اهمیت مدیریت
مدیریت از دیرباز در فعالیت های انسان وجود داشته البته نه به اندازه و اهمیتی که در حال حاضر وجود دارد، سازمان ها و نهادها برای رسیدن به هدفشان نیازمند مدیریت هستند که بتوانند با هماهنگ کردن عوامل یک مجموعه یکپارچه و منسجم را بوجود آورند و به سوی مقصدشان یکه تازی کنند، بدون مدیریت این هماهنگی به خودی خود به دست نمی آید در اینجا است که به اهمیت مدیریت پی می بریم.
شیرین ترین تجربه ای که انسان در زندگی می تواند داشته باشد رسیدن به هدف در کوتاه ترین و مناسب ترین زمان ممکن است و این امر جز با بهره جویی از مدیریت ممکن نیست.
دیدگاه سنتی مدیریت
در دیدگاه سنتی عقیده بر این بوده که مدیریت یک ذوق است و هر کس این ذوق را داشته باشد مدیری موفق است
برخی دیگر مدیریت را یک هنر می دانستند و معتقد بودند که فرد دارای این هنر می تواند در مدیریت موفق باشد
اما امروزه می بینیم چنین اعتقادی وجود ندارد و ثابت شده که مدیریت علاوه بر تعاریف بالا از راه اکتساب نیز بدست می آید
مدیریت امانت است: مدیریت امانتی الهی است که به مدیر سپرده می شود و او باید از این امانت الهی بشدت مراقبت کند
امام علی درباره این امانت الهی می فرماید: مدیریت و حکمرانی برای تو طعمه نیست، بلکه امانتی بر گردن توست و باید نگهبان آن باشی
مدیریت تکلیف است نه حق: حق و تکلیف دو معقوله اند که در یک سو حرکت می کنند، حق به معنی استفاده، بهره و تکلیف به معنی وظیفه است
مدیریت یا ریاست: مدیر باید مدیریت را برای خدمت بخواهد نه وسیله ای برای حاکمیت
ارکان مدیریت
1.برنامه ریزی: تفکر در کلیات و جزئیات برنامه و تعیین شیوه و روش هایی که مارا به بهترین نتیجه برساند
(برنامه ریزی حلال مشکلات است و استفاده صحیح از امکانات را میسر می سازد)
2.سازماندهی: گزینش و بکارگیری افراد لایق و شایسته در سازمان
3.تقسیم کار: به گفته حضرت علی تقسیم کار یکی از مبانی و اصول مدیریت است زیرا مدیر بوسیله تقسیم کار می تواند به اصل کنترل و نظارت مبادرت کند و بدون تقسیم کار این امر باطل است
4.هماهنگی: توزیع تلاش ها بین همه افراد برای رسیدن به هدف
(هماهنگی باعث تقویت انسجام سازمان، بازدهی بیشتر و بهتر، سرعت بخشیدن به کارها و تقویت روابط انسانی می شود)
5. تصمیم گیری: یکی از بزرگترین و مهمترین ارکان مدیریت که میتواند باعث شکست و یا موفقیت مدیر باشد تصمیم گیری است
6. کنترل: کنترل عبارت است از توجه به نتایج کار و پیگیری فعالیتهای انجام شده
سطوح مدیران
- مدیران عالی
- مدیران میانی
- سرپرستان
1.مدیران عالی: بالاترین سطح مدیران و مسئولیت مدیریت کل سازمان را بر عهده دارند. مثل رئیس سازمان، مدیر عامل
2.مدیران میانی: به بیشتر از یک سطح مدیریت در سازمان اشاره می کند که مسئولیت هدایت فعالیت های سایر مدیران را بر عهده دارد
3.مدیران خط مقدم (سرپرستان): پائین ترین سطح مدیران که هدایت و سرپرستی کارکنان عملیات را بر عهده دارند
نظریه نقش های مدیریت
این نظریه منتر برگ است و با مطالعه منظم فعالیت های پنج مدیر اجرائی به این نتیجه رسید که برنامه ریزی،سازماندهی، هماهنگی و کنترل جز وضایف کلی مدیر نیست بلکه مدیر فعالیتهای دیگری نیز دارد که عبارتند از:
1. نقش های متقابل شخصی: مانند رئیس تشریفات و رابط
2. نقش های اطلاعاتی: گیرنده، نشردهنده، سخنگو
3. نقش های تصمیم گیری: کار آفرین، آشوب زدایی، تخصیص منابع، مذاکره
مهارتهای مورد نیاز مدیران
مدیران در هر سطحی که باشند و در هر نوع سازمانی که فعالیت کنند باید به مهارت های خاصی مجهز شوند تا بتوانند به هدفشان برسند. این مهارت ها عبارتند از: مهارتهای ادراکی، مهارتهای انسانی و مهارتهای فنی
1. مهارتهای ادراکی: این مهارتها توانایی هماهنگ کردن و وحدت همه فعالیت های سازمان را به مدیر می دهند تا بتواند سازمان را بصورت یک کل در محیطی که آن را احاطه کرده است مشاهده و روابط متقابل بخش های مختلف و چگونگی تاثیر تغییر هر قسمت در کل سازمان را پیش بینی کند.
2. مهارتهای انسانی: این مهارتها به مدیر امکان می دهند تا افراد در کنار آنها و به طور موثر با آنها کار کند.مدیران در همه سطوح به این مهارت نیاز دارند، زیرا برای رسیده به اهداف سازمان به افراد داخل و خارج سازمان وابسته اند.
3. مهارتهای فنی: این مهارتها به معنی توانایی به کار بردن ابزار، شیوه ها و دانش مورد نیاز برای اجرای یک زمینه تخصصی است.
مدیران موفق چه ویژگی هایی دارند؟
در همه ی تمدن های بشری این یک امر پذیرفته شده است که اداره کننده سالم،راستگو،درستکار و پایبند به قانون را می پسندند
پس از دیدگاه شما یک مدیر موفق چه کسی است؟
مدیر موفق کسی است که:
۱. مسئولیت پذیری در برابر کارها، فعالیت ها و شکست ها
۲. تمایل برای بهبود انجام کارها و بکار گیری ابتکار عمل
۳. قلمداد کردن کارها به عنوان سر گرمی لذت بخش نه به عنوان باری بر دوش
۴. توانایی انجام کارها در فشرده ترین زمان ممکن
۵. انجام فعالیت به منظور دستیابی و تحقق موفقیت
۶. برخورداری از شخصیت پایدار و غیر متزلزل
۷. آرامش در برابر بحران
۸. قاطع بودن در برابر تصمیم و درگیر شک و تردید نگشتن
۹. یکسان نگری به حال و آینده (چرا که نبایستی این دو را فدای یکدیگر کرد)
۱۰. سیستم مدیریتی هدف گرا و واقع گرا
منابع:
مدیریت عمومی، سید مهدی الوانی، تهران نشر نی
مدیریت عمومی، دکتر علاقه مند
مدیریت منابع انسانی، دکتر ناصر میر سپاسی، تهران
اصول مدیریت، دکتر علی رضائی انف انتشارات سمت
Hits: 1