skills-required-for-life-and-workزمانی هدف نظام آموزشی آن بود که کارمندان خوبی پرورش دهد. ولی با ورود به قرن 21 نظام های آموزشی هدف دیگری را دنبال می کنند.

در عصر جدید عمر مشاغل گاهی به ده سال هم نمی رسد. برای همین نیروهایی که در مدرسه و دانشگاه پرورش می یابند باید انعطاف پذیری لازم را داشته باشند که با 60 ساعت آموزش مهارت های جدیدی بیاموزند و وارد شغل جدیدی شوند. به همین دلیل بر اساس شیوه های جدید آموزشی در دنیا، دیگر نظام های آموزشی انبوهی از اطلاعات ریز را آموزش نمی دهند و شیوه حافظه محوری را کنار گذاشته اند. بلکه توانایی حضور ذهن، تشخیص، انتخاب، استدلال و مشارکت را می آموزند.

در عصر جدید کسانی که می خواهند وارد بازار کار شوند باید توانایی مناظره، تمرکز و گزینش اطلاعات را داشته باشند. به این ترتیب از این توانایی برخوردار می شوند که به عنوان مثال با رجوع به اینترنت اطلاعات مورد نیازشان را تأمین کنند و خود را در هر زمانی با مقتضیات حرفه خودشان و یا هر حرفه جدیدی که می خواهند وارد آن شوند وفق دهند.

مرتضی خلخالی کارشناس باسابقه آموزشی می گوید:” در چهار دهه اخیر دانش برنامه ریزی و اصول تعلیم و تربیت به این سمت رفته که به جای دادن ماهی به کسانی که آموزش می بینند راه و روش ماهی گیری را به آنها بیاموزد. چراکه با گسترش سریع فناوری و نفوذ آن در همه ابعاد شغلی و زندگی انسان ها، دایم در حال مشاهده دگرگونی های عظیم در مشاغل یا مرگ مشاغل و به وجود آمدن مشاغل جدید هستیم.

در این شرایط برنامه های درسی باید مملو از صحنه های ارتباط علم با زندگی، برخورد با معماها، کاوشگری و پروراندن مهارت های اندیشیدن باشد. دانش آموزان باید مهارت جست و جوی منابع مورد نیاز و استفاده از داده ها و کتاب های مرجع و راهنما و امکانات رایانه و اینترنت را برای اندیشیدن و ابداع داشته باشند و فرصت های فراوانی برای مشاهده، جست و جو، پیشنهاد طرح ها و اجرای آنها، ارزیابی شواهد و نتایج و استفاده از بازخوردها برای تعدیل مسیر در اختیارشان قرار دهیم”.

وزارت کار آمریکا ده مهارت شغلی که امروزه در بازار کار بسیار مورد نیاز است را این موارد اعلام کرده است:

“مهارت هاي حل مشكل، مهارت هاي فني و حرفه اي، مهارت هاي روابط عمومي، مهارت هاي برنامه نويسي رایانه ای و دانش مربوط به رایانه، مهارت هاي آموزشي مانند توانایی خدمات اجتماعی و مشاوره در مدیریت و تجارت، مهارت هاي مديريت مالي مانند حسابداری، مهارت هاي مديريت اطلاعات، مهارت دانستن زبان خارجي و مهارت هاي مديريت تجارت و بازرگاني”.

با نگاهی به این موارد متوجه می شویم که مقتضیات بازار کار ایران نیز جدا از کشورهای دیگر نیست و در صورتی که فارغ التحصیلان چیز مفیدی نیاموزند، دست کم تا مدتی پس از تحصیل سرگردان می شوند. چراکه نمی دانند چگونه باید در جامعه زندگی کنند و چه شغلی داشته باشند و با استفاده از کدام مهارت، شغلشان را انتخاب و دنبال کنند.

برخی از کشورها با پی بردن به اهمیت داشتن مهارت برای جذب در بازار کار، در این زمینه کلاس های آموزشی برگزار می کنند و بودجه های قابل توجهی نیز به این کار اختصاص می دهند. به عنوان مثال در کشور ایرلند به افزايش مهارت هاي شغلي شهروندان ايرلندي به ويژه جوانان اهمیت زیادی داده می شود.

تا جایی که به علاقه مندان در سه سطح آموزش مقدماتي، دوره هاي كارآموزي و دوره هاي پيشرفته آموزشي برای افزایش مهارت شغلی آنها آموزش داده می شود. هدف از این آموزش ها هم افزايش قابليت استخدام جوانان در هنگام ورود به بازار كار و ایجاد مقدمات فعالیت آنها در بازار کار است. آنها در این کلاس ها مهارت های پایه ای برای کار را می آموزند.

این در حالی است که در کشور ما هر سال تعداد زيادي از فارغ التحصیلان دیپلمه یا دانشگاهی به جمع کسانی که به دنبال کار می گردند اضافه می شود، اما بسیاری از آنها مهارت لازم براي شروع يك حرفه را ندارند. اغلب مدركي نیز در دست دارند، اما مهارت های مورد نیاز برای کار را نیاموخته اند.

حتی بسیاری از کسانی که از دانشگاه ها فارغ التحصیل می شوند تنها بحث های تئوریک را می دانند و از آن جایی که مهارت های لازم را به شکل عملی نیاموخته اند برای جذب در بازار کار دچار مشکل می شوند.

نکته دیگر این است که در حالی که نظام آموزشی ما در زمینه آموزش مهارت های شغلی با مشکلات زیادی روبرو است، خانواده ها هم آموزش مهارت های شغلی، حتی مشاغل موروثی به فرزندانشان را نیز کنار گذاشته اند. این در حالی است که در جوامع غربی و نیز جوامع رو به توسعه چین و هند، آموزش مهارت های شغلی و کسب و کار در خانواده جایگاه برجسته ای دارد. در کشور ما هم در گذشته ای نه چندان دور فرزندان به ویژه فرزندان پسر از سنین کودکی و نوجوانی با مفهوم کار و درآمد آشنا می شدند و حتی در خانواده های ثروتمند نیز شاگردی فرزند و یادگیری کار مذموم شناخته نمی شد. ولی این سنت نیز به فراموشی سپرده شده است.

آموزش مهارت زندگی در کنار مهارت شغلی ضرورت دارد

بعضی از مهارت هایی که در حوزه مهارت های شغلی مورد نیازند، مهارت هایی هستند که در زندگی روزمره و خانوادگی نیز لازمند. به عنوان مثال می توان از مهارت حل مشکل، مهارت تحلیل و روابط عمومی نام برد.

اما مقتضیات عصر جدید، آموزش مهارت های زندگی را از جنبه های بسیار دیگری هم ضروری کرده. مرتضی خلخالی می گوید:”در دنیایی همراه با رشد جمعیت، افزایش نیازها، پیچیده تر شدن شرایط زندگی و همچنین کاهش و محدود شدن نسبی منابع طبیعی، رقابت های شدید اقتصادی، روبرو شدن با تهدیدهای متوالی و تغییر در حرفه ها و شغل ها، نوعی نگرانی و هول زدگی و فشار روحی فزاینده بر افراد تحمیل می شود.

این ناهنجاری ها، رفتارها، نگرش ها، روابط اجتماعی و شهروندی را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد. در چنین جو ناآرامی پروراندن ارزش ها و گسترش عادات مطلوب دشوارتر شده. به طوری که صرفاً با سخنرانی یا نصیحت و ارشاد، مشکل به آسانی برطرف نمی شود. بنابراین در چند دهه اخیر جامعه شناسان، فلاسفه، متخصصان تعلیم و تربیت و برنامه ریزان درسی در سطح جهانی، با همکاری نهادها و سازمان هایی مثل یونسکو تلاش فراوانی برای جست و جوی راه حل های ریشه ای مؤثرتر به عمل می آورند.

در نتیجه شیوه رویارویی با این مشکلات در روش های طراحی برنامه و تدوین کتاب ها و سایر مواد آموزشی و همچنین تدوین طرح درس ها و اجرای تکالیف عملکردی گروهی و فردی و ارزشیابی آموخته های ارزشی و نگرشی در حال گسترش و رسوخ است”.

به این ترتیب آموزش مهارت زندگی و مهارت های شغلی به اجزای ضروری برنامه های آموزشی دنیا تبدیل شده اند. چیزی که ضرورت آن در کشور ما نیز احساس می شود.

 

برگرفته

Hits: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *