Ponzi scheme یک عملیات سرمایه گذاری کلاهبردارانه است که عایدی هایی را از همان پول سرمایه گذاری شده یا پولی که بوسیلهء سرمایه گذاران بعدی پرداخت شده است، به سرمایه گذاران خودش پرداخت میکند بجای اینکه عایدی را از هر سود واقعی حاصل شده توسط شخص یا سازمانی که عملیات را اجرا میکند پرداخت نماید. Ponzi scheme معمولا سرمایه گذاران جدید را با ارائه عایدی هایی که دیگر سرمایه گذاریها نمیتوانند تضمین کنند اغوا میکند. این عایدی ها در کوتاه مدت هستند و بصورت غیرعادی بالا هستند و یا بطور غیرعادی ثابت و با دوام هستند. دائمی بودن عایدی هایی که یک Ponzi scheme تبلیغ و پرداخت میکند نیازمند یک جریان پول همیشه درحال افزایش از جانب سرمایه گذاران است تا سیستم را درحال کار نگه دارد.
سرنوشت این سیستم فروپاشی است زیرا سودهای واقعی آن (اگر اصلا هیچ سودی در کار باشد) کمتر از مقدار پرداخت به سرمایه گذاران است. معمولا این سیستم قبل از آنکه دچار فروپاشی شود بوسیلهء مراجع قانونی برهم زده میشود زیرا چنین سیستمی مورد ظن قرار گرفته یا مروج آن اسناد اعتباری ثبت نشده میفروشد. همچنان که سرمایه گذاران بیشتری درگیر میشوند، احتمال اینکه توجه مراجع قانونی به آن جلب شود بیشتر میشود.
اسم این سیستم بر اساس اسم Charles Ponzi که برای استفاده از این ترفند در سال 1920 بدنام شده بود انتخاب شده است. Ponzi این سیستم را اختراع نکرده بود اما عملیات او چنان پولی را به خود جذب کرد که اولین موردی شد که در سرتاسر ایالات متحده شناخته شد. سیستم Ponzi ابتدا بر اساس خرید و فروش همزمان کوپن های بین المللی تمبر پستی بود، اما او به زودی پول سرمایه گذاران را جهت پشتیبانی پرداخت به سرمایه گذاران قبلی و خودش بکار گرفت.
— مثال فرضی
فرض کنید تبلیغاتی شروع شده است که وعدهء عایدی های فوق العاده را برای سرمایه گذاران میدهد. برای مثال، سود 20 درصد برای یک قرارداد 30 روزه. هدف معمولا اغوا کردن مردم عامی که دانش عمیقی از امور سرمایه گذاری یا اصطلاحات آن ندارند است. اصطلاحات ساختگی زبانی که تاثیرگذار بنظر میرسند اما اساسا بی معنی هستند برای خیره کردن سرمایه گذاران بکار میروند. اصطلاحاتی همچون hedge futures trading، برنامه های سرمایه گذاری با بازدهی بالا (HYIP)، سرمایه گذاری در کشورهای دیگر که قوانین مالی مساعدتری دارند، ممکن است استفاده شوند. مروج این سیستم سپس سهام هایی را به سرمایه گذارانی که اساسا قربانیان یک حقهء جلب اعتماد هستند که بعلت بی دانش بودن یا عدم کفایت فریفته شده اند میفروشد. همچنین ادعاهایی همچون یک استراتژی سرمایه گذاری انحصاری که باید برای اطمینان از برتری رقابتی محرمانه نگه داشته شود ممکن است برای پنهان کردن ماهیت سیستم استفاده شوند.
بدون مزیت اطلاعات قبلی یا واضح درمورد سرمایه گذاری، فقط تعداد کمی سرمایه گذار اغوا میشوند که معمولا مبالغ کوچکی سرمایه گذاری میکنند. 30 روز بعد، سرمایه گذار سرمایهء اولیهء خود را بعلاوهء 20 درصد سود دریافت میکند. در این موقع، سرمایه گذار انگیزهء بیشتری برای سرمایه گذاری با مبلغ بیشتر پیدا کرده و همچنان که اخبار این واقعه منتشر میشود بقیهء سرمایه گذاران از فرصت برای شراکت استفاده میکنند، که موجب یک اثر آبشاری بر اثر وعدهء عایدی های غیرعادی میشود. اما، بازگشت پول به سرمایه گذاران ابتدایی از محل سرمایه گذاری تازه واردان پرداخت میشود، نه از محل سودها.
یک علت اینکه سیستم در ابتدا چنان خوب کار میکند آن است که سرمایه گذاران اولیه، آنهایی که عملا عایدی های بزرگ را دریافت میکنند، معمولا پول خود را دوباره در سیستم سرمایه گذاری میکنند. بنابراین، آنهایی که سیستم را اجرا میکنند عملا مجبور به پرداخت مبلغ خالص زیادی نیستند؛ آنها بسادگی باید عبارت هایی را به سرمایه گذاران بفرستند که نشان میدهند آنها با نگه داشتن پول چقدر بدست آورده اند و با این کار این فریب را که سیستم یک سرمایه گذاری با سود بالاست حفظ کنند.
مبلغان همچنین تلاش میکنند بازپس گیری ها را با ارائه پلان های جدید به سرمایه گذاران، به حداقل برسانند. پلان هایی که معمولا در آنها پول به ازای سودهای بالاتری برای مدت بیشتری نگه داشته میشود. مروج مشاهده میکند که پول همچنان که به سرمایه گذاران گفته میشود که آنها نمیتوانند پول را از پلان اول به پلان دوم انتقال دهند جریان می یابد. اگر تعداد کمی از سرمایه گذاران بخواهند پول خود را بر اساس موارد اجازه داده شده بازپس بگیرند، درخواست آنها فورا انجام میشود که باعث میشود این توهم برای تمام سرمایه گذاران دیگر ایجاد شود که سرمایه و سود آنها قابل پرداخت است.
— نهایت یک Ponzi scheme
در نقطه ای یکی از اینها اتفاق خواهند افتاد:
1) مروج با تمام پولهای باقیماندهء سرمایه گذاریها (منهای مبالغی که قبلا به سرمایه گذاران پرداخت شده است) ناپدید خواهد شد.
2) از آنجاییکه سیستم به یک جریان مداوم از سرمایه گذاری ها نیاز دارد تا سودهای بالاتر را بپردازد، یک بار که سرمایه گذاری کند شود، سیستم زیر وزن خودش شروع به فروپاشی خواهد کرد (هرچه سودها بالاتر باشند ریسک فروپاشی سیستم بیشتر است). چنان بحران هایی در امکان نقد شدن اغلب باعث وحشت عمومی میشوند چراکه افراد بیشتری شروع به درخواست پول خود میکنند.
3) نیروهای خارجی بازار، همچون یک افول شدید در اقتصاد (مثل Madoff و بحران اقتصادی جهانی سال 2008) ، باعث میشوند که بسیاری از سرمایه گذاران بخشی یا تمام پول خود را بازپس بگیرند؛ نه لزوما بخاطر از دست دادن اعتماد نسبت به سرمایه گذاری، بلکه بسادگی بخاطر قوانین بنیادین بازار پایه ای. درمورد Madoff، درآمد پس از اینکه سرمایه گذاران بعنوان بخشی از رکود اقتصادی جهانی که تمام سرمایه گذاریها را تحت تاثیر قرار داد تلاش کردند تا 7 میلیارد دلار را بازپس بگیرند دیگر نتوانست عادی بنظر برسد.
— سیستمهای مشابه
یک سیستم هرمی یک شکل از کلاهبرداری است که از بعضی جهات به یک سیستم Ponzi شباهت دارد که همانند آن بر روی یک باور اشتباه به یک واقعیت ناموجود اقتصادی استوار است که شامل امید برای یک نرخ بینهایت بالای سود است. اما چندین مشخصه آنها را از سیستم Ponzi متمایز میکند:
– در یک سیستم Ponzi، مجری سیستم بعنوان یک مرکز برای قربانیان عمل میکند که با همهء آنها بصورت مستقیم تعامل میکند. در یک سیستم هرمی، آنهایی که مشارکت کنندگان جدیدی را وارد میکنند مستقیما سود میبرند (درواقع شکست در وارد کردن دیگران معمولا به معنای عدم سود است).
– یک سیستم Ponzi ادعا میکند که بر یک روش محرمانهء سرمایه گذاری (ارتباطهای داخلی و غیره) متکی است و اغلب سرمایه گذاران غنی را به خود جذب میکند؛ درحالیکه سیستمهای هرمی صریحا اعلام میکنند که پول جدید منشاء پرداخت سرمایه گذاری های اولیه خواهد بود.
– یک سیستم هرمی خیلی سریعتر فرومیپاشد چون برای سرپا نگه داشتن خود به افزایش تصاعدی مشارکت کنندگان نیاز دارد. در مقابل، سیستمهای Ponzi میتوانند بسادگی با ترغیب کردن اکثر مشارکت کنندگان به سرمایه گذاری مجدد پولشان، با تعداد نسبتا کمی از مشارکت کنندگان جدید بقا یابند.
حباب: یک حباب از این جهت که یک مشارکت کننده بوسیلهء مشارکت هایی از یک مشارکت کنندهء بعدی پول دریافت میکند (تا فروپاشی اجتناب ناپذیر) شبیه یک سیستم Ponzi است، اما آن با یک سیستم Ponzi یکسان نیست. یک حباب با قیمت های همواره در حال افزایش در یک بازار باز (برای مثال سهام، املاک) که قیمت ها درحال افزایش هستند چون خریداران قیمت بیشتری پیشنهاد میکنند چون قیمت ها درحال افزایش هستند، درگیر است. اغلب گفته میشود حباب ها بر «تئوری احمق تر» بنا شده اند. همچون سیستم Ponzi، قیمت از ارزش ذاتی کالا تجاوز میکند، اما برخلاف سیستم Ponzi، هیچ شخصی که ارزش ذاتی را نادرست جلوه دهد وجود ندارد. با تئوری احمق تر در ذهن، بعضی ممکن است در عین اینکه باور دارند که اسناد اعتباری بر اساس یک حباب بیش از حد قیمت دارند سرمایه گذاری کنند.
دزدی کردن از پیتر برای پول دادن به پاول: وقتی موعد پرداخت بدهی ها است و پول برای پرداخت آنها کم است، چه بخاطر بدشانسی و چه بخاطر دزدی عمدی، بدهکارها اغلب پرداخت های خود را با قرض گرفتن یا کش رفتن از دیگر سرمایه گذارانی که دارند انجام میدهند. نتیجه نمیشود که این یک سیستم Ponzi است، زیرا بر اساس واقعیت هایی که آنجا تعیین شده اند هیچ نشانه ای از اینکه به وام دهندگان وعدهء سودهای به شکل غیرواقعی بالا از طریق سرمایه گذاریهای اقتصادی غیرعادی داده شده باشد، وجود ندارد. و نیز هیچ نشانه ای (بر اساس این دانسته های پایه) وجود ندارد که قرض گیرنده بصورت پیش رونده ای درحال افزایش میزان قرض (سرمایه گذاری) برای پوشش دادن پرداخت ها به سرمایه گذاران اولیه است.
منبع
Hits: 0