export-oriented-industrialization

از شاخص‌های توسعه اقتصادی یک کشور، میزان صنعتی شدن آن است. بسیاری از مطالعات تجربی ثابت می‌کنند که دلیل اصلی افزایش واگرایی در استانداردهای زندگی میان کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه، میزان صنعتی شدن آنهاست. پس از پایان جنگ جهانی دوم، کشورهای در حال توسعه آگاهانه استراتژی صنعتی شدن را به منظور پیشرفت اقتصادی اتخاذ کردند زیرا آنها به صادرات مواد اولیه کم‌ارزش و واردات کالاهای باارزش وابستگی آسیب‌پذیر داشتند. صنعتی شدن برای کشورهای در حال توسعه بنا به دلایل مختلف بسیار حائز اهمیت است. این دلایل عبارتند از:

 

  1. وابستگی آنها را به سایر کشورها کاهش می‌دهد.
  2. روند رشد اقتصادی آنها را سرعت می‌بخشد.
  3. اقتصاد را به واسطه اثرات خارجی مرتبط با صنعتی شدن مدرنیزه می‌کند.
  4. برای جمعیت بیشتری از مردم در بخش کشاورزی روستایی اشتغال فراهم می‌کند.
  5. ارز بیشتری به واسطه صادرات تولید می‌کند که باعث کاهش مشکلات پرداخت می‌شود.

صنعتی شدن بر مبنای صادرات، به منظور تسریع روند صنعتی شدن یک کشور طراحی شده است. این سیاست به کشورهایی نیاز دارد که بازار داخلی را به سوی رقابت خارجی باز و در عوض به بازار بین‌المللی دسترسی پیدا کنند. برای توسعه صنعتی شدن صادرات‌محور و پیشرفت اقتصادی، سیاست‌های تکمیلی در زمینه‌های تجارت، صنعت و نرخ ارز باید به کار گرفته شود. در اینجا نشان خواهیم داد که «صنعتی شدن صادرات‌محور» (export-oriented Industrialization) برای رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه ضروری است. این مطلب همچنین نشان می‌دهد که صنعتی شدن صادرات‌محور، معایب خاص خود را دارد.

اهمیت سیاست‌های صنعتی شدن صادرات‌محور

نقش سیاست‌های تکمیلی در اثربخشی صنعتی شدن بر مبنای صادرات انکارناپذیر است. در اینجا توضیح می‌دهیم که چگونه سیاست‌های تجارتی، صنعتی و نرخ ارز، سیاست «صنعتی شدن صادرات‌محور» را پشتیبانی می‌کند.

سیاست تجارتی مناسب، یکی از ابزارهای کلیدی برای صنعتی شدن صادرات‌محور است. در واقع سیاست تجارتی بهتر در یک کشور، شانس بهتری را برای تنوع صنعتی، ایجاد ارزش افزوده محصولات و دریافت درآمد بیشتر از صادرات فراهم می‌کند. کشورهای در حال توسعه، معمولاً محصولات اولیه‌ای را تولید و صادر می‌کنند که ارزش کمتری برای مبادله دارند. بنابراین حدود تنوع بخشیدن بسیار کم است و این شرایط باعث می‌شود کشورهای در حال توسعه، نوعی وابستگی آسیب‌پذیر به بازار بین‌المللی داشته باشند. هنگامی که نوآوری، تکنولوژی، سرمایه و سایر ملزومات صنعتی شدن ایجاد شود و صنعتی شدن در کشورهای در حال توسعه اتفاق بیفتد، تنوع بخشیدن به ساختارهای اقتصادی آسان‌تر خواهد شد زیرا کالای تولیدشده شرایط بهتری نسبت به کالای اولیه دارد.

شواهد تجربی نشان می‌دهند که فقط کشورهای توسعه‌یافته از اصل مزیت نسبی (comparative advantage‌) و تجارت آزاد سود می‌برند. عمدتاً به این خاطر است که کشورهای در حال توسعه از آموزش بین‌المللی محروم مانده‌اند زیرا تجارت به سرمایه فکری وابسته است و این چالشی بزرگ برای کشورهای در حال توسعه است. بنابراین این کشورها به تکنولوژی، مهارت و آموزش بین‌المللی موجود در کشورهای پیشرفته نیاز جدی دارند. برای اینکه سیاست تجارتی به طور موثر عمل کند، کشورهای در حال توسعه باید از انطباق این سیاست با سیاست صنعتی خود اطمینان حاصل کنند. همچنین این کشورها باید از جانب کشورهای پیشرفته مورد حمایت قرار گیرند. کشورهای پیشرفته باید به کشورهای در حال توسعه فرصت رقابت دهند که از صنعت داخلی خود محافظت و به راحتی به بازار بین‌المللی دسترسی پیدا کنند. سیاست صنعتی مناسب، ابزار مهم دیگری برای صنعتی شدن صادرات‌محور است. صنعتی شدن یک کشور وابسته به این است که چگونه شرکت‌های اقتصادی داخلی مورد حمایت واقع می‌شوند زیرا شرکت‌های خصوصی تغییرات مهم صنعتی را ایجاد می‌کنند و در بازار جهانی به رقابت می‌پردازند. سیاست صنعتی در کشورهای توسعه‌یافته، حمایت از صنعت نوپا (Infant industry protection) است زیرا شرکت‌های نوپا در کشورهای در حال توسعه به سیاست‌های حمایتی برای رشد خود نیاز دارند. این سیاست‌ها باید شرکت‌های نوپا را از نفوذ و تاثیر منفی شرکت‌های خارجی در بازار داخلی حفظ کنند. سازوکار واردات می‌تواند از صنایع نوپا حمایت کند که منجر به کاهش واردات از سایر نقاط دنیا می‌شود. در نتیجه تقاضا و تولید محصولات داخلی افزایش می‌یابد. حمایت از شرکت‌های داخلی، آنها را برای پوشش هزینه‌های تولید بیشتر و باقی ماندن در بازار کسب‌وکار توانمند می‌سازد. با توجه به ماهیت شرکت، استراتژی حمایت از صنایع نوپا، به شرکت‌های داخلی برای تولید موثرتر محصولات کمک می‌کند که شرایط حضور در بازار بین‌المللی را پیدا کنند.

سیاست تکمیل‌کننده برای حمایت از صنعت نوپا در صنعتی شدن صادرات‌محور منجر به رشد صادرات می‌شود. این بخش محرک صادرات است و به صنعت نوپا اجازه می‌دهد به بازار بین‌المللی دسترسی پیدا کند. برای اینکه سیاست صنعتی مفید واقع شود، باید با سیاست رقابتی تکمیل شود. به این منظور باید در بازار داخلی رقابت ایجاد شود و مجموعه‌ای از قوانین، رقابت شرکت‌های داخلی را کنترل کند. در نتیجه، افزایش رقابت داخلی و کاهش نفوذ شرکت‌های خارجی، رشد اقتصادی را به دنبال خواهد داشت. نقش سیاست نرخ ارز در موفقیت صنعتی شدن صادرات‌محور انکارناپذیر است. چالش اصلی در قاعده‌مند کردن سیاست نرخ ارز، حفظ تعادل بین ثبات نرخ ارز و رقابت قیمت صادرات است که نیازمند «کاهش ارزش پول داخلی» تحت سیستم نرخ ارز مدیریت‌شده است. کاهش ارزش پول باعث افزایش نرخ ارز شده و در نتیجه، منجر به تقویت صادرات می‌شود. این در حالی است که صادرکنندگان می‌توانند برای افزایش سهم بازار، قیمت محصولات خود را کاهش دهند. بنابراین کاهش ارزش پول داخلی، صنایع داخلی را با نگه داشتن حجم پایین واردات و افزایش بیشتر حجم صادرات از نظر بین‌المللی کارآمد می‌کند. از طرفی نقش دولت در کنترل تورم و ثبات اقتصادی ضروری است.

معایب وابستگی به صادرات

وابستگی کشورهای در حال توسعه به صادرات، باعث ایجاد آشفتگی در برنامه‌ریزی اقتصادی بلندمدت دولت می‌شود زیرا این کشورها کنترلی بر بازار ندارند. در نتیجه نمی‌توانند رشد اقتصادی مداوم با سود ثابت داشته باشند. همچنین درآمد ناشی از صادرات، منبع قابل اعتمادی برای توسعه اقتصادی در کشورهای در حال توسعه نیست. بخش زیادی از صنعتی شدن صادرات‌محور در این کشورها تحت تملک کشورهای چندملیتی است بنابراین بخش بزرگی از این منبع برای سرمایه‌گذاری مجدد، به کشور باز‌نمی‌گردد.

نتیجه‌گیری

صنعتی شدن یک روند کلیدی برای رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه است. اما این در حالی است که بسیاری از کشورها معتقدند روند رشد اقتصادی، بسیار پیچیده است و به عواملی همچون سیستم سیاسی، ساختار اقتصادی، روند انباشت سرمایه، نوسانات قیمت و نحوه توزیع درآمد بستگی دارد. در حالی که صنعتی شدن صادرات‌محور می‌تواند در رشد اقتصادی تاثیرگذار باشد ولی لزوماً نمی‌تواند موجب رشد اقتصادی شود. برای موثر واقع شدن صنعت صادرات‌محور، باید سیاست‌های حمایتی مانند حمایت از صنایع نوپا و سیاست رقابت‌زایی اعمال شود. همچنین به سیاست‌های اقتصاد کلان مانند سیاست تجارتی، سیاست صنعتی و سیاست نرخ ارز و سیاست انباشت سرمایه نیاز است. شواهد تجربی نشان می‌دهد که کشورهایی مانند کره‌جنوبی، هنگ‌کنگ، تایوان و سنگاپور با اعمال این سیاست‌ها به رشد چشمگیری در اقتصاد دست پیدا کرده‌اند. اما باید توجه داشت که به‌رغم اینکه نقش صنعتی شدن صادرات‌محور غیرقابل انکار است، کشورها باید به سهم صادرات در تولید ناخالص داخلی‌شان توجه داشته باشند زیرا وابستگی بیشتر به صادرات، تاثیر منفی بر رشد اقتصادی خواهد داشت.

 

نوشته: سیده مهدیه حسینی  |  برگرفته: تجارت فردا

Hits: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *