نفت برای آب – آیا درگیریهای آینده خاورمیانه بر سر منابع آب است؟
با وجود اینکه ۷۰ درصد کره زمین با آب پوشیده شده است ولی تنها 5 /2 درصد از این آب را آب قابل شرب و سالم تشکیل میدهد و یک درصد از این آب قابل دسترس است. این در حالی است که بخش زیادی از نیاز بدن را آب تشکیل میدهد و بدون آب حتی امکان تداوم بقا برای انسان وجود ندارد و تولید دیگر محصولات غذایی هم میسر نیست. پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۵ میلادی نیمی از کشورهای دنیا با کمبود منابع آب روبهرو شوند و تا سال ۲۰۵۰ میلادی بالغ بر ۷۵ درصد از جمعیت دنیا این بحران را شاهد باشند. هشدارهای بینالمللی نشان میدهد ۴۶ کشور دنیا که بالغ بر 7 /2 میلیارد نفر ساکن دارد در خطر مواجهه با کمآبی مفرط هستند و تغییرات جوی و بحرانهای مربوط به آب احتمال بروز خشونت در این کشورها و درگیری با دیگر کشورها را افزایش داده است. در ۵۶ کشور دنیا خطر بیثباتی سیاسی به دلیل بحران آب پیشبینی شده است که جمعیت ساکن در این کشورها بالغ بر 2 /1 میلیارد نفر است. این نشان میدهد نیمی از جمعیت دنیا با بحرانی روبهرو هستند که مقابله با آن و حتی برطرف کردن آن هزینه زیادی دارد ولی بحرانی است که به دلیل مدیریت نادرست منبعی ایجاد شده است که در دهههای قبل به وفور در دنیا وجود داشت و استفاده میشد. البته باید در نظر داشت که این بحران در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا بیش از دیگر کشورهای دنیا دیده میشود. زیرا این کشورها در مناطق گرمسیری قرار دارند و مدیریت منابع آبی و تالابها در این کشورها به درستی انجام نشده است.
بنابراین آب را میتوان یکی از کمیابترین منابع موجود در زمین و یکی از ضروریترین آنها دانست. از طرف دیگر این حجم اندک آب در دنیا بهطور مساوی و متعادل توزیع نشده است و برخی از مناطق از قبیل کشورهای آمریکای شمالی دارای حجم بالایی از آب هستند در حالی که کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا حجم کافی آب برای تامین نیازهای روزمره خود را در اختیار ندارند. مطالعات انجامشده از سوی بانک جهانی نشان میدهد کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا کمآبترین کشورهای دنیا هستند در حالی که جمعیت این کشورها هر روز رشد میکند و به دلیل کمبود منابع مالی امکان استفاده از بخش زیادی از تکنولوژیهای صنعت آب را هم ندارند. بنابراین کمبود آب در این کشورها هم باعث افت تولید محصولات کشاورزی آنها شده است و هم بقای انسانها و حیوانات را به خطر انداخته است. به گزارش بانک جهانی این مناطق پنج درصد از جمعیت دنیا را در خود جای دادهاند در حالی که تنها یک درصد از منابع آبی احیاشدنی در جهان متعلق به این کشورهاست و این عدم توازن به خوبی نشان میدهد خاورمیانه در چه وضعیتی قرار دارد و چه شرایطی را تجربه خواهد کرد.
