یکی از رازهای موفقیت در زندگی، داشتن دید و ذهنی مثبت نسبت به اطرافیان و رویدادهایی است که برایمان اتفاق میافتد اما اینکه چهطور بتوانیم ذهنی مثبت و زندگی موفقی داشته باشیم، مهارتی است که به دست آوردن آن خیلی هم مشکل نیست و اگر این مهارت از دوران کودکی آموزش داده شود، میتواند شانس موفقیت در دوران بزرگسالی را افزایش دهد… افراد 2 نوع عکسالعمل نسبت به رویدادهای اطرافشان دارند و بنابر این نتیجه، او افراد را به 2 گروه تقسیم کرده است:
گروهی که معتقدند موفقها ذاتا موفقند
آنها افرادی هستند با ذهن ثابت و افکار تغییر ناپذیر. این گروه اعتقاد دارند که استعداد و ذات هر کسی هنگام تولد بااو متولد میشود. برای مثال، ذات بازیگری یا نقاشی هنگام تولد با یک بازیگر یا نقاش متولد شده است و اگر ذات و استعداد کاری هر کسی دیده نشده باشد، آن فرد هر چه قدر هم که تلاش کند در رشتهای که دوست دارد، نمیتواند موفق باشد. آنها معتقدند که ذات موفقیت در یک فرد موفق وجود دارد و به این وسیله موفق نبودن، خطرنکردن و تلاش ننمودنشان را توجیه میکنند.
استعداد در ژنهای ما نهفته نیست بلکه در افکارمان پنهان است.
گروهی که معتقدند خواستن توانستن است
آنها افرادی هستند با ذهن مثبت و افکار تغییرپذیر که اعتقاد دارند خواستن، توانستن است. به گفته این افراد هیچ کاری در دنیا وجود ندارد که انسان بخواهد آن را انجام دهد و در راستای رسیدن به هدفش تلاش کند و به آن نرسد. آنها معتقدند که بزرگترین توهین به یک فرد آن است که به او بگویند: «تو موفق نشدی، چون استعداد این کار را نداشتی!» مبارزه، جنگیدن و تلاش دوباره و دوباره شعار این گروه است و در حقیقت این است راز موفقیت و پیشرفت انسانها.
کارهای کوچک اما موثری درزندگی وجود دارند که با انجام دادن آنها شما میتوانید کودکان، نوجوانان و حتی خودتان را از منجلاب شکست یا خطاهای پیش پا افتاده نجات دهید. برخی از این کارها به شرح زیر است:
موفقیت بچهها در مدرسه:
به عنوان یک مربی یا معلم، هیچگاه برای تشویق و تحسین بچهها از این جملهها استفاده نکنید: «تو خیلی تیزی!»، «آفرین، خیلی خوب میگیری!» به جای این جملات میتوانید از این قبیل جملهها استفاده کنید: «من به تلاش و پافشاری تو در فهم این مطلب افتخار میکنم.» قدرت و تاثیر کلمات و جملاتی که هوش بچهها را مورد تحسین قرار میدهند بسیار شکفتانگیز است و انگیزه آنها را برای ادامه تلاششان دو چندان میکند. وقتی که فرزند یا شاگرد شما نتوانست حرکتی را درست انجام دهد، به جای اینکه به او بگویید: «تو اصلا استعداد این کار را نداری»؛ با گفتن «تمرین وتکرار باعث میشود که بهتر بتوانی این کار را انجام دهی» دلگرمش کنید. همچنین بعد از یک مسابقه ورزشی به جای اینکه از او بپرسید: «برنده شدی؟» بهتر است از او بپرسید: «تمام تلاشت را کردی؟» استعداد در ژنهای ما نهفته نیست بلکه در افکارمان پنهان است.
موفقیت و برنامهریزی برای آینده:
فقط در مورد اهداف فرزندتان از او سوال نکنید بلکه از او بخواهید تا در مورد راههای رسیدن به هدفهایش هم با شما صحبت کند تا از این طریق بهتر بتوانید راهنماییاش کنید.
موفقیت در مواجهه با ناکامیها: هرگز به فرزندتان اجازه ندهید که خودش را زشت، بیاستعداد، احمق یا بازنده بپندارد. به گفته خانم دوک، هیچگاه نباید بگذارید نتیجه یک فعالیت ناامیدکننده و به سرانجام نرسیده در هویت و شخصیت فرزندتان خدشهای وارد کند. به فرزندانتان برچسب نچسبانید، مخصوصا اگر در مقایسه با فرد دیگری آنها را بشنود. به هیچ عنوان فراموش نکنید که هر انسانی با افکار قوی و تلاش فراوان قدرت تبدیل شدن به بهترینها را دارد.
تمام اهداف در کوتاهمدت قابل دستیابی نیستند و آزمون و خطا و از دست دادن برخی چیزهای مطلوب برای رسیدن به هدف لازمه دستیابی به آن استدر شک و تردید:
اگر دیدید فرزندتان در مورد مسالهای شک دارد یا چیزی را فراموش کرده، ابتدا این آرامش را به او بدهید که همه ممکن است چیزهایی را فراموش کنند تا او فکر نکند که حواس پرت یا خنگ است، سپس از او بخواهید تا سعی کند آخرین مکان، آخرین حرف یا آخرین زمان را در مورد مسالهای که دربارهاش شک دارد یا به فراموشی سپرده به یاد بیاورد، حالا وقتش رسیده که به او کمک کنید تا ذهنش را متمرکز کند و یافتههایش را به درستی کنار هم بچیند.
موفقیت خانوادگی:
سرزنش کردن خود یا طرف مقابل هرگز به عنوان یک راهحل محسوب نمیشود. یک فرد موفق که هیچگاه نمیخواهد روابطش با طرف مقابل به چالش کشیده شود و در نتیجه آرامش زندگیاش را از دست دهد، بعد از به وجود آمدن هر نوع مشکلی باید ابتدا تمام نکات و شرایط درونی و بیرونی طرف مقابل و خودش را بسنجد، سپس ابتدا خود و بعد طرف مقابل را ترغیب به مذاکره فقط در مورد مشکل به وجود آمده و نه حاشیهها کند. پرداختن به حاشیهها باعث از بین رفتن حرمت بین افراد و منفیبافی در مورد فرد مقابل میگردد.
تو میتوانی اگر بخواهی:
افراد افسردهای که در کار، روابط خانوادگی، زندگی اجتماعی و درس دچار مشکل شدهاند، معمولا حس ناکامی و شکست و عدم موفقیت آنقدر بر روحشان غلبه کرده که دیگر نمیتوانند با واقعیات کنار بیایند و فکر میکنند دنیا برای آنها به پایان رسیده است اما اگر همه افراد از کودکی یاد بگیرند که تمام اهداف در کوتاهمدت قابل دستیابی نیستند و آزمون و خطا و از دست دادن برخی چیزهای مطلوب برای رسیدن به هدف لازمه دستیابی به آن است ، هیچگاه بعد از شکست مأیوس نمیشوند و از تلاش دست برنمیدارند. به گفته خانم دوک، این جمله طلایی میتواند حلال بسیاری از مشکلات در زندگی باشد: «همه چیز قابل تغییر است و همه میتوانند موثر باشند؛ البته اگر بخواهند.»
Hits: 0