پاسخ مطالعه موردی قبلی

too-ahead-of-technologyسازمان سلامت پیچتری در بخش فناوری اطلاعات خود با مشکل مواجه شده، این سازمان برای اصلاح این بخش دو راه پیش روی خود دارد.

یکی از راه حل‌ها استانداردسازی کلی نرم‌افزارهای سازمان است که به طور سنتی در بیشتر بیمارستان‌ها از آن تبعیت می‌شود و افرادی مانند پاول رییس هیات مدیره سازمان برای اجرای آن به مدیر عامل سازمان یعنی ماکس فشار می‌آورند، اما استاندارد سازی به این شیوه می‌تواند انعطاف پذیری سازمان را کاهش دهد که با توجه به تنوع بیماران در بیمارستان‌های مختلف، می‌تواند به زیان سازمان تمام شود. راه حل دیگر پیچتری استفاده از روش SOA است. در این شیوه استاندارد سازی به صورت انتخابی صورت می‌گیرد. مشکل اینجا است که بازار این تکنولوژی هنوز بالغ نشده و این امکان وجود دارد که زمان لازم برای سازگاری کارکنان با این شیوه برای سازمان هزینه بالایی داشته باشد. سوال مطرح شده در پایان مورد کاوی این بود: پیچتری چگونه باید مشکل زیر ساختی فناوری اطلاعات خود را حل کند؟ در زیر پاسخ کارشناسان به این سوال را می‌خوانیم:
***
سازمان مجبور نیست به صورت ناگهانی تغییر کند. بلکه می‌تواند کم کم بخش‌های قدیمی‌سیستم فعلی را کنار بگذارد و آنها را با سیستم‌های SOA جایگزین کند.

اولین سوالی که در این موردکاری خاص به ذهن می‌رسد این است که چرا این تصمیم به عهده ماکس است؟ اگر مدیرعامل در نهایت می‌تواند هر تصمیمی را ‌که صلاح می‌بیند بگیرد، حتی اگر این تصمیم خلاف نظر مدیر اطلاعاتی سازمان باشد و در عین حال مدیر اطلاعاتی سازمان هم در نهایت مجبور به اطاعت کردن از تصمیمی‌است که مدیر عامل سازمان می‌گیرد، در این صورت احتمال به وجود آمدن مشکلات بسیار زیاد است. پس شاید بهتر باشد که این سوال را فعلا به کنار بگذاریم.

یکی از مواردی که به آن توجه نشده است، پرونده خطرپذیری سازمان سلامتی پیچتری است. دانستن اینکه سازمان چقدر خطرپذیر است، بسیار مفید خواهد بود، ولی همین واقعیت که مدیریت سازمان در همان زمانی که بقیه اعضای همان صنعت به ساختار‌های قدیمی‌ چسبیده‌اند، به ایجاد ساختار بر مبنای خدمات فکر می‌کند، به روشنی بیانگر این موضوع است که سازمان مایل است جلوتر از سازمان‌های مشابه و رقیب حرکت کند. در عین حال این موضوع هم مشخص است که این مساله یکی از مسائلی است که در آن زمان زیادی برای تصمیم‌گیری وجود ندارد. مسلما سازمان امکان منتظر بودن به مدت بسیار طولانی را ندارد. زیربنای اطلاعاتی سازمان در حال حاضر نیاز به راه حل دارد.

یکی از تله‌هایی که بسیاری از سازمان‌ها به آن گرفتار می‌شوند، دیدن هر گزینه ممکن به صورت بسیار نهایی‌تر از آن چیزی است که در واقعا باید باشد. این گونه تصمیمات را نباید به عنوان تصمیماتی از جنس این یا آن ارزیابی کرد. عناصری از هر دو گزینه ممکن است ارزشمند باشند و به خوبی امکان در کنار هم قرار گرفتن را داشته باشند.

کاری که پیچتری می‌تواند انجام دهد و در حال حاضر در سازمان خطوط هوایی آمریکا صورت می‌گیرد، حرکت آرام در جهت معماری بر مبنای سرویس است. سازمان مجبور نیست کل زیربنای اطلاعاتی سازمان را ناگهان به SOA تغییر دهد. به جای آن می‌تواند این تغییرات را به صورت بخش‌های تغییراتی کوچک اولویت‌بندی شده انجام دهد. کم‌کم بخش‌های قدیمی‌را به کناری بگذارد و سیستم اطلاعاتی جدید را جایگزین آن کند. یک رویکرد اینچنینی قدم به قدم نه تنها ریسک را به حداقل می‌رساند که در عین حال پروژه را انعطاف‌پذیرتر می‌سازد و به کارکنان بخش فناوری اطلاعات این اجازه را می‌دهد که کارشان را به صورت اولویت بندی شده انجام دهند. یک معماری بر مبنای سرویس مناسب در این زمان، در عین اینکه از سیستم اطلاعاتی قدیمی ‌حداکثر بهره را می‌برد، سعی می‌کند سیستم جدید که طراحی می‌کند صرفا همان سیستم قبلی نباشد که به صورت SOA درآمده است. پیچتری بسیاری از فرآیند‌های قدیمی ‌کاری‌اش را با فرآیند‌های جدیدتری که IT از آن پشتیبانی می‌کند، جایگزین کرده است. زمانی که از پل عبور شده است، دیگر راه برگشتی وجود ندارد. سیستم‌های اطلاعاتی سازمان آنقدر برای سازمان حیاتی هستند که سازمان نمی‌تواند از آنها دست بردارد. دکتر‌ها و بیماران به آنها وابسته هستند؛ پس این سیستم‌ها باید قابل اطمینان باشند. هر راه‌حلی که سازمان در این مورد بر می‌گزیند باید به صورت عملی قابل پیاده سازی باشد. به صورت واضح یکی از ضرورت‌هایی که سازمان با آنها مواجه است، این است که سیستم اطلاعاتی فعلی آن دارد از کار می‌افتد.مسلما برای سازمان راه‌حلی وجود دارد که با استفاده از آن بتواند ریسک کارها را به حداقل برساند و در عین حال قابل اطمینان هم باشد. چرا که در نهایت سازمان نیاز به سیستم‌هایی دارد که قابل اطمینان باشند و در عین حال یک زیر بنا بر مبنای SOA که به خوبی کار نکند هم یک شکست تلقی می‌شود. در این صورت پیچتری بهترین کاری که می‌تواند بکند، استفاده از یک سیستم یکپارچه است. از آنجایی که ریسک بسیار بالا است، مسلما سازمان باید در مورد انجام دادن کارهایش اشتباه کند و تنها در آن زمان از سیستم‌ها و ساختار انعطاف‌پذیر استفاده کند. در نهایت داشتن یک انعطاف پذیر که یا به خوبی پاسخگوی نیاز‌های تجاری نیست یا هست، ولی پیاده سازی آن آنقدر به طول می‌انجامد که سازمان فرصت‌هایش را از دست می‌دهد، هیچ منفعتی برای سازمان به همراه ندارد.در مورد سازمان پیچتری به نظر می‌رسد که پیاده‌سازی هر دو نوع سیستم انتخابی، مدت زمان مشابهی به طول می‌انجامند. ولی نکته اینجا است که افراد پس از مدتی SOA را به عنوان یک پروژه می‌بینند. ولی اگر درست این قضیه را ببینند، متوجه می‌شوند که این پروژه هرگز به پایان نمی‌رسد و تنها راه‌های جدیدی برای انجام دادن کارها در اختیار شما می‌گذارد و برای سازمان در بلند مدت ایجاد ارزش می‌کند.کاندیس باید به سازمان پیشنهاد اجرای قدم به قدم طرح SOA را بدهد و ماکس هم بهترین کاری که می‌تواند بکند، قبول کردن این پیشنهاد است. حالا اینکه کدام قسمت را کی باید جایگزین کرد سوالی است که پس از تصمیم به اجرای این طرح باید گرفته شود. سازمان باید پیشنهاد کاندیس را برای نگه داشتن همه بخش‌هایی از سیستم فعلی که به خوبی کار می‌کنند و جایگزین کردن آنهایی که مشکل زا شده‌اند، بپذیرد.

 

منبع: HBR

برگرفته: دنیای اقتصاد

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *