تجربه جهانی نشان میدهد تحقق رشد صنعتی و همچنین پایداری آن به 7 عامل بستگی دارد. این شروط هفتگانه که از آن بهعنوان موفقیت در اجرای سیاستهای صنعتی نام برده میشود عبارتند از:
1- تمرکز همزمان بر بازارهای داخلی، منطقهای و جهانی: موفقیت در زمینه اجرای سیاستهای صنعتی نیازمند ایجاد پیوند بین زنجیره تولید ارزش در اقتصاد ملی و ایجاد پیوندهای جدید و در عین حال مرتبط کردن آن با زنجیره تولید ارزش جهانی است. بر این اساس کشورهای درحال توسعه باید افق برنامهریزی برای تولید خود را همزمان بر هر سه بازار داخلی، منطقهای و جهانی تمرکز کنند.
2- ایجاد منابع رشد جدید: سیاستهای صنعتی تنها به معنای این نیست که باید از منابع فعلی رشد بهترین استفاده را صورت داد، بلکه به این معنا است که باید تلاش کرد منابع رشد جدیدی نیز ایجاد شود. به همین دلیل است که در سیاستگذاری صنعتی در مقابل رویکرد منفعلانه، رویکرد فعالانه تعریف میشود و در آن اهداف عمیقتری به منظور توسعه حوزههای نوین صنعتی، صنعتی- خدماتی و بلوکهای توسعهای جدید از یکسو و در زمینه اصلاح ساختارهای درونی شرکتها در حوزههای سرمایهگذاری، صادرات و ارتقای بهرهوری فرآیندهای آنها از سوی دیگر نیز مد نظر قرار میگیرد.
3- تعمیق پیوندهای صنعتی: سیاستهای صنعتی تنها شامل حمایت از بخشهای کلیدی صنعتی برای ایجاد تنوع در اقتصاد نیست، بلکه باید بهصورت جدی به دنبال افزایش پیوندهای تولیدی و تعمیق توانمندیهای فنی مرتبط با بخشهای مورد نظر با سایر بخشهای اقتصاد نیز باشد. در این ارتباط، دنبال کردن سیاستهای توانمندسازی تولید ملی و افزایش یادگیری و جایگزین کردن نهادهها و کالاهای واسطهای داخلی به جای نهادهها و کالاهای واسطهای وارداتی در فرآیند صنعتی شدن از جمله مواردی است که باید مد نظر قرار گیرد.
4- انسجام سیاستی با حوزههای کلان: از الزامات اساسی سیاستهای صنعتی موفق هماهنگی سیاستهای کلان اقتصادی با آن است. اصلاح ساختار اقتصادی نیازمند یک چارچوب سیاستی جامع و فراگیر است. این چارچوب باید شامل سیاستهای تجاری، سیاستهای اقتصاد کلان محرک رشد اقتصادی به منظور تضمین سطح معینی از تقاضای کل و همچنین سیاستهای ارزی متناسب برای سودآور نگهداشتن سرمایهگذاریهای هدف باشد. در این ارتباط، حفظ سطح مورد نیاز تقاضای کل، سرمایهگذاری و نرخهای ارز باثبات و پرهیز از ارزشگذاری بیش از اندازه پول ملی از جمله مهمترین سیاستهای کلان مورد نیاز هستند.
5- اصلاح ساختار بنگاهها: سیاستهای صنعتی برای اینکه موفق باشند باید به مدیریت و اداره شرکتها و بنگاهها و اصلاح آنها نیز توجه کافی داشته باشند. در این زمینه سیاستهای مالیاتی که موجب هدایت رفتار مدیران شرکتها برای اصلاح ساختارهای درونی آنها میشود نیز اهمیت مییابند.
6- طرحریزی قواعد رقابت منصفانه: طرحریزی قواعد رقابت توسعهگرا و منصفانه به منظور حمایت از بنگاهها در مقابل تسلط شرکتهای چندملیتی است. ترکیب افزایش تمرکز در بالای زنجیره ارزش جهانی و افزایش رقابت در پایین آن نیازمند ایجاد نهادی جدید در سطح جهانی است تا ضمن رصد کردن بخشهای مختلف زنجیره ارزش جهانی، بتواند از بنگاههایی که خارج از این زنجیره هستند نیز در مقابل رقابت غیرمنصفانه حمایت لازم را فراهم کند.
7- ایجاد زیرساختهای سیاستگذاری انعطافپذیر و مستقل: سیاستهای صنعتی موفق، نیازمند زیرساختهای نهادی و قواعدی است که بتوانند چارچوب باثباتی برای فعالیتهای اقتصادی فراهم کنند و در عین حال انعطافپذیری کافی نیز داشته باشند. در واقع این سیاستها و نهادها بخشی از یک دولت توسعهگرا هستند که دارای یک بوروکراسی پایدار است که در عین برقراری تعامل نزدیک با بخشهای صنعتی و کسب و کارهای تولیدی، استقلال لازم را در زمان تصمیمسازی و تصمیمگیری داشته باشد.
برگرفته: اقتصاد نیوز
Hits: 0