آیا بهتر است در بورس اوراق بهادار سهامی که در حال رشد است را خریداری کنیم و با روند همراه شویم؟ یا اینکه اخبار و اطلاعات قبلا اثر خود را بر بازار گذاشته، رشد و روند صعودی از دست رفته است و باید برخلاف جهت سایرین حرکت کرد؟ آیا سرمایهگذاران همیشه به اطلاعات و اخبار جدید به صورت منطقی واکنش نشان میدهند؟ بهترین سرمایه گذاری چیست؟
قصد داریم در این مطلب پاسخ این سوالات را با دو استراتژی متفاوت در سرمایهگذاری با عنوان استراتژی سرمایهگذاری مومنتوم (شتاب) و استراتژی سرمایهگذاری معکوس بررسی کنیم.
شنا در جهت حرکت آب (استراتژی مومنتوم)
سرمایهگذاران با دلایل متفاوتی وارد یک سرمایهگذاری میشوند و زمانی که یک روند در بازار شکل میگیرد، افراد زیادی در آن نقش دارند. بسیاری از این افراد صرفا فقط زمانی که در بازار یک روند قطعی وجود دارد تصمیم به ورود میگیرند، شعار آنها این است که “روند دوست شماست” یا ”سوار بر روندها شوید”.
این همان استراتژی مومنتوم است و اساس آن از علم فیزیک نشات میگیرد که بیان میکند: یک جسم در حال حرکت گرایش دارد که همچنان در حرکت باقی بماند مگر اینکه نیرویی از خارج بر آن وارد شود (قانون اول نیوتن). مفهوم این قانون در بازار سرمایه این است که یک روند تمایل دارد به حرکت نزولی یا صعودی خود ادامه دهد، مگر اینکه یک نیروی بزرگتر از روند غالب، باعث تغییر روند شود.
کسانی که به استراتژی مومنتوم اعتقاد دارند، اغلب معاملاتشان در جهت بازار است و معتقدند که رشد منفی یا مثبت گذشته سهم، در آینده نیز به احتمال قوی ادامه خواهد داشت.
در این استراتژی، سهامی که بازده و عملکرد خوبی ندارند فروخته شده و سهام با بازدهی و عملکرد بهتر نگهداری و خریداری میشود. زیرا این اعتقاد وجود دارد که سهام با عملکرد خوب، به احتمال قوی عملکرد خوب خود را در میانمدت حفظ خواهد کرد.
شنا برخلاف جهت حرکت آب (استراتژی معکوس)
اساس استراتژی سرمایهگذاری معکوس بر این اصل استوار است که بازار سرمایه نسبت به اخبار و اطلاعات جدید، واکنش بیش از حد نشان میدهد. اغلب تحقیقات انجام شده نیز وجود این واکنش بیش از اندازه را تایید کرده است.
واکنش بیش از اندازه به اطلاعات چیست؟
سرمایهگذاران به اطلاعات و اخبار مربوط به شرکت بیشواکنشی نشان داده و با ایجاد تقاضای بالا برای سهام آن شرکت، باعث میشوند قیمت سهام بالاتر از قیمت واقعی خود افزایش یابد. همچنین در هنگام انتشار اخبار و اطلاعات منفی درباره یک شرکت، سرمایهگذاران واکنش منفی بیش از حدی به این اطلاعات میدهند و با افزایش عرضه، قیمت آن سهم به پایینتر از قیمت واقعی خود میرسد.
پس از بیشواکنشی به اطلاعات کوتاهمدت، قیمت سهام در بلندمدت تعدیل شده و اصلاح میشود. به عبارت دیگر، سرمایهگذاران در بلندمدت به اشتباه خود پی برده و با افزایش عرضه، قیمت سهم کاهش مییابد.
افرادی که به استراتژی معکوس اعتقاد دارند، بر این باورند که عوام و اکثریت بازار اشتباه میکنند و روندهای فعلی به زودی تغییر خواهد کرد. بنابراین برای دست یافتن به بازدهی باید با شجاعت در خلاف جهت بازار وارد معامله شد و با صبوری، سهامداری کرد.
بنابراین این افراد پس از کسب بازدهی از سهام با عملکرد خوب، این سهام برنده را میفروشند و یک سهام بازنده را برخلاف اعتقاد عموم خریداری میکنند.
سرمایهگذارانی که به استراتژی معکوس باور دارند، همیشه برخلاف نظر عموم و بزرگان حرکت نمیکنند. بنابراین وقتی یک سهم بطور مرتب قلههای بالاتر و بالاتری میرسد، به این معنی نیست که سرمایهگذاران طرفدار استراتژی معکوس، از آن سهم نفرت پیدا کنند. بلکه این سرمایهگذاران به دنبال سهامی هستند که تصور عموم این است که در آن سهم روندی وجود ندارد.
نشانههای افرادی با استراتژی سرمایهگذاری معکوس
وقتی یک سرمایهگذار با بررسی اخبار بازار در تلاش است تا تمایل غالب بازار را بدست آورد، در حال پیادهسازی استراتژی سرمایهگذاری معکوس است.