مدیریت نادرست منابع آبی در خاورمیانه
کمبود آب در خاورمیانه و شمال آفریقا به چند دلیل ایجاد شده است که اولین دلیل آن را میتوان خشکی هوا و کمبود رطوبت در هوا دانست. از طرف دیگر کم بودن میزان بارش باران و برف و سطح بالای تبخیر آب به دلیل دمای زیاد سبب شد تا حجم منابع آبی در دسترس در این منطقه هر سال تنزل یابد تا اینکه در سالهای اخیر در بسیاری از کشورها در وضعیت بحرانی قرار گرفته است. باید توجه داشت که این محدودیتها در بخش عرضه آب وجود دارد ولی خاورمیانه مشکلات زیادی هم در بخش مصرف آب دارد که باعث بیشتر شدن این عدم هماهنگی بین تولید و مصرف آب شده است. استفاده نامناسب و مدیریت غیرصحیح مصرف آب در این منطقه سبب شد تا میزان مصرف هم بیش از حد بالا باشد و توازن عرضه و تقاضای آب بر هم بخورد. استفاده از شبکههای آبرسانی قدیمی، رشد جمعیت، آلودگی آبها و سیستم آبرسانی، مسائل اجتماعی و فرهنگی و قوانین نامناسب در حفاظت از ذخایر و منابع آبی در خاورمیانه سبب شد تا تامین آب برای مردم در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا دشوار شود. طبق گزارشهای جهانی تنها ۲۰ درصد از آب مصرفی در عراق را آب تصفیهشده تشکیل میدهد و ۸۰ درصد از آبی که از سوی مردم برای پخت و پز و نوشیدن استفاده میشود آب تصفیهنشده است. در افغانستان هم وضعیت کموبیش به همین منوال است و به همین دلیل سالانه ۲۰ درصد از کودکان زیر پنج سال به دلیل بیماریهای ناشی از آب ناسالم از دنیا میروند. البته در دیگر کشورهای خاورمیانه وضع متفاوت است مثلاً در لبنان سیستم تصفیه آب بسیار پیشرفته است ولی استفاده نادرست از منابع آبی سبب شده است تا همچنان مشکل کمآبی در این کشور وجود داشته باشد. از طرف دیگر نامناسب بودن سیستم نگهداری آب در لبنان سبب شد تا آلودگیهای زیادی در زمان نگهداری وارد این سیستم شود.
سرانه مصرف آب در این کشورها بسیار بالاست و با وضعیت کشور و حجم منابع آن اصلاً هماهنگی ندارد و نکته مهمتر اینکه نرخ هدررفت آب در کشورهای مذکور بالاست و هنوز سیستمی که به مصرفکنندگان نهایی آموزش دهد که چگونه از آب به بهترین شکل استفاده کنند وجود ندارد. ضمن اینکه در بخش کشاورزی هم سیستمهای قدیمی آبرسانی و آبیاری وجود دارد که هدررفت آب در این سیستمها زیاد است. بنابراین نهتنها کمبود عرضه آب در خاورمیانه و شمال آفریقا وجود دارد بلکه میزان مصرف هم متعادل نیست و زمینه برای بیشتر شدن بحران فراهم است. ترکیب این مسائل با تغییرات جوی سبب شد تا خشکسالی در خاورمیانه و شمال آفریقا به یک بحران بزرگ تبدیل شود. در گزارش اخیر بانک جهانی آمده است تا 20 سال آینده ۶۰ درصد از کشور سوریه بیابانی میشود و کشور مصر تا سال ۲۱۰۰ میلادی شاهد بیابانی شدن ۷۵ درصد از زمینهای خود خواهد بود. بیابانی شدن این کشورها به معنای اتمام منابع آبی در آنها و حذف توان کشاورزی و حتی دامپروری در کشورهای مذکور است. با کاهش توان تولید محصولات کشاورزی و دامی، توان تامین غذا کم میشود، گرسنگی و بحران اشتغال باعث بیثباتی اجتماعی و درگیریهای مختلف خواهد شد.
سیستمهای نادرست آبیاری هم به توسعه خشکسالی و کمبود آب در این مناطق دامن زده است زیرا تامین آب برای تولید محصولات کشاورزی و دامی هماکنون ۸۵ درصد از مصرف آب در خاورمیانه را به خود اختصاص داده است. آبیاری نادرست سبب شد تا دوسوم آبهای زیرزمینی عربستان سعودی از اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی تاکنون خشک شود و اگر این روند ادامه یابد تا بیست سال آینده عربستان آبی برای آبیاری و آشامیدن نخواهد داشت. همچنین استفاده نادرست از آب موجب شد سطح آبهای زیرزمینی در این کشور یک متر در هر سال کمتر شود و اگر این روند متوقف نشود تا ۵۰ سال آینده ذخایر آبهای تازه و قابل آشامیدن در این کشور کاملاً تخلیه میشود. بنابراین با توجه به افزایش جمعیت و افزایش بحران آب در دنیا انتظار میرود در آیندهای نهچندان دور کمبود آب به یک مساله بسیار مهم در دنیا تبدیل شود.
