اشتباه هر چیزی ممکن است باشد، از یک بیــدقتی گرفته تا اشتـبـاهــی که از سر بی اطلاعی سر می زند، یا حتی عدم رعایت و اعتنا به کار کسی را نیز شامل می شود.
پولِ دیگران
در بیزینس، اشـتباه ممکن است باعث اخراج فرد شود. اگر میخواهید از اشتباهاتتان درس بگیرید و توبیخ هم نشوید، پس بـهتـر است این کار را با پولِ خودتان انجام دهید. چون وقـتـی پـــولِ دیگران در خطر باشد، مسئولیتتان سنگین تر است.
اجرای نامناسب
اشتباه نه تنها وقتی روی می دهد که کارها براساس نقشه پیش نرود، بلکه وقتی نقشه به خوبی هم اجرا نشود نیز پیش می آید. وقتی یک CEO استعفاداده و یک CFO جای او می نشیند، به این دلیل است که محاسبات اشتباه از آب درآمده است و مدیریت بر طبق نقشه ی کار اجرا نشده است. آنها وقتی از کار برکنار می شوند که اشتباهات بزرگی مرتکب شده باشند.
اشتباهات می توانند بزرگ یا کوچک باشند. ممکن است بدون داشتن آموزش دقیق، عهده دار پستی شوید. ممکن است بخواهید به کسی در کاری کمک کنید و در آخر کار متوجه شوید که هیچکدام برای آن کار تخصص لازم را نداشته ید.
ریسک کاری، ضرر مالی
ضرر و زیان مالی وقتی اتفاق می افتد که در ریسک های کاری احتیاط های لازم انجام نگیرد. معمولا این اشتباهات به خاطر عیوب عملکردی می باشد و وقتی کسی این اشتباه را متوجه نشود یا درمورد آن صحبت نکند، باعث ضرر و زیان و آشفتگی کار میشود.
به هر حال اشتباه اتفاق افتاده است، اما مسئله ی مهم واکنش شما پس از این اشتباه است.
علت ها را بررسی کنید
در زیر به 5 علت متداول برای اشتباه اشاره می کنیم.
خرابکاری
بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد، خرابکاری است. فرض کنید این خرابکاری با قصد و منظور نبوده است، اما فرد مقصر و خطاکار به عنوان یک خرابکار شناخته خواهد شد. این نشانه ناتوانی و عدم کفایت کارمند است. چه اولین اشتباه او باشد یا چندمین، به هر حال روی حرفه ی او تاثیر منفی خواهد گذاشت.
کار عجله ای
یکی دیگر از دلایل اتفاق افتادن اشتباه، کمبود وقت است. کار را سنجیده و وقتتان را بهتر تنظیم کنید. و اگر می بینید که برای انجام کاری وقت کافی داده نشده، قبول نکنید.
قضاوت ناصحیح
تجربه ی زیاد باعث می شود که انتخاب های بهتری داشته باشید. همه ی ما به خاطر قضاوت نادرست مرتکب اشتباه می شویم. نکته ی مهم این است که بعضی بیشتر از سایرین مرتکب این خطا می شوند.
انتخاب نادرست کار
گاهی اوقات قابلیت های مدیریتی شما بسیار کارآمد هستند، اما نه در زمینه ی کاری خودتان، در شغل هایی دیگر. کلید کار این است که بادقت و با توجه به توانایی هایتان شغلتان را انتخاب کنید.
اطلاعات ناقص
اکثر اوقات اشتباهات وقتی پیش می آید که فرد اطلاعات کامل و دقیقی درمورد کاری که انجام می دهد ندارد. اما چنین اشتباهاتی آخر زندگی نیست. نشانگر این است که باید اطلاعاتتان را بالا ببرید.
مرد باشید
ساکت باشید و گوش دهید
مشکل کار اینجاست که هنگام ارتکاب یک اشتباه افراد حالت دفاعی گرفته و به جای گوش دادن و پیدا کردن علت اشتباه می خواهند کار خود را توجیه کنند.
واقعیات را بپذیرید
باید بدانید که هرچه زودتر خود را ازا اشتباهتان جدا کنید، کمتر خطاکار شناخته خواهید شد و تجربیاتتان هم افزایش می یابد.
مسئولیت پذیر باشید
هیچ چیز تاثیرگذارتر از این نیست که کسی مسئولیت پذیر باشد. پس اگر می دانید که اشتباهتان به زودی برملا خواهد شد، خودتان از قبل آنرا با رئیس درمیان بگذارید.
با خودتان صادق باشید
از خودتان بپرسید که چرا مرتکب این اشتباه شده اید. یکدندگی و سرسختی اصلاً درست نیست. هرچه زودتر این عمل را کنار بگذارید، موفق تر خواهید بود.
دیدگاهی مثبت داشته باشید
جزئیات کار هرچه که باشد، خطا و اشتباهتان به یاد همه خواهد ماند. تفاوت افراد موفق و شکست خورده، بازگشت به وضعیت اولیه پس از یک اشتباه است.
اشتباه را از خود جدا کنید
چون مرتکب یک اشتباه شده اید، دلیل نمی شود که كم خرد هستید. انسان جایزالخطا است. بزرگترین و بهترین افراد هم گاهی اشتباه می کنند. اما مهم این است که زود خود را از این اشتباه دور کنید. هرچه بیشتر به آن فکر کنید، وضعیت بدتری خواهید داشت.
رضایت عمومی را جلب کنید
با جلب رضایت دیگران برای پیشبرد کارتان، آنها را تحت تاثیر قرار دهید. به یاد داشته باشید که گاهی برای از بین بردن اثرات اشتباهتان به دیگران نیاز دارید. اما اگر میبینید که خود میتوانید از عهده ی آن برآیید، اطمینان یابید که دیگر چنین اشتباهی را مرتکب نشوید.
هرچند که سخت باشد، اما برگردید…
همه ی ما مرتکب اشتباه می شویم، بعضی کوچکتر و بعضی بزرگتر. اما نکته ی مهم اینجاست که پس از ارتکاب به اشتباهی مسئولیت آن را بپذیرید و شانه خالی نکنید. درصدد جبران برآیید تا بتوانید هرچه زودتر به وضعیت سابقتان برگردید.
از اشتباهات خود درس بگیرید
عـدم مـوفـقـیت و شـکسـت ها نشانگر این هستند که راه پـیـروزی راهـی دشـوار و پـیـچ در پـیـچ اسـت. آنـهــایی کـه مـی خواهـنـد از خـود اثـری مـانـدگار در دنیای تجارت باقی
بـگـذارنـد، بـر سـر راه خـود نـاگـزیـر از رویـارویـــی با موانع و مشـکلات هسـتند. و هـر چـقـدر هـم کـه دانـش و کـفایـت داشته باشند، باز از این مسئله مستثنی نیستند.
همه ما انسانها درطول زندگیمان مرتکب اشتباه میشویم. تـنها سوالی که پیش می آید این است که: آیا آنقدر عاقل هستید که از این اشتباهات درس بگیرید؟
اشتباه کردن
مشکل همه ی تاجران و کاسبان این است که از وقتی فارغ التحصیل می شوند به دنبال یک کسب و کار بی عیب و نقص اند. می خواهند معروف شوند و همه از آنها به عنوان فردی موفق و کار درست که دنیای تجارت را مثل کف دستش می شناسد اسم ببرند. به این خاطر از گرفتن تصمیمات پرخطر اجتناب می کنند تا از این قافله عقب نمانند.
اما گروهی از سرمایه داران و تاجران بانفوذ و مهم عقیده دارند که اصل مهم در دنیای تجارت ریسک کردن است. آنها می گویند هیچ کس حتی یک ریال به دست نمی آورد که قبلش پولی از دست نداده باشد. و آنهایی که موفق می شوند کسانی هستند که از تجربیات و اشتباهات گذشته شان درس گرفته اند.
آیا اشتباهاتتان خیلی بزرگ است؟
خوشبختانه اکثر اشتباهاتی که مرتکب می شوید قابل اصلاح هستند. پولی که در یک معامله ی تجاری از دست می دهید را میتوانید دوباره به دست آورید، به شرط اینکه بفهمید دلیل از دست دادن آن چه بوده است.
دونالد ترامپ، صاحب برج ترامپ نیویورک، هتل پلاتزا، و هتل بین المللی ترامپ، توانست پس از ارتکاب به یک اشتباه و از دست دادن پولش، با تکیه بر توانایی های خود از نو همه چیز را شروع کرده و در جای دیگری سرمایه گذاری کرد. او ثابت کرد که اشتباهات با صرف وقت و پشتکار قابل جبران هستند.
جبران اشتباهات
ترامپ یکی از سرمایه گذارانی بود که توانست از اشتباهاتش درس بگیرد و سرانجام جا پای خود را سفت کند. با درس گرفتن از اشتباهات گذشته و گذر زمان و پشتکار، قادر خواهید بود که اشتباهاتتان را جبران کنید.
در اینجا به نکاتی اشاره می کنیم که شما را در این مسیر یاری می کنند.
1- اشتباهات خود را بپذیرید
اولین کاری که باید در وقوع چنین رویدادهایی انجام دهید این است که بپذیرید که مرتکب اشتباه شده اید و مسئولیت آن را قبول کنید. مقصر کردن همه به غیر از خودتان، به شما هیچ کمکی نخواهد کرد و باعث خواهد شد که حتی نتوانید دلیل پیش آمدن آن اشتباه را بفهمید.
2- از تجربیاتتان درس بگیرید
در انجام معاملات تجاری باید حواستان باشد، که اگر اتفاق ناگواری افتاد بتوانید به عقب برگردید و همه ی فاکتورها و عوامل غلط را بررسی کرده و بفهمید که کدام قسمت ها را باید تغییر دهید.
از اشتباهاتتان استقبال کنید و آن را فرصتی برای اصلاح خود و آینده ی کاریتان بدانید. از این فرصت استفاده کنید تا بتوانید همه چیز را دوباره به حالت مثبت درآورید.
3- از شکست های بزرگتر جلوگیری کنید
همیشه به عواقب و نتایج کارهایتان فکر کنید. نگذارید که افکار بد در ذهنتان رشد کنند. ممکن است انجام کاری برایتان دشوار باشد، اما به این فکر کنید که اگر آن کار را انجام ندهید چه عواقب و شکست های بزرگتری در انتظارتان خواهد بود.
4- به خودتان نگیرید
فقط چون همه از ایده ها و عقاید شما خوششان نمی آید، دلیل بر این نیست که شما کاسب به دردنخوری باشید. مردم همیشه کارهایتان را نقد خواهند کرد، اما این به آن معنی نیست که شما را نقد می کنند. پس به خودتان نگیرید و دلسرد نشوید.
5- شخصیتتان را اصلاح کنید
نگذارید شکست ها شما را از نظر احساسی از پا درآورند. به جای آن سعی کنید به دنیا ثابت کنید که لیاقت موفقیت را دارید. به جای خوردن غصه ی آنچه از دست دادید، به آینده فکر کنید. ببینید کجای کار ایراد داشته است. بدانید که شما لیاقت آن را دارید و فقط با کمی تغییر همه چیز حتی بهتر از قبل خواهد شد. توانایی هایتان را بشناسید و اشکالاتتان را اصلاح کنید.
دلسرد نشوید…
اینکه برای گرفتن پاداش های بزرگ حتماً باید ریسک های بزرگ هم بکنید دیگر کلیشه شده است. این را همیشه به یاد داشته باشید كه موفق ترین ها، هیچوقت آنهایی نیستند که بی خطرترین و امن ترین راه ها را انتخاب می کنند. افراد موفق کسانی هستند که از اشتباهاتشان درس می گیرند .
ارزش خود را در محل كار دریابید
در مـحـل کـار، ایـن ارزش هـای شـخـصـی اسـت که باعث مـی شـود بعضی افراد موفق بوده و مدام پیشرفت کـنـنـد،
در حالیکه بعضی هیچ تغییری نمی کنند. با ایـنـکه همه ی افـراد تـوانایی هـایـی دارند، اما فقط عده ی کمی در تلاش
بـرای کشـف ایـن تـوانـایـی هـا و استـفـاده از آنها هستند. هـمـیـن مسئله است که باعث می شود بعضی کارمندان
هـیـچ پیــشرفت و ترفیعی نداشته باشند و حقوقشان هم ناچیز باشد.
اگـر تـوانایی هایتان را بشناسید و تاجایی که ممکن است از آنـهـا اســتــــفـاده کنـیـد، نـه تـنـها رضـایـت بیـشـتـری از
کارتان خواهید داشت، بلکه بالا دستانتان هم این مسئله را متوجه شده و پاداشتان را خواهنـد داد. آیا هیچ رئیسی
پیدا می شود که بخواهد کارمند با ارزش و پرتلاشش را بیرون بیندازد؟
ارزش خود را بشناسید
ابتدا بگذارید ببنیم ارزش چیست. در واقع، ارزش قیمت و بهایی است که به چیزی یا کسی می دهند. مثلاً یک دلار فقط یک تکه کاغذ سفید رنگ است که بیش از چند سنت نمی ارزد. اما مردم ارزش بالاتری به آن می دهند و ارزش آن دیگر برای همه مسلم شده است.
کاری که شما باید بکنید، مثل همان یک دلار است. باید سعی کنید ارزش خود را در نظر دیگران بالا ببرید. برای این کار هم لازم است که ابتدا خود ارزش خودتان را بشناسید.
توانایی ها و نقاط قوتتان را دریابید
سوال های زیر را از خود بپرسید:
* من در چه کارهایی خوب هستم؟
* چه چیز من را از بقیه متمایز می کند؟
* چقدر از توانایی هایم استفاده می کنم؟
این سوالات سوالاتی است که هر مشاور کاری در ابتدا از شما خواهد پرسید. شما باید خود و توانایی های خود را کشف کنید تا بتوانید بعدها از آنها استفاده کنید. ممکن است احساس کنید که توانایی هایتان نادیده گرفته می شوند، دلیلش فقط این میتواند باشد که شما آنها را به کسی نشان نداده اید.
نترسید و با دوستان و همکارانتان مشورت کنید. از افرادی که به آنها اطمینان دارید بخواهید که نقاط قوت و ضعفتان را برایتان بگویند. این کار خیلی به شما کمک خواهد کرد.
عیب ها و نقاط ضعفتان را دریابید
وقتی توانایی های خود را شناختید، باید ببینید که چه چیز مانع می شود تا بتوانید تمام و کمال از آنها استفاده کنید. هرچه که به طریقی ضعف و نقص شما به شمار میرود، باید راهی برای از میان برداشتن آن بکنید.
ضعف ها ممکن است شخصی یا تخصصی باشند. اگر خجالتی و زود رنج هستید و گمان می کنید که این صفات سد راه پیشرفت شما هستند، باید با آنها مقابله کنید. کار ساده ای نیست، اما ارزش را دارد.
کارتان را بشناسید
آیا محل کارتان را مثال کف دست می شناسید؟ آیا تاثیرات کاری که شما آنجا انجام می دهید را به وضوح می بینید؟ ارزش هر فرد در محل کار بسته به میزان همکاری و شرکتی است که در کارها دارد. اگر بخش شما هیچ تاثیری در کل شرکت ندارد، مطمئناً رده پایین است.
اگر چنین موقعیتی دارید، وقتش رسیده است که توانایی هایتان را که حالا شناخته اید به مرحله ی عمل بگذارید. ببینید آیا کارتان طوری هست که بتوانید از توانایی هایتان در آن استفاده کنید، و اگرنه روی کارتان یک بازنگری انجام دهید.
خودتان را مثل یک محصول و محل کارتان را مثل یک فروشگاه در نظر بگیرید. ارزش شما در این فروشگاه چقدر است؟ مردم چقدر حاضرند برای شما پول بدهند؟ و از خودتان بپرسید که چطور می توانید این ارزش را بالا ببرید.
نیازهای رئیستان را دریابید
دریافتن ارزشتان بستگی به دانستن این دارد که آیا چیزی که شما ارائه می دهید، تقاضا می شود یا خیر. آیا مسیر شرکت را می دانید؟ آیا می دانید که شرکت در چه فضایی قصد پیشرفت دارد؟ آیا می دانید که رئیستان چه توقعاتی از کارمندانش دارد؟
مسئله ی مهم همین است: چطور شما می توانید این توانایی هایتان را با آن هدفها سازش دهید؟ پاسخ به این سوال، کلیدی است برای بالاتر بردن ارزشتان است.
محیطتان را بشناسید
در کارهای امروزی که همه به صورت گروهی درآمده است، کسی فقط مسئول کار خود نیست و کار هر کس بخشی از کار کلی به حساب می آید. آیا شما از آن دسته افراد هستید که فقط كاری که بهتان گفته شده بدون اینکه سوالی بپرسید انجام می دهید یا تصویر بزرگتر را هم می بینید؟
خیلی مهم است که بفهمید شرکتتان به طور کل چطور عمل می کند. این مسئله نه تنها باعث می شود که خودتان نیز مثل یک رئیس فکر کنید، بلکه به شما اجازه می دهد که دستاوردهای خود را در فضاهای دیگر نیز نشان دهید. اگر بدانید بخش های دیگر شرکت چه کارهایی انجام می دهند، می توانید کارهای خود را طوری انجام دهید که سود بیشتری نصیب شرکت شود.
ارزشتان را بالا ببرید
با شناختن ارزش یک کارمند، می توانید طوری کار کنید که ارزشتان را بالاتر ببرید. همانطور که قبلاً گفته شد، بهترین راه برای این کار این است که فرض کنید شما یک محصول و محل کارتان یک فروشگاه است و شما باید سعی کنید تا ارزش خودتان را به عنوان یک محصول میان سایر محصولات بالاتر ببرید.
از خودتان بپرسید، چرا مردم یک نوع پودر رختشویی را به مدل ها و مارک های دیگر ترجیح می دهند در حالیکه همه ی آنها تقریباً یکسان هستند؟ همه ی این مسائل به مارک آن محصول و میزا اطمینان مردم به آن دارد. ارزش شما وابسته به قابلیت اعتماد و اطمینانتان است.
شهرت خود را بالا ببرید
حال که توانایی هایتان را دریافتید، بهترین زمان است تا خود را به بهترین صورت در فضاهایی که می توانید در آن موثر باشید نشان دهید. با کار سخت و به دست آوردن نتایج عالی، باعث می شوید که دیگران حساب خوبی روی شما باز کنند. تاجای که میتوانید باید سعی کنید که بهترین باشید.
خودتان باعث ترفیع خود شوید
موفقترین مردم لزوماً افرادی نیستند که در کار خود بهترین باشند، بلکه کسانی موفق هستند که بتوانند نظر دیگران را به خود جلب کنند. این شما هستید که باید خود، توانایی ها و دستاورهایتان را به دیگران نشان دهید. اگر خودتان هیچ کوششی در این زمینه نکنید، هیچ کس کارهایتان را نخواهد دید.
با توانایی هایتان مقام بگیرید
رئیستان را متقاعد کنید که شایسته ی کاری که میکنید نیستید و توانایی های بیشتری دارید که می توانید از آنها در فضاهای دیگر استفاده کنید. اگر موفق به این کار شوید، نوبت به نشان دادن خودتان می رسد.
از حباب راحت طلبی بیرون بیاید
افرادی که خود را در حباب راحت طلبی محصور می کنند و از آن بیرون نمی آیند ارزشی ندارند. افراد موفق کسانی هستند که بتوانند ریسک کنند و نقش های مختلف بازی کنند. پرجرات باشید، و کارهای جدید انجام دهید. به همه نشان دهید که از انجام کرهایی که هیچ اطلاعی از آنها ندارید نمی ترسید و می توانید از آنها تجربه بیاموزید.
خود را به روز کنید
تکنولوژی هر روز پیشرفت کرده و تغییر می کند، هماهنگ با آن ابزارها و دانش های رسیدن به موفقیت هم تغییر می کند. اگر مهارت ها و دانشتان به روز نیست، مطمئن باشید که هیچ پیشرفتی نخو.اهید کرد.
مجلات و روزنامه ها را مطالعه کنید و دانش روز را کسب کنید. درمورد کار پیشگامان و افراد موفق در حیطه ی کاری خود مطالعه کرده و از آنها سرمشق بگیرید. فنون و مهارت های جدید مربوط به کار خود را یاد بگیرید تا بتوانید موفق شوید.
آیا شما فردی موفق هستید؟
سعی کنید در نظر دیگران فردی نادر و خوش آیند باشید. برای رسیدن به این هدف باید خودتان و ارزش های خود را بشناسید و سخت تلاش کنید. و خیلی زود همه متقاعد خواهند شد که شما فردی با ارزش هستید.
Hits: 0