نقاط ضعفمان همیشه بزرگترین درگیری ذهنی ما هستند. وقتی در کاری شکست میخوریم، به چیزی که میخواهیم نمیرسیم یا حتی وقتی حال روحی خوبی نداریم، اولین چیزی که به ذهن میرسد نقاط ضعفمان هستند و به خاطر آنها خودمان را سرزنش میکنیم. از طرفی هم تمام کتابها و مقالات موفقیت در این مورد صحبت میکنند که باید همه نقاط ضعفمان را بهبود دهیم و آنها را از بین ببریم تا بتوانیم موفق شویم. اما این نکته کاملا درست نیست. در این میکرومقاله از سبکتو میخواهیم در مورد این صحبت کنیم که واقعا لازم نیست همه نقاط ضعفمان را بهبود دهیم. پس با ما همراه باشید:
عادتهای روزانه باعث شدند که ما در هر لحظه بدی که تجربه میکنیم نقطه ضعفهایمان را تنها دلیل بدانیم اما الکس لینلی روانشناس و نویسنده کتاب روانشناسی مثبت در عمل، در مصاحبهای گفت: «تحقیقاتی که روی افراد مختلف انجام شد، نشان داد که تبدیل کامل یک نقطه ضعف به نقطه قوت یک امر کاملا غیر معمول است.» در واقع مسئله فقط این نیست، بلکه از طرفی هم شما نمیتوانید همه نقاط ضعفتان را از بین ببرید. پس باید چه کرد؟
بنابراین اول باید پیدا کنیم که کدام یک از نقاط ضعفمان ارزش صرف زمان و انرژی ما را دارند. برای پیدا کردن آنها باید ۳ سوال از خودتان بپرسید:
برای تبدیل این ضعف به قدرت چه هزینههایی باید بپردازم؟
تبدیل نقاط ضعفمان به قوت مانند سرمایهگذاری است، چون در واقع ما از منابعی که در اختیاز داریم هزینههایی پرداخت میکنیم، اما معمولا این هزینهها را به خوبی تشخیص نداده و در نتیجه به نتایج درستی هم نمیرسیم. به طور کلی ۴ هزینه مهم در تبدیل نقاط ضعف به قوت وجود دارد: زمان، پول، هزینه از دست دادن سایر فرصتها و دامنه.
پول و زمان: به طور معمول همه از میزان اهمیت آن آگاه هستند، اگر بدانیم که تغییر یکی از نقاط ضعفمان سالها طول خواهد کشید و هزینه زیادی بابت آن باید پرداخت کنیم، حتما از خودمان میپرسیم آیا این تغییر ارزشش را دارد؟ و آیا چیزی که بدست میآوریم واقعا ارزشمند است؟
دامنه: در واقع منظور از دامنه سایر فعالیتهایی است که شما در طول یک روز یا تا زمان ایجاد تغییر انجام میدهید. گاهی تغییر نقاط ضعفمان به قدری مهم هستند که ارزش زمان و پول زیاد را هم دارند، اما باید ببینید که روی سایر فعالیتهایی که در طول روز انجام میدهید هم تاثیر دارد؟آیا این تغییرات میتواند همزمان با سایر فعالیتهای شما انجام شود؟
هزینه از دست دادن سایر فرصتها: زمانی که شما انرژی و زمانتان را روی تغییر یک نقطه ضعف متمرکز میکنید، در واقع سایر فرصتها را کنار میگذارید. چون شما نمیتوانید همزمان چنیدین تغییر را با هم داشته باشید، در نتیجه باید به درستی انتخاب کنید و مطمئن باشید که این تغییر ارزش از دست دادن سایر فرصتها را دارد.
این تغییر چقدر برایم مهم است؟
بعضی از نقاط ضعف هستند که بودنشان لطمههای جبرانناپذیری به ما نمیزند. مثلا ممکن است یک نفر دستپخت خوبی نداشته باشد، اما آنقدر بد نیست که هر روز را گرسنه بگذراند و از طرفی اگر بخواهد میتواند غذاهایی که پخت آنها دشوار است را از رستوران سفارش دهد، در نتیجه اگر نخواهد که وارد حرفه آشپزی شود، تغییر این نقطه ضعف به نقطه قوت میتواند برایش اهمیت بسیار پایینی داشته باشد.
اما شخصی را تصور کنید که از صحبت کردن در جمع میترسد، در نتیجه او نمیتواند دوستان خوبی داشته باشد، در محیط کارش آرامش نخواهد داشت و دائم از جامعه گریزان است.این یک ضعفی است که فرد حتما باید برای آن هزینه کند و آن را تغییر دهد چون در غیر این صورت زندگی شخصی و کاریش دچار لطمههای جدی خواهد شد. با تغییر این نقطه ضعف به قوت یک تغییر بزرگ در زندگی او رخ خواهد داد. پس باید میزان اهمیت آن در زندگیتان را بررسی کنید و ببینید نبودن این ضعف چه تغییراتی در شما ایجاد خواهد کرد.
اولویتبندی انجام دادم؟
اول از هم باور کنید که لازم نیست همه زمان و انرژیتان را صرف کرده و تمام نقاط ضعفتان را از بین ببرید. سوالات بالا را از خودتان بپرسید و لیستس از ضعفهای که باید تغییر کنند تهیه کنید. دقت کنید که برخی از نقاط ضعفی که مینویسید ممکن است واقعا تاثیری در زندگی ما نداشته باشند و صرفا از تاثیر حرفهای دیگر روی ما در ذهنمان ماندند. حالا بر اساس تغییراتی که میتوانند در زندگی شما ایجاد کنند آنها را اولویتبندی کنید و با تمرکز کامل روی مورد نقطه ضعف اول شروع کنید.
Hits: 0