تالابها و تاثیر آنها در تامین آب
یکی از منابع غنی برای تامین آب و زیستگاههای طبیعی در دنیا تالابهاست که در سالهای اخیر با بحران مواجه شدهاند. تالابها را میتوان نظام تصفیه طبیعی آب دانست و تامین آب برای انسانها و حتی تکمیل سیستم طبیعی حیات هم در تالابها انجام میشود. طبق گزارشهای منتشرشده از سوی کنوانسیون رامسر از بین رفتن تالابها مستقیم روی اکوسیستم اطراف تالاب تاثیر میگذارد و اثرات مخرب زیادی دارد. شاید اصلیترین مساله برای انسانها تاثیر از بین رفتن تالابها روی سلامت و کیفیت آب مصرفی باشد ولی واقعیت این است که از بین رفتن اکوسیستم و تخریب محل زندگی و محل تامین غذای حیوانات ساکن در تالابها هم میتواند تاثیرات بسیار بدی روی زندگی انسان داشته باشد زیرا چرخه حیات را تخریب و زندگی را با بحران روبهرو میکند. مطالعات اخیر در مورد هزینه و فایده وجود تالابها بسیار گسترده است. مطالعات نشان میدهد تخریب تالابها باعث میشود تا جاری شدن سیل افزایش یابد و خطرات زیادتری انسانها و زمینهای کشاورزی آنها را تهدید کند. تالابها بهطور موقتی سیلابها را جمعآوری میکنند و باعث کاهش سرعت آب در هنگام جاری شدن سیل میشوند. در نتیجه وجود تالابها باعث میشود تا شدت آب کمتر شود و سطح آسیبرسانی سیل کاهش یابد. اگر یک تالاب از بین برود دیگر نمیتواند کارایی قبل را داشته باشد و به همین دلیل جاری شدن سیل و تخریب شهرها و روستاها در نتیجه سیل بیشتر میشود. یکی دیگر از مضرات از بین رفتن تالابها را میتوان از بین رفتن حیات وحش ساکن در داخل یا اطراف تالاب دانست که اثرات منفی زیستمحیطی و اکوسیستمی دارد. سومین مساله هم کاهش کیفیت آب است. از بین بردن یک تالاب تغییر بزرگی در شیمی سیستمهای اصلی آب ایجاد میکند زیرا تالابها نقش سیستم تصفیهکننده آب را بر عهده دارند و حذف این سیستم میتواند سیستم آب را با بحران روبهرو کند.
با افزایش استفاده از خودروها و کودهای شیمیایی و حشرهکشها، هر روز آلودگیهای بیشتری وارد راهآبها میشود و حذف این تالابها باعث میشود نظام فیلترینگ طبیعی از بین برود و آبی که در شبکههای آبرسانی وارد میشود نسبت به قبل آلودهتر باشد. به عنوان مثال تالابهای موجود در اورگلید آمریکا به حذف نیترات، فسفر، باکتری و سمومی که همراه با آب وجود دارد کمک میکند و به دلیل وجود همین تالاب است که آب مصرفی مردم در این منطقه سطح آلودگی بسیار پایینی دارد. در واقع با حفاظت از تالابها میتوانیم عرضه آب را افزایش دهیم و از خطرات طبیعی ناشی از بحرانهای مرتبط با کاهش و افزایش آب در اکوسیستم مقابله کنیم. به همین دلیل ابزار خوبی برای حفاظت از محیط زیست و حفظ اکوسیستم است و برای تضمین بقای انسان ضروری است. اما سوال اینجاست که آیا تنها راهی که خاورمیانه در اختیار دارد همین حفاظت از تالابهاست یا ابزارها و راهکارهای دیگری هم برای تامین آب مورد نیاز انسان دارد. از طرف دیگر آیا از بین رفتن تالابها یا بحرانهای مرتبط با کمبود آب میتواند بقای انسان روی کره زمین را به خطر بیندازد و اگر پاسخ به این سوال مثبت است چگونه میتوان با این تهدید مبارزه کرد؟
نفت برای آب
به گزارش سازمان ملل متحد دوازده کشور از کمآبترین کشورهای دنیا در خاورمیانه قرار گرفتهاند و بهطور متوسط میزان دسترسی به آب در خاورمیانه و شمال آفریقا ۱۲۰۰ مترمکعب به ازای هر نفر است که یکششم متوسط دسترسی به آب در دنیاست. متوسط میزان آبی که هر فرد در دسترس دارد در سال قبل برابر با هفت هزار مترمکعب بود. این در حالی است که برخی از کشورهای این منطقه در زمره کشورهایی قرار دارند که بالاترین سرانه مصرف را به خود اختصاص دادهاند و دامنه مشکل آنها هر روز بیشتر میشود. باید توجه داشت کشورهای حاشیه خلیج فارس بزرگترین شکاف بین عرضه آب از منابع احیاشدنی و تقاضای آب را تجربه میکنند مثلاً بحرین معادل ۲۲۰ درصد از ذخایر آب تجدیدپذیر موجود خود را استفاده کرده است، در حالی که میزان مصرف در عربستان معادل ۹۴۳ درصد و در کویت معادل ۲۴۶۵ درصد از ذخایر آبی تجدیدپذیر بود.
از طرف دیگر تغییرات جوی سبب شد تا میزان بارندگی بالغ بر ۲۰ درصد تنزل پیدا کند و نرخ تبخیر آب هم رشد کند. همچنین تالابها که نقش مهمی در تامین آب در کشورها دارند به سرعت در حال تخریب هستند و این سرعت بالای تخریب در کشورهای گرمسیر بیش از دیگر کشورها مشاهده میشود. البته عدم حفاظت از تالابها و استفاده غیراصولی از آنها هم سبب شده است تا سرعت تخریب بیشتر شود که این عامل را برخلاف عامل تغییرات جوی میتوان کنترل کرد.
ولی به هر حال این اتفاق در حال وقوع است و با وجود اینکه میتوان تالابها را در زمره مناطق حفاظتشده قرار داد و از تخریب بیشتر آنها جلوگیری کرد ولی تا زمان احیای مجدد آنها باید برای تامین آب هم چارهای اندیشید. فارن پالیسی در این زمینه نوشت: خاورمیانه یک مزیت بزرگ اقتصادی دارد و آن هم غنای این منطقه از نظر ذخایر نفت و گاز طبیعی است. خاورمیانه دارای ذخایر بالای نفتی است که بخش زیادی از آنها کشف شده است و بخش زیادی هنوز استخراج نشده است. به نظر میرسد دولتمردان این کشورها باید نفت را صادر کنند و با درآمد نفت یا تکنولوژی آبشیرینکن یا تکنولوژی نمکزدایی از آب خریداری کنند یا اینکه آب سالم را از طریق لولهکشی یا روشهای مورد توافق با شریک تجاری خود به داخل کشور وارد کنند.
این سیستم را میتوان نفت برای آب نامید که در سالهای آتی تنها راه تامین آب آشامیدنی برای خاورمیانه خواهد بود. انتظار میرود تا آن زمان قیمت آب در دنیا رشد زیادی کرده باشد زیرا ارزششان برای تداوم بقای انسان و دیگر موجودات کمتر از نفت نخواهد بود.
جنگ برای تامین آب
کمبود آب و پیشبینی بحرانی شدن سطح آب قابل آشامیدن در دنیا باعث شد تا دولتها تامین آب را به یک اولویت ملی تبدیل کنند و آب هم مانند نفت به یک عامل اثرگذار در تصمیمگیریهای سیاسی تبدیل شود. بسیاری از تحلیلگران بر این باور هستند که بیثباتیهای سیاسی و جنگهای سالهای آینده به دلیل تلاش برای تامین آب خواهد بود. آبی که حیات زندگی مردم به آن وابسته است و اقتصاد کشور بدون دسترسی به آب سالم امکان رشد نخواهد داشت. ژان سبلی پژوهشگر برجسته دانشگاه نیویورک میگوید: کمبود آب در خاورمیانه اثرات ژئوپولتیک زیادی را ایجاد خواهد کرد و به مساله کمبود آب و خشکسالی نه به عنوان یک پدیده طبیعی یا فنی بلکه به عنوان یک مساله مهم در حوزه اقتصاد سیاسی توجه کرد. به نظر میرسد آب یک موضوع بسیار مهم در اقتصاد سیاسی امروز در خاورمیانه است و عامل بسیاری از درگیریها و اختلافات در کشورهای منطقه محسوب میشود و اگر برای بحران آب در خاورمیانه راهکاری به دست نیاید، باید انتظار درگیریهای داخلی و خارجی زیادی را داشت. درگیریهایی که به دلایل مختلف ایجاد میشود ولی در نهایت تنها و تنها برای تامین آب است.
