maharat-yadgiriما درجای خاصی از تاریخ ایستاده ایم ، جایی که زندگی هیچ شبیه صد یا حتی پنجاه سال پیش نیست 

در قرنهای قبل تفاوتهای بین زندگی نسل های مختلف چندان چشم گیر نبود ،به سادگی  با انتقال دانش نسلی به نسل بعد زندگی ادامه پیدا می کرد..
فرزندان با همان سبک زندگی می کردند که والدینشان زندگی کرده بودند ، مهارتها و تجربه های بزرگتر ها برای زندگی واقعا کافی بود .اما در روزهایی که ما درآن زندگی می کنیم زندگی پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها ، حتی والدین خودمان شباهت زیادی به زندگی ما ندارد.

 خیلی از چیزهایی که این روزها در زندگی ما کاملا عادی است و بخشی جدایی ناپذیر از زندگی مان شده است حتی پانزده سال پیش کوچکترین جایی در زندگی مان نداشته است .

ابزارهایی چون تلفن همراه که این روزها همه جا و در دسترس همه ی افراد جامعه است در همین مدت کوتاه تبدیل به یک وسیله ی شخصی و همیشه همراه شده است !

اینترنت و  کامپیوترهای شخصی هم عمر زیادی در جامعه ما ندارند اما آن بخشی از جامعه که از آنها استفاده میکنند تقریبا زندگی را بدون وجودشان نمی توانند تصور هم کنند !

این تغییر وتحول که با شتابی محسوس همچنان ادامه دارد بسیاری از شاخص های زندگی ما را تغییر داده است اما اکثر ما چون داخل این فضای در حال تغییر هستیم آنچنان که باید متوجه تغییرات و حجم گسترده ی آن نمی شویم .

زندگی در عصر ما واقعا خصلت های جدیدی دارد که نه پدران و مادرانمان می توانند آنها را به ما آموزش دهند نه استادان و معلم هایی که به سبک دیروز می خواهند یکبار یاد بگیرند و بارها آموزش دهند .

یکی از مهمترین مهارتهای انسان امروزی در این فضای پیوسته در حال تغییر باید مهارت پیوسته آموختن باشد . در دنیای ما انقدر دانش و شرایط و فضا به سرعت تغییر می کند نمی شود برای آموختن هر چیزی ، زمان زیادی در نظر گرفت .
باید آموخت که چطور ، از کجا مطالبی که نیاز داریم را در زمانی کم بیاموزیم و به سرعت از آن استفاده کنیم و باز به دنبال مطلب بعدی برویم .  مهارت پیوسته آموختن گزینشی و سریع یکی از مهارتهای پایه یکسانی است که می خواهند در عصر اطلاعات و ارتباطات موفق باشند . برخی از دانشمندان عرصه ی آموزش به این آموزش ، 

آموزش ساندویجی می گویند . سریع ، زود ، فشرده  و ساده ، به میزان نیاز .

جمله ی معروف آلوین تافلر به راستی خلاصه ی مهمترین مهارت مدیران موفق قرن بیست و یک است :

(بی سوادان قرن 21،کسانی نخواهند بود که خواندن ونوشتن نمی دانند، بلکه کسانی هستند که نتوانند یاد بگیرند یا یاد دهند ، آنچه یاد گرفته اند را فراموش کنند و مطالب جدید یاد بگیرند.)

اما چطور باید این مهارت را پرورش داد ؟ 

این سوال یک سوال جدید است و چندان نمی  توانیم انتظار داشته باشیم در دانش پیشینیان جواب کاملی برای آن پیدا کنیم .
برای رسیدن به این پاسخ شاید باید ضمن استخراج آنچه قابل استفاده از دانش های موجود است به تجربیات کسانی توانسته اند در این زمینه موفق عمل کنند رجوع کنیم .

آیا شما تجربه ، پیشنهاد و نظری در این مورد دارید ؟

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *