آیا تبدیل تهدید به فرصت و نقاط ضعف به قوت به سادگی امکان‌پذیر است؟

swotدر عالم سیاست و در عرصه امور اجرایی، بسیار می‌شنویم که مدیران سخن از تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها و نقاط ضعف به نقاط قوت بر زبان می‌آورند. گفتن چنین جملاتی ساده است ولی عمل به آنها مستلزم رعایت قواعد خاصی است. یکی از این قواعد را می‌توان منوط به اجرای تحلیل SWOT دانست. متن حاضر، کوششی در معرفی تحلیل SWOT در عرصه اقتصادی است. ولی با اندکی تلاش می‌توان تمامی آنچه آمده است را به عالم سیاست و دیپلماسی نیز تعمیم داد.

 

***

تجزیه و تحلیل SWOT (معادل ماتریس SWOT) یک روش منسجم برنامه‌ریزی است که به منظور بررسی نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها در مورد یک پروژه یا سرمایه‌گذاری یا کسب‌و‌کار مورد استفاده قرار می‌گیرد. تجزیه و تحلیل SWOT همچنین می‌تواند برای تولید یک محصول یا حتی برای استفاده‌های شخصی یا صنعت انجام گیرد. این شامل تعیین هدف سرمایه‌گذاری یا راه‌اندازی آن کسب‌و‌کار یا پروژه و شناسایی عوامل داخلی و خارجی است که ممکن است مطلوب یا نامطلوب باشد. مبدع این روش آلبرت هامفری است که کنوانسیونی را در موسسه تحقیقاتی استنفورد در دهه 1960 هدایت می‌کرد. او درجه‌ای را که محیط داخلی بنگاه با محیط خارجی بنگاه متناسب باشد با مفهومی به نام «تناسب استراتژیک» تعریف کرد. تنظیم اهداف باید پس از آنالیزهای SWOT انجام شود، این موجب می‌شود اهداف دست‌یافتنی یا اهداف کوتاه‌مدت برای سازمان تعیین شوند.
نقاط قوت: ویژگی‌های کسب‌و‌کار یا پروژه که نسبت به کارهای مشابه برتری دارد.
نقاط ضعف: ویژگی‌های کسب‌و‌کار که گروه را نسبت به گروه مشابه در وضعیت ضعف قرار می‌دهد.
فرصت‌ها: عناصری که پروژه می‌تواند به نفع خودش از آنها بهره‌برداری کند.
تهدیدها: عناصری در محیط که می‌تواند برای کسب‌و‌کار یا پروژه ایجاد مشکل کند.
شناسایی SWOT‌ها مهم است زیرا آنها می‌توانند برای رسیدن به اهداف در قدم‌های بعدی کمک کنند. ابتدا تصمیم‌گیرندگان باید با توجه به SWOT در نظر بگیرند که آیا هدف قابل دسترسی است. اگر هدف قابل دسترسی نیست هدف‌های متفاوت دیگری باید انتخاب شوند و این پروسه همین طور ادامه می‌یابد.
استفاده‌کنندگان از آنالیزهای SWOT باید سوال‌ها و جواب‌هایی را انجام دهند تا برای هر دسته (نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها) اطلاعات و جواب‌های بامعنایی بیابند تا آنالیزهایشان مفید باشد و به مزیت رقابتی خود دست یابند.

تطبیق و تبدیل
یکی از راه‌های استفاده از SWOT تطبیق و تبدیل است. به این صورت که برای دستیابی به مزیت رقابتی از تطبیق نقاط قوت با فرصت‌ها استفاده می‌کنند. به عبارت دیگر نقاط قوت را به فرصت برای بنگاه تبدیل می‌کنند. یکی از راه‌های تبدیل، پیدا کردن بازارهای جدید است. اگر شرکت یا بنگاهی نمی‌تواند این نقاط ضعف را به قوت تبدیل کند بهترین راه این است که آنها را به حداقل برساند یا از تهدید‌ها اجتناب کند.