عراق یکی از کشورهای خاورمیانه است که دارای ذخایر آبی زیادی است. رودخانههای زیادی در این کشور وجود دارد و بستر آبی در این سرزمین بسیار غنی است.
حال این سوال پیش میآید که آیا جنگ عراق با آمریکا برای تصاحب ذخایر نفتی این کشور بوده است یا راهی برای سلطه بر منابع آبی و رودخانههای این کشور بود؟
البته پاسخ به این سوال چندان ساده نیست ولی نکته مهم این است که هم آب و هم نفت از اصلیترین و حیاتیترین منابع طبیعی هستند و تامین آنها برای بقای نسلهای آینده ضرورت دارد. به همین دلیل جنگ عراق و آمریکا را میتوان جنگی برای سلطه بر تمامی منابع طبیعی و حیاتی کشوری در خاورمیانه دانست که در میان کشورهای این منطقه از غنای بالایی برخوردار است.
این پژوهشگر در ادامه گزارش نوشت: تامین آب یک ضرورت است و انتظار میرود جنگهایی که در سالهای آینده اتفاق میافتد جنگهایی برای کنترل منابع آبی و برخورداری از آب سالم و قابل آشامیدن باشد. البته باید در نظر داشت که تکنولوژیهای بسیار پیشرفتهای برای تبدیل آب شور به آب آشامیدنی در دنیا ابداع شده است ولی هزینه استفاده از این تکنولوژیها بسیار بالاست و هنوز نمیتوان به آنها صد درصد اتکا کرد. به همین دلیل است که کمبود آب و خشکسالی در سالهای اخیر به یک بحران جدی تبدیل شده است و انتظار گزارشهای اخیر در مورد افزایش دمای هوا در زمین و کاهش سطح آب در خاورمیانه و شمال آفریقا و افزایش احتمال خشکسالی در این منطقه مساله آب و تامین آن برای دولتها به اولویت تبدیل شد.
الکساندر کاستایو نویسنده مقاله سیاست بازار آب در نشریه پلتیک میگوید: آب را میتوان نفت قرن بیست و یکم دانست. دسترسی به منابع آب عامل اصلی توسعه اقتصاد دنیا و اثرگذاری سیاستهای دولتی در سالهای آتی است. در حقیقت کمبود جهانی منابع آب رشد اقتصادی را تهدید میکند و روی ثبات ژئوپولتیک تاثیر منفی دارد. باید بپذیریم که آب در سالهای آتی یک کالای بسیار ارزشمند خواهد بود و میتوانند عامل اصلی بسیاری از درگیریهای داخلی و بینکشوری باشد؛ وی ادامه داد: من بر این باور هستم که بحران آب، بحران اصلی قرن بیست و یکم میلادی است و عاملی اصلی است که باعث میشود تا ما تغییرات جوی را حس کنیم. خشکسالیها و توفانها و سیلابها سبب میشوند تا ما متوجه تغییرات جوی و تغییر حجم آب در دسترس خود شویم. از طرف دیگر افت کیفیت آب آشامیدنی هم مسالهای بسیار جدی است که در نتیجه همین بحران آب بیش از پیش نمایان میشود. نکته مهم این است که ما در سیارهای زندگی میکنیم که منابع آبی کافی دارد ولی اگر از این منابع محافظت نکنیم و مدیریت درستی برای مصرف آن نداشته باشیم، آینده سختی در انتظار ما خواهد بود.
Hits: 0