بر شانههای نوبل – مروری بر زندگی علمی و آثار دو نوبلیست 2016
اولیور هارت از دانشگاه هاروارد و بنگت هولمستروم از دانشگاه امآیتی دو اقتصاددانی بودند که به طور مشترک موفق به دریافت جایزه نوبل علم اقتصاد در سال 2016 شدند. این دو نوبلیست اشتراکات زیادی با یکدیگر دارند. هر دوی آنها همانند برنده نوبل علم اقتصاد در سال 2015 در اروپا به دنیا آمدهاند. سپس هر دو به خاطر موقعیت شغلی به ایالات متحده نقل مکان کردهاند. همچنین هر دوی آنها اولین مدرک تحصیلی خود را در ریاضیات گرفتهاند. در ادامه به معرفی جداگانه هر یک از این دو اقتصاددان خواهیم پرداخت و سپس نظرات اقتصاددان دیگر را در مورد نوبلیستهای علم اقتصاد در سال 2016 ارائه خواهیم کرد.
اولیور سیمون هارت
اقتصاددان انگلیسی است که در سال 1948 از پدر و مادری یهودی به دنیا آمد. او دارای کرسی اندرو فرر در دانشگاه هاروارد است. پدرش فیلیپ هارت، یک محقق علوم پزشکی و مادرش روث مایر، متخصص بیماریهای زنان بود. هارت ساکن ایالات متحده آمریکاست و با همسرش، ریتا گلدبرگ که استاد ادبیات در دانشگاه هاروارد است زندگی میکند. او مقطع کارشناسی خود را در رشته ریاضیات و از دانشگاه کمبریج در سال 1969 به پایان رساند. سپس در سال 1972 مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه وارویک انگلستان دریافت کرد و در نهایت در سال 1974 مدرک دکترای خود را در این رشته و از دانشگاه پرینستون اخذ کرد. بعد از آن به عنوان محقق در دانشگاه کمبریج و استاد اقتصاد در مدرسه اقتصاد لندن به فعالیت پرداخت. در سال 1984 به ایالات متحده بازگشت و تدریس در دانشگاه امآیتی را آغاز کرد. پس از آن و در سال 1993 به هاروارد رفت. هارت مابین سالهای 2000 تا 2003 ریاست دانشکده اقتصاد هاروارد را بر عهده داشت. او همچنین در فرهنگستان علوم و هنر آمریکا، انجمن اقتصادسنجی، انجمن مالی آمریکا و آکادمی بریتانیا به عنوان محقق فعالیت میکند. علاوه بر اینها، او عضویت در آکادمی ملی علوم آمریکا را نیز در کارنامه خود دارد. هارت همچنین ریاست انجمن حقوق و اقتصاد آمریکا و معاونت انجمن اقتصادی آمریکا را تجربه کرده است. او متخصص در حوزه نظریه قرارداد، نظریه بنگاه، تامین مالی شرکتی و همچنین اقتصاد و حقوق است. تحقیقات او بر نقشی که ساختار مالکیت و توافقهای قراردادی در حاکمیت و همچنین مشخصکردن مرز فعالیت شرکتها دارند متمرکز است. کتاب «قراردادها و ساختار مالی» که در سال 1995 توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد به چاپ رسید از مهمترین کارهای اوست.
شایان ذکر است که به جز این کتاب تاکنون کتاب دیگری از او به چاپ نرسیده است. او تاکنون بیش از 70 مقاله را در ژورنالهای معتبر اقتصادی به چاپ رسانده که از مهمترین مقالات او میتوان به «بهینگی تعادل در هنگام ناکامل بودن ساختار بازار»، «تجزیه و تحلیل مساله کارفرما-کارگزار»، «مکانیسم بازار به عنوان یک طرح انگیزشی»، «حجم مناسب دولت» و «قراردادها به عنوان نقاط مرجع» اشاره کرد. همچنین او بر روی مقالاتی با عناوین «قراردادهای ادامهدار» و «بانکها در همانجایی قرار دارند که نقدینگی هست» کار کرده است که احتمالاً در آیندهای نزدیک از او به چاپ خواهند رسید. تمرکز فعالیتهای علمی و تحقیقات هارت که منجر به دریافت جایزه نوبل توسط او شد بر روی این موضوع بوده است که کدام شرکتها باید با یکدیگر ادغام شوند و اینکه تامین مالی درست آنها چگونه باید صورت گیرد. همچنین اینکه چه موقع نهادهایی همچون مدرسه، زندان و بیمارستان باید به طور خصوصی یا عمومی مدیریت شوند از موضوعاتی است که هارت به آنها توجه داشته است. باید توجه داشت که مدل هارت بین مالکیت خصوصی و مالکیت عمومی ارجحیت قائل نمیشود. بلکه تنها به این موضوع میپردازد که تحت شرایط مشخص، چه خدماتی باید دولتی باشند و چه خدماتی باید خصوصی شوند.
بنگت هولمستروم
اقتصاددان فنلاندی است که در سال 1949 متولد شد. او هماکنون دارای کرسی پل ساموئلسون در دانشکده اقتصاد دانشگاه امآیتی است. هولمستروم تا سال 1972 دوره تحصیلی کارشناسی خود را در رشته ریاضیات و علوم و در دانشگاه هلسینکی فنلاند به پایان رساند. سپس در سال 1975 از دانشگاه استنفورد مدرک کارشناسی خود را در رشته تحقیق در عملیات دریافت کرد. پس از آن در سال 1978 موفق به اخذ مدرک دکترای خود از مدرسه کسبوکار دانشگاه استنفورد شد. او در سالهای 1979 تا 1982 در مدرسه مدیریت کلاگ دانشگاه نورثوسترن مشغول به تدریس بود. پس از آن به مدرسه مدیریت دانشگاه ییل رفت و تا سال 1994 در آنجا بود. از سال 1994 تاکنون نیز در دانشگاه امآیتی مشغول به تدریس است. هولمستروم را بیشتر به خاطر فعالیتهایش بر روی نظریه کارفرما-کارگزار میشناسند. به طور کلی او بر روی نظریه قرارداد و انگیزه و بهخصوص آن بخش از این نظریه که میتواند مورد استفاده بنگاهها، مدیریت شرکتی و مساله نقدینگی در بحرانهای مالی باشد کار کرده است. او یکی از محققان فرهنگستان علوم و هنر آمریکا، انجمن اقتصادسنجی، انجمن مالی آمریکا و همچنین عضو خارجی آکادمی سلطنتی علوم سوئد و آکادمی علوم فنلاند است. هولمستروم در سال 2001 ریاست انجمن اقتصادسنجی را بر عهده داشت. مدرسه اقتصاد استکهلم سوئد، مدرسه اقتصاد هانکن فنلاند و همچنین دانشگاه واسای فنلاند به او دکترای افتخاری اعطا کردهاند. او در سال 2012 جایزه مشترک بانک فرانسه و مدرسه اقتصاد تولوز را در زمینه اقتصاد پولی و مالی دریافت کرد.
همچنین در سال 2013 موفق به دریافت جایزه استفان راس در حوزه اقتصاد مالی شد. موسسه تحقیقاتی علوم ریاضی (MSRI) شیکاگو نیز در سال 2013 جایزهای به خاطر تحقیقات کاربردی-مقداری خلاقانه هولمستروم به او اهدا کرد. هولمستروم علاوه بر فعالیت در زمینه دانشگاهی، از سال 1999 تا 2012 عضو هیاتمدیره شرکت نوکیا بوده است. هماکنون نیز عضو هیاترئیسه دانشگاه آلاتوی فنلاند است. او تاکنون بیش از 50 مقاله معتبر علمی را به چاپ رسانده که از مهمترین آنها میتوان به «نقدینگی داخلی و خارجی»، «نظریه وسعت بنگاه»، «نقدینگی و مدیریت ریسک»، «بنگاه به عنوان زیرشاخه اقتصادی»، «مشکلات انگیزشی مدیریتی-یک نگرش پویا»، «خطمشی دستمزد بنگاه» و «بنگاه به عنوان نظام انگیزشی» اشاره کرد. به علاوه، هولمستروم روی مقالاتی با عناوین «نظریه اقتصادی عهد و پیمان»، «سازمان مشاع و معاملات انحصاری» و «درک نقش بدهی در بازارهای مالی» کار کرده است که هنوز به چاپ نرسیدهاند. فعالیتهای هولمستروم که منجر به دریافت جایزه نوبلش شد در مورد ساختار قراردادهای معلمان، کارگران و حتی مدیران شرکتی بوده است.
او در این تحقیقات به این نتیجه رسیده است که در صنایع با ریسک بالا، پرداختها باید بیشتر به سمت حقوق ثابت متمایل باشند. در حالی که در یک کسبوکار پایدار، پرداختها باید با توجه به نحوه عملکرد کارگزاران انجام شوند. مساله انگیزه در نظریات هولمستروم بسیار حائز اهمیت است. او اینگونه استدلال میکند که حقوق معلمان تنها نباید بر اساس نمرات دانشآموزان باشد، بلکه باید به نحوی باشد که روح تدریس موثر را جهت ایجاد خلاقیت و تفکر مستقلانه در دانشآموزان در میان معلمان به وجود آورد. نکته دیگر اینکه بر مبنای نظریات هولمستروم انگیزه در کار کردن تنها به خاطر پول نیست. او اینگونه بیان میکند که بررسی کمپینهای انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا بین هیلاری کلینتون دموکرات و دونالد ترامپ جمهوریخواه نشان میدهد که آنها به دنبال به دست آوردن شغلی هستند که بیش از پول برایشان ارزشمند است و پول را به عنوان هدف در نظر ندارند.
Hits: 0