عوامل داخلی و خارجی
هدف تحلیل‌های SWOT، شناسایی عوامل کلیدی داخلی و خارجی است که برای دستیابی به یک هدف مهم دیده می‌شود. این عوامل از زنجیره ارزش منحصر به همان شرکت بیرون می‌آیند. گروه‌های تحلیل SWOT قطعه‌های کلیدی اطلاعات را به دو بخش اصلی تجزیه کرده‌اند.
عوامل خارجی: فرصت‌ها و تهدیدهای محیطی
عوامل داخلی: نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان
تجزیه و تحلیل ممکن است عوامل داخلی را به عنوان نقاط قوت یا به عنوان نقاط ضعف نشان دهد و به این علت، اثرگذاری آنها بر اهداف سازمان است. چیزی که ممکن است به عنوان نقطه قوت ارائه شود ممکن است برای دستیابی به هدف دیگری نقطه ضعف باشد. علاوه بر اینها چیزهای مهم دیگری هم هستند از جمله پرسنل، امور مالی، قابلیت‌های تولید و‌… عوامل خارجی شامل اقتصاد کلان، تغییرات تکنولوژیک، قوانین و تغییرات اجتماعی و فرهنگی و همچنین تغییرات در بازار یا در موقعیت رقابتی است که اغلب اینها در قالب یک ماتریس معرفی شده‌اند.
تجزیه و تحلیل SWOT فقط یک روش طبقه‌بندی است و دارای نقاط ضعف خاص خود است. برای مثال ممکن است کاربرانش را به جمع‌آوری و گردآوری لیستی سوق دهد به جای آنکه آنها را به فکر کردن به عوامل مهم واقعی که در رسیدن به اهداف مهم هستند، تشویق کند. همچنین این لیست را بدون اولویت‌بندی مشخص و نکته‌سنجی ارائه می‌کند که برای مثال ممکن است فرصت‌های کوچک و تهدیدهای بزرگ را تعدیل کند.
اهمیت SWOT‌ها به تنهایی با ارزش استراتژی که تولید می‌کنند نشان داده خواهد شد. SWOT‌ای که استراتژی‌های با ارزش تولید می‌کند اهمیت زیادی دارد. آیتمی که استراتژی ارائه ندهد ارزشی نخواهد داشت.

مورد استفاده
سودمندی تجزیه و تحلیل SWOT به سودآوری سازمان محدود نمی‌شود. این تحلیل‌ها در هر موقعیت تصمیم‌گیری که زمان محدودی دارد می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.

نقدها
برخی از یافته‌های منون و دیگر همکارانش (1999) نشان می‌دهد SWOT ممکن است عملکرد آسیب‌رساننده داشته باشد. در نتیجه تجزیه و تحلیل‌های مکمل دیگری پیشنهاد شده‌اند، مانند ماتریس سهم رشد.

برنامه‌ریزی همکارانه
به عنوان بخشی از توسعه استراتژی‌ها و برنامه‌ریزی‌ها برای فعال کردن سازمان برای رسیدن به هدف‌هایش، سازمان باید یک فرآیند سیستماتیک و دقیق را شناسایی و با برنامه‌ریزی آن را اجرا کند.
تنظیم اهداف: تعریف آنچه سازمان درصدد رسیدن به آن است.
بررسی محیطی: ارزیابی داخلی SWOT سازمان و نیاز به یک ارزیابی از وضعیت موجود و همچنین نمونه کارها و خدمات و تجزیه و تحلیل چرخه عمر محصولات و خدمات است.
تجزیه و تحلیل استراتژی‌های موجود: این بخش ارتباط نتایج ارزیابی‌های داخلی و خارجی را مشخص می‌کند که البته ممکن است شکافی هم بین این بخش و بررسی‌های محیطی موجود باشد.
مسائل استراتژیک: که به عنوان کلیدی در توسعه طرح یک سازمان محسوب می‌شوند.
توسعه استراتژی‌های جدید/‌تجدیدنظر شده: ارائه تحلیلی نوین از مسائل و تغییر اهداف در صورت نیاز
ایجاد عوامل کلیدی موفقیت: دستیابی به اهداف و اجرای استراتژی آماده‌سازی عملیاتی، منابع، طرح‌ها و پروژها برای اجرای استراتژی
نتایج دیده‌بانی: نقشه‌برداری از طرح‌ها و اقدامات اصلاحی که ممکن است به اصلاح اهداف و استراتژی منجر شود.

 

منبع:
http://en.wikipedia.org/wiki/SWOT_analysis

برگرفته

Hits: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *