آمادگی استراتژیک

Strategic readiness assessmentبرنامه ریزی و جاری سازی استراتژی در سازمان یک رخداد ساده و آسان نیست. حرکت در مسیری پر پیچ و خم، دشوار و چالشی است. هیچ سازمانی تا کنون سفر استراتژی خود را با آرامش طی نکرده است. از این رو لازم است که سازمان توانایی خود را برای طی کردن این مسیر محک بزند.

جالب این جاست که سفر استراتژی سازمان از سه جاده به هم متصل می گذرد که هر کدام از این جاده ها، نیازها و ویژگی های خاص خود را دارند.

جاده تدوین و فرموله کردن استراتژی

برای طی کردن این جاده لازم است که سازمان توان تحلیلی و فکری بالایی داشته باشد به همین دلیل سطح دستیابی سازمان به تفکر نقاد، تفکر خلاق و تفکر استراتژیک سنجیده می شود.

همچنین تسلط سازمان به تئوری ها و تکنیک های مدیریت استراتژیک ارزیابی می شود.

نمی توان وارد این جاده شده محوریت و نه مشارکت و حمایت مدیر عامل جلب نشده باشد اصولا ورود به این جاده بدون محوریت مدیر عامل یک حرکت ابتر و عبث است چرا که این چنین جاده ای به جاده جاری سازی ختم نخواهد شد و در نهایت یک سند غیر کاربردی به دیگر اسناد آرشیوی سازمان افزوده خواهد شد.

جاده جاری سازی استراتژی

اما جاده جاری سازی چندین مشابهت با جاده فرموله کردن دارد اما در مجموع دنیایی متفاوت دارد:

اگر در فرموله کردن بیشتر توانمندی های تحلیلی و فکری مهم بود در این جاده، توانایی های عملی مانند تخصیص منابع، مدیریت زمان و مدیریت استرس و سازماندهی اهمیت می یابد. لذا در این قسمت سازمان درجه برخورداری خود را در این متغیرها و همچنین متغیرهایی مانند انگیزه آفرینی، اعتماد آفرینی و پیشبرد تغییر که از مولفه های رهبری استراتژیک است می سنجد و بر اساس این سنجش علاوه بر دستیابی به خودآگاهی استراتژیک، برنامه کاهش و پوشش شکاف (توانمندسازی) را پیشنهاد و طراحی می کند.

جاده مدیریت عملکرد استراتژیک

و اما جاده مدیریت عملکرد استراتژیک نیز مسیری خاص و ویژه است.

هر چند محوریت مدیریت ارشد همچون دو جاده پیشین در این جاده نیز تکرار شده است اما در این جاده، سیستم ها و ارتباطات بین آن ها اهمیت ویژه ای پیدا می کند.

آیا سیستم های اطلاعاتی مناسبی برای جمع آوری و تحلیل اطلاعات در سازمان وجود دارد؟

آیا سیستم های اطلاعاتی به سیستم های عملکرد متصل هستند؟

آیا سیستم های مدیریت مدیریت عملکرد با سیستم های حقوق و دستمزد ارتباط معنادار دارند؟

در کنار سیستم­ها، فرهنگ پشتیبان مدیریت عملکرد نیز اهمیت ویژه ای دارد. لذا باید درجه برخورداری سازمان را در سه متغیر فرهنگ پاسخگویی، فرهنگ شفافیت و فرهنگ واقع گرایی سنجید.

 

تمام این ارزیابی ها باید منجر به افزایش خودآگاهی استراتژیک سازمان و طراحی برنامه های کاهش و پوشش شکاف (توانمندسازی) شود.

منبع: وب سایت رسمی مدل پوینت

Hits: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *