بسیاری از ما تصوری از یک ابرقهرمان خیلی با هوش را در ذهن داریم که می ایستد و فرمان میدهد و از پیروانش محافظت می کند اما این تصور متعلق به دوران دیگریست و چیزی که تاریخ مصرفش گذشته آن دسته از برنامه های پرورش رهبریست که بر مبنای الگوهای موفقیتمان برای جهانی که بوده نه جهانی که هست یا د راه است بنا شده اند.
خانم رزالیند تورزدر (سخنرانی خود در موسسه TED) ، مطالعاتی را روی ۴۰۰۰ شرکت انجام داده اند و از آن ها خواسته اند کاراریی برنامه های پرورش رهبریشان را بررسی کنند. ۵۸ درصد این شرکت ها داشتن اختلاف هوشی قابل توجه را برای نقش های رهبری مهم ذکر کرده اند.
این بدین معناست که علی رغم برنامه های آموزشی شرکتی، جریانات خارج از فعالیت اصلی، نحوه ارزشیابی، تربیت و همه این چیزها بیش از نیمی از شرکت ها در پرورش رهبران بزرگ به تعداد ناکافی ناکارآمد بوده اند.
شاید از خودتان سوال کنید: آیا شرکتم به من در اماده شدن برای تبدیل به رهبری بزرگ در قرن ۲۱ ام کمک می کند؟ در کمال تعجب احتمالا خیر.
خانم رزالیند تورزاز تجربیات ۲۵ ساله حرفه ای خود را صرف مشاهده و تحقیق در مورد چیزی که باعث می شود رهبران بزرگ بوجود بیایند کرده است و در این راستا در ۵۰۰ شرکت برتر آمریکایی کار کرده است و به بیش از ۲۰۰ مدیر عامل مشاوره داده است و تا جایی باور نکردنی شوه های رهبری را گشترش داده است . در این راستا متوجه روند آزاردهنده ای در این زمینه توسعه توانایی های رهبران شده است.او متوجه شد علی رغم تمامی تلاش ها داستان هایی آشنا درباره اشخاص بوجود آمد که مدام تکرار میشدند. او سه داستان متفاوت از سه شیوه رهبری در سازمانها را مطرح میکند.
این داستان های تکراری باعث می شود ۲ پرسش را مطرح کنیم:
چرا شکاف های رهبری در حال عمیق تر شدن هستند د رحالی که سرمایه گذاری بیشتری در زمینه توسعه رهبری صورت می گیرد؟
و اینکه رهبران بزرگ باید چه کارهایی دیگری غیر از رونق دادن و رشد انجام دهند؟
او به مدت یکسال در مناطق مختلف جهان سفر میکند و در نهایت به آفریقای جنوبی می رود تا در مورد نلسون ماندلا واینکه او چطور در پیش بینی بست سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خودش از زمان جلوتر بود تحقق کند.او به بسیار ی از سازمان های دولتی و غیر دولتی آنجا هم سر می زند و متوجه میشود که آنها علی رغم منابع مالی بسیار محدود تاثیری عطیم بر دنیا می گذاشتند، اغلب با گردآوردن تضادهای ظاهری در یک جا .
عامل سازنده یک رهبر در قرن ۲۱ ام چیست؟
در دنیای قرن ۲۱ ام که جهانی تر ، دیجیتالی تر و شفاف تر و همراه با سرعت بیشتر جریان اطلاعات و نوآوری است و جایی که انجام هیچ کار بزرگی بدون حل معادلات پیچیده میسر نیست . تکیه بر روش های سنتی توسعه رشد شما را بعنوان رهبر کند می کند. در واقع ارزشیابی های سنتی به شما مثبت اندیشی دروغینی خواهد داد و با دادن این اندیشه که آماده تر از چیزی هستید که واقعا هستید به شما آرامشی کاذب خواهد داد.
رهبری در قرن ۲۱ ام با سه سوال تعریف شده و نشان داده می شود:
- برای پیش بینی تغییر بعدی در الگوی تجاری یا زندگیتان به کجا نگاه می کنید؟
پاسخ این سوال در تقویم شماست.زمانتان را با چه کسانی می گذرانید؟ روی چه موضوعاتی ؟ به کجا سفر می کنید؟چه چیزی می خوانید؟ و چطور از آن به درک مشکلات بالقوه می رسید و چگونه برای انجام آنی کاری تصمیم می گیرید که برایش حاضر و اماده باشید ؟
- تنوع افراد گروههایی که د ران ها هستید در زندگی شخصی و حرفه ایتان تا چه حد است؟
می دانید ما اغلب درباره شکه های متشکل از رفقای خوب قدیمی می شنویم و آنها مطمئنا خوب و سرحال در خیلی از موسسات مشغول به کار هستند اما تا حدودی همه ما در گروهی از افراد هستیم که با آنها راحتیم . بنابراین این پرسش در مورد ظرفیت شما برای ایجاد رابطه با افرادی است که بسیار متفاوت از شما هستند وآن تفاوت ها می تواند بیولوژیکی، جسمی ، اقتصادی و… باشد و هنوز با وجود این همه اختلاف آن ها با شما ارتباط برقرار می کنند.
رهبران بزرگ درک می کنند که داشتن شبکه ای متنوع تر منبعی برای شناسایی الگو در سطوح وسیع تر و همچنین راه حل ها ست زیرا شما افرادی را دارید که متفاوت از شما فکر می کنند.
- آیا به حد کافی جسارت دارید که دست از روشی بکشید که در گذشته عامل موفقیت شما بوده است؟
اصطلاحی داریم که می گوید: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو. اما اگر این توصیه را دنبال کنید فرصتها مثل رهبر شما می شوند و شما همیشه کاری را انجام میدهید که مطمئن تر و را حتتر است.
رهبران بزرگ جرات متفاوت بودن را دارند. انها تنها دربازه ریسک کردن صحبت نمی کنند بلکه واقعا انجامش میدهندو موثرترین پیشرفت زمانی رح می دهد که قادر به ساختن توان احساسی بریا ایستادن در برابر ان دسته از افرادی باشید که به شما می گویند ایده جدیدتان خام یا بلندپروازانه یا صرفا احمقانه است.
نکته جالب اینجاست که کسانی که بعدا به شما ملحق خواهند شد همان افرادی از گروهتان نیستندکه احتمال می دادید این کار را انجام دهند .آنها اغلب افرادی هستند که متفاوت فکر می کنندو بنابراین می خواهند برای جهشی جسورانه به شما ملحق شوند.
بیش از برنامه های پرورش رهبری سنتی پاسخ دادن به این سه پرسش کاراریی شما را به عنوان یک رهبر قرن ۲۱ امی تعیین خواهد کرد.
Hits: 0