چگونه ميتوانم شغل خوبي بدست بياورم؟ چگونه ميتوانم در جاي خوبي استخدام شوم؟ چگونه ميتوانم….؟ اينها سؤالاتي است كه كارجويان همیشه از خود مي پرسند زيرا همه مايلند كاري خوب با درآمد مناسب داشته باشند. ما پاسخ اين سؤالات را خواهيم داد و روش هاي عملي پيدا كردن شغل دلخواهتان را به شما خواهيم آموخت. اما شما هم بايد حوصله كنيد و با صبر با ما همراه شويد. مطمئن هستيم شما مي توانيد با بكارگيري صحيح اين روش ها و با داشتن پشتكار به هدف خود كه پيدا كردن يك كار خوب است برسيد. پس بيائيد شروع كنيم.
مشخص كنيد منظورتان از شغل خوب چيست؟
قدم اول در پيدا كردن شغل خوب اين است كه براي خودتان مشخص كنيد منظورتان از شغل خوب چيست؟ راستي آيا تابه حال فكر كرده ايد كه تعريف يك شغل خوب چيست؟ چه عاملي يك شغل را تبديل به يك كار خوب ميكند؟ حقوق بالا؟ محيط خوب و دوستانه؟ پرستيژ و عنوان شغلي؟ آيا حاضريد با حقوق بالا درجايي كار كنيد كه كسي به شما احترام نمي گذارد؟ يا حاضريد يك شغل اسم و رسم دار در يك شركت شيك و باكلاس اما با حقوق كم داشته باشيد؟ پس اولين قدم شناخت خودتان و انتظاراتتان است. البته ممكن است اين مسئله درابتدا بنظر مهم نيايد اما همانطور كه بعداً بيشتر متوجه خواهيد شد اين مسئله بسيار مهم است.
كمي با خودتان مشورت كنيد
پس قبل از هركاري در جايي ساكت و آرام بنشينيد و كمي با خودتان خلوت كنيد. يك قلم و كاغذ برداريد و صادقانه خصوصياتتان را بنويسيد: مثلاً آيا يك فرد منظم هستيد؟ آيا ميتوانيد طبق برنامه و دستورات كارفرما كار كنيد يا مايليد آزادي عمل بيشتري از يك كارمند / كارگر داشته باشيد؟ آيا ميتوانيد خود را با شرايط مختلف تطبيق دهيد؟ آيا خوش قول هستيد؟ آيا ميشود روي شما حساب كرد؟ معاشرتي هستيد يا خجالتي؟ آيا ميتوانيد به راحتي با افراد غريبه ارتباط برقرار كنيد؟ يا روابط عمومي تان ضعيف است؟ طرز بيانتان چگونه است؟ آيا ميتوانيد خوب مذاكره كنيد؟ آيا ميتوانيد طرفتان را متقاعد كنيد؟ آيا ميتوانيد با جمع كار كنيد (كار گروهي يا تيمي) يا بيشتر به تنهايي كار مي كنيد (تكرو) ؟ چه مهارتهايي داريد؟ چه كارهايي را بهتر انجام ميدهيد؟ در چه كارهايي موفق تر هستيد؟ كارهاي فكري و دفتري يا كارهاي فني و كارگاهي؟ واقع بين هستيد يا رويايي؟ ابتكار و خلاقيت داريد يا بايد هميشه به شما بگويند چكار كنيد؟ آيا تحت شرايط متشنج مي توانيد آرامش خود را حفظ كنيد يا زود از كوره در مي رويد؟ آيا مي توانيد مطيع باشيد؟ آيا مي توانيد تحت سرپرستي ديگران كار كنيد يا دوست نداريد كسي به شما امر و نهي كند؟
با پرسيدن اينگونه سؤالات مي توانيد بهتر خودتان را بشناسيد و در نتيجه بهتر تشخيص دهيد چه شغلي مناسب شماست. مراقب باشيد در دام علاقه نيافتيد. بسياري از افراد فكر مي كنند اگر به كاري علاقه داشته باشند در آن موفق مي شوند. البته علاقه به كار از عوامل اصلي موفق شدن است اما كافي نيست. بجز علاقه بايد توانايي انجام كار را هم داشته باشيد. متأسفانه بعضي افراد بخاطر فشار خانواده يا جاذبه ظاهري يك شغل خاص هميیشه در تلاش بدست آوردن آن شغل هستند بدون اينكه توجه داشته باشند كه آيا توانايي انجام آن كار را دارند يا نه؟
نقص ها و عيوب خودتان را بشناسيد
از ديگر فوايد خودشناسي اين است كه ميتواند به شما كمك كند نقص ها و عيوب خودتان را بشناسيد مثلاً ممكن است متوجه شويد بعضي از مهارتهاي لازم براي شغل مورد نظرتان را نداريد پس بايد آموزش ببينيد يا حاضر شويد مدتي با حقوق كمتر براي كسب تجربه در جايي مشغول بكار شويد. يكي از بهترين كمك ها در مورد خودشناسي سؤال كردن از دوستان و اعضاي خانواده است. از نظر آنها شما چه نقاط قوت و چه نقاط ضعفي داريد؟ براي چه كارهايي مناسب هستيد و به درد چه كارهايي نمي خوريد؟
پس از آنكه با مشورت با ديگران و تعمق كردن به نقاط قوت و ضعف خود پي برديد و كمي بيشتر خودتان را شناختيد سعي كنيد شغلي را انتخاب كنيد كه بتوانيد آن را به بهترين نحو انجام دهيد و در آن پيشرفت كنيد. مهم است شغلي براي خود در نظر بگيريد كه امكان پيشرفت را به شما بدهد.
بعنوان مثال اگر شما فردي معاشرتي هستيد كه طرز بيان خوبي داريد و ميتوانيد خوب مذاكره كنيد شايد بخواهيد بعنوان كارمند فروش در يك شركت مشغول بكار شويد و در آينده به مقام مدير فروش يا بازاريابي نائل شويد. اما اگر كسي هستيد كه كارهاي فني را بهتر انجام ميدهيد و ابتكار و خلاقيت داريد شايد بخواهيد در بخش فني يك شركت يا كارگاه استخدام شويد.
به هرحال نتيجه اين خودشناسي بايد اين باشد كه شما بدانيد دنبال چه شغلي ميگرديد و خواهان چه كاري هستيد. كارفرماها روي كسي كه فقط دنبال كار ميگردد و هركاري را كه به او پيشنهاد دهند ميپذيرد زياد حساب نميكنند. كارفرماها كسانی را ميخواهند كه ميدانند چه ميخواهند و حاضر اند براي رسيدن به آن سخت كار كنند، معايب و نقايص خود را برطرف كنند، مهارتهاي جديد را بياموزند و تمايل به پيشرفت داشته باشند. به اين صورت هم كارجو نفع مي برد (چون شغل دلخواهش را پيدا ميكند) و هم كارفرما نفع مي برد (چون يك كارمند يا كارگر مصمم و باانگيزه دارد كه ميتواند براي مجموعۀ او مفيد باشد.)
Hits: 0