why-you-should-have-at-least-two-careers

حتما شما هم با افرادی مواجه شده‌اید که علاقه‌مندند به‌جز شغل اصلی‌شان، حرفه‌ی دیگری را نیز دنبال کنند؛ مثلا وکیلی که نویسندگی را دوست دارد، مهندسی که دوست دارد در رشته‌ی دیگری تدریس کند و … . این افراد به انجام کارهای متعدد و متفاوتی مشغول هستند و همیشه با چنین پرسش‌هایی روبه‌رو می‌شوند: «وقت می‌کنی بخوابی؟»، «چطور به همه‌ی این کارها می‌رسی؟» این افراد برای خود زمان تولید می‌کنند و از انجام کارهای مختلف لذت می‌برند. آنها بسیار فعال هستند و می‌دانند که چگونه باید برای کارهایشان برنامه ریزی و به آن عمل کنند. اصلا شاید خودِ شما خواننده‌ی محترمِ این مقاله دوست داشته باشید کاری کاملا متفاوت با حرفه‌‌ی فعلی‌تان انجام بدهید. فارغ از اینکه این سبک از زندگی را می‌پسندید یا خیر، می‌خواهیم با ارائه‌ی دلایلی به شما بگوییم داشتن حداقل دو تخصص، چقدر می‌تواند به نفع‌تان تمام شود. پس لطف بفرمایید و با ما همراه باشید.

در ظاهر، احتمال موفقیت افراد در شغلی کاملا متفاوت با حرفه‌ی قبلی‌شان، کم به نظر می‌رسد و گویی هزینه‌ی زیادی برای این تغییر باید پرداخت بشود. پس چه باید کرد؟ یک راه‌حل وجود دارد؛ به‌جای اینکه شغل قبلی خود را رها کنید، سعی کنید هردو حرفه را دنبال کنید و حداقل دو تخصص کاری داشته باشید. با این روش می‌توانید به موفقیت‌هایی در هردو زمینه‌ی شغلی دست پیدا کنید.

در ادامه، با مزایای داشتن تخصص‌های مختلف از زبان کابیر سِگَل، نویسنده، آهنگساز و تهیه‌کننده، آشنا می‌شوید.

۱. توسعه‌ی مهارت‌ها

من علاقه‌ی زیادی به تهیه‌کنندگی در زمینه‌ی موسیقی دارم و فعالیت‌های مختلفی که انجام می‌دهم، در پیشبرد یکدیگر به‌هم کمک می‌کنند. در شروع کار به‌خاطر اینکه هیچ تجربه‌ای نداشتم، کسی تمایل نداشت با من همکاری کند، اما به دلیل علاقه به موسیقی و کسب تجربه در این حیطه، آستین‌ها را بالا زدم و تلاش کردم. شغل قبلی من سرمایه‌ی لازم برای تهیه‌کنندگی موسیقی را فراهم نمی‌کرد، اما مهارت‌های لازم برای تهیه‌کنندگی را در اختیار من می‌گذاشت. یک تهیه‌کننده‌ی خوب باید بتواند چشم‌انداز درستی ارائه کند، نیروهای مناسبی استخدام کند، زمان‌بندی صحیحی داشته باشد، از عهده‌ی تامین مالی برآید و محصول مناسبی ارائه کند.

بعد از کسب جوایز مختلف و مهمی چون جایزه‌ی گِرَمی (بزرگ‌ترین جایزه‌ی دنیای موسیقی و هم‌ارز جایزه‌ی اُسکار در سینما)، افراد زیادی تمایل دارند با من همکاری کنند. اما خودم هنوز به دنبال کسب درآمد از این طریق نیستم و فکر می‌کنم تولید و ارائه‌ی موسیقی به‌اندازه‌ی کافی از نظر روحی من را اغنا می‌کند.

