تقریبا همه شما نام او را شنیدهاید. او مشهورترین و پرآوازه ترین دانشمند دهه انتهایی قرن بیستم است. فیزیکدان نظری، کیهانشناس و نویسنده بریتانیایی و مدیر تحقیقات مرکز کیهانشناسی نظری در دانشگاه کمبریج است که کارهای علمیاش سابقهای بیش از چهل سال دارد. کسی که هیچ گونه تحرکی نمی تواند داشته باشد و نمی تواند سخنی بگوید و تنها ابزار او برای ارتباط با دیگران دو انگشتش است. بیشتر زندگیش را روی صندلی چرخدار سپری کرده است اما مغزش همچنان در حال کشف جهان است دور دنیا را از جمله به ایران سفر کرده است در کنفرانسهای علمی شرکت میکند و مدام در جنب و جوش است. به او به خاطر خدماتش در تکامل بخشیدن به تئوری نسبیت انیشتین دوم لقب دادهاند. او کوشیده است از تلفیق آن با تئوریهای کوانتومی فرمول واحد جدیدی ارائه دهد که توجیه کننده تمامی تحولات جهان هستی از ذرات ریز اتمی تا کهکشانهای عظیم باشد. اینشتین معتقد بود که چنین فرمول یا قانون واحدی باید وجود داشته باشد و سالهای آخر عمرش را در جستجوی آن سپری کرد اما به نتیجهای نرسید.
استیون هاوکینگ در سال ۱۹۴۲ در آکسفورد به دنیا آمد و در همان شهر و در کالج آکسفورد، جایی که پدرش هم در آن درس خوانده بود، به تحصیل پرداخت. در خانوادهای از طبقه متوسط اما علاقهمند به علم رشد یافت. پدرش پزشک متخصص بود. در سالهای دهه ۶۰ که عصر طلایی علم بود و کشف فضا و پرتاب اولین ماهوارهها به فیزیک اختری و کیهانشناسی علاقهمند شد. تحصیلات ابتدایی آکادمی را که به اتمام رساند، آماده شروع دوره دکترای خود بود که بیماریاش ظهور یافت.
در بیست و یکسالگی، ای.ال.اس، بیماری درمانناپذیر او تشخیص داده شد. بیماریای که سیستم عصبی و نخاع را نشانه میگیرد و اعصاب حرکتی بدن را نابود میکند و فرد به تدریج فلج میشود. پیشبینی میشد که استیون دو تا سه سال بتواند در برابر این بیماری مقاومت کند اما او تا به امروز توانسته برای ادامه حیات مبارزه کند. خودش بعدها تعریف کرده است شبی که متوجه شد فقط مدت کوتاهی زنده میماند دچار کابوسی شد و در خواب دید که محکوم به اعدام شده است و او را برای اجرای حکم می برند و در آن موقعیت حس کرد که هر لحظه زندگی چقدر برایش ارزشمند است. بعد از بیداری به یاد آورد که در بیمارستان با یک جوان مبتلا به بیماری سرطان خون هم اتاق بوده و او از فرط درد چه فریادهایی می کشید. پس خود را قانع کرد که اگر به بیماری درمانناپذیری مبتلاست اما لااقل درد نمی کشد. آشنایی او با دختری به نام جین وایلد شاید بزرگترین موهبتی بود که میتوانست در ایام بیماری به کمک او بیاید. آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند، در سال ۱۹۶۵ ازدواج کردند، سه بار بچهدار شدند و جین پرستار و همدم استیون شد. از اواخر دهه ۶۰ بر روی صندلی چرخدار نشست و در دهه هشتاد به کلی قدرت تکلمش را هم از دست داد. یک استاد آمریکایی کامپیوتر به کمکش آمد و کامپیوتر سخنگوبرای او ساخت تا با انتخاب کلمات و فشردن دکمههای کامپیوتر به کمک دو انگشتش که کار میکرد جمله مورد نظرش را بسازد و صدای مصنوعی به جای او حرف بزند.
استیون هاوکینگ شهرت و اعتبار علمی خود را مدیون محاسبات ریاضی پیچیده و بسیار دقیقی است که در مورد چگونگی پیدایش و تحول سیاهچالههای آسمانی یا حفرههای سیاه انجام داده است. هاوکینگ با قدرت اندیشه و محاسبات ریاضی چون و چرا ناپذیرش- نه فقط وجود سیاهچالهها را به اثبات رسانده و چگونگی شکل گیری و تحول آنها را نشان داده بلکه به نتایج جالبی در رابطه این اجرام با کیفیت وقوع انفجار بزرگ Big Bang در آغاز پیدایش کیهان دست یافته است که در دانش فیزیک اختری و کیهان شناسی اهمیت بسزایی دارد و به عقیده صاحبنظران بنای این علوم را در قرن آینده تشکیل خواهد داد.
مصاحبه او در سال ۲۰۱۴ با نشریه الموندو بسیار صدا کرد. او به طور قطع وجود خدا را انکار کرد و گفت: «ال موندو [به معنای جهان در اسپانیایی] حاصل پدیدههای علمی قابل توضیح است.» و «طبیعی است که پیش از درک دانش به خلق هستی به دست یک خداوندگار باور داشته باشیم. اما اکنون و در این عصر، دانش توضیحی مجابکنندهتر در اختیار ما قرار میدهد.» سپس خبرنگار «ال موندو» بازهم از نظریه پیشینِ هاوکینگ در کتاب «تاریخچه مختصر زمان» مبنی بر «کمک دانش به درک اندیشه خداوندگار توسط بشر» پرسید که هاوکینگ در پاسخ توضیح داد: «منظور من در آنجا این بود که اگر بر همه چیز عالم شویم، به درک اندیشه خداوند نیز نائل خواهیم آمد، با این قید که اساساً خدایی وجود داشته باشد، که این چنین نیست. من خداناباور هستم.»
او همچنین در سال ۲۰۱۱ اذعان کرده بود که «تنها شانس ما برای بقای بلند مدت، در کاوش و سفرهای فضایی است؛ چرا که زندگی در زمین دیگر گرهگشا نیست».
این فیزیکدان شهیر بریتانیایی – در ۷۶ سالگی در کمبریج درگذشت.
تئوری های او در زمینه سیاهچاله ها و نسبیت عام مشهور است. او نویسنده کتاب «تاریخچه مختصر زمان» است که از سال ۱۹۸۸ تاکنون بیش از ۱۰ میلیون نسخه فروش کرده است.
فرزندان او پدر خود را «شوخ طبع» توصیف کرده و درباره مرگ اونوشته اند: «پدر دوست داشتنی ما امروز درگذشت. ما او را برای همیشه از دست دادیم.او یک دانشمند بزرگ و یک مرد فوق العاده بود که آثار و میراثش برای سال های طولانی زنده خواهد بود».
برگرفته: تواناتک
Hits: 0