سرمایهگذارانی که از این استراتژی استفاده میکنند در صورتی که مشاهده کنند قیمت یک سهم در حال افزایش است ولی تعداد خیلی کمی پیشنهاد خرید یا توصیه در رابطه با آن سهم وجود دارد، شاید در آن سهم یک پتانسیل برای کسب سود مشاهده کنند.
تصمیمات یک سرمایهگذار در سرمایهگذاری معکوس از طریق نظرسنجیها برای یافتن تمایل بازار، مشاهده نسبت سفارشات خرید و فروش و استفاده از دانش شخصی برای بررسی تحلیلهای انجام شده اتخاذ میشود.
۵ قانون استراتژی سرمایهگذاری معکوس
در ادامه برای شناخت بیشتر استراتژی سرمایهگذاری معکوس، ۵ قانون این روش را شرح دادهایم:
قانون ۱: وقتی روزنامهها و اخبار به آن موضوع پرداختند، همهچیز را تمام شده بدانید
شاید این موضوع برای روزنامهنگاران ناخوشایند بیاید ولی زمانی اخبار یک موضوع در سطح گستردهای در رسانهها منتشر میشود که دیگر برای سرمایهگذاری ارزشی ندارد و آن خبر بیفایده است.
در دنیایی که اخبار در کسری از ثانیه باعث تغییر قیمت یک سهام یا دارایی میشود، تصمیمگیری براساس اخبار صفحه اول روزنامه فردا صبح یا اخبار امشب تلویزیون یا مطلبی در سایت خبری باعث نجات سرمایهگذار یا کسب بازدهی نخواهد شد. زیرا قبل از اینکه حتی خبر منتشر شود، قیمت تغییر کرده است.
قانون ۲: وقتی همه در حال فروش هستند شما بخرید و وقتی در حال خرید هستند شما بفروشید
برای اینکه خیلی ارزان بخرید و با قیمت بالاتر بفروشید، معمولا یک اختلاف نظر بنیادی با سایر بازیگران بازار پیدا خواهید کرد. زیرا شما یک سهام برنده را خواهید فروخت و در کف بازار به دنبال سهام ارزشمندی خواهید بود که در دست بازندگان بازار است.
بیشتر افراد اینکار را غیرعاقلانه قلمداد خواهند کرد.
قانون ۳: زمانی که درآمد افراد به حباب قیمت بستگی داشته باشد، هیچکس به وجود حباب اذعان نخواهد کرد
بازار وجود حباب را نادیده میگیرد زیرا هیچکس نمیتواند تحمل ترکیدن حباب را داشته باشد.
تئوریهای بنیادی بازارهای مالی به ندرت به افراد توضیح داده شده است و اینجاست که داشتن شک و تردید اغلب به عنوان بدبینی تلقی میشود.
منظور این نیست سرمایهگذارانی که استراتژی معکوس دارند باید مانند یک فرد خشمگین و بدخلق، همیشه ساز مختلف را بزنند و همیشه پیشبینیهایی برخلاف نظر اکثریت داشته باشند اما از طرف دیگر، یک فرد با استراتژی معکوس، هیچگاه در دام رفتار دستهجمعی نمیافتد.
قانون ۴: هیچگاه هیچ توصیهای را جدی نگیرید
همه افراد در بازار نظر میدهند. شما باید روی تحقیقات خودتان تکیه کنید زیرا کسب بازدهی در بازار با گوش دادن به نظرات حاصل نمیشود و بازار اهمیتی نمیدهد که شما به نظرات یک فرد متخصص گوش دادهاید، بلکه بازار راه خود را میرود و بازدهی از بازار فقط زمانی حاصل میشود که تحلیل و تحقیق درستی انجام داده باشید.
قانون ۵: چیزی که برای شما واضح است را دیگران درک نخواهند کرد
اگر شما یک دیدگاه متناقض و معکوس دارید و میدانید این دیدگاه صحیح است، انتظار نداشته باشید که دنیا برای شما کف بزند و هورا بکشد. اگر دیدگاهتان صحیح باشد، طول خواهد کشید تا خروجی موردانتظارتان به وقوع بپیوندد.
وقتی به وقوع پیوستن نتیجه آغاز شد، مهم نیست که نتیجه خوب باشد یا بد، در هر حال هیچکس چیزی دراین باره نخواهد گفت، زیرا عموم مردم آنرا نخواهند دید. فقط زمانی که همهچیز تمام شده، شما تیتر آنرا در روزنامهها و اخبار خواهید دید.
نتیجهگیری
سرمایهگذاری معکوس، پتانسیل کسب سود بالا را داراست، زیرا افراد معتقد به این استراتژی، باور دارند که نظرات افراد و اقدامات آنها دو چیز کاملا متفاوت است. اما با این حال، باید همیشه در نظر داشت، پول در معاملهای بدست میآید که روندی در جریان باشد و همچنین، وجود یک علامت قطعی برای تایید بازگشت روند، الزامی است.
برخی از افرادی که با استراتژی سرمایهگذاری معکوس کار میکنند موفقیت زیادی کسب کردهاند ولی اینکار به راحتی ممکن نیست. افراد موفق در این استراتژی باید تحقیق بسیار دقیقی انجام دهند و همچنین به کاری که در انجام آن هستند اعتماد و اعتقاد بالایی داشته باشند.
Hits: 1