همیشه دانستن از ندانستن بهتر نیست. گاهی اوقات کمدانستن شاید از ندانستن هم بدتر باشد. اینکه در مورد موضوعی اطلاعات اندکی داشته باشید و بر اساس آن اطلاعات تصمیم بگیرید، ممکن است عواقب فاجعهباری به همراه داشته باشد. بررسی این مساله، موضوع اصلی کتاب اقتصادگرایی: اقتصادهای بد و ظهور نابرابری، یکی از مهمترین کتابهای اقتصادی منتشرشده در سال 2017 است. از منظر اقتصاددانان سرمایهداری، «اقتصادگرایی» یا اکونومیسم تقلیل دادن همه وقایع اجتماعی به ابعاد اقتصادی است. این مفهوم اغلب به منظور انتقاد از ایدئولوژیای مطرح میشود که در آن عرضه و تقاضا را به عنوان تنها عوامل مهم در تصمیمگیری تلقی کرده و تمامی عوامل دیگر را نادیده میگیرد. این مفهوم، به عنوان عوارض جانبی اقتصادهای نئوکلاسیک و سرنوشت کور در تصمیمگیریهای «دست نامرئی» یا «لسهفر» در نظر گرفته میشود. در اقتصادگرایی، اخلاق سنتی هیچ نقشی ایفا نمیکنند مگر در جایی که عرضه کاهش یابد و تقاضا نیز با تصمیمهای اخلاقی اشخاص کم شود. در عصر امروز، ایدهها و مفاهیم ساده اقتصادی، در میان سیاستمداران جا افتاده و آنها برای تصمیمات خود از این ایدههای ساده استفاده میکنند. اینکه سیاستمداران برای توجیه تصمیمات خود دست به دامن مفاهیم پایهای چون منحنیهای عرضه و تقاضا یا نظریه بازار آزاد شوند، مسالهای است که از درک غلط اقتصاد نشات میگیرد. جیمز کواک معتقد است مدلهای ساده اقتصادی عموماً در دنیای واقعی اتفاق نمیافتد چراکه محدودیتها و فرضیاتی که در این مدلها لحاظ شده اغلب در جهان حقیقی صادق نیستند. درین پست معرفی کتاب، نویسنده و مفاهیم اقتصادگرایی پرداخته ایم.
برگرفته: تجارت فردا
Hits: 16