oil-barrelزبان شناسان نفت از کلمه اوستایی (نپتا) گرفته شده است که کلدانیان و اعراب آن را از زبان مادی گرفته و (نفتا) خوانده اند. پتروليوم (petroleum) واژه اي لاتين هم ارز نفت است که از دو کلمه پترا (petra) به معنی سنگ و (oleum) به معنی روغن گرفته شده است .

نفت در زبان های مختلف به شکل ذیل می باشد :
Catalan: petroli
Greek: petrelaio
Interlingua: petroleo
Latin: petroleum
Portuguese: petróleo m

پتروليوم در واقع در مواد هيدروكربني است كه به صورت طبيعي عمدتاً در سنگ هاي رسوبي واقع مي گردد.
پتروليوم مي تواند به صورت فازهاي مختلف، از جمله فاز گازي، نظير گاز طبيعي (natural gas) ، فاز مايع، نظير نفت خام (crude oil) و فاز جامد، مانند قير (asphalt) در خلل و فرج و شكستگي هاي سنگ ها تجمع يابد.
نفت خام (Crude Oil) ، مخلوطي طبيعي از هيدروكربن هاي مايع است كه هم در مخازن زيرزميني و هم در سطح، بعد از گذر از تفكيك كننده هاي مختلف به صورت مايع باقي مي ماند.
خواص فيزيكي و شيميايي هيدروكربن براي مهندسين مخزن و توليد بسيار مهم است زيرا خواص فيزيكي و شيميايي هيدروكربن، برروي حركت سيالات درون مخزن و مقدار واقعي توليد هيدروكربن تأثير خواهد گذاشت.
انباشته شدن مواد هيدروكربني در زير سطح زمين در سنگ هايي صورت مي گيرد كه توانايي نگهداري و انتقال سيالات را داشته باشند. اين سنگها، مخزن (reservoir) ناميده مي شوند.
تجمع مواد هيدروكربني به صورت اقتصادي در سنگ مخزن منوط به وجود عوامل متعددي است. بطور كلي وجود پنج عامل براي تجمع اقتصادي نفت و گاز لازم و ضروري است. اين پنج عامل عبارتند از :
1)
سنگ منشأ بالغ (mature source rock) كه توليد هيدروكربن کرده است که سنگ دانه ريز غني از مواد آلي كه در حرارت معيني به بلوغ رسيده و داراي نفت و گاز قابل بهره برداري است.
2)
سنگ مخزن (reservoir rock) كه بتواند هيدروكربن را در داخل خود جا دهد و داراي تخلخل (توان ذخيره) و تراوايي (توان انتقال) باشد.
3)
مهاجرت هيدروكربن بين سنگ منشأ و سنگ مخزن (migration pathway) عملي باشد.
4)
پوش سنگ (cap rock) ناتراوا كه از خروج نفت از داخل سنگ مخزن جلوگيري كند.
5)
تله نفتي (oil trap) كه در آن نفت به صورت اقتصادي متمركز گردد.

ارتباط زمين شناسي نفت با علوم ديگر
زمين شناسي نفت، علم كاربرد زمين شناسي براي اكتشاف مواد هيدروكربني است. ارتباط بسيار مستحكمي بين زمين شناسي و علوم ديگر مثل شيمي، فيزيك و زيست شناسي وجود دارد. بنابراين بايد بين زمين شناسي نفت و آن رشته ها هم اين ارتباط وجود داشته باشد.علم فيزيك با زمين شناسي ساختماني، رسوب شناسي و مخصوصاً با اكتشافات ژئوفيزيكي و نمودارها مرتبط است.
چين خوردگي، گسلش و دياپيریسم، پديده هاي فيزيكي هستند كه براساس مفاهيم فيزيكي توصيف مي شوند.شكل گيري حوضه هاي رسوبي براساس تئوري تكتونيك صفحه اي (Plate tectonic) نياز به كاربرد ژئوفيزيك دارد.
در اكتشافات نفتي ، كاربرد روش هاي ژئوفيزيكي مانند لرزه شناسي و مغناطيس سنجي و ثقل سنجي بسيار ضروري است و در ارزيابي سنگ مخزن چه براي منظورهاي اكتشافي و چه براي استخراج، كاربرد نمودارهاي ژئوفيزيكي اساسي است.
علم شيمي در پي بردن به تركيب شيميايي مخازن به ما كمك مي كند و كاني شناسي نقش مهمي را در كنترل كيفيت سنگ هاي مخزن بازي مي كند.
علوم مربوط به شيمي آلي كمك بزرگي به ارزيابي سنگ هاي منشأ مي باشد. ارزيابي سنگ منشأ شامل مطالعه كيفيت ، بلوغ حرارتي ، نوع مواد آلي و نحوه توليد هيدروكربن و منشأ آن مي باشد.
در عين حال شيمي سیال موجود در منافذ (chemistry of pore fluid) مي تواند ماهيت آن را در جهت سيماني كردن يا انحلال اجزاي مخزن براي ما مشخص نموده و لذا پيش بيني انسداد تخلخل به وسيله سيماني شدن و يا ازدياد تخلخل در اثر انحلال را عملي سازد.
مطالعه فسيل ها و بيوزون هاي مربوط به آنها براساس مفاهيم بيولوژيكي و تكاملي موجودات در طي زمان، كمك بزرگي براي اكتشاف نفت است و نيز كاربرد اكولوژي براي شناسايي محيط هاي رسوبي قديمی (paleoenvironment) بسيار مهم است.
خواص فيزيكي نفت خام، توسط ساختمان شيميايي آن كنترل مي شود
رنگ
نفت به رنگ هاي مختلف از جمله زرد، سبز، قهوه اي، قهوه اي تيره و يا سياه ديده مي شود. نفت هاي پارافيني معمولاً داراي رنگ روشن تا قهوه اي در نور عبوري و به رنگ سبز در نور انعكاسي اند. نفت هاي آسفالتيك غالباً قهوه اي تا سياه هستند كه به عنوان نفت سياه (black oil) شناخته مي شوند.
هيدروكربن ها وقتي در معرض تابش اشعه ماوراء بنفش قرار گيرند تحريك مي شوند و از خود خاصيت فلورسانس نشان مي دهند. رنگ فلورسانس ساطع شده با نوع نفت تغيير مي كند.

گرانروي (viscosity)
ويسكوزيته (viscosity) يا گرانروي، اصطكاك دروني يك سيال است كه در مقابل جريان يافتن آن سيال مقاومت مي كند. گرانروي پارامتر مهمي است كه براي پيش بيني جريان سيال در مخزن و در سطح نياز است. گرانروي نفت به دانسيته يا تعداد اتم هاي كربن و همچنين به گازهاي حل شده در آن بستگي دارد. هر چه تعداد اتم هاي كربن نفت زيادتر شود، گرانروي آن بالاتر مي رود و هر چه ميزان گاز حل شده در نفت بيشتر شود گرانروي آن كمتر مي شود. گرانروي نفت، دامنه بسيار وسيعي دارد و به طورمعمول بين 2/0 تا 50 سانتي پوآز است. بعضي از نفت هاي خام با گرانروي بسيار بالا قادر نيستند كه در خطوط لوله پمپاژ شوند (مثل نفت خام Boscan در ونزوئلا ).
نفت خام در سطح زمين گرانروي بالاتري نسبت به وقتي كه در زير زمين است ، نشان مي دهد. برخلاف گازها، گرانروي مايع با افزايش حرارت، كاهش مي يابد به صورتي كه مولكول ها بيشتر به صورت مجزا حرکت مي كنند و اصطكاك دروني شان كاهش مي يابد . مانند گازها، گرانروي نفت با افزايش فشار تا رسيدن به نقطه جوش، افزايش مي يابد. زير نقطه جوش، موقعي كه گاز محلول آزاد مي شود، گرانروي نفت افزايش مي يابد چون گاز از نفت جدا مي شود.

نقطه ريزش (pour point)
نقطه ريزش يك راهنماي خوب براي تعيين گرانروي است. نقطه ريزش يك نفت كمترين دمايي است كه نفت مي تواند تحت شرايط استاندارد جريان پيدا كند. نقطه ريزش براي نفت خام با محتويات واكسي پارافينيك بالا در حدود C °40 است. نقطه ريزش براي نفت هاي سبك خاورميانه و آفريقا به C °26- هم مي رسد كه پمپاژ آن را حتي در شرايط سرد قطبي نيز امكان پذير مي كند.
نفت هاي خام با نقطه ريزش بالا به علت محتوي واكس زياد ظاهري درخشنده دارند. اين نوع نفت ها ممكن است محتواي واكس خود را در طي مهاجرت رسوب دهند و به تدريج سبك تر شوند.

چگالي (Density)
چگالي نفت در سطح، به وسيله قرار دادن نمونه در يك تنگ استوانه اي با استفاده از يك هيدرومتر اندازه گرفته مي شود. چگالي نفت در واحد API كه به وسيله مؤسسه نفت امريكا (American petroleum institute) تعريف شده بيان مي گردد:

مشخصات فيزيكي و مكانيكي
API
نمونه نفت هام تحت تأثير درجه حرارت است، چون انبساط حرارتي مايعات هيدروكربني، به خصوص براي بيشتر نفت هاي فرار مهم مي باشد. بنابراين ثبت درجه حرارت در نمونه اي كه اندازه گرفته مي شود، مهم است.
اين نكته قابل توجه است كه درجه API نسبت معكوس با چگالي دارد. نفت هاي سبك درجه API بالا تا حدود 40 را دارند كه معادل با وزن مخصوص 83/0 است، در حالي كه نفت هاي سنگين داراي API پايين مي باشند .
معمولاً نفت هاي سنگين، نفت هايي مي باشند كه داراي API كمتر از 25 هستند كه معادل با وزن مخصوص 9/0 است. وقتي كه درجه API نفت به 10 درجه برسد، داراي وزن مخصوص يك است كه همان چگالي آب شيرين مي باشد. بنابراين نفت سنگين تر از 10 درجه برسد، داراي وزن مخصوص يك است كه همان چگالي آب شيرين مي باشد. بنابراين نفت سنگين تر از 10 درجه API، چگالتر از آب است، هر چند كه اغلب نفت ها از آب سبك ترند.
به طور كلي، نفت هاي با API بيشتر از 30 درجه به عنوان نفت سبك، با API 30 تا 22 درجه به عنوان نفت متوسط و با API كمتر از 22 درجه به عنوان نفت سنگين در نظر گرفته مي شوند. بهترين نفت ها داراي API در حدود 37 درجه هستند كه در خاورميانه، آپالاچين، آلبرتا، ليبي و درياي شمال يافت مي شوند.
نفت خام هاي خيلي سبك در الجزاير، استراليا و اندونزي وجود دارند. نفت هاي خام سنگين در كاليفرنيا، مكزيك و ونزوئلا يافت مي شوند. برخي نفت هاي خام، نظير نفت سنگين و خيلي سنگين (heavy and ultra heavy) كوه موند ايران و ميوسن كاليفرنيا داراي درجه API كمتر از 8 درجه مي باشند و بنابراين بايد براي بهره برداري رقيق شوند.
نفت خام لزوماً فقط هيدروكربن مايعي كه ممكن است از يك مخزن زيرزميني توليد شود، نيست. غالباً همراه با توليد گاز طبيعي، يك هيدروكربن سبك و روشن با API بالا بدست مي آيد كه نفت ميعاني (condensate) ناميده مي شود.
نفت ميعاني، شامل گازهاي هيدروكربني سنگين است كه در شرايط فشار و دماي مخزن به صورت فاز گازي وجود دارند. وقتي كه اين گازها به سطح مي رسند ميعان يافته و به شكل فاز مايع در مي آيند و به همين دليل آن را نفت ميعاني مي نامند. توليد نفت ميعاني از برخي مخازن گاز طبيعي مي تواند قابل توجه باشد و حتي مقدار آن به چندين صد بشكه در روز برسد.

قابليت تراكم پذيري نفت (compressibility)
قابليت تراكم پذيري نفت، بستگي به مقدار گاز حل شده در آن دارد. تراكم پذيري نفت در حدود psi-1‌ 6-10 ×10 مي باشد و براي آب و گاز به ترتيب 6-10×4 و 6-10×500 است. نفت هاي با قابليت تراكم كم كه مقدار گاز محلول كمي دارند، در هنگام توليد فشار آن ها به زودي پائين مي آيد. اگر انبساط نفت، تنها عامل رانش نفت از مخزن به چاه باشد، توليد در سطح احتمالاً به كمتر از 5% نفت اوليه خواهد رسيد.

دگرساني نفت (Alteration of oil)
نفت خام ممكن است با افزايش حرارت و فعاليت هاي باكتريايي دگرسان شود. دياگرام مثلثي پيشنهاد شده
توسط تيسوت و ولته علاوه بر طبقه بندي نفت هاي خام، مي تواند مسير دگرساني آن را در طي بلوغ حرارتي (thermal maturation) و يا تجزيه باكتريايي (bacterial degradation) نشان دهد. دگرساني نفت هاي خام بوسيله بلوغ حرارتي با افزايش عمق تدفين و زمان رخ مي دهد. اجزاي سنگين تر نفت هاي خام در اثر فرآيند شكست مولكولي (cracking)، سبك تر و پارافيني تر مي شوند. در اثر اين فرايند محتواي گازي نفت افزايش و محتواي گوگرد آن كاهش مي يابد. نهايتاً با افزايش عمق و حرارت، نفت هاي خام ممكن است تخريب شده و به گاز و باقيمانده غير قابل حل (كربن باقي مانده) تبديل شوند.

Hits: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *