اشاره

employee-empowermentویژگی سازمانهای امروزی پویایی و پیچیدگی ، ‌ابهام و سنت گریزی است و دائماً از محیط اطراف خود تاثیر می پذیرند ، و تغییر را به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر پذیرفته اند . امروزه پیش بینی تغییرات دنیای کنونی غیرممکن است. با درك این مهم كه تغییر جزء لاینفك و ذات سازمانهای هزاره سوم شده است ، قدرت سازگاری و انطباق با تحولات اخیر در عرصه های مختلف اقتصادی اجتماعی ،افزایش می یابد.

 

به منظور غلبه بر شرایط نامطمئن ، پیچیده و پویا تنها راهی كه پیش روی مدیران قرار دارد ، توانمندسازی سازمان و كاركنان از طریق كسب دانش و مهارت های روز دنیا خواهد بود. از این رو، داشتن نیروی انسانی توانا و كارآمد كه بنیاد ثروت ملی و دارائیهای حیاتی سازمان به حساب می آیند، منافع بسیار زیادی برای سازمانها ، شركتها و بنگاه های اقتصادی به دنبال خواهد داشت در واقع از آنجا که کارکنان ،گرانبهاترین سرمایه یک سازمان هستند. تحو ل و پویایی هرسازمان ، به میزان توانمندی نیروی انسانی آن سازمان بستگی دارد. تواناسازی ، ظرفیتهای بالقوه ای را برای بهره برداری از توانایی افرادی كه از آنها استفاده كامل نمی شود، در اختیار سازمانها می‌گذارد. هرگاه سازمانها بخواهند در دنیای پیچیده و پویای امروزی ادامه حیات دهند ، به این نیروی بالقوه نیازمندند و بایستی آن را مورد استفاده قرار دهند. از این رو، وجود تغییرات سریع ، پیشرفتهای تكنولوژیك و رقابتهای آشكار و پنهان در دنیا ، اهمیت و ضرورت تواناسازی را بیش از پیش آشكار ساخته است.

ضرورت توانمند سازی کارکنان

توانمند سازی کارکنان با توجه به تغییرات پی در پی امری ضروری به حساب می آید و یادگیری مشخصه امروزه جهانی شدن محیط تجاری است . و توانمند سازی کارکنان یکی از تکنیک های مدیریتی است که می تواند این نیاز ضروری را در همه دنیا برای همه سازمانها در جهان مدرن امروز بر طرف کند . در واقع این طور می توان بیان کرد که رقابت جهانی و تغییرات محیطی ، سازمان ها را وادار به ایجاد تغییراتی می کند که بتوانند کارهایشان را با کارایی و عملکرد بهتری انجام دهند.

مقابله با تهدیدهای درونی و بیرونی

دانشمندان علم مدیریت نیز در خصوص این که چرا کارکنان را توانمند می‌سازیم ، می نویسند که سازمانها هم از درون و هم از بیرون مورد هجوم قرار می گیرند . ازنظر بیرونی ، رقابت شدید در سطح جهانی ، تغییرات سریع باور نکردنی، تقاضای جدید برای کیفیت و خدمات و محدودیت منابع ، پاسخ گویی سریع را از سازمان می طلبند . از جنبه دورنی ، کارکنان احساس می‌کنند که با آنها صادقانه بر خورد نمی شود. لذا مایوس و سر خورده ،پیوسته از سازمان توقع بیش تری دارند و مرتبا قواعد بازی را تغییر می دهند . در عین حال ،کارکنان طالب کار با معنا بوده ، صراحت و صداقت بیشتری خواستارند و خود یابی و خود شکوفایی بیشتری از کار شان می خواهند . همچنین باید یاد آور شد تغیییر سازمان های سنتی و ظهور سازمان های جدید نیز لازمه توجه بیشتر به توانمند سازی کارکنان است. بعلاوه توانمند سازی ، می تواند کارکنان را به خلاقیت و ریسک پذیری که جزء کلیدی ایجاد مزیت رقابتی در محیط پویای امروزی محسوب می شود تشویق کند . به طور خلاصه ، این امر همیت حیاتی دارد که مدیران منابع انسانی امروز، درک کنند که توانمند سازی ابزاری ضروری برای افزایش رضایتمندی کارکنان است و بهره وری و اثر بخشی بیشتری را سبب می شود و در یک کلام می توان گفت که امروزه علت اصلی افزایش مقبولیت توانمند سازی ، لزوم کاهش هزینه های سربار ، کارایی بیشتر و کاهش هزینه به طور جدی برای حفظ قدرت رقابت سازمانها بوده است. در واقع توانمند سازی کارکنان منفعت زیادی برای سازمانهایی در بردارد که به طور موثر و مداوم آن را انجام می دهند .

روش‌های توانمندسازی کارکنان

اما اینکه چگونه می‌توان کارکنان را توانمندکرد راه های مختلفی وجود دارد که به مهمترین و موثر ترین آنها در زیر اشاره می‌شود:

1) آموزش ضمن خدمت

آموزش ضمن خدمت با تأمین دانش و مهارت مورد نیاز برای انجام وظایف به صورت كارا و مؤ‌ثر، منجر به ایجاد حس اعتماد به نفس و خود ارزشی در كاركنان و در نتیجه احساس رضایت شغلی در كاركنان می گردد، كه نتیجه آن بهره وری بالاتر در سازمان می باشد.

2) سهیم نمودن كاركنان در اطلاعات

یكی دیگر از راهكارهای توانمند سازی كاركنان، سهیم كردن كاركنان در اطلاعات سازمان می باشد.

سهیم كردن كاركنان در اطلاعات سازمان نه تنها یك ضرورت است، بلكه موجب ایجاد جو اعتماد، صمیمیت و مسوولیت‌پذیری نیز می شود. این سهیم كردن نه تنها حس تعلق، مشاركت و مالكیت نسبت به سازمان ایجاد می كند و بلكه كاركنان را مصمم می سازد تا از اطلاعات كسب شده برای بهبود عملكرد سازمان استفاده كنند. اگر افراد در جریان گزینش هدف ها مشاركت داشته باشند، به تدریج خود را شریك و مالك كار می دانند و مسوولیت‌هایی كه لازمه توانمندسازی است، می پذیرند.

3) اعمال حمایت های اجتماعی و عاطفی

حمایت به معنی تأیید و پذیرش از سوی مدیران و همكاران سازمان است و معمولاً از عضویت در شبكه های سازمانی به‌دست می آید. شبكه های حمایتی شامل مدیر، همكاران، زیردستان و اعضاء گروه كاری می شود. مدیران باید آنان را تحسین و تشویق كنند، آن ها را بپذیرند و از آنان پشتیبانی كنند و به آنان اطمینان بدهند.

4) كار تیمی

این پدیده به دلیل روحیه تعاون و هم افزایی، در سال های اخیر به شدت مورد توجه قرار گرفته است. این مقوله از پیامدهای بیش از حد تقسیم وظیفه در كارها در گذشته بوده است. لذا از بعد توانمند سازی حائز اهمیت می باشد.

5) بازخورد

یكی دیگر از راه های توانمند سازی كاركنان، آگاهی كاركنان از نتایج كارشان می باشد. بهترین محرك انگیزشی برای كاركنان، بازخوردی است كه در زمینه كارشان دریافت می كنند. اگر كاركنان در مورد كارهایشان بازخوردی دریافت نكنند، اغلب به سختی می توانند عملكردشان را تصحیح كرده و بهبود بخشند. در نظام بازخوردی، مدیران از طریق تشویق و قدردانی از افراد، ارزش افزوده ایجاد می كنند.

6) ایجاد اعتماد

آخرین راهكار توانمند سازی این است كه در میان كاركنان نوعی حس اعتماد به شایستگی مدیر به وجود آوریم. اعتماد بنیادی‌ترین احساسی است كه هر فرد می تواند آن را تجربه كند. اعتماد زیربنای توانمندسازی و اساس رهبری محسوب می‌شود. شایسته نیست از اعتماد افراد سوء استفاده كرده، به آن ها خیانت شود.

مزایای توانمند سازی

مزایای توانمندسازی را می توان به شرح زیر بیان کرد:

1 – افزایش رضایتمندی کارکنان، مشتریان و ارباب رجوع؛

2 – کارکنان احساس مثبتی نسبت به شغل و خودشان می کنند؛

3 – کارکنان احساس نمی کنند که استثمار می شوند لذا از تمام توان و شایستگی‌های خود برای ارتقا عملکردشان استفاده می کنند؛

4 – باعث افزایش احساس تعهد و تعلق در کارکنان می شود؛

5 – تحقق اهداف سازمان آسان تر می گردد؛

6 – باعث افزایش احساس مالکیت کارکنان نسبت به شغلشان می شود؛

7 – کاهش ضایعات، هزینه ها و کالاهای مرجوعی و درنتیجه موجب افزایش سوددهی می گردد؛

8 – کاهش نظارت مستقیم بر عملکرد کارکنان؛

9 – کاهش بروز استرس حوادث، سوانح، در محیط کار؛

10 – بهبود شرایط ایمنی در محیط کار؛

11 – تغییر نگرش کارکنان از «داشتن» به «خواستن» یعنی همیشه باید به خواستنها فکر کرد؛

12 – بهبود ارتباطات میان مدیریت و کارکنان یا روان سازی است که باعث می شود بسیاری از مشکلات روزمره به وسیله ارتباطات حل شده و دیگر نیازی به تشکیل جلسه نباشد. بدیهی است نیاز به برگزاری جلسه وقتی است که قرار است نکات و مسائل بسیار مهم در آن مطرح شود.

نویسنده: دکتر غلامرضا معمارزاده، محمدرضا اینانلو

 

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *