تعــاریف مختلف در مورد مدیریت
مدیریت چیست ؟ مدیریت را چگونه تعریف می کنیم؟
در دورانهای گوناگون تعاریف گوناگونی، با توجه به نیاز آن زمان برای مدیریت ارائه شده است:
سه موج مختلف از مدیریت را مرور می کنیم.
یعنی مدیریت در تاریخ خود سه دوره مهــــم را گذرانده است؛
در نگاه اول مدیریت اینگونه تعریف میشد: “مدیریت یعنی: هنر انجام کار توسط دیگران”
این تعریف مربوط به مدیریت دوران ارباب – رعیتی میباشد ونظر ونگاه استثماری دوران گذشته از جانب مدیریت به زیردستان و کارکنان را بیان می کند.
در این دوران، بهره برداری از تواناییها و نیروهای دیگران به نفع خود نوعی هنر محسوب می شد، که بیشتر در حکومتها و مدیریتهای استثماری دیده میشد. و نتایج این نوع نگاه معمولا نتیجه استثماری بوده است.
ابزار قوی در این نوع نگاه برای استثمار بیشتر، “تحمیق مردم” بود که به استثمارگران در استثمار بیشتر مردم کمک می کرد.
شما میتوانید، در مورد “روشهای تحمیق مردم”بیشتر مطالعه بفرمایید و با روشهای ذیل آشنا شوید.
این روشها در مدیریت استثماری و حکومتهای دیکتــاتوری به خوبی دیده میشود:
جنجال آفرینی و خبر سازی از طریق
الف: داستانها و اتفاقات عشقی و رمانتیک افراد مشهور
ب: اخبار حوادث جنایی و وحشتناک
ج : ماجرای رسوایی چهره ها و سیاستمداران
د: حاشیه سازی و جنجالهای ورزشی و تیمی
و: ایجاد و گسترش نزاع های قومیتی و ملیتی
موج دوم مـدیریت
در نگاه و موج دوم، ریشه این نگاه را در زمانی میتوان دانست، که ملتها پس از انقلاب صنعتی در جستجوی منابع جدید برای سازمانهای خود بوده اند، و کشورها با محدودیت سرمایه ها و منابع، روبرو بودند (اقتصاد خرد و مدیریت خرد یا مدیریت سازمانها شکل گرفت)
در نگاه دوم، علم مدیریت را اینگونه تعریف می کردند:
“مدیریت یعنی: ارتباط صحیح بین منابع محدود و نیازها و اهداف نامحدود.”
همیشه منابع محدود است و نیازها نامحدود، ارتباط صحیح بین منابع محدود و نیازها و اهداف نامحدود در این نگاه، مدیریت نامیده میشد.
و مدیر کسی بود که بتواند بهترین استفاده را از سرمایه ها و منابع محدود و در دسترس خود داشته باشد تا به بهترین نحوی به اهداف و نیازهای سازمان خود برسد.
“ملاکهای موفقیت مدیران در این تفکر و در این دوره بهره وری بیشتر و نتیجه گیریهای، مادی و عددی آنها بوده است.”
در این دوره یعنی در زمانی که با محدودیتها ســروکار داشتیم انتظار ما از اعمال مدیر شامل برنامه ریزی، نظارت، ارزیابی، کنترل و بازرسی میشد، همانطور که میبینید در این تعریف خبری از ارزشهای درون سازمانی و بیرون سازمانی نبود.
در موج دوم اهمیت ارزشهایی مثل توسعه پایدار، و توجه به حفظ محیط زیست، که یکی از مهمترین ارزشهای عمومی شهـــروندان در دهکده جهانی میباشد به طور برجسته دیده نمیشود و کسب نتایج مادی ملاک موفقیت مدیران محسوب میشد.
نتایجی مثل تعداد تولید، درصد بازده سرمایه، ضریب رشد سالانه و… در این موج از مدیریت ملاک موفقیت مدیران بوده است. اما این تعریف و نگاه، هنوز هم کامل نبود و نواقص بزرگی داشت.
تعــریف مدیریت در موج ســـوم: اکنون عصر دانایی و آگاهیست، با افزایش دانایی در جامعه و با داشتن شهروندان و مخاطبین و مشتریان آگاه تر، که در عصر اطلاعات بوجود آمده است، و هر لحظه در جریان اطلاعات و آگاهی های جدید است موج بسیار مهم و فراگیر بزرگی در مدیریت نیز شکل می گیرد:
موج سوم تاریخ مدیریت: این موج مبتنی بر دانایی و آگاهی و شناخت ارزشهــا میباشد و راه حل ها و مکانیزمها و روشها در مدیریت در این دوره، “پایه محکمی در دانایی و فرهیختگی دارد”.
و اصل مهم آن: مدیریت بر اساس ارزشهای انسانی و مسئولیتهای اجتماعی میباشد.
امکان ندارد امروز شما آلودگی محیط زیست تولید کنید و انتظار داشته باشید، مورد تحسین مشتری باشید و سازمان موفقی داشته باشید، امکان ندارد از نیروی کار زنان و کودکان به صورت استثماری، و با دستمزد پایین استفاده کنید و مشتریان شما قهر و اعتراض نکنند.
در اواخر مارس سال2016 سازمان عفو بین الملل در گزارشی به فیفا اعتراض نمود که در کشور قطر نقض حقوق کارگران و کار اجباری و شرایط بد اقامتی، برای کارگران در هنگام ساخت ورزشگاههای جام جهانی برای مسابقات سال 2022 اتفاق می افتد.
این حد از انتظار رعایت حقوق انسانها، نشان می دهد که نه تنها مشتریان ما به رعایت این حقوق حساس هستند بلکه، سازمانهای بین المللی هم تا چندین و چند لایه پایین تر، خود را موظف بر نظارت می دانند تا در مقابل آنچه ارزشهای انسانی نامیده میشود ، نظارت داشته باشند.
در عصر ارزشها، امکان ندارد شما از فضای رانت، اجحاف یا انحصار، پولهای مشکوک و… در تولید و بازار استفاده بفرمایید و با قهر مخاطب و مشتری روبرو نشوید.
تغییرات بسیاری در اطراف ما، در اثر انقلاب اطلاعات بوجود آمده و ارزشها را پر رنگ تر و مهمتر کرده است و نیکیها و بدیها، از طرف شهروندان، مردم، مخاطبین و مشتریان، جوابها و واکنشهای بزرگتری را در پی دارد. پس در اولین قدم: “ارزشهـــای کارکنان، مشتریان ومخـاطبین و جامعه خود را، به خوبی بشناسید.”
بنابراین جدیدترین تعریف مدیریت براساس ارزشها به شرح ذیل و شامل چهار عبارت مهم است:
مدیریت یعنی: علم و هنر بهره برداری بهینه از منابع، درجهت رساندن سازمان، به اهداف از پیش تعیین شده، تحت نظام ارزشی جامعه”
این تعریف زیبا را جمله اصلی یا “جمله مادر” مینامیم و بارها و بارها ممکن است به آن مراجعه نماییم.
اهمیت این تعریف بخاطر کلماتی که در آن بکار رفته می باشد.
- توجه به ارزشها جامعه (عبارت چهارم) در سطح بومی و جهانی
- اهمیت داشتن “اهداف از پیش برنامه ریزی شده” (عبارت سوم)
- در نظر گرفتن استراتژیها و سرمایه ها و منابع (عبارت دوم و اول)
- اذعان به علم و قابل اکتساب بودن مدیریت (عبارت اول)
اهمیت نگاه و استعداد درونی به همراه “ذوق و سلیقه” به مسائل مدیریت (کلمه هنر بودن مدیریت)این تعریف “لزوم داشتن هدف و برنامه” را نیز تاکید می کند.
چند بار جمله مادر را مرور بفرمایید و مطمئن باشید هر بار بیشتر شیفته کمال و جمال این جمله میشوید.
مدیریت یعنی: علم و هنر بهره برداری بهینه از منابع در جهت رساندن سازمان، به اهداف از پیش تعیین شده، تحت نظام ارزشی جامعه”.
Hits: 0