ونزوئلای دیوانه دیوانه* – مادورو و اسلافش مستحق سرزنش هستند
مساله فلاکت و تیره روزی مردم در ونزوئلا بسیار شبیه به مردم کشوری است که درگیر جنگی طولانی و فرسایشی شدهاند. کشوری که بر پایه درآمدهای نفتی و با فروش آن روزگار گذرانیده و اگر توانی داشته است، توسط حاکمان و دولتمردان آن صرف فریاد کردن شعارهای انقلابی شده است. حالا که قیمت نفت به شدت پایین آمده، دولتی که از دستمال کاغذی تا آرد و نان و شیر را با یارانه به مردم فروخته، گرفتار باتلاقی بیانتها شده است. بسیاری از مردم ونزوئلا قبل از طلوع خورشید بیدار میشوند، تا بتوانند زودتر از سایرین به صف شکل گرفته در جلو فروشگاههایی برسند که هنوز جنس ارزان دولتی میفروشند. مردم بر اساس رقمهای شماره ملی دستهبندی شده و در روزهای مشخصی میتوانند کالای دولتی خرید کنند، کالایی که اگر موفق به خریدش شوند هم کفاف زندگیشان را نمیدهد. عدهای به مرز کشورهای همسایه مانند کلمبیا میروند تا آنجا غذا و دارو بخرند. خرید و فروش در بازار سیاه رونق دارد اما قیمتها بالاست و اعتمادی نیست. در کنار هرجومرج سیاسی و جنگ اقتصادی، امنیت، از معدود کالاهای اساسی که دولت باید عرضه میکرد، از بین رفته و امیدی به زندگی نیست. نیکلاس مادورو، رئیسجمهور جانشین هوگو چاوس، حتی اگر تنها مقصر این جریان نباشد قطعاً مستحق سرزنش است. بعید است که او بتواند برای مردم ونزوئلا کاری انجام دهد با این همه فعلاً تماموقت درگیر مشاجره با منتقدان و مخالفان خود است. وضعیت ونزوئلا را نمیشود توصیف کرد. دیوانهکنندهتر از آن است که بتوان آن را توصیف کرد. بلبشو و بیبرنامگی دامان ونزوئلا را گرفته است. اینجا فقط چند پرده بریده و کمارتباط به هم را از داستان ونزوئلا بخوانید.
اول: ادی عقاب
هفته قبل، آدریانو سولانو، اسکیباز ونزوئلایی در مسابقات اسکی در فنلاند لقب بدترین اسکیباز جهان را به خود اختصاص داد. او در مسابقات قهرمانی جهانی اسکی نوردیک شرکت کرد در حالی که پیش از آن هیچوقت پایش را روی برف نگذاشته بود، حتی برف را از نزدیک ندیده بود. تمام تمریناتش زیر آفتاب داغ آمریکای جنوبی و با چوباسکیهای چرخدار انجام شده بود. او از لحظه ورود به پیست تعادل خودش را از دست داد، چندینبار زمین خورد و حتی نمیتوانست درست بایستد. او در مسابقه اسکی صحرانوردی به مسافت 10 کیلومتر، که نخستین رقابت این مسابقات بود پس از 39 دقیقه و 37 ثانیه، تنها 5 /3 کیلومتر را طی کرده بود. در حالی که سایر رقبا به طور معمول در چنین زمانی کل مسیر را پیمودهاند. او از ادامه مسابقه انصراف داد. سولانو شاید برای بعضیها یادآور مایکل ادواردز، اسکیباز انگلیسی باشد که در مسابقات المپیک 1988 در رشته اسکی پرش شرکت کرد و آخر شد. اما داستان او که به «ادی عقاب» معروف شد، داستان تلاش وافر و زحمت بینهایت شخصی است که اگر چه در کودکی مشکل حرکتی داشت، توانست با صرف درآمد اندک شخصی و با کمترین امکانات، خودش را به آرزوی کودکیاش یعنی شرکت در مسابقات المپیک برساند و حتی رکورد بریتانیا را هم بهبود بخشد. مساله در مورد سولانو متفاوت است. ورود او به این مسابقات حتی یک جنجال کوچک بین دستگاه دیپلماسی ونزوئلا و فرانسه را هم رقم زد و زمانی که پلیس فرانسه در شناختن سولانو به عنوان یک ورزشکار حرفهای تردید کرد، اجازه سفر او از فرانسه به سوئد را نمیداد، دلسی رودریگز، وزیر امور خارجه ونزوئلا، در توئیتی اعلام کرد وزارت خارجه اعتراض جدی خود را به گوش دولت فرانسه در مورد جلوگیری از سفر این ورزشکار رسانده است. منتقدان میگویند چرا دولت ونزوئلا باید چنین ورزشکاری را به این مسابقات بفرستند در حالی که تعداد بیشماری از مردم در فشار فقر و گرسنگی هستند؟ سولانو گفته نماینده دولت نیست اما مشخص نیست که این حرف به منزله عدم دریافت کمک مالی از دولت است یا خیر.
دوم: بیحق رای
حق رای ونزوئلا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به دلیل بدهی بالا به حالت تعلیق درآمد. این دومین بار طی سه سال اخیر است که مقدار قابل توجهی از بدهی این کشور به سازمان ملل نکول میشود. ونزوئلا 24 میلیون دلار بدهی عقبافتاده به سازمان ملل دارد و تعلیق حق رای این کشور از 25 ژانویه سال جدید میلادی اعمال شده است. تعلیق حق رای زمانی اتفاق میافتد که میزان بدهی معوق برابر یا بیشتر از میزان کلی اقساط پرداختشده در دو سال گذشته باشد. اکنون بر اساس ماده 19 منشور سازمان ملل، ونزوئلا حق رای در مجمع عمومی را ندارد تا زمانی که بدهیاش را بپردازد. البته منشور سازمان ملل این تبصره را هم دارد که اگر برای مجمع عمومی اثبات شود، کشور بدهکار به دلایلی خارج از ارادهاش دچار نکول شود، از این تنبیه مستثنی شود. با این حال اعلام شده است که ونزوئلا تاکنون هیچ مستندی مبنی بر این اتفاق برای سازمان ملل ارسال نکرده است.
سوم: مرگ اسکناس
داستان ابرتورم ونزوئلا بر کسی پوشیده نیست. دقیقاً مشخص نیست زمانی که این مطلب نوشته میشود تا زمانی که خوانده میشود چند درصد تورم در ونزوئلا بالاتر رفته است. به طور قطع در حال حاضر نرخ تورم از 800 درصد بالاتر است. طی ماه دسامبر 2016 نرخ تورم 50 درصد رشد کرد، یعنی روزانه حدود 6 /1 درصد به تورم افزوده شد. تمامی ابرتورمها، یک اثر ساده و ابتدایی دارند و آن بیارزش کردن اسکناسهاست. اسکناسها آنقدر بیارزش میشود که شهروندان برای خرید یک کالای ساده باید مقدار زیادی پول با خود حمل کنند. حالا در کشوری مانند ونزوئلا که یکسوم مردمش حساب بانکی ندارند و تمام معاملاتشان را با پول نقد انجام میدهند ببینید اوضاع چقدر وخیمتر است. آن هم در حالی که درشتترین اسکناس این کشور 100 بولیوار باشد. مردم ونزوئلا یک اسکناس 100 بولیواری را که در سال 2012 معادل 10 دلار ارزش داشته است، این روزها با نرخی کمتر از سه سنت در مرز کلمبیا و در بازار سیاه معامله میکنند تا با آن کالا بخرند (حتماً میدانید که خریدوفروش ارز در بازار آزاد ممنوع است). نتیجه روشن است، دولت باید اسکناسهای درشتتری چاپ کند اما یک دولت چپگرا هیچگاه حاضر به پذیرش شکست نیست. پس ابتدا نستور رِوِرول، وزیر کشور و دادگستری، در تلویزیون حاضر میشود و از یک کودتای مالی پرده برمیدارد. کودتایی که قرار بود توسط وزارت خزانهداری ایالات متحده و برخی نهادهای غیردولتی ونزوئلا انجام شود و طی آن اسکناسهای 100بولیواری در ابعاد وسیع جمعآوری شده و به انبارهایی در کشورهای اروپایی فرستاده شود تا به مشکلات اقتصادی ونزوئلا دامن زده شود. جالب اینکه دولت برای تحویل این اسکناسها فقط 72 ساعت مهلت تعیین کرد. مهلتی که بعداً رئیسجمهور مادورو ملزم به تمدید بسیار بیشتر آن شد. بهجای اسکناس 100بولیواری اسکناسهای جدید 500 تا 20 هزار بولیواری وارد بازار شد. حالا بزرگترین اسکناس ونزوئلا کمتر از شش دلار ارزش دارد.
چهارم: پایتخت قتل
برای مردمی که درآمدشان بهوسیله تورم فزاینده بلعیده شده است، کارگرانی که بیکار شدهاند و مردمی که حتی غذا را باید از بازار سیاه بخرند، روی آوردن به انجام جرم برای بقا چندان دور از ذهن یا عجیب نیست؛ آن هم در کشوری که از گذشته دسترسی ساده به سلاحهای غیرقانونی ساده بود، گروههای جنایتکار کنترل محلهها را در اختیار داشتند و نیروی پلیس بسیار ضعیف و کمتوان بوده است. یک موسسه غیرانتفاعی مکزیکی که سالانه گزارشی از نرخ قتل در کشورهای مختلف ارائه میدهد در گزارش امسال خود رتبه کاراکاس، پایتخت ونزوئلا را از شهرهایی مانند سنپدرو سولا در هندوراس که بالاترین آمار جرم و جنایت را داشته هم بالاتر برده است. همچنین میانگین جنایت در شهرهای ونزوئلا از سایر کشورهای جهان بیشتر است.
پنجم: تخفیف اجباری
در ونزوئلا دولت قانونی در سال 2014 به تصویب رسانده است که بر اساس آن فروشگاهها و مغازههای خصوصی روی هیچ کالایی حق دریافت سود بیش از 30 درصد ندارد. در روزهای کریسمس دولت انقلابی ونزوئلا که به جنگ افزایش قیمتها رفته است، با فرستادن سربازان و بازرسان خود بیش از هزاران فروشگاه خردهفروشی را ملزم به ارائه تخفیف 30درصدی کرد. یعنی همان حداکثر سودی که، در بهترین حالت حق داشتند از فروش کالاها دریافت کنند.
داستان ششمی در کار نیست و اگر باشد ورشکستگی یک اقتصاد 30 میلیون نفری است.
* برگرفته از فیلمی کمدی ساخته استنلی کریمر با عنوان دنیای دیوانه دیوانه دیوانه دیوانه.
نوشته: رضا طهماسبی | برگرفته: تجارت فردا
Hits: 0