من از ارباب رجوعان شرکت دعوت می‌کنم به جلسات ضبط موسیقی‌‌ام بیایند و این حضور معمولا برای آنها خیلی جذاب است، زیرا آنها مشاغلی معمولی دارند و از حجم بالای لذت در چنین جلساتی بسیار به‌وجد می‌آیند. این خوشحالی برای من بسیار باارزش است.

۲. پیدا کردن دوستان مختلف

وقتی در وال‌استریت فعالیت می‌کردم، حلقه‌ی دوستانم متمرکز بر افرادی بود که در بخش خدمات مالی مشغول به فعالیت بودند. همه‌ی دوستان من بانکدار، تاجر، تحلیل‌گر اقتصادی، اقتصاددان و … بودند و رویکرد مشترکی به قضایا داشتند. این اجماع و شباهت در آرا، گاهی باعث می‌شد تا ارباب‌رجوعان از مشاوره و تحلیلی که به آنها ارائه می‌دادم، چندان راضی نباشند.

مثلا یکی از مراجعین من تمایل داشت بداند که شهروندان چینی درباره‌ی چه چیزهایی با یکدیگر صحبت می‌کنند. او را به یکی از دوستانم که در این زمینه اطلاعات کافی داشت، معرفی کردم. این داستان به نفع همه‌ی ما بود. من در کارم موفق ظاهر شدم، ارباب رجوعم به ایده‌ی موردنظرش دست یافت و دوستم نیز مخاطب و مشترک تازه‌ای پیدا کرد.

با معرفی آشنایان خود به یکدیگر، می‌توانید افرادی را که در شرایط معمولی با هم ملاقات نمی‌کنند، با یکدیگر آشنا کنید.

۳. کشف خلاقیت‌های واقعی

وقتی تخصص‌های مختلفی داشته باشید، متوجه خواهید شد که ایده‌های مختلف چگونه با هم در تعامل هستند و از آن مهم‌تر، چگونه باید با هم تعامل داشته باشند. استیو جابز به‌عنوان الگویی درخشان در فعالیت‌های بین‌رشته‌ای و متنوع گفته است:‌

«حاصل درهم آمیختن هنرهای آزاد و علوم انسانی با فناوری، چیزی است که قلب‌های ما را تسخیر کرده است.»

وقتی طوفان کاترینا در آمریکا رخ داد، بسیاری از نوازندگان موسیقی نیواورلئان را ترک کردند و در تلاش بودند تا مبلغی برای نوازندگان خسارت‌دیده جمع‌آوری کنند. در آن زمان من می‌توانستم سازمان خیریه‌ای برای جمع‌آوری اعانه‌های مردمی تأسیس کنم، اما این کار را نکردم و در عوض، راهکار بادوام‌تری اجرا کردم. طبق برنامه‌ای که تدارک دیده بودم، افراد برای استخدام گروه‌های موسیقی برای برنامه‌های خود، باید از طریق سایت من اقدام به رزرو و نام‌نویسی می‌کردند و در هربار ثبت‌نام و رزرو باید مبلغی را به‌عنوان انعام پرداخت می‌کردند. این کار باعث می‌شد تا گروه‌های موسیقی مخاطبان خود را پیدا کنند و ضمنا اعانه‌ای نیز برای کمک به خسارت‌دیدگان جمع‌آوری بشود. بعدا به‌علت سابقه‌کارم در بانک، توانستم مؤسسه‌ی خیریه‌ای در ادغام با یک مؤسسه‌ی دیگر راه‌اندازی کنم.

وقتی کنجکاوی‌های خود را دنبال می‌کنید، به حرفه‌ی جدید خود خلاقیت اضافه خواهید کرد و نتایج بهتری کسب می‌کنید. داشتن تخصص‌های مختلف باعث می‌شود در امور مختلف مهارت کسب کنید و این مهارت‌ها به پیشبرد بهتر یکدیگر کمک می‌کنند.

 

نوشته: نیلوفر شهدوست  |  منبع: hbr  |  برگرفته: چطور

Hits: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *