فردای انقلاب بولیواری – چه آیندهای پیش روی سیاست و اقتصاد ونزوئلاست؟
افزایش تنشهای سیاسی پس از مرگ هوگو چاوس و ظهور بحران اقتصادی به شکل ابرتورم، گمانهزنیهای مختلفی را درباره آینده اقتصاد ونزوئلا دامن زده است. تحلیلها از نظرگاههای متفاوتی ارائه شده است. با این حال، گویا بیش از همه بنگاههای فکری و رسانههای راستگرا و مخالف دولت مستقر ونزوئلا هستند که دغدغه تحلیل و پیشبینی آینده این کشور را دارند. در این گزارش سعی میشود چند مورد از تحلیلهای مختلف ارائه شود. در اولین گزارش چکیدهای از میزگرد موسسه بروکینگز عرضه میشود و پس از آن، تحلیلی از دانیل واگنر تحت عنوان «دورنماهایی برای ونزوئلای پس از مادورو». دانیل واگنر مدیر موسسه «راهکارهای ریسک کشوری» است. در انتها نیز تحلیل دیگری از بحرانهای پیش روی اقتصاد ونزوئلا از میگل تینکر سالاس (مدرس مطالعات آمریکای لاتین) که در پایگاه اینترنتی شبکه Telesur (شبکه تلویزیونی مورد حمایت دولتهای کوبا، ونزوئلا، اکوادور، نیکاراگوئه، اروگوئه و بولیوی) منتشر شده، ارائه میشود.
1- میزگرد بروکینگز: آیا اصلاحات برای تضمین توان پرداخت بدهیها کافی است؟
موسسه بروکینگز چند ماه پیش میزبان بحثی درباره راهکارهای بحران اقتصادی در ونزوئلا بود. میهمانان این برنامه ریکاردو هاوسمان (مدیر مرکز توسعه بینالمللی هاروارد)، میگل آنخل سانتوس (پژوهشگر ارشد مرکز توسعه بینالمللی هاروارد)، فرانسیسکو رودریگز (اقتصاددان ارشد موسسه تورینو کاپیتال) و لوییزا پالاسیوس (مدیر پژوهشهای انرژی و آمریکای لاتین در موسسه مشاوران بینالمللی مادلی) بودند. میهمانان برنامه، در مجموع درباره آسیبشناسی بحران و هدف نهایی همرای بودند، اما در زمینه مسیر رسیدن به این هدف اختلاف داشتند. در حالی که همگی اعتقاد داشتند که تغییری در دولت به همراه اصلاحات بازاری اساسی شرایط ضروری احیای اقتصاد است، ریکاردو هاوسمان اینها را ناکافی میدانست. او استدلال میکرد که ونزوئلا باید بدهی خارجیاش را بازسازی کند و از جامعه جهانی «مساعده فوقالعاده» بخواهد. با این حال، فرانسیسکو رودریگز بر این باور بود که برای کشوری مثل ونزوئلا، که داراییهای قابل وصولی در آمریکا دارد، نکول بدهیها ریسک بزرگی است. بنابراین، بحث باید به این بپردازد که آیا مشکل نقدینگی ونزوئلا صرفاً مسالهای مربوط به اعتبار آن در بازارهاست یا مسالهای ساختاریتر است. به نظر عمده شرکتکنندگان این نشست، «انحرافها»ی اقتصاد ونزوئلا، مثل کنترل قیمتها و ارز، مسوول «بحران انسانی» کشور است. اما آنچه کارشناسان را نسبت به توان ونزوئلا برای بازپرداخت بدهیهایش مردد میکند، انبوه بدهی خارجی نامتعارف ونزوئلا و ظرفیت رو به کاهش تولید نفت این کشور است. بنابراین افول نقدینگی ونزوئلا ریشههای ساختاری دارد، و این به آن معناست که بازسازی بدهیها یا حتی نکول آنها ممکن است در کوتاهمدت ناگزیر شود. نکول بدهیهای شرکت نفت ونزوئلا شاید راهکار ایدهآلی نباشد اما به نظر حاضران نشست نتیجه یک دهه سوءمدیریت است و نه فقط کاهش نقدینگی ناشی از افزایش شدید در قیمتهای نفت. احیای شرکت نفت ونزوئلا – که برای جلوگیری از نکول بدهیها ضروری است – در آیندهای نزدیک ممکن به نظر نمیرسد، دست کم نه بدون «اصلاحات ساختاری» اساسی. تولید نفت در ونزوئلا بین سالهای 2001 و 2013 با نرخ سالانه 50 