(برای دیدن انفوگرافیک در ابعاد بزرگتر کلیک کنید.)
در سال 2016 بزرگترین افشاگری تاریخ به وقوع پیوست. در این سال اطلاعاتی به حجم 2.6 ترابایت و بیش از 11.5 میلیون سند درز کرد و به اسناد پاناما معروف شد. اطلاعاتی مربوط به بیش از 214 هزار شرکت متعلق به افرادی در بیش از 200 کشور دنیا. شرکتهایی که در بیش از 21 حوزه قضایی مختلف به ثبت رسیده بودند. یک شرکت پشت همه این اطلاعات و دادهها بود؛ شرکت حقوقی موساک فونسکا. موساک فونسکا از سال 1977 به هرکسی که میخواست با سوءاستفاده از خلأهای موجود دست به فرار مالیاتی و پولشویی بزند کمک کرده بود که این کارها را با موفقیت انجام دهد. رسواییهایی که بعد از انتشار این اسناد و بررسیهای ICIJ (کنسرسیوم بینالمللی روزنامهنگاران محقق) به وجود آمد فقط دامان موساک فونسکا را نگرفت. اگرچه نام این شرکت همواره در کنار اسناد پاناما قرار خواهد گرفت اما اسامی بسیار شناختهشدهتری در نتیجه افشای اطلاعاتی که درز کرد رسوا شدند.
مقامات بلندپایه سیاسی مانند رهبران کشورها، نمایندگان پارلمان، سناتورها، وزرا و بسیاری از مقامات ردهپایینتر اسمشان در اسناد پاناما وجود داشت یا از طریق خویشاوندانشان با آن اسناد ارتباط داشتند. مائوریسیو ماکری (رئیسجمهور سابق آرژانتین)، بیدزینا ایوانیشویلی (نخستوزیر سابق گرجستان)، سیگموندور گونلاگسون (نخستوزیر سابق ایسلند)، ایاد علاوی (معاون اول سابق رئیسجمهور عراق)، علی ابو الراغب (نخستوزیر سابق اردن)، حمد بن جاسم بن جبر آل ثانی (نخستوزیر سابق قطر)، حمد بنخلیفه آل ثانی (امیر سابق قطر)، ملک سلمان (پادشاه عربستان سعودی)، احمد علی (رئیسجمهور سابق سودان)، خلیفه بنزاید (رئیسجمهور امارات و امیر ابوظبی)، پاولو لازارنکو (نخستوزیر سابق اوکراین)، پترو پروشنکو (رئیسجمهور سابق اوکراین)، سوخباتارین باتبولد (نخستوزیر سابق مغولستان) و مالکوم تورنبول (نخستوزیر سابق استرالیا)، 14نفری هستند که اسمشان بهطور مستقیم در اسناد پاناما وجود داشته باشد. همچنین اسم رهبران و روسای جمهور حال حاضر یا پیشین کشورهایی همچون جمهوری آذربایجان، چین، روسیه، سوریه، بریتانیا، مصر، مراکش، پاکستان با انتشار اسناد پاناما به میان کشیده شد.
موساک فونسِکا و دزدان دریایی – داستان اسناد پاناما و فرارهای مالیاتی فراساحلی چه بود؟
اسناد پاناما (The Panama Papers) یک مجموعه سند است که ارتباطات فراساحلی تعدادی از مهمترین چهرههای سیاسی و غیرسیاسی جهان را فاش کرد. اسنادی که در سال 2016 منتشر شدند و نشان میدادند که چهرههای مهم یاسی و غیرسیاسی طی چند دهه گذشته چگونه از مالیات دادن فرار کرده بودند. کنسرسیوم بینالمللی روزنامهنگاران محقق (ICIJ) و یک روزنامه آلمانی با نام «زوددویچه تسایتونگ» (Suddeutsche Zeitung) به همراه بیش از 100 فعال حوزه رسانه دیگر، بیش از یک سال روی 5 /11 میلیون سند افشاشده وقت گذاشتند که بتوانند روابط موجود میان رهبران سیاسی کشورهای مختلف و همچنین چهرههای غیرسیاسی مشهور را با رسواییهای مالی در سطح جهانی و غیرجهانی، آشکار سازند. طی تحقیقات انجامشده، اطلاعات زیادی در مورد روابط این چهرهها با جاعلان و کلاهبرداران، قاچاقچیان مواد مخدر و خلافکاران مالی فاش شد. افشاسازیای که چهرههای سیاسی، ورزشی، هنری و تجاری زیادی را رسوا کرد. حجم اسناد افشاشدهای که به اسناد پاناما معروف است، آنقدر بالاست که چنین افشاسازیای در تاریخ سابقه ندارد. این اسناد شامل 40 سال اطلاعات و داده است که توسط یک شرکت حقوقی بسیار قدرتمند واقع در پاناما نگهداری میشد شرکتی با نام موساک فونسکا (Mossack Fonseka) که بهرغم قدرت بسیار زیادش در حوزه حقوق و خدمات شرکتی، خیلی معروف نبود و بسیاری تا به حال اسم آن را هم نشنیده بودند. شرکت موساک فونسکا، در بیشتر از 35 منطقه در سراسر جهان دفتر داشت و یکی از بزرگترین تاسیسکنندگان شرکتهای کاغذی یا کاذب یا شل (Shell company) بود. شرکت شل، یک شرکت غیرفعال است که به عنوان وسیلهای برای مخفیکاریهای مالی و پنهان کردن اطلاعات شرکتی مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع شرکت موساک فونسکا، با خلق شرکتهای شل مختلف، این امکان را فراهم میآورد که کسانی که میخواهند از مالیات دادن فرار کنند، به واسطه این شرکتهای شل، مالکیتشان را بر داراییهایی که داشتند پنهان کنند.
نتایج تحقیقات ICIJ
تجزیه و تحلیلهای ICIJ روی دادهها و اسناد فاششده، اطلاعات بیش از 214 هزار شرکت فراساحلی را آشکار کرد. شرکتهایی که به افراد مختلف در بیش از 200 کشور دنیا مربوط میشدند. این تجزیه و تحلیلها شامل بررسی ایمیلها، صورتحسابهای مالی، پاسپورتها و سوابق شرکتیای بود که همگی، صاحبان مخفی حسابهای بانکی و شرکتها را در 21 حوزه قضایی فراساحلی (offshore jurisdiction) افشا میکردند. این حوزههای قضایی فراساحلی شامل نوادا، هنگکنگ و جزایر بریتیش ویرجین و امثال اینها بودند و به عبارت دیگر مکانهایی که به پناهگاههای مالیاتی (tax havens) معروفاند که در زبان فارسی، به اشتباه در بعضی موارد، بهشت مالیاتی خوانده میشوند (بهشت معادل heaven است).
واحد تحقیقات ICIJ، بیش از 6 /2 ترابایت داده را تجزیه و تحلیل و طبقهبندی کرد و نتایج را به همراه اسناد مربوطه با روزنامهنگاران مختلف در 80 کشور دنیا که به 25 زبان مختلف صحبت میکردند، در میان گذاشت. در سال 2018، ICIJ و همکارانش، داستانهای جدیدی را در مورد فاش شدن 2 /1 میلیون فایل جدید، منتشر کردند. این اسناد که شامل ایمیلها، کپی پاسپورت و اطلاعاتی در مورد کیسهای جنایی بودند، برای تاریخ اوایل 2016 تا اواخر 2017 هستند (چند ماه قبل از اینکه شرکت موساک فونسکا فروبپاشد). این اطلاعات از سوی همان روزنامهای به دست آمدند و در اختیار ICIJ قرار گرفتند که بار قبل چنین اطلاعاتی را به دست آورده بود و آن را با ICIJ در میان گذاشته بود؛ یعنی روزنامه آلمانیزبان زوددویچه تسایتونگ.
اطلاعات کلیدی اسناد پاناما
اسناد پاناما، کارهای یکی از بزرگترین شرکتهای فعال در حوزه ارائه خدمات مالی و حقوقی شرکتی را افشا کرد: شرکت موساک فونسکا که مقر اصلیاش در پاناما بود. این اسناد شامل 6 /2 ترابایت داده بود که در مرکز تحقیقات مربوط به آن، اطلاعاتی مربوط به 40 سال در مورد بیش از 210 هزار شرکت در 21 حوزه قضایی فراساحلی فاش شد. اسناد فاششده پاناما، اطلاعاتی در مورد شرکتها و افراد مختلف از پاناما تا هنکگنگ را آشکار میکردند. این اطلاعات شامل بیش از 5 /11 میلیون فایل بود. اطلاعاتی که از سال 1977 تا پایان سال 2015 در شرکت موساک فونسکا نگهداری میشد. دادههایی که فاش شد، اگرچه شامل کسبوکارهایی بود که قبل از سال 1977 به یک شخصیت حقوقی تبدیل شده بودند (فرآیند حقوقیای که به آن incorporation گفته میشود و یک کسبوکار بعد از طی کردن این فرآیند، corporation یا حتی همان incorporation خوانده میشود. زمانی که یک کسبوکار این فرآیند را طی میکند یک شرکت دارای شخصیت حقوقی خلق میشود، در واقع مالیاتی که قرار است شرکت بپردازد باید از جیب خود شرکت باشد و مثلاً اگر شرکت زیان داد، چیزی از جیب صاحبان آن کم نمیشود و سرمایهای که آنها در این شرکت وارد نکردهاند از بین نمیرود)، اما آنها کمتر از یک درصد شرکتهایی بودند که موساک فونسکا، فرآیند تبدیل شدنشان به یک شرکت باشخصیت حقوقی را برایشان انجام داده بود.
البته اگرچه دادههایی که فاش شد، اطلاعاتی را در مورد تبدیل شدن کسبوکارهای مختلف به یک شرکت دارای شخصیت حقوقی (کورپوریشن یا اینکورپوریشن) از سال 1977 و قبل از آن نشان میداد، اما موساک فونسکا در سال 1986 این نام را به خود گرفت و قبل از سال 1986 شرکت موساک فونسکا به شکل مدرن خود وجود نداشت. در سال 1986، رامون فونسکا (Ramon Fonseca)، شرکت کوچک فعال در حوزه حقوق شرکتی خود را که در پاناما فعال بود، با یک شرکت محلی دیگر که به دست یورگن موساک (Jurgen Mossack) اداره میشد، ادغام کرد. یورگن موساک یک پانامایی با اصالت آلمانی بود. دادهها نشان میدهد که شرکت موساک فونسکا، با بیش از 14 هزار بانک، شرکت حقوقی، شرکتهای تبدیلکننده کسبوکارها به شرکتهای دارای شخصیت حقوقی (company incorporator) و واسط کار میکرد که بتواند شرکتها، بنیادها (foundation) و تراستهایی (trust) را تاسیس کند که به مشتریانش برای فرار مالیاتی کمک کند. ICIJ از پایگاه داده مربوط به مشتریان موساک فونسکا (دادههایی که فاش شده بود) استفاده کرد که نشان دهد در هر کشور، چه تعداد واسط وجود داشتهاند.
موساک فونسکا از 1977 تا 2015
بگذارید نگاهی به دادهها بیندازیم. تا قبل از شروع دهه 80، شرکت موساک فونسکا هر سال حدود 500 کسبوکار را به شرکتهای دارای شخصیت حقوقی مستقل تبدیل میکرد. با نزدیک شدن به سال 1985 این عدد به 1000 رسید. با آغاز دهه 90 این عدد از دو هزار شرکت در سال عبور کرد بهطوری که در سال 1995، شرکت موساک فونسکا، فرآیند «اینکورپوریشن» را برای حدود 7500 شرکت انجام داده بود (تنها در آن یک سال). این عدد برای سال 2005 نزدیک به 13 هزار شرکت بود. بعد از سال 2005 تعداد شرکتهایی که موساک فونسکا هر سال فرآیند اینکورپوریشن را برای آنها انجام میداد کاهش یافت بهطوری که در سال 2015 تنها حدود چهار هزار شرکت با کمک موساک فونسکا، فرآیند اینکورپوریشن را طی کردند.
همچنین دادهها نشان میدهد که مشتریان موساک فونسکا، از سال 2009 به بعد، به سرعت شروع به غیرفعال کردن (deactivate) شرکتهایشان کرده بودند. همچنین بعد از سال 2011، بهطور پیاپی، تعداد شرکتهایی که هر سال از سوی موساک فونسکا فرآیند اینکورپوریشن را طی میکردند، کاهش مییافت. دادههای سالهای 2010 تا 2015 نشان میدهد که در سال 2010، تعداد 8553 شرکت فرآیند تبدیل شدن به یک شرکت با شخصیت حقوقی را به کمک موساک فونسکا طی کردند و همچنین 10814 شرکت غیرفعال شدند. سال بعد این اعداد به ترتیب 8793 و 8953 بود. برای سال 2012 این اعداد به ترتیب 8413 و 8810، برای سال 2013 به ترتیب 6378 و 9925، برای سال 2014 به ترتیب 5406 و 998 و برای سال 2015 به ترتیب 4341 و 8864 بود.
پناهگاههای مالیاتی
پناهگاههای مالیاتیای که از سوی شرکت موساک فونسکا مورد استفاده قرار میگرفتند، در بیش از 21 حوزه قضایی فراساحلی بودند. این حوزههای قضایی شامل: باهاماس، بریتیش آنگولا (آنگولا که وابسته به بریتانیاست)، کاستاریکا، هنگکنگ، جزیره جرسی (وابسته به بریتانیا)، ایالت نوادا در ایالاتمتحده، جزیره نیووی، راسالخیمه امارات، سیشل، ایالت وایومینگ ایالاتمتحده، بلیز، جزایر بریتیش ویرجین، قبرس، جزیره من (واقع در دریای ایرلند که وابسته به بریتانیاست)، مالتا، نیوزیلند، پاناما، ساموئا، سنگاپور و اروگوئه بودند. تغییرات قانونیای که در سالهای 2004 و 2005 صورت گرفت، نوسان شدیدی را در بازار فراساحلی ایجاد کرد. بهطوری که بعد از سال 2005، پناهگاههای مالیاتی کمتر از قبل از سوی موساک فونسکا مورد استفاده قرار گرفتند. 10 پناهگاه مالیاتیای که موساک فونسکا از آنها طی چهاردهه، بیشترین استفاده را برای انجام دادن فرآیند اینکورپوریشن کرد، جزایر بریتیش ویرجین، پاناما، باهاماس، سیشل، جزیره نیووی، ساموئا، بریتیش آنگولا، نوادا، هنگکنگ و بریتانیا بودند. اطلاعات که در مورد بیش از 210 هزار شرکت فاش شدند نشان میدهند که از سال 1977 تا 2015، بیش از 113 هزار شرکت از سوی موساک فونسکا در جزایر بریتیش ویرجین (محبوبترین پناهگاه مالیاتی موساک فونسکا) فرآیند اینکورپوریشن را طی کردند. تعداد شرکتهایی که در پاناما این فرآیند را در سالها 1977 تا 2015 طی کردند، بیش از 48 هزار شرکت است.
مدیریت شرکتهای فراساحلی
دادهها نشان میدهد شرکتهای فراساحلی که به دست موساک فونسکا مدیریت میشدهاند، در سال 2009 در اوج قرار داشتند. بهطوری که تعداد این شرکتها در دهه 80 میلادی کمتر از 10 هزار شرکت، در دهه 90 میلادی بهطور میانگین حدود 30 هزار شرکت و در دهه اول قرن بیست و یکم بهطور میانگین 50 هزار شرکت بود. در سال 2009 تعداد شرکتهای فراساحلیای که به دست موساک فونسکا مدیریت میشدند تقریباً 82 هزار مورد بود. عددی که در سالهای بعد رو به کاهش گذاشت. به علاوه اشاره کردیم که موساک فونسکا با بیش از 14 هزار بانک، شرکت حقوقی، شرکتهای تبدیلکننده کسبوکارها و شرکتها به کورپوریشنها و دیگر واسطهها برای تاسیس شرکتها، بنیادها و تراستها برای مشتریانش در ارتباط بود. این واسطهها در کشورهای هنگکنگ، بریتانیا، سوئیس، ایالاتمتحده، پاناما، گواتمالا، لوکزامبورگ، برزیل، اکوادور و اروگوئه بودند. بهطوری که 2012 مورد از این واسطهها از هنگکنگ، 1924 مورد از آنها از بریتانیا، 1223 مورد از آنها از سوئیس، 617 مورد از آنها از ایالاتمتحده و 558 مورد از آنها از پاناما بودند.
پلکانی به سمت بهشت
شاید این سوال در ذهنتان پیش آمده باشد که در عمل، این فرارهای مالیاتی و مخفیکاریها چگونه انجام میشود. در واقع یک فرد چگونه میتواند درآمد خود را پنهان کند و مالیات آن را نپردازد. سایت ICIJ بخشی دارد که جواب سوالتان را میتوانید در آن بیابید. بگذارید فرض کنیم وارد این بخش از سایت ICIJ شدهایم. در ابتدا چنین چیزی را میخوانید: «به جهان مخفی فراساحلی خوشآمدید. هدف شما این است که این جهان موازی را سیر و درآمد خود را در آن مخفی کنید. نگران نباشید. وکلا، مدیران ثروت و بانکداران به شما کمک خواهند کرد.» حالا سایت به شما پیشنهاد میدهد که یک کاراکتر انتخاب کنید (میان یک فوتبالیست، سیاستمدار و مدیر اجرایی). سایت از شما میخواهد یک کاراکتر انتخاب کنید و در فرآیند مخفیکاریهایتان گیر نیفتید.
1- فرض کنید یک فوتبالیست هستید
به عنوان مثال کاراکتر فوتبالیست را انتخاب میکنیم. حالا شما یک ستاره فوتبال هستید. سال 2001 است. شما یک فوتبالیست مشهور در سطح جهانی هستید. به شما تبریک میگوییم. مدیر برنامههای شما بر سر یک قرارداد پنج میلیوندلاری با یک برند فعال در حوزه پوشاک ورزشی مذاکره میکند. قراردادی که به موجب آن از عکس شما استفاده خواهد شد. حال شما میخواهید بهجای پرداخت دو میلیون دلار مالیات از این پنج میلیون، کل این پول را مخفی کنید که مالیات آن را نپردازید. دو راه دارید. باز کردن یک حساب بانکی در سوئیس یا ایجاد یک شرکت فراساحلی. چه کار خواهید کرد؟ فرض کنید وکیل شما یک حساب بانکی در سوئیس به اسم شما باز میکند. اکنون اسپانسر شما که با آن قرارداد پنج میلیوندلاری بستهاید، میتواند این پول را بهطور مستقیم به شماره حساب شما در حسابی که در سوئیس باز کردهاید واریز کند. اما در این صورت، چند سال بعد، کشوری که شما شهروند مالیاتی آن هستید، یک برنامه افشاسازی داوطلبانه را آغاز میکند. تعدادی از کشورها چنین برنامههایی را اجرا میکنند که کسانی را که فرار مالیاتی کردهاند تشویق به اعلام داشتن داراییهایی کنند که در خارج از کشور مخفی کردهاند. این برنامههای افشاسازی داوطلبانه این فرصت را در اختیار فرارکنندگان از مالیات قرار میدهد که جریمه کمتری را بپردازند. برای مثال ایالاتمتحده آمریکا در سال 2012، یک برنامه افشاسازی داوطلبانه فراساحلی را آغاز کرد. مقامات فرانسوی نیز چنین برنامهای را در سال 2009 اجرا کردند. به بحث اصلی برگردیم. با اجرای این برنامه اگر شما پنج میلیوندلاری را که مخفی کردهاید (در حسابی در یک بانک در سوئیس) افشا کنید، مجبور خواهید بود فقط مقداری را که بدهکار بودهاید (دو میلیون دلار) به همراه مقدار کمی جریمه بپردازید. همچنین میتوانید شانس خود را امتحان کنید و امید داشته باشید که اداره مالیات، چیزی از این قضیه نفهمد و بتوانید همه پنج میلیون دلار را نگه دارید.
