آب و جنگ در عصر باستان
شاید قدیمیترین نزاع آبیای که در متون تاریخی ثبت شده، در جریان جنگ مرزی بین دو سرزمین لاگاش و اوما (واقع در تمدن سومر) بر سر دشت گوعدن رخ داده است. در این جنگ، که در سال 2450 پیش از میلاد رخ داده، لشکر لاگاش به فرماندهی ایاناتوم، شاه این سرزمین، توانست بر لشکریان اوما پیروز شود. یکی از تاکتیکهای اصلی ایاناتوم در این جنگ، تغییر جهت آب به کانالهای مرزی و خشککردن آبراهههای اوما بود. نخستین قانونی که سیستم آبیاری را منظم کرد و برای آبدزدی مجازات در نظر گرفت، به دست حمورابی، قانونگذار مشهور تمدن سومر، تدوین شد. حتی پایان تمدن سومر را نیز یک نزاع آبی رقم زد. در فاصله 1720 تا 1684 پیش از میلاد، آبیش، نوه حمورابی، کوشید بر رود تیگریس سد بزند تا شورشیان تحت رهبری ایلوما ایلوم را که خواستار استقلال بابل بودند، عقب براند. آبیش در این کوشش خود شکست خورد، و تمدنی که در دوران حکمرانی حمورابی مناسبات آبیاش مدون شده بود، با یک سیاست غلط آبی، روند زوالش آغاز شد. در دوران مدرن نیز مانند دوران باستان، از منابع آبی همچون ابزاری در روابط سیاسی-نظامی استفاده میشود، با این تفاوت که امروزه با توجه به رشد چشمگیر جمعیت و گسترش صنایع آببر، اهمیت دسترسی به منابع آبی چندین برابر دوره باستان است، تا آنجا که در بسیاری از نزاعهای آبی عصر باستان، شاهد تخریب منابع آب از سوی نیروهای متخاصم هستیم، اما امروزه مساله تصاحب بهینه این منابع است.
نزاعهای آبی در عصر جدید
از نخستین مواردی که نقش آب در یک منازعه نظامی در عصر جدید ثبت شده، جنگ میان دولت شهرهای فلورانس و پیزا در سال 1503 است. در این جنگ، فلورانس مسیر رودخانه آرنو را که به پیزا منتهی میشد منحرف کرد. در سال 1573، در آغاز جنگ 80ساله هلند و اسپانیا، هلندیها برای بستن راه سربازان اسپانیایی به شهر آلکمار، زمین را غرق آب کردند. هلند در سال 1574 نیز برای دفاع از شهر لایدن از این تاکتیک استفاده کرد. این تاکتیک که به «خط آب هلندی» معروف شد، در سالهای بعد نیز بسیار به کار رفت. در مشرق زمین در سدههای میانه نیز از آب بهعنوان ابزاری برای پیشبرد منازعات استفاده میشد. در سال 1642، در واپسین سالهای حیات سلسله مینگ در چین، ژائو مینگهنگ از تاکتیک سوراخکردن آببندها برای سرکوب شورشهای دهقانی استفاده میکرد. به اروپا بازگردیم. در سال 1672، لویی چهاردهم سومین جنگ با هلند را آغاز کرد. هلندیها در مقابل آببندهای خود را گشودند و زمینها را غرق در آب کردند تا یک مانع آبی نفوذناپذیر در برابر فرانسویها ایجاد شود. یک مورد بهرهبرداری جنگی از آب در قرن نوزدهم، زمانی بود که ژنرال یولیسیس گرانت، در جنگ داخلی آمریکا، در نبرد شهر ویکسبورگ، آب را به روی جداییطلبان بست. شاید واپسین نزاع آبی در قرن نوزدهم، در مصر بین بریتانیا و فرانسه رخ داد. در سال 1898، یک اردوی نظامی فرانسوی کوشید کنترل سرچشمه رود نیل را به دست بگیرد. در حالی که طرفین سرانجام توانستند با مذاکره به توافق برسند و نزاع را کنار بگذارند، این رویداد نمایانگر وابستگی آسیبپذیر مصر به رود نیل بود و از آن زمان به بعد، تاثیر زیادی بر نگرش سیاستمداران مصری گذاشت.
منازعات آبی در قرن بیستم
انتقال آب از منطقهای به منطقه دیگر همواره از مسائل مناقشهبرانگیز در سیاستگذاری آب بوده است. از نخستین موارد انتقال آب در قرن بیستم که به تنشهایی انجامید، طرح انتقال آب از دره اُونز (Owens Valley) به لسآنجلس بود. مخالفان این طرحها چندین بار کانالها و لولههای انتقال آب را با بمب منفجر کردند. در سال 1935 نیز بین دو ایالت آریزونا و کالیفرنیا منازعهای شکل گرفت. آریزونا گارد ملی و واحدهای شبهنظامی را به مرزهایش با کالیفرنیا فراخواند تا به ساخت سد پارکر و تغییر مسیر آب از رود کلرادو اعتراض کنند. این منازعه نهایتاً با رای دادگاه پایان یافت. تاکتیکی که هلندیها در قرن هفدهم در جنگ با اسپانیا ابداع کردند، در نبرد چین و ژاپن در سال 1938 نیز به کار رفت. چیانگ کایشک، رهبر وقت چین، دستور تخریب آببندهای سیلگیر منطقه هوآیوانکو را صادر کرد تا جریان رودخانه هوآنگهی نواحی مورد تهدید ژاپن را غرق کند. ژاپن نیز در طول جنگ جهانی دوم چاهها و ذخایر آب چین را با باکتری تیفوس و سایر بیماریزاها مسموم کرد. سایر قدرتهای درگیر جنگ جهانی دوم هم به شیوههای گوناگون علیه دشمنان خود جنگ آبی به راه انداختند.
