. دست یافتن به نتیجهای مشابه برای بریتانیا بیش از دو قرن (بین اواخر قرن هجدهم تاکنون) و برای آمریکا در حدود 150 سال (از ۱۸۶۰ تاکنون) زمان برد. این پیشرفت قابل توجه که کره جنوبی را در کمتر از نیمقرن بدل به کشوری پیشرفته و ثروتمند کرد و برای معجزه رودخانه هان در مجامع بینالمللی، صفت «ببر آسیا» را به ارمغان آورده، میتواند برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه و توسعهنیافته یک الگوی بسیار مثالزدنی باشد.
پینوشتها:
1- www.asianinfo.org/asianinfo/korea/economy.htm
2- Steinberg, David I. 1989. The Republic of Korea: Economic Transformation and Social Change. Westview Point. Boulder and London
3- Kuntjoro-Jakti, Hero U. 1995. The Economics of International Politics in Asia-Pacific. Erlangga. Jakarta
4- Https://en.wikipedia.org/wiki/Park_Chung-hee
Hits: 1