حالا دو راه دارید. یا اینکه به مقامات اداره مالیات گزارش دهید یا اینکه به فرار مالیاتی خود ادامه دهید. اگر به مقامات اداره مالیات گزارش دهید که پنج میلیون دلار در یک بانک در سوئیس مخفی کردهاید، دو میلیون دلار به اضافه مبلغی جریمه را پرداخت خواهید کرد و نتوانستهاید فرار مالیاتی را به اتمام برسانید. حالا اگر چیزی را فاش نکنید چه میشود. در واقع شما به خاطر اینکه میدانید حساب بانکی شما در سوئیس، به خاطر قانون «خفای بانکی» (bank secrecy) محافظت میشود، مقامات اداره مالیات کشورتان نمیتوانند چیزی پیدا کنند. مفهوم خفای بانکی در سال 1934 سر زبانها افتاد. یعنی زمانی که یک قانون جدید در سوئیس به بانکها اجازه داد که بهجای اسم مشتریانش، از اعداد استفاده کند. اخیراً سوئیس از سوی جوامع بینالمللی تحت فشار قرار گرفته است که این قانون را بردارد چراکه خفای بانکی، فرار مالیاتی را ممکن میسازد. در سال 2015 پارلمان سوئیس موافقت کرد که با آغاز سال 2018، شروع به تبادل اطلاعات با اتحادیه اروپا کند. اما با همه اینها اگر چنین تصمیمی بگیرید اشتباه کردهاید. چراکه شما یک شخصیت مشهور هستید و دیر یا زود یک نفر اطلاعات شما را به رسانهها خواهد داد. اینگونه شما روی صفحه اول روزنامهها خواهید رفت و مقامات شروع به بازرسی شما خواهند کرد. اتفاقی که بارها برای چهرههای ورزشی مشهور افتاده است.
پس اگر بین باز کردن یک حساب بانکی در سوئیس و ایجاد یک شرکت فراساحلی، اولی را انتخاب کنید، اشتباه کردهاید. حالا این بار فرض کنید تصمیم میگیرید یک شرکت فراساحلی تاسیس کنید. انتخاب هوشمندانهای است. فرض کنید شرکتی را با نام «بهشت آفتابی» در جزایر بریتیش ویرجین تاسیس میکنید. در این صورت حساب بانکی جدید شما که پنج میلیون دلار در آن وجود دارد، به نام شرکت جدیدتان ثبت میشود نه نام خودتان. برای اینکه هویتتان را مخفی نگه دارید به شما پیشنهاد میشود که اسم مثلاً یکی از دوستانتان را به عنوان سهامدار شرکت ببرید. یا کسی را استخدام کنید و پولی به او بدهید که بتوانید نام او را به عنوان سهامدار شرکت ثبت کنید. همچنین میتوانید با استفاده از سهامهای بینام (Bearer Shares) بهطور کامل مالکیت شرکت را مخفی نگه دارید. هر کسی که بهطور فیزیکی یک گواهی از داشتن یک سهم بینام داشته باشد، در واقع مالک آن سهم به شمار میرود. بسیاری از شرکتها داشتن سهامهای بینام را منع کردهاند چراکه سهامهای بینام، یکی از ابزارهایی هستند که فرار مالیاتی و پولشویی را تسهیل میکنند. چه کار خواهید کرد؟ یک سهامدار انتخاب میکنید یا همه چیز را با استفاده از سهام بینام، مخفی نگه میدارید؟
فرض کنید یک سهامدار انتخاب میکنید (کسی که به عنوان سهامدار بتوانید او را بهجای خودتان ثبت کنید)، در این صورت شرکتی که «بهشت آفتابی» را به عنوان یک شرکت برای شما به ثبت رسانده است، یک سهامدار نامزد (nominee shareholder) برایتان پیدا خواهد کرد. سهامدار نامزد کسی است که اسم او به عنوان سهامدار در اسناد مربوط به شرکت بهشت آفتابی میآید. اما این فرد هیچ قدرت واقعیای ندارد و نمیتواند ادعای مالکیت داراییهای شرکت را بکند. استفاده از سهامدار نامزد یکی از حیلههای رایج در ساختارهای مالی فراساحلی است. این حیله به این منظور بهکار میرود که هویت مالک اصلی شرکت فاش نشود. اما در این شرایط بانک میخواهد که هویت مالک نهایی شرکت را که منتفع میشود، بداند. مالک نهایی منتفع (ultimate beneficial owner) فردی است که مالک حقیقی شرکت یا حساب بانکی شرکت است. در جهان فراساحلی، هویت این افراد اغلب مخفی نگه داشته میشود. بانک چنین چیزی را میخواهد که اسناد خودش را کامل کند.
بنابراین یک کپی از پاسپورت شما را تقاضا میکند. دو راه دارید. یک کپی از پاسپورتتان را به بانک بدهید یا یک نامزد انتخاب کنید. اگر یک کپی از پاسپورتتان را به بانک دهید، به خاطر اینکه اطلاعات بهطور اتوماتیک میان بانک و مقامات اداره مالیات مبادله میشود (توافقی که میان بانک و کشوری که شهروند مالیاتی آن هستید وجود دارد که به موجب آن، بهطور اتوماتیک اطلاعات در مورد حساب بانکی شما و داراییهای شما با اداره مالیات کشورتان مبادله میشود. قبل از اینکه چنین سیستمی به وجود آید، بانکها فقط در صورتی که اداره مالیات میخواست، اطلاعات شما را در اختیار آنها قرار میدادند) در نهایت با دادن یک کپی از پاسپورتتان به بانک، فرار مالیاتی با شکست روبهرو میشود.
پس کارتان به دادگاه خواهد کشید. اما همچنین میتوانستید یک نامزد انتخاب کنید. اگر چنین کاری کنید فرار مالیاتی را به خوبی انجام دادهاید. یک شهروند پانامایی به عنوان مالک منتفع (beneficial owner) عمل خواهد کرد. شخصی که به عنوان نامزد طبیعی (natural person nominee) نیز شناخته میشود. این فرد کسی است که به عنوان مالک منتفع، حساب شرکت به نام اوست اما با این حال مالک حقیقی نیست. انجام چنین کاری یک عمل غیرقانونی به شمار میرود. شما برای انجام این کار و طی کردن این فرآیند، مجبور خواهید شد سالانه حدود 15 هزار دلار هزینه کنید، اما بدهی مالیاتی شما از مقامات مخفی خواهد ماند. تا الان که اینگونه است. با پولی که باید مالیات میدادید اما ندادید میتوانید یک قایق تفریحی برای خودتان بخرید. اکنون زمان ریلکس کردن است!
اما شما میتوانستید یک کار دیگر هم بکنید. به خاطر آورید که سر دوراهی استفاده از سهام بینام و انتخاب یک سهامدار نامزد قرار داشتید. اگر سراغ سهام بینام میرفتید چه میشد؟ با رفتن سراغ سهام بینام، هیچ جایی اسمی از شما برده نخواهد شد. هر کسی که این سهامها را دارد مالک آنهاست. اما در سال 2004، جزایر بریتیش ویرجین قوانین شرکتهای BVI را تصویب کرد. این قانون سهامهای بینام را غیرقانونی میکرد. به موجب این قانون که در سال 2004 تصویب شد، از سال 2005 به بعد، هر گاه سهامهای بینام منتشر شود، این سهامها باید در دستان کسی باشد که یک متولی مناسب (طبق چیزی که در قانون ذکر شده) به شمار رود و همچنین اطلاعات جزئی مربوط به دارنده این سهامها نیز باید همراه با سهامها ارائه شود. به این خاطر وکیل شما پیشنهاد میکند که حوزه قضاییتان را عوض کنید یا یک سهامدار نامزد انتخاب کنید. اگر یک سهامدار نامزد انتخاب کنید، بانک از شما خواهد خواست که هویت مالک منتفع نهایی را فاش کنید.
میتوانید یک کپی از پاسپورتتان را بدهید یا اینکه یک نامزد انتخاب کنید. اگر پاسپورتتان را بدهید گیر خواهید افتاد. اگر یک سهامدار نامزد انتخاب کنید باز هم خواهید توانست فرار مالیاتی را با دادن هزینه 15 هزار دلار انجام دهید (مثل راه قبلیای که به موفقیت منجر شد). اما همچنین میتوانستید حوزه قضاییتان را عوض کنید. اگر چنین کاری میکردید چه میشد؟ مثلاً باید شرکتتان را با نام «کسبوکار آفتابی» در بلیز ثبت کنید. شرکتی که سهام آن نیز به صورت بینام منتشر میشود. اما وقتی سعی کنید یک حساب بانکی برای این کسبوکار جدید باز کنید، بانک امتناع خواهد کرد. سهامهای بینام در زمانهایی که نیاز است کارها در سایه انجام شوند، به مثابه یک پرچم قرمز هستند و بانک نمیخواهد ریسک این را بکند که در فعالیتهای مشکوک نقش داشته باشد. اینگونه هیچ کس با شما کار انجام نخواهد داد و برنامه تعویض حوزه قضایی شما با شکست روبهرو خواهد شد.
ممکن است فکر کنید سایت ICIJ اینگونه یاد میدهد که چگونه فرار مالیاتی کنید. اما اینطور نیست. این سایت میخواهد نشان دهد که فرارهای مالیاتی انجامشده چگونه صورت میگیرند. چراکه اگر کسی قصد فرار مالیاتی داشته باشد سراغ یک شرکت حقوقی که چنین کارهایی را انجام میدهد میرود و نیازی به نکات آموزشی سایت ICIJ نخواهد داشت. آن شرکتهای حقوقی مانند موساک فونسکا همه چیز را بهتر بلدند (البته شرکت موساک فونسکا در سال 2018 منحل شد).
2- فرض کنید یک سیاستمدار هستید
بگذارید با یک شخصیت دیگر امتحان کنیم. فرض کنید این بار یک سیاستمدار هستید. بعد از سالها تلاش برای ارتقا در حزبی که در آن هستید (حزبی در پارلمان)، نهایتاً به کسی بدل شدهاید که میتوانید یک چهره سیاسی قدرتمند شوید و حتی به رهبر آینده بدل شوید. متاسفانه پدرتان فوت میکند. او در صنعت دارو فعال بوده و طی سالها کار توانسته به خاطر اینکه وکیل صنعت داروسازی در پارلمان بوده است، پول خوبی را به دست آورد. داراییهای او شامل یک حساب بانکی در سوئیس است که چند میلیون یورو در آن قرار دارد. حسابی که در وصیتش آن را برای شما به ارث گذاشته است. بعد از اینکه به دقت بررسیهای لازم را انجام دادید، تصمیم میگیرید این راز را افشا نکنید و نگذارید کسی چیزی از وجود این حساب بفهمد. در سال 2005، یک لایحه با عنوان بخشنامه پساندازهای اروپاییها (ESD) به مرحله اجرا درآمد.
به موجب آن، اکنون بانکها بهطور قانونی مجبور هستند که از حسابهای مشتریان اروپاییشان، مالیات برداشت کنند و آن را به دولت بدهند. هنوز نیاز نیست نگران باشید. سوئیس از افشای هویت مشتریان بانکیاش خودداری میکند. بنابراین حساب شما مخفی باقی خواهد ماند. اما به عنوان یک شهروند اروپایی، مجبور خواهید بود در ازای هر بهرهای که به دست میآورید، مالیات آن را بپردازید. مشاور مالی شما دو گزینه را پیشنهاد میکند. یک شرکت فراساحلی تاسیس کنید یا حساب بانکی را نگه دارید. یک نکته وجود دارد. اینکه ESD لایحهای است مربوط به افراد و نه شرکتها. شما یک شرکت با نام «رازهای خانواده» در قبرس تاسیس میکنید. شرکت حقوقیای که امور شرکت شما را مدیریت میکند، از شما میخواهد که هویتتان را تایید کنید و یک فرآیند چک سوابق را که با عنوان «مشتریتان را بشناسید» (Know Your Client) یا KYC شناخته میشود طی کنید. اگر هویت شما به عنوان یک عضو پارلمان فاش شود، آن شرکت حقوقی ممکن است نخواهد به عنوان مامور شرکت شما کار کند. در واقع آن شرکت حقوقی از شما درخواست یک کپی از پاسپورتتان را خواهد کرد. اگر کپی پاسپورتتان را بدهید فکر میکنید چه اتفاقی خواهد افتاد؟
آن شرکت حقوقی شما را به عنوان یک شخص سیاسی که باید اطلاعاتش فاش شود (Politically exposed person) یا PEP تعیین خواهد کرد. PEP شخصی است که به او از سوی حاکمیت، یک مسوولیت سپرده شده است یا در ارتباط با شخصی است که از سوی دولت به آن فرد مسوولیت واگذار شده است. شما به خاطر سابقه پدرتان یا موقعیت خودتان به عنوان یک PEP شناسایی خواهید شد. آن شرکت حقوقی ریسک نخواهد کرد و مامور شما به عنوان شرکتی که «رازهای خانواده» را اداره کند نخواهد شد. چراکه این کار ریسک بالایی دارد. پس اینگونه نمیتوانید فرار مالیاتی را انجام دهید. اما به جز اینکه بخواهید یک شرکت فراساحلی تاسیس کنید، یک راه دیگر داشتید. میتوانید حساب بانکی را نگه دارید. به خاطر قانون جدید اروپا، هر بهرهای که به دست میآورید (در اینجا از حساب مخفی مولتییورویی سوئیستان)، مشمول 35 درصد مالیات میشود که خود بانکی که بهرهتان در آن به حسابتان واریز میشود، این مالیات 35درصدی را برمیدارد.
حالا اوضاع بدتر خواهد شد. چند سال بعد کشوهای عضو OECD از سوئیس خواهند خواست که به خفای بانکی (bank secrecy) پایان دهد. بانکدار شما در سوئیس به شدت به شما پیشنهاد میکند که اگر نمیخواهید هویتتان فاش شود، مالکیت این حساب را به یک شرکت فراساحلی بدهید. پس راهی ندارید جز اینکه به دنبال این باشید که یک شرکت حقوقی پیدا کنید که بتوانید از طریق آن، شرکت فراساحلیتان را تاسیس کنید. اگر یک شرکت حقوقی پیدا کردید که توانستید هویتتان را از آن مخفی کنید یا با آن تبانی کنید، میتوانید شرکت فراساحلی را تاسیس کنید. فکر کنید این کار شدنی باشد. چند سال میگذرد و شما تصمیم میگیرید که در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کنید. اما حالا روزنامهنگاران و مخالفان سیاسی بهطور ریزبینانه به دنبال سوابق مالی شما خواهند گشت. شما از اینکه آنها چیزی پیدا کنند نگران هستید. بنابراین تصمیم میگیرید بیشتر از قبل از شرکت «رازهای خانواده» فاصله بگیرید. اما چگونه؟
میتوانید سهامتان را به همسرتان بفروشید یا میتوانید برای داشتن یک بنیاد خصوصی (private foundation) پول بدهید و این بنیاد، یکی از سهامداران «رازهای خانواده» شود (بنیادها، با اهداف غیرانتفاعی تاسیس میشوند). حالا سهامتان را به همسرتان میفروشید یا اینکه یک بنیاد تاسیس میکنید؟ اگر سهامتان را به همسرتان بفروشید و مشکلی با همسرتان پیش آید چه؟ اگر با همسرتان به اختلاف بخورید یا باید قید همه چیز را بزنید و اگر تقاضای سهم بکنید، همه چیز لو خواهد رفت و نهتنها باید مالیات و جریمه بپردازید، بلکه به صورت سیاسی نیز رسوا خواهید شد. اما میتوانید یک بنیاد خیریه تاسیس کنید. این بنیاد سهامدار شرکت «رازهای خانواده» خواهد بود. چهره عمومی بنیاد خصوصی شما، این است که یک شورا دارد (شورایی که شرکت حقوقی که نزد آن رفته بودید برایتان تشکیل داده) که این شورا شرکت «رازهای خانواده» را مدیریت میکند. اما مخالفان سیاسی شما در مورد حساب بانکیای که از سوی پدرتان بهجای گذاشته شده است، چیزهایی متوجه میشوند و خبرنگاران را تحریک میکنند. شما چه کار خواهید کرد؟ اگر همه چیز را حاشا کنید، مشکلی پیش نخواهد آمد. بنیادهای خصوصی به شما این امکان را میدهند که هویتتان را مخفی نگه دارید. قانون نمیگذارد که شرکتی حقوقیای که نزد آن رفته بودید، اطلاعاتی را فاش کند، حتی اگر مقامات رسمی این اطلاعات را درخواست کنند. بنابراین راز شما امن خواهد ماند. بنیادهای خصوصی این اجازه را به شما میدهند که فرار مالیاتیتان را با موفقیت انجام دهید.
پاسخ دنیا به اسناد پاناما
در آوریل 2016، مردم در کشورهای مختلف جهان در اعتراض به فرارهای مالیاتی صورتگرفته از سوی سیاستمداران، چند روز دست به اعتراض زدند. در آن زمان سیاستمداران شروع به استعفا دادن کردند، نیروی پلیس وارد ادارات شد و شروع به دستگیری سیاستمداران کرد و مقامات قانونی، تحقیقات گستردهای را ترتیب دادند. تحقیقات قانونی در بیش از 82 کشور دنیا شروع شد. در پاناما در فوریه 2017 نیروی پلیس به شرکت موساک فونسکا هجوم برد و تاسیسکنندگان آن را دستگیر کرد. یورگن موساک و رامون فونسکا به جرم پولشویی، ماهها در زندان بودند. در جولای 2017، قوانین و همچنین رفتار افراد و شرکتها تغییر کرد. در نیوزیلند، یک مجموعه از بررسیها صورت گرفت که در نتیجه آن، «قوانین تراست» در این کشور، قوانین نامناسب خوانده شد. پارلمان نیوزیلند قوانین را تقویت کرد که در نتیجه این قوانین بتوانند جلوی فرار مالیاتی و پولشویی را بگیرند. تعداد تراستهای خارجی در نیوزیلند در نتیجه تغییراتی که انجام شد، سهچهارم کاهش یافت.
در آگوست سال 2017، شاهد استعفای بیشتری نیز بودیم. در مغولستان، تلویزیون این کشور گزارش کرد که «ساندون تزندسورن»، یکی از مقامات ارشد این کشور، استعفا داده است. به این ترتیب او هم به تلفات سیاسیای که کشورهای ایسلند، پاکستان، اسپانیا و بسیاری از کشورهای دیگر داده بودند پیوست. پیش از او، نخستوزیر ایسلند در آوریل 2016 استعفا داده بود. همچنین وزیر صنعت اسپانیا نیز به خاطر رسواییهایی که برایش به وجود آمده بود، از سمت خود استعفا داده بود. در اکتبر 2017، تحقیقات و بازرسیهایی که در جریان بودند، شروع به نتیجه دادن کردند. در بریتانیا، یک گروه مسوول بازرسیها به پارلمان این کشور اعلام کرد که در مورد بیش از 10 نفر از اعضای پارلمان تحقیق و تفحص انجام داده است (با این هدف که ببیند آیا واقعاً فرار مالیاتی کردهاند یا خیر). همچنین چهار نفر دیگر دستگیر شدند. نتیجه این بود که 252 میلیون دلار مالیات و جریمه از متخلفان گرفته شد (به غیر از رسواییهای سیاسیای که برای این افراد به وجود آمده بود و آینده شغلی آنها را در پارلمان و سیاست نابود کرده بود).
در دسامبر 2017، مقامات شروع به مورد هدف قرار دادن کسانی کردند که فرارهای مالیاتی را تسهیل کرده بودند. در بلژیک، پلیس به یک بانک دولتی هجوم برد. این بانک به مشتریانش کمک کرده بود که بیش از 1500 شرکت فراساحلی تاسیس کنند (شرکتهایی که با هدف فرار مالیاتی تاسیس شده بودند). در مارس 2018، قوانین جدیدی به تصویب رسیدند که به موجب آنها، شفافیت شرکتها باید افزایش مییافت. در اندونزی، دولت فرمان داد که همه شرکتهای این کشور باید هویت مالکان واقعی خود را فاش کنند. اندونزی یکی از کشورهایی بود که قوانینی را به تصویب رساند که هدف آن قوانین، مبارزه با فساد و دیگر فعالیتهای قانونی شرکتها در نتیجه مشخص نبودن هویت مالکان واقعیشان بود. همچنین در مارس 2018، کریس جردن از اداره مالیات استرالیا گفت: «یکی از مزایای اسناد پاناما این است که ما اکنون قانون داریم، و دولتی داریم که متعهد شده است از ما حمایت کند.»
در ژوئن 2018، افشاگریها هنوز در حال ادامه یافتن بود و رسواییهای جدیدی به وجود آمدند. در ساحل عاج، کابینه حاکم، یک شهردار را به جرم اختلاس از کار برکنار کرد. این نتیجه تحقیقاتی بود که بعد از افشای اسناد پاناما در سال 2016 از سوی ICIJ و همکارانش انجام شده بود. در ژوئن 2018، یکسری اسناد دیگر که مربوط به شرکت موساک فونسکا بود درز کرد (2 /1 میلیون فایل جدید در سال 2018 درز کرد). تقلای پرهرج و مرج موساک فونسکا برای فرار از دست قانون، با درز کردن اسناد جدید باعث شد که کاملاً مشخص شود این شرکت تا چه اندازه درگیر فرآیندهای غیرقانونی بوده است. درز اسناد جدید همچنین باعث شد که تحقیقات بیشتری انجام شود و یافتههای جدیدتری در مورد جرم و جنایات طبقه نخبه در جهان به دست آمد. در جولای سال 2018، تحقیق و تفحص در سطح فرامرزی شایع شد. برای مثال در الجزایر، گروهی که مسوول تعقیب قانونی در مورد اسناد پاناما بود، بررسی را در مورد پولشویی یکی از قویترین افراد صنعت شیر آغاز کرد. سوئیس در این تحقیقات به الجزایر کمک کرد که بتواند به اسناد بانکی دست یابد.
در نوامبر 2018، مالیاتدهندگان شروع به تغییر رفتارشان کردند. در کلمبیا، بعد از منتشر شدن اسناد پاناما، شهروندان تشویق شدند که بسیار بیشتر از قبل داراییهای پنهانشان را افشا کنند و این باعث شد اداره مالیات، دو برابر مالیات جمعآوری کند. «جولیانا لودونزو ولز»، محقق دانشگاه کالیفرنیا میگوید: «من فکر میکنم منصفانه است که بگوییم افزایش دوبرابری درآمد اداره مالیات کلمبیا نشان میدهد درز اطلاعات اثر بزرگی روی پرداختن مالیات دارد؛ چراکه به خاطر افشای این اطلاعات، ترس از دستگیر شدن و مورد تحقیق و تفحص قرار گرفتن باعث میشود مردم داراییهای پنهان خودشان را آشکار کنند.» همچنین در نوامبر 2018، بانکها مجبور شدند که نسبت به فعالیتهایشان پاسخگو باشند. در آلمان، 170 پلیس به ساختمان اصلی بانک دویچه هجوم بردند.
این کار پلیس، بخشی از تحقیق و تفحصهایی بود که در مورد پولشوییهای صورتگرفته از سوی این بانک انجام شده بود. تحقیقات میخواست نشان دهد که آیا بزرگترین بانک آلمان، به مشتریانش برای راهاندازی شرکتهای فراساحلی به منظور انتقال پول برای فعالیتهای مجرمانه کمک کرده است یا خیر. در مارس 2019، تحقیقات بیشتری آغاز شد. در کره جنوبی، مسوولان تحقیق و تفحص، یک مورد رشوهدهی را باز کردند. این رشوهها با قراردادهایی که یک دلال اسلحه ترکیهای در آن دست داشت، مرتبط بود. در ونکوور، سازمان مالیات کانادا تحقیقاتی را آغاز کرد که هدف آن، بازگرداندن 77 میلیون دلار به جیب دولت بود. در سوئد و بسیاری از کشورهای دیگر نیز تحقیقات وسیعی صورت گرفت. از زمان افشای اسناد پاناما، بیش از 2 /1 میلیارد دلار در 22 کشور بازیابی شده است. تحقیق و تفحصها نیز در بیش از 82 کشور در جریان بوده است.
دو نکته در مورد اسناد پاناما
در اسناد پاناما، نام 14 تن از رهبران دنیا (روسای جمهور، نخستوزیران، پادشاهان و امیران) بهطور مستقیم وجود دارد (جدای از وزرا و مقامات رسمی سطح پایینتر و نمایندگان مجلس و پارلمان). همچنین نام 18 تن از رهبران دنیا در اسناد پاناما به میان آمد. این 18 تن اگرچه بهطور مستقیم درگیر مساله نبودند (یعنی بهطور رسمی اسمشان در اسناد وجود نداشت)، اما اسامی خانواده و دوستانشان در این اسناد بود. همچنین نام 32 نفر از مقامات رسمی و سیاسی (به غیر از رهبران) از کشورهای مختلف در این اسناد وجود دارد. همچنین نام 10 تن از مقامات رسمی و سیاستمداران (به جز رهبران) به این دلیل در ارتباط با اسناد پاناما مطرح میشود که خویشاوندان و دوستان آنها درگیر فرارهای مالیاتی بودهاند. البته این 42 نفر، جزو سیاستمداران طراز اول و بسیار تاثیرگذار هستند، وقتی در سطوح بعدی قرار میگیریم، نام تعداد بیشتری از سیاستمداران و مقامات رسمی با اسناد پاناما گره میخورد. اعدادی که ذکر شد، برگرفته از یک صفحه از سایت icij.org هستند که آن 32 نفر اول (رهبران) و 42 نفر دوم (سیاستمداران و مقامات رسمی به جز رهبران) کسانی هستند که در این صفحه از سایت، نام و تصویرشان آورده شده است. خبر دیگری از گاردین میگوید که نام 143 سیاستمدار در اسناد پاناما به چشم میخورد.
در مورد حجم دادههایی که درز کرد ذکر این ارقام میتواند قابل توجه باشد. درز اطلاعاتی که به اسناد پاناما معروف شد بزرگترین افشای اطلاعاتی در تاریخ است. خیلی بزرگتر از اسنادی که از سوی ویکیلیکس (WikiLeaks) در سال 2010 منتشر شد. اسناد ویکیلیکس اسنادی مربوط به دیپلماتهای آمریکایی بود و بسیاری را رسوا کرد. همچنین حجم اسناد پاناما خیلی بیشتر از اسنادی بود که در سال 2013 به دست ادوارد اسنودن (Edward Snowden) منتشر شد. اسنادی که اسنودن منتشر کرد، اسناد سازمان امنیت ملی ایالات متحده (NSA) بود. اسناد پاناما، 5 /11 میلیون سند (بیش از 6 /2 ترابایت اطلاعات) بود که از سال 1977 تا 2015 توسط موساک فونسکا نگهداری شده بود. حجم اطلاعات منتشرشده از سوی ویکیلیکس تنها 7 /1 گیگابایت بود. حجم اسنادی که در سال 2013 از سوی ICIJ منتشر شد (اسنادی که به offshore leaks معروف است) 260 گیگابایت بود. حجم اسنادی که در سال 2014 از سوی ICIJ منتشر شد (اسنادی که به Luxemburg Leaks معروف است) تنها چهار گیگابایت بود. همچنین حجم اسنادی که در سال 2015 از سوی ICIJ منتشر شد (اسنادی که به Swiss Leaks معروف است) تنها 3 /3 گیگابایت بود. این اعداد را با حجم 6 /2 ترابایتی اسناد پاناما مقایسه کنید. اسناد منتشرشده دیگری نیز با عناوین Bahamas Leaks که 3 /1 میلیون فایلی بود که در سال 2016 منتشر شد و Paradise Leaks که حجم آن 4 /1 ترابایت بود و در سال 2017 منتشر شد وجود دارند.
تعدادی از مهمترین اسناد پاناما
گزارش منتشرشده به قلم جان موری، روزنامهنگار فایننشالتایمز که در سال 1395 از سوی روزنامه دنیای اقتصاد ترجمه و به چاپ رسید به ما کمک میکند که ببینیم اسم چه کسانی در اسناد پاناما وجود داشته است و محکوم به چه چیزی شدهاند. اسناد انتشاریافته پاناما نشان میداد که پدر دیوید کامرون در دهه ۱۹۸۰ یک شرکت در باهاما تاسیس کرده بود و دیوید کامرون فاش کرد که او از سرمایهگذاری فراساحلی پول به دست میآورده است. نخستوزیر سابق بریتانیا گفته است او به همراه همسرش سامانتا، سهام شرکت «بلرمور» را به ارزش ۳۰ هزار پوند قبل از آنکه نخستوزیر شود فروختهاند. کامرون بر این موضوع اصرار داشت که سرمایهگذاری در این صندوق به منظور اجتناب از مالیات دادن نبوده است و مالیات بر درآمد حاصل از سود سهام را نیز پرداخته است. اما مقدار مالیات بر سود سرمایه کمتر از سقف مشمول پرداخت مالیات بوده و از این جهت مالیات بر سود سرمایه اصلی را پرداخت نکرده است. این امر در مورد تمام مالیاتها در انگلستان صادق است. با این حال مقامات بریتانیا امیدوار بودند که این گفتهها فشار را از دوش کامرون بردارد چراکه او از سوی احزاب مخالف به تظاهر و دورویی متهم شده بود. یک نماینده حزب کارگر در این خصوص گفته بود: «مساله کامرون ساده است. او مخفیکاری کرده و کاری گمراهکننده انجام داده است.»
مشهورترین نامی که در اخبار مربوط به پوشش خبری در خصوص اسناد پاناما به چشم میخورد نام ولادیمیر پوتین است. این داستان مربوط به سرگئی رولدوگین موسیقیدان است که در سال ۱۹۸۵ سمت پدرخواندگی دختر پوتین را در مراسم غسل تعمید بر عهده گرفته بود. او به جز شرکتهایی که به نامش است، سهامدار اصلی کاماز (تولیدکننده خودروهای سنگین) هم بوده است. همچنین یک بانک که او سهامدار عمده آن است، بانکی است که مشتریان اصلی آن مقامات رده بالای روسیه هستند.
پروندههای موساک فونسکا آشکار کرده نخستوزیر ایسلند زیگموندور دیوید و گونلائوگسون همسر او، مالک یک شرکت در جزایر بریتیش ویرجین بودند. به این زوج که در آن زمان در انگلیس زندگی میکردهاند از سوی شرکت موساک فونسکا توصیه شده بود برای فرار مالیاتی و کسب درآمد قابل توجه از راه سرمایهگذاری اقدام به تاسیس این شرکت کنند. نخستوزیر ایسلند در این اسناد متهم به پنهان کردن میلیونها دلار سرمایه در بانکهای کشورش شده است. به دنبال انتشار این سند تظاهرات گستردهای در ایسلند برگزار شد و مردم کنارهگیری گونلائوگسون را خواستار شدند که با فشار افکار عمومی و رهبران احزاب مخالف، از سمت خود کنارهگیری کرد و به این ترتیب اولین قربانی انتشار این اسناد لقب گرفت.
اسناد فاششده نشان میدهد در ماه آگوست سال ۲۰۱۴ میلادی شرکتی در جزایر بریتیش ویرجین به نام رئیسجمهوری اوکراین، پروشنکو تاسیس شده است. پروشنکو در یک نشست خبری ضمن رد هرگونه اقدام برای فرار از پرداخت مالیات، تصریح کرده بود که فعالیتهای تجاریاش کاملاً شفاف بوده است. او قبل از اینکه رئیسجمهور اوکراین شود، بهعنوان پادشاه شکلات شناخته میشد. همچنین او قول داده بود که در صورت رئیسجمهور شدن بیشتر داراییهای تجاری خود را بفروشد. طبق اسناد پاناما، در آگوست همان سال او تجارت قنادیاش را به شرکت جدیدی در جزایر بریتیش ویرجین تبدیل کرده بود. پروشنکو اصرار دارد که او مرتکب اشتباهی نشده است. دادستان عمومی نیز با این گفته موافق بود و گفته بود که ارزیابی مقدماتی هیچ جرمی را نشان نمیدهد.
عمران خان، رهبر حزب عدالت پاکستان بعد از برگزاری جلسه درونحزبی خواستار آن شد که با مطرح شدن موضوع «اسناد پاناما» و قرار گرفتن نام «نواز شریف» نخستوزیر پاکستان و فرزندان او در لیست این اسناد محرمانه، این موضوع در پارلمان پاکستان مطرح شود. از سوی دیگر، «نواز شریف» نخستوزیر پاکستان در مصاحبهای به تشریح اموال و داراییهای خانواده خود پرداخت. او در سخنان خود خطاب به مردم پاکستان اظهار کرد: «کمیسیونی از قضات بازنشسته برای بررسی موضوع اسناد پاناما تشکیل خواهد شد.» او در ادامه افزوده بود: «کسانی که به من و خانوادهام اتهامزنی میکنند ادعاهای خود را در این کمیسیون مطرح کنند.» در این لیست نام سران عربستانی و اماراتی به اسناد پاناما گره خورده است. آن زمان رئیس دولت امارات دستکم مالک ۳۰ شرکت در جزایر بریتیش ویرجین بود که توسط موساک فونسکا ایجاد شده بود. خلیفه بن زاید این املاک را از طریق وامهای اخذشده از شعبه بانک ملی ابوظبی در لندن و بانک پادشاهی اسکاتلند خریداری کرده بود. از سوی دیگر، تا سال ۲۰۰۷ میلادی، موساک فونسکا به شرکتهایی که در اداره شرکتهای بن زاید در جزایر بریتیش ویرجین مشارکت داشتهاند، مشاوره میداده و از دسامبر سال ۲۰۱۵ تقریباً همه سهام این شرکتها به مالکیت موساک فونسکا درآمدهاند، اما سود حقیقی را رئیس دولت امارات و همسر، پسر و دختر او بردهاند.
منابع:
1-https: / /www.icij.org /investigations /panama-papers /the-power-players /
2-https: / /www.icij.org /investigations /panama-papers /explore-panama-papers-key-figures /
3-https: / /www.icij.org /investigations /panama-papers /stairway-tax-heaven /
4-https: / /www.icij.org /investigations /panama-papers /what-happened-after-the-panama-papers /
5-https: / /www.theguardian.com /news /2016 /apr /03 /what-you-need-to-know-about-the-panama-papers
6-https: / /www.independent.co.uk /news /world /politics /panama-papers-whistleblower-breaks-silence-to-explain-why-he-leaked-the-115m-files-a7017691.html
7-https: / /panamapapers.sueddeutsche.de /articles /56febff0a1bb8d3c3495adf4 /
8-https: / /www.scmp.com /news /world /americas /article /1942083 /panama-papers-source-who-leaked-millions-documents-breaks
9-https: / /assets.kpmg /content /dam /kpmg /xx /pdf /2016 /10 /the-panama-papers.pdf
10- https: / /en.wikipedia.org /wiki /Mossack_Fonseca
11-https: / /en.wikipedia.org /wiki /List_of_people_named_in_the_Panama_Papers
12- https: / /en.wikipedia.org /wiki /Panama_Papers
13-https: / /donya-e-eqtesad.com / %D8%A8%D8%AE%
نوشته: مرتضی مرادی | برگرفته: تجارت فردا
Hits: 0