جنگ آبی در خاورمیانه: مورد منازعه اعراب و اسرائیل
شاید در هیچ نقطهای از جهان به اندازه خاورمیانه، تنشهای آبی تا این اندازه چشمگیر نبودهاند و پیامدهای سیاسی گسترده نداشتهاند. در این میان، آب در نزاع اعراب و اسرائیل نقش برجستهتری ایفا کرده است. در جنگ سال 1948، نیروهای عرب منابع آب اورشلیم غربی را به روی صهیونیستها بستند. سالهای 1951 تا 1953، نزاعهایی میان رژیم اسرائیل، اردن و سوریه رخ داد. در سال 1951، اردن برنامههای خود برای آبیاری دره اردن را با بهرهبرداری از رود یرموک اعلام کرد. در مقابل، اسرائیل با خشککردن برکههای حوله واقع در منطقه غیرنظامی بین اسرائیل و سوریه پاسخ داد که به درگیریهای مرزی بین دو کشور انجامید. در سال 1953، اسرائیل پروژه ساخت انتقال ملی آب از شمال دریای جلیله به بیابان نِگِو را آغاز کرد. مانورهای نظامی سوریه در مرزهایش با اسرائیل و نارضایتی بینالمللی از پروژه مذکور، منجر شد اسرائیل پمپهای خود را به دریای جلیله منتقل کند. در سالهای 1965 و 1966 نیز به خاطر طرح کشورهای عربی برای بستن سرچشمه رود اردن و جلوگیری از طرح انتقال ملی آب، اسرائیل و سوریه به روی یکدیگر آتش گشودند. نتیجه این نزاع این شد که سوریه ساخت مسیر انحرافی از سرچشمه رود اردن را در سال 1966 متوقف کرد. دو کشور اما بار دیگر در سال 1967 با یکدیگر درگیر شدند. اسرائیل همه مسیرها و دستگاههای انحراف جریان آب از سرچشمه رود اردن را منهدم کرد. سال 1969، شاهد نزاعی آبی میان اردن و اسرائیل بود. در این سال، رژیم اسرائیل به بهانه اینکه اردن بیش از اندازه مسیر رود یرموک را منحرف میکند، دو حمله هوایی برای تخریب کانال تازهساخت غور شرقی راه انداخت؛ مذاکرات محرمانه با میانجیگری آمریکا به توافقی در سال 1970 انجامید. توافق سال 1970 تقریباً به مدت 12 سال نزاع آبی میان کشورهای عربی و اسرائیل را تخفیف داد. تا اینکه در سال 1982، اسرائیل که بیروت را اشغال کرده بود، جریان آب را به روی این شهر بست. در سال 2001، این بار فلسطینیها بودند که از آب همچون سلاح مقاومت استفاده کردند. فلسطینیها لولههای تامین آب به شهرک ییتزار و کیبوتص کیصوفیم را منهدم کردند. پس از این حمله، تامین آب اردوگاه عقبه جبار در نزدیکی شهر اریحا قطع شد. فلسطینیها اسرائیل را به تخریب یک مخزن آب بزرگ، جلوگیری از انتقال تانکرهای آب و حمله به تجهیزات انتقال هرزآبها متهم کردند. البته این پایان منازعات آبی اعراب و اسرائیل نبوده و نیست. پس از عقبنشینی دولتهای عربی از مقابل اسرائیل، سالهاست اسرائیل جنگ آبیای علیه فلسطینیان آغاز کرده است، در حالی که ابزار مقاومت و مقابله به مثل فلسطینیها بسیار محدود بوده است.
جمعبندی
نزاعهای آبی را میتوان به شکلهای گوناگون و با معیارهای متفاوتی دستهبندی کرد. سادهترین دستهبندی، نزاعهای آبی داخلی و خارجی است. نزاعهای خارجی یا بر سر رودهای مناطق مرزی دو کشور رخ میدهد یا بر اثر حمله یک کشور به کشوری دیگر که صاحب منابع آبی است. با این حال، نوع دوم نزاعهای خارجی در دهههای اخیر کمتر رخ میدهد و بیشتر محدود به دورههای کهن است. نزاعهای مدرن بیشتر بر سر منابع آبی در مرزهای مشترک است. دسته دوم نزاعهای آبی، نزاعهای داخلی هستند که یا حکومتها برای سرکوب مردمان به کار میبندند یا برعکس، مردم به عنوان حربهای علیه حکومت، یا در نزاع میان بخشی از مردم علیه بخشی دیگر. از میان این پنج نوع نزاع، منازعه خارجی بر سر منابع آبی مرزی و منازعه میان دو بخش از مردم یک کشور رایجترین نزاع در دهههای اخیر بوده است.
Hits: 0