شاخص های زیر بعنوان معیارهای از توسعه و اهداف کشورهای در حال توسعه می باشد که از نظر جهانی قابل قبول همه می باشد:
- درآمد خانواده ها باید به حد کافی باشد، به طوری که بتواند بسته معیشتی خود را که شامل حد اقل غذا، سرپناه، پوشاک، کفش و صحت و درمان می شود را فراهم کنند.
- برای سرپرستان خانواده ها، کار، وجود داشته باشد، اشتغال و کار نه فقط تضمین کننده حداقل معیشت برای افراد می تواند باشد بلکه بدون داشتن کار و شغل افراد نمی توانند استعدادهای خود را بروز داده و آنها را شکوفا کرده و در زندگی از نظر مادی و معنوی پیشرفت کنند.
- کار موجب اعتماد به نفس و بروز احساس نشاط و شور زندگی در افراد می شود.
- افزایش دسترسی افراد به آموزش و ازدیاد شرح باسوادی در جامعه.
- برخورداری عموم افراد جامعه از امکان و فرصت مشارکت در اداره، جامعه و حکومت.
- استقلال ملی به این مفهوم که سایر دولت ها به اندازه زیادی نتوانند بر تصمیمات دولت ملی نفوذ و تاثیر به سزا داشته باشند.
- همین که در رسیدن به اهداف اقتصادی پیشرفتهای به وجود آید سوء تغذیه، بیکاری و نابرابری درآمدها و نرخ بیسوادی و عدم صحت کاهش می یابد و اهداف سیاسی و فرهنگی از اولویت و اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد.
آنچه که مهم است این مطلب می باشد که توسعه فرایندی چند بعدی و در برگیرنده مجموعه ای از اهداف است.
توسعه در برگیرنده ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به معنای وسیع آنها می باشد.
نکته مهم دیگر اندازه اهمیت است که باید به این اهداف داد که این اهمیت جنبه های ارزشی داشته و از دیدگاه نظامهای مختلف، از اعتبار و شان متفاوتی برخوردارند.
این نکات موجب می شود تعیین درجه و میزان توسعه یافتگی کاری مشکل و دشوار گردد.
Hits: 4