هزار بشکه در روز کاهش داشته است. از زمانی که نیکلاس مادورو در سال 2013 به قدرت رسید، این نرخ دو برابر شده است. سرمایهگذاری سرمایهای بسیاری برای بازگرداندن جریان تولید و تثبیت آن نیاز است، اما شرکت نفت بیپول و بدهکار ونزوئلا اصلاً توان پر کردن این شکاف را ندارد. به گفته لوییزا پالاسیوس، «میزان توان شما برای بازسازی بدهیها به قیمتهای نفت و ظرفیت تولید جریان نقدی با اتکا بر خودتان بستگی خواهد داشت، که در حال حاضر فرضیهای دشوار است». میگل آنخل سانتوس، با نظر به پیش و فارغ از احیای شرکت نفت ونزوئلا میگوید: «نفت به تنهایی ونزوئلا را از چالهای که در آن افتاده بیرون نمیکشد.» به همین دلیل او باور دارد که ونزوئلا باید اقتصاد خود را متنوع کند. به علاوه، ونزوئلاییها باید اندیشیدن به «اجماعی متفاوت بر آنچه دولت باید برای مردمش انجام دهد و آنچه مردم باید برای دولت و خودشان انجام دهند» را آغاز کنند. سانتوس میگوید بحران در ونزوئلا «شکست طرز تفکر ما درباره توسعه» است.
2- دانیل واگنر: دورنماهایی برای ونزوئلای پس از مادورو
دانیل واگنر یادداشت خود را با ترسیم تصویر صدها هزار ونزوئلایی که برای خرید کالاهای مورد نیاز خود در حال ورود به کلمبیا هستند آغاز میکند. این تصویر در یک سال گذشته بارها مورد استفاده تحلیلگران مخالف دولت ونزوئلا برای اثبات شکست پروژه «سوسیالیسم برای قرن بیست و یکم» به کار رفته است. واگنر مینویسد: «دولت مادورو کوشیده است بحران ابرتورم را با اجرای سیاستهای کنترل قیمتی، تداوم سیاستهای چاوس در ملیسازیهای گسترده و اعمال طیف گستردهای از تعرفهها حل کند.» او میافزاید: «در حالی که مادورو تلاش کرده حامیان خود را قانع کند که بحران نتیجه توطئهای سرمایهدارانه و جنگی اقتصادی است، بحران اخیر باعث شده اپوزیسیون در معرض کسب دوسوم از اکثریت لازم برای تغییر قانون اساسی قرار بگیرد.» واگنر در ادامه مینویسد هرچند جامعه بینالمللی امیدوار است که اپوزیسیون بتواند در پیشبرد همهپرسی موفق عمل کند، انجام این کار الزاماً تغییری معنادار یا اساسی به دنبال نمیآورد. «این امر درباره جانشینی مادورو پس از چاوس نیز صدق میکرد.» او میافزاید: «هر کس قدرت را بگیرد، همچنان به راضی نگهداشتن ارتش نیاز خواهد داشت و این امر مشکلات و مسائل متعددی را به دنبال میآورد.» مساله دیگر از نظر واگنر این است که هرچند احزاب اپوزیسیون اکثریت مجمع ملی را در اختیار دارند، هیچ چیزی غیر از مخالفت با مادورو آنها را متحد نمیکند و این احزاب از احزاب راست میانه تا احزاب مارکسیست-لنینیست را شامل میشوند. آنها حتی در صورت موفقیت در پیشبرد همهپرسی علیه مادورو، احتمالاً نمیتوانند پشت سر نامزدی هنریک کاپریلس متحد شوند. واگنر برای آینده ونزوئلا سه سناریوی کلی تصور میکند:
1- اقتدارگرایی بیشتر از سوی مادورو به همراه اصلاحات اقتصادی معتدل برای کاهش بحران اقتصادی و در عین حال تقویت شکافها درون اپوزیسیون سیاسی.
2- یک کودتای نظامی صوری، همزمان با ناامیدکنندهتر شدن وضعیت. این کودتای نظامی میتواند ناشی از برکناری مادورو با زور باشد یا ناشی از تزلزل مادورو در راضی نگه داشتن ارتش. دولت نظامی بیشک اپوزیسیون را برای برقراری نظم سرکوب میکند و در عین حال میکوشد زمان در قدرت بودن خود را پیش از برگزاری انتخابات جدید طولانیتر کند.
3- هنریک کاپریلس به قدرت برسد. موفقیت او در مقابله با زوال اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به توان او در تامین حجم بزرگی از کمکهای خارجی، اجرای اقدامات ریاضتی سفتوسخت و افزایش در قیمتهای نفت بستگی خواهد داشت. به نظر واگنر، از این سه سناریو، سناریوی اول دستکم در کوتاهمدت محتملتر از همه به نظر میرسد، اما فارغ از اینکه چه کسی در دوره پس از مادورو قدرت را به دست میگیرد، فرآیند دردناکی از احیای اقتصادی در برابر مردم ونزوئلا قرار دارد که به نتیجه رسیدن آن چندین سال طول میکشد. استقراض از نهادهای مالی بینالمللی ناگزیر با اجرای اقدامات ریاضتی، کاهش بیشتر در یارانههای دولتی و بیکاری و تورم بالاتر همراه خواهد بود، دست کم در کوتاهمدت، تا زمانی که اوضاع به حالت عادی برگردد. احتمال اینکه چین به عنوان یک شوالیه سفید مالی وارد صحنه شود کم است. پکن پیشتر از سال 2000 تاکنون، بیش از 125 میلیارد دلار از طریق کمک مستقیم یا وامهای با شرایط مطلوب به ونزوئلا کمک کرده است. برای اینکه چین سرمایهگذاری بیشتری در ونزوئلا انجام دهد، عدم قطعیت بیش از حدی وجود دارد، به ویژه وقتی قیمتهای نفت همچنان پایین است. واگنر مینویسد: «رئیسجمهور سابق کوبا، فیدل کاسترو، انقلاب را «مبارزه مرگ و زندگی بین آینده و گذشته» توصیف کرده بود. در هفدهمین سال چاوسیسم، روشن شده است که پوپولیسم و سوسیالیسم چاوس یک شکست بزرگ است. ونزوئلا یک دولت ورشکسته است. آنچه کشور نیاز دارد یک انقلاب جدید است.» به نظر واگنر، ونزوئلا نیز مثل کشورهای ریسکزده دیگری که از «نفرین منابع» رنج میبرند، باید کشوری ثروتمند باشد. واگنر مثل همه دیگر تحلیلگران مخالف دولت ونزوئلا، بر این باور است که راهکار در «برکناری دولت مادورو» است.
3- میگل تینکر سالاس: چالشهای بزرگ اقتصادی و سیاسی ونزوئلا در سال 2017
ونزوئلا یکی از کشورهای کلیدی در اقتصاد جهانی و از نظر ژئوپلتیک بااهمیت در آمریکای لاتین، در 2016 سال پرحادثهای را پشت سر گذاشت. این کشور دورهای از تحریم اقتصادی از سوی شرکتهای غذایی و کالایی بزرگ، کاهشی شدید در قیمتهای نفت -که مستقیماً بر اقتصاد تولیدکننده نفت ونزوئلا اثر گذاشت- و همزمان توطئههای اپوزیسیون راستگرا برای کودتا و براندازی دولت را پشت سر گذاشت. رئیسجمهور نیکلاس مادورو، همچنان انقلاب بولیواری را رهبری میکند که رئیسجمهور سابق، هوگو چاوس، آغاز کرده بود و با ایجاد تحولاتی در کشور برای ونزوئلاییها آموزش و خدمات درمانی رایگان و شرایط زیستی کرامتمندانهتری برای فقرا به بار آورده است. پس از یک 2016 آشوبناک، چند مساله برای این کشور آمریکای لاتینی در سال 2017 مطرح است. میگل تینکر سالاس، مورخ ونزوئلایی و مدرس مطالعات آمریکای لاتین، در مصاحبه با تلهسور از آینده کشورش میگوید. تینکر سالاس نویسنده کتاب «میراث ماندگار: نفت، فرهنگ و جامعه در ونزوئلا» و «ونزوئلا: آنچه همه باید بدانند» است.
همهپرسی برکناری
در آیندهای نزدیک، مادورو و «حزب سوسیالیست متحد» او با کارزاری مصمم از سوی مجمع ملی که تحت کنترل اپوزیسیون راستگراست مواجه میشوند که در ماههای اخیر در پی برگزاری همهپرسی علیه رئیسجمهور بوده است. ائتلاف اپوزیسیون راستگرا به نام «میزگرد اتحاد دموکراتیک»، سال گذشته برای برکناری مادورو آغاز به جمعآوری امضاها کرد. بر اساس مقامات انتخاباتی، 600 هزار مورد از امضاها غیرقابل قبول بودهاند، از جمله 11 هزار امضای مردگان، سه هزار امضا از زیر هجدهسالهها، هزار امضا از زندانیهایی که حق رای دادن ندارند و هزار امضا با شمارههای شناسایی ناموجود. در ماه اکتبر، دادگاه عالی ونزوئلا به اتهام تقلب جلوی فرآیند همهپرسی برای برکناری رئیسجمهور را گرفت و اپوزیسیون برای این کار باید دوباره فرآیند جمعآوری امضاها را آغاز کند. امسال، حتی اگر قانونگذار و احزاب سیاسی به امضاهای لازم دست یابند و در رایگیری عمومی نیز رای اکثریت را به دست آورند، دیگر زمان مقرر برای برگزاری انتخابات جدید پس از برکناری رئیسجمهور -10 ژانویه 2017- گذشته است. اگر قرار باشد بعدها یک همهپرسی برکناری برگزار شود و معاون رئیسجمهور ونزوئلا، طارق العیسمی (اصالتاً اهل سوریه)، رئیسجمهور شود او باید دوباره در انتخابات 2018 شرکت کند. در میان ناآرامیهای ناشی از فرآیند همهپرسی برکناری، اپوزیسیون خواستار اعتراضات خشونتآمیز در کاراکاس و حتی به طور غیرمستقیم، خواستار کودتای نظامی نیز بوده است. اخیراً، رهبران اپوزیسیون بدون پشتوانهای حقوقی اعلام کردهاند مادورو مقام رئیسجمهوری خود را ترک کرده است. دادگاه عالی نیز تلاشی دیگر از سوی مجمع ملی برای برکناری مادورو را بیثمر گذاشت، و اعلام کرد رای به برکناری مادورو و زمینهسازی برای انتخابات جدید، مخالف قانون اساسی است. به نظر تینکر سالاس، هرچند همهپرسی ماهها در مرکز مباحثات سیاسی کشور بوده است، هدف اصلی اپوزیسیون هیچوقت به روشنی مشخص نبوده است. او میگوید: «همهپرسی یک گزینه انتخاباتی دموکراتیک است که در قانون اساسی ونزوئلا پیشبینی شده است. اما هنوز بر من روشن نیست که آیا نیت اپوزیسیون در یک سال گذشته واقعاً آغاز یک همهپرسی برکناری بوده است یا خیر.» تینکر سالاس افزود: «من فکر میکنم درون اپوزیسیون دستهبندیهایی وجود دارد، – بخشی که خواستار همهپرسی است، بخشی که یک برکناری فوری را میخواهد، آنهایی که میخواهند «خیابانها را داغ کنند» و بخشهایی که میخواهند تا 2018 صبر کنند که دولت جدیدی آغاز به کار کند.» در حالی که دولت در مذاکره با اپوزیسیون در فرآیند گفتوگوی ملی حسن نیت خود را نشان داده، آنچه روشن به نظر میرسد این است که در سال آینده، دولت مادورو باید همچنان با تلاشهای اپوزیسیون برای بیثباتسازی کشور و براندازی دولت سوسیالیستی دستوپنجه نرم کند.
گفتوگوهای صلح و بحران اقتصادی
در واکنش به تنشهای سیاسی فزاینده ناشی از خواست همهپرسی از سوی اپوزیسیون، دولت و گروههای اپوزیسیون در سال 2016 با هدف کاهش تنشها، گفتوگوهای صلح ملی را آغاز کردند. انتظار میرود گفتوگوها در سال 2017 هم ادامه یابند. در میانه ناآرامی سیاسی، دولت مادورو خواستار گفتوگوی ملی میان همه گروهها به منظور دستیابی به راهکاری صلحآمیز برای بحران بود. تینکر سالاس میگوید: «ناتوانی از حکومت کردن موقعیت مطلوبی نیست. ما در مجمع ملی دیدهایم که اپوزیسیون به دنبال ایجاد چنین موقعیتی است، اما به باور من، ما باید به دنبال شرایط مطلوبی برای حکومت کردن باشیم.» بخشهایی از اپوزیسیون توافقهای حاصل را تحریم کردهاند، در حالی که دیگران همچنان در گفتوگوها شرکت میکنند و با رهبری راستگرای اپوزیسیون خط مرزی روشن میکشند. تینکر سالاس میگوید: «پویش و سازوکار اپوزیسیون در ونزوئلا همیشه همین بوده است.» واتیکان، راس کلیسای کاتولیک، و بلوک تجاری منطقهای (UNASUR) که از کشورهای آمریکای جنوبی تشکیل شده است، با میانجیگری در فرآیند گفتوگو و کمک به پیشبرد گفتوگوها موافقت کردهاند. طبق خواست اپوزیسیون، مادورو نیز با پذیرش چند درخواست موافقت کرده تا گفتوگوها پیش بروند. تینکر موضع خود را اینگونه بیان میکند: «من فکر میکنم که گفتوگو ضروری است. اپوزیسیون، چاوسیها، گروههای چپگرا و جنبشهای اجتماعی در ونزوئلا ناپدید نمیشوند. ما باید راهی بیابیم تا با هم زندگی کنیم.» در این فرآیند، هر دو جانب دستهبندی سیاسی درباره شیوههای همکاری اپوزیسیون و دولت در مقابله با آنچه مادورو «جنگ اقتصادی» علیه کشور خوانده است، و با بحران اقتصادی گسترده به توافقهایی رسیدهاند. تینکر سالاس میافزاید: «گفتوگو باید ادامه پیدا کند، زیرا تنها راهکار برای ونزوئلاست. ما نمیتوانیم ادامه دهیم، اگر پروژه ملت تنها به یکی از طرفین تعلق داشته باشد. این پروژه به کل اجتماع ونزوئلاییها تعلق دارد.» این واقعیت که بلوک نفتی اوپک در سال گذشته به توافقی برای کاهش تولید نفت خام برای تحریک افزایشی در قیمتهای نفت رسید – که قرار است سنگینی روی دوش کشورهای تولیدکننده و غیرتولیدکننده نفت را کاهش دهد – به همین اندازه برای ونزوئلا مهم است. اما به نظر تینکر سالاس، وابستگی نفتی ونزوئلا همچنان یک چالش اقتصادی کلیدی در آینده خواهد بود. او میگوید: «ونزوئلا باید به وابستگیاش بر نفت پایان دهد. ما نمیتوانیم همیشه به توافقهای اوپک برای کاهش تولید نفت وابسته باشیم.» سالاس استدلال میکند که ونزوئلا باید توسعه منطقهای و حرفهای اجتماعات را با حمایت از بخش خصوصی گسترش دهد، به این امید که اقتصاد کشور رشدی اساسی را شاهد باشد. او میافزاید: «ما میتوانیم درباره بایکوت اقتصادی، حضور آمریکا و جنگ اقتصادی حرف بزنیم. اما آخر کار، دولت مسوول اتفاقها خواهد بود.»
انتخابات آتی
ونزوئلا همچنین در سال 2017 شاهد گذار به سناریوی سیاسی جدیدی خواهد بود، چرا که در این سال چندین انتخابات منطقهای و محلی برگزار میشود. ونزوئلاییها فرمانداران و شهرداران جدیدی را برمیگزینند که تا سال 2021 در مقامهای خود میمانند. انتخابات به خاطر وضعیت سیاسی کشور چند ماه عقب افتاده است. در این میان، اپوزیسیون دعوت به اعتراضات خشونتآمیز را تکرار کرده و همچنین از آغاز گفتوگو با دولت امتناع میکند. به نظر تینکر سالاس، انتخابات منطقهای میتواند سنجهای برای فضای سیاسی کلی باشد. او میگوید: «به نظر من، انتخابات منطقهای چالشی خواهد بود که صحنه را برای انتخابات ریاستجمهوری 2018 آماده میکند.» 23 فرماندار کنونی در پایان سال 2012 برای دورهای چهارساله انتخاب شدند. 20 نفر از این 23 قانونگذار عضو حزب سوسیالیست متحد مادورو هستند، و بقیه عضو ائتلاف اپوزیسیون. تینکر سالاس میگوید: «ونزوئلا به اپوزیسیون نیاز دارد. ما اپوزیسیونی میخواهیم که انتقاد و کمک کند که به پیش قدم بگذاریم. این برای آنچه در کشور رخ میدهد حیاتی است.»
برگرفته: تجارت فردا
Hits: 0