اول:

quran-yusuf-and-economic-managementكشور پهناور مصر در شرايط ويژه اي قرار گرفته است. عزيز مصر خواب عجيبي ديده و و بواسطه ديدن آن خواب، شديداَ پريشان و نگران است. همه علما و اهل دانش مصر، به قصر پادشاه فرا خوانده شده اند، تا شايد تعبيري براي اين خواب عجيب بيابند. اما هيچكدام از تعابير ارائه شده قابل قبول و پذيرش نيستند. همگي مستأصل و درمانده شده اند.

يوسف صديق (علیه السّلام) سالهاست گرفتار زندان مصر است. تحمل زندان و دشواري آن، تاوان حفظ عفت و پاكدامني اوست. اما گويا به خواست خدا زمان رهايي فرارسيده است و مشيت الهي بر آن است كه اين بنده درست كردار، در نهايت عزت و سربلندي از زندان آزاد شود. ساقي ميگساري و شرابخواري پادشاه كه خود روزگاري در زندان، گرفتار و مدتي با يوسف (علیه السّلام) همدم و هم سلول بوده است و اينك سالهاست او را فراموش كرده است، با ديدن عجز و درماندگي پادشاه و دانشمندان مصر در تعبير خواب، بناگاه به ياد يوسف (علیه السّلام) مي افتد و به ياد مي آورد كه روزي چگونه خوابش به نيكويي و راستي توسط يوسف (علیه السّلام) تعبير شده است و با محقق شدن تعبير يوسف (علیه السّلام)، او از كنج زندان به قصر پادشاه و همدمي با شخص شاه رسيده است.

موضوع را با عزيز مصر درميان مي گذارد و به دستور عزيز، يوسف (علیه السّلام) را از زندان را به نزد او مي آورند. پادشاه خواب خود را براي يوسف (علیه السّلام) بازگو مي نمايد و يوسف (علیه السّلام) نيز آن را تعبير مي كند و تعبير او معقول و مورد پذيرش همگان قرار مي گيرد. بنابراين اين تعبير پس از چند سال وفور نعمت و رونق كشاورزي و بهبود درآمد كشور، مردم بواسطه خشكسالي و از بين رفتن محصولاتشان، شديداً دچار قحطي و كمبود خواهند شد و روزگار براي آنان تنگ خواهد شد. بايد فكري كرد و تدبيري انديشيد. هر كس پيشنهادي دارد و براي نجات كشور از بحران پيش رو، راهكارهاي ارائه مي نمايد. اما هيچكدام قابل قبول و اجرا نيستند. در اين ميان برنامه پيشنهادي يوسف (علیه السّلام) ويژگي خواصي دارد. هم معقول و قابل اجراست و هم قادر به حل مشكلات كشور خواهد بود . همگان نظر يوسف (علیه السّلام) را تصديق مي نمايند.

اينك، يوسفي كه تا ديروز زنداني حكومت و مورد غضب پادشاه بود، چنان نزد عزيز مصر در نظر مردم، عزيز و محترم است كه همگي او را مي ستايند و او را «ناجــي كشور» مي دانند.

دوم:

مشكلات فرارو و بحران پيش آمده در كشور مصر، مديريتي توانمند و كاردان مطلبد كه بتواند با برنامه ريزي دقيق و اتخاذ راهكارهاي علمي و صحيح و نيز نظارت و كنترل دقيق، كشور را از بحران نجات دهد. عده اي كه فاقد صلاحيت لازم هستند، به طمع سوء استفاده از «شرايط بحراني» كشور و رسيدن به منافع شخصي خود را نامزد مي نمايند. يوسف (علیه السّلام) نيزخود را براي اين مسئوليت خطير نامزد مي نمايد و از پادشاه مي خواهد او را مسئول و عهده دار اين كار نمايد. پادشاه او را بر مي گزيند و تمام منابع و امكانات مالي و اقتصادي كشور و نيز مديريت خزانه مصر در اختيار يوسف (علیه السّلام) قرار مي دهد. و يوسف (علیه السّلام) به مدد « امانتداري » و « كارداني » خود مديريت بحران را بعهده مي گيرد:

«رب اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم» (سوره یوسف آیه 55)

سوم:

اگر عليرغم تمام برنامه ريزي ها و اقدامات ارزشمندي كه تاكنون در ايران اسلامي به منظور بهبود و وضعيت اقتصادي كشور و تامين زندگي مناسب براي مردم و بالا بردن شاخص هاي رفاه در جامعه انجام شده است، همچنان تنگناهاي اقتصادي و دشواريهاي معيشتي عرصه را براي اكثريت مردم بويژه اقشار آسيب پذير و یا به تعبيری «پا برهنه ها» تنگ نموده است، اگر هنوز هم هر از چندگاهي، بحراني در حوزه توليد و توزيع و تامين اقلام اوليه و مورد نياز مردم توان كشور را به خود مشغول مي نمايد و مردم را به اعتراض و دولت را به چالش مي كشاند، اگر عليرغم تمام امكانات، منابع و پتانسيل هاي موجود كشور بويژه در حوزه نفت و گاز و معادن غني زير زميني و نيزموقعيت استراتژيك جغرافيايي، نيروي انساني فراوان و مستعد، تنوع شگفت انگيز آب و هوا و شرايط اقليمي، زير ساختهاي مهياي صنعتي، جايگاه ممتاز بين المللي و… هنوز هم مشكلاتي چون بيكاري، گراني، فقر و… از واقعيتهاي جامعه ما هستند و…، بايد بپذيريم و اعتراف كنيم كه علاوه بر دهها فاكتور و توجيه قابل قبول داخلي و خارجي، برخي سوء مديريت ها و كوتاهي بعضي مديران اجرايي كشور در بروز چنين معضلاتي بي تاثير نبوده است.

اگر مديريت كلان كشور در هر سطحي بويژه مديريت اقتصادي كشور و به تعبيري ديگر «بيت المـال» به دست مديراني سپرده شود كه علاوه بر داشتن «علم» و «دانش» كافي و نيز آگاهي از آخرين و پيشرفته ترين متدها و نظريه هاي اقتصادي، به زيور «امانتداري» نيز آراسته باشند، قطعاً وضعيت كشور بهتر از وضع كنوني خواهد شد.

آنچه از ناحيه برخي سوء مديريتها به سر اقتصاد كشور آمده است، يا ناشي از ضعف علمي و فقدان برنامه و استراتژي مديراني ناآگاه و ناكارآمد و شايد بي كفايت بوده است و يا مربوط به ضعف تقوا و امانتداري آنان. حيف و ميل بيت المال، هزينه كردن لجام گسيخته و همراه با ريخت و پاش ثروت ملي، باند بازي اقتصادي، استفاده از رانت اطلاعاتي در سرمايه گذاري اقتصادي، فدا نمودن اولويت هاي اقتصادي براي رسيدن به منافع شخصي و گروهي و… از آسيب هاي جدي مديريت اقتصادي كشور ماست.

اگر عزم ملي بر آن است كه اقتصاد كشور سامان پذيرد و معيشت مردم آبرومندانه تامين گردد، راهي نيست جز سپردن بيت المال مملكت به افرادي كه چون يوسف (علیه السّلام) هم «حفيظ» و «امانتدار» اند، هم «عليم» و «كاردان ».

 

نوشته: محمدجعفر طالب پور  | برگرفته: